KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

گله از دوستی ها

دوست آمد؛ای دشمن به فریادم برس  

 

منظورم فرد خاصی نیست؛به جهت امری به بیمارستان رفته بودم در آنجا یکی از داش مشتی های جنوب شهر این جمله را طی یک حکایت برایم گفت.زمانی که با دنیای امروزمون مقایسه کردم متوجه شدم بیراه نمیگه

تمرین مباحثه؛تمرین زندگی

عنوان:تحمل نظر مخالف 

 

 

(هر چند که گاهی اوقات تحمل خود مخالف هم نداریم و دوست داریم مخالف رو ریشه کن کنیم) 

 

 

 

زنده باد مخالف من

مشکلات زیاده؛هزینه های ترمیم و به سازی بالاست و دست ما خالی

روز ختم پدر کیارش مظفر ی بود که یکی از اعضای تیم مدیریتی مراسم سال گذشته را دیدم و از ایشان پرسیدم که برای مراسم امسال هم همکاری می کنید یا نه؟و ایشان جواب دادند با توجه به مشکلات مراسم سال گذشته گمان می کردم امسال شما تمایلی به همکاری در مراسم امسال نداشته باشید.خلاصه اینکه آنروز صحبت اولیه انجام شد و چند هفته بعد تر اولین جلسه ی مراسم امسال با حضور ۴ نفر از تیم مدیریتی سال گذشته برگزار شد و مدتی بعد تر پست اعلام همکاری در همکلاسی گذاشته شد. 

زمانی که باخبر شدم تعدادی از همکلاسی های خودمان از مراسم سال گذشته به صورت هفتگی با جمعیت های خیریه به فعالیت پرداخته اند بسیار خوشحال شدم. 

مراسم امسال در ابتدای امر با استقبال خوبی مواجه شد؛۱۵ نفر اعلام همکاری کردند و در جلسات حاضر شدند و هر یک از آن عزیزان که مسئولیتی بر عهده گرفتند به نحو احسن در حال پیگیری مسئولیت خودشان هستند.

ادامه مطلب ...

نویسنده های همکلاسی

مدتی است که پست های منتشر شده در همکلاسی را بیشتر دنبال می کنم؛برخی نویسنده ها بسیار زیبا و حیرت آور می نویسند؛برخی دیگر با متون منطقی و معقول خود جای در دل خواننده ها باز کرده اند.برخی دیگر با دل مهربان و خیر خواهی که نسبت به همه ی همکلاسی ها دارند توجه خواننده ها را جلب کرده اند و با قلب مهربانشان فضای همکلاسی را از مهر و محبت پر کرده اند. 

در این بین یکی از نویسنده های همکلاسی به نحوی کاملا متفاوت برخورد می کند؛در گذشته ی دور تر همکلاسی؛محمد حسین باقری چنین نقشی را در همکلاسی بازی می کرد؛حال نمی دانم محمد حسین باقری در حال حاضر چه نقشی ایفا می کند. 

اوایل که پست های جناب م.ح را می خواندم گمان می کردم که دانشجوی ورودی جدید است و شاید با فضای دانشجویی آشنائیت ندارد؛اما زمانی که متوجه شدم هم ورودی هستیم؛متعجب شدم. 

دوست عزیز و گرامی تنها قصد دارم تذکری دوستانه خدمت شما بدهم و بگویم که حقیقتا این ره که تو می روی به ترکستان است.گمان می کنم اگر تغییر رویه ندهید روز به روز منزوی تر و غیر منطقی تر جلوه کنید.

بازگشت به همکلاسی

مدت زیادی است که در همکلاسی قلم نزده ام. 

قلمم خشک شده است؛نفس جوهرش را گرفته اند و جوهرش را خشک کرده اند. 

توانش کم شده و چند خطی که می نویسد ناخودآگاه بر سر یک نقطه می ایستد؛گویی می خواهد خستگی اش را در کند.بر سر آن نقطه نفس نفس می زند و زمانی که خستگی اش در رفت و جانی برای نوشتن پیدا کرد دوباره شروع می کند. 

امیدوارم روزی نرسد که این قلم آنقدر خسته شود که از دست بیفتد و بمیرد. 

زین پس بیشتر خواهم نوشت.

ما و دوری اکبر

 مدتیست که نبود اکبر را با پوست و جان  استخوانمان حس می کنیم.اکبر به ظاهر عمو؛و در واقعیت همچون برادر بزرگتر و راهنمای زتدگی ام در بسیاری از مراحل سرسخت زندگی بوده است. 

دو شب است که خواب آزادی اش را می بینیم.دختر ۱۰ ساله اش(کیانا) بیش از همه به آزادی او امید دارد و تا به حال ۲ بار خواب آزادی پدرش را دیده است. 

اتهامش برای ما مشخص نیست.اطلاع خاصی هم از وضعیتش و مکانش نداریم.  

امید داریم که این روزهای سخت هرچه زودتر برای ما و اکبر تمام شود.حال و حوصله ای برای نوشتن ندارم. 

امیدوارم امیدوار

دلتنگ همکلاسی

مدتی در همکلاسی ننوشتم؛دلم برای همکلاسی تنگ شده بود. هفته ی دوم مهر ماه بود که به همراه یکی دیگر از همکلاسی ها برای بازجویی احضار شدیم و هر کداممان پس از چند ساعت سوال و جواب و .... مجدد به زندگی عادی بازگشتیم.ابتذا بنده داخل رفتم؛بازجویی جالبی بود پس از مدتی که خسته شده بودم درخواست صندلی راحتی کردم و برایم صندلی یی آوردند که راحت تر از قبل بود؛مجددا مدتی گذشت و برای رفع خستگی و رفع خشکی دهان برایمان چای قند پهلو آوردند.برخورد بازجو در عموم موارد پسندیده!بود. خدا را شکر از آن زمان به بعد هم خبری نبوده؛بالاخره هیچ کس از دردسر آنهم دردسری که ارزش نداشته باشد خوشش نمی آید.بگذریم!!

ادامه مطلب ...

فوری؛فوری در مورد اطلاعات مربوط به جشن

پس از یادآوری های متعدد باید عرض کنم که امروز آخرین مهلت ثبت نام و پرداخت هزینه های شرکت در مراسم جشن همکلاسی در کنار کودکان شیرخوارگاه آمنه بود مگر برای کسانی که بخواهند کارت به کارت کنند که تا فردا صبح ساعت 10 مشکلی نیست.در ابتدای امر از این حرکت خیر جمعیت زیادی استقبال کردند؛هرچند که بعد از مدتی این جمعیت به دلایلی؛کمی ریزش پیدا کرد که البته دلایل معقولی بودند همچون اینکه برخی روز 24 شهریور ماه تهران نبودند و ترجیح داده بودند هفته ی آخر تابستان را در خارج از تهران بگذرانند یا برخی از دوستان ساعت بازگشت برایشان دیر بود؛برخی دیگر هم بودند که ترجیح می دادند کمک کنند و خودشان در مراسم حضوری نداشته باشند و به همین دلایل از حضور انصراف دادند.حقیقت این است که آنطور که باید و شاید از این طرح حمایت مالی خوبی صورت نگرفت و ما همچنان مشکل مالی داریم.

اطلاعات کامل مراسم را در اینجا بخوانید.                        

ادامه مطلب ...

مسیح ظهور کرد

                    

یک مامور سابق پلیس راهنمایی و رانندگی روسیه ادعا می کند مسیح زمان است.

ادامه مطلب ...

شنبه ساعت ۱۲ و شماره حساب

شرمنده ام که اگر کمتر جواب نظرات شما را می دهم؛ اینروزها شدیدا درگیرم.هدف از این مطلب اول از همه تشکر از شما دوستان بابت به فکر بودن و استقبالتان است.بعد از آن قصد دارم تا از برخی از دوستان که در قسمت نظرات مطالب قبلی اعلام آمادگی برای کمک کرده بودند به جهت کمک به عنوان تیم هماهنگی مراسم دعوت کنم. 

از بین سرکار خانمها رویا خدابخش؛سلوا دانشور؛مهسا جرابدوزان؛فهیمه قجاوند؛نرکس توکلی؛فاطمه رنگرز جدی؛حوریه جعفری؛مهدیه فاضلی؛حمیده احمدی؛معصومه آهنگری؛صابره درخشنده و جناب آقایان پویا صفری؛سپهر سارجانی؛هادی بدری زاده؛مرتضی قاسمپور؛سعید اسماعیلی فرد؛علیرضا قهرمانی؛محمد رودسرابی؛مجتبی معصوم پور؛سید حسین هاشمی؛صالح هوشنگی؛حامد شاه محمدی؛هریک از عزیزان که مایل به همکاری هستند شنبه صبح ساعت ۱۲ در دانشکده ی علوم حضور داشته باشند تا صحبت های اولیه انجام شود و بنا بر نیاز کارها تقسیم شود.ضمنا اگر دوستان دیگری هم هستند که قصد کمک دارد و بنده اسمشان را ناخود آگاه از قلم انداخته ام؛ابتدا پوزش می طلبم و از آنها هم برای شرکت در جلسه ی روز شنبه دعوت به عمل می آورم.

ادامه مطلب ...

امسال بهتر از پارسال....؟

نزدیک به یک سال پیش؛ همین روزها بود که با دوستان خوبم پویا صفری، سپهر سارجانی، روزبه ناعمه، پویا ضیایی، خانمها شفیعی، خدابخش، محمدی و دانشور و دیگر دوستانی که همگی از فعالان اندیشگاه بودند؛ سخت درگیر مسائل اجرایی و پیگیری های مالی مراسمی بودیم که همگی امان برای اجرای آن شوق و ذوق داشتیم و حقیقتا هم این پیگیری ها پیرمان را در می آورد و خسته امان می کرد چون از طرف دانشگاه که حمایتی صورت نمی گرفت از طرفی هم هزینه های مراسم نسبتا بالا بود هماهنگی با شیرخوارگاه و صدا وسیما هم مانده بود و ما هم تعدادمان کم؛اما همه ی خستگی اش برایمان لذت بخش و تسکین دهنده بود.

ادامه مطلب ...

جشن تولد همکلاسی؛انجمن ها و .......

قبل و بعد از انتخابات همکلاسی؛مدتی را به تفکر برای پیدایش راهکارهایی برای تنوع و قانونمند تر شدن وبلاگ و صمیمیت بیشتر بین اعضا گذراندم؛چند راهکار به ذهنم خطور کرد که بعضی از آنها را امروز برایتان بیان می کنم.  

ابتدا اینکه شنیده ام مدیریت وبلاگ برای جشن تولد همکلاسی قول طراحی قالبی جدید و زیبا را داده اند؛ابتدا باید از ایشان تشکر کنم اما عرض کنم که به نظر بنده تنها طراحی قالب برای جشن تولد همکلاسی کافی نیست آنهم در این شرایط که تعویض قالب شاید یکی از ملزومات همکلاسی به حساب بیاید.به همین جهت پیشنهاد می کنم علاوه بر آنکه مدیریت لطف می کنند و قالب جدید را آماده می کنند اعضای همکلاسی نیز در روز تولد همکلاسی در مکانی گرد هم آییم و کیک تولدی برای همکلاسی تهیه شود و عکسی از مدیران امروزه ی همکلاسی و خوش و بش ها و دوستی ها در پرونده ی همکلاسی که پیش بینی می کنم سالها به فعالیتش با قدرت ادامه دهد به یادگار باقی بماند.برای مسائل اجرایی و مالی اش هم گمان می کنم اگر این طرح تصویب شود هر یک از مدیران گوشه ای از کار را بر عهده می گیرند و به خوبی می توان مراسمی در شان معتبرترین وبلاگ دانشجویی برگزار کرد. 

ادامه مطلب ...

قلمم گیر کرد؛بی حضور قوچانی

قصد داشتم دوباره نوشتن را شروع کنم؛هرچه را شروع کردم دیدم قلمم گیر می کند.گفتم شاید نوشیدنی یی بخورم بهتر شوم و قلمم و ذهنم یاری ام کنند؛اما چنین نبود!تا صحنه ی دادگاهها را دیدم و شنیدم که قوچانی را هم به دادگاه برده بودند.این موقع بود که فهمیدم قلم گیر کرده است تا پیش از هر چیزی بار دیگر به قوچانی بپردازد.

قوچانی را به عنوان یکی از روزنامه نگارهای مترقی ایران می شناسم و بدون تعارف اگر بخواهم بگویم به او به چشم الگویم در کار خبر نگاه میکنم و آرزو دارم اگر قسمت شد و به طور حرفه ای وارد کار خبر شدم قبل از آنکه به سن حال حاضر قوچانی رسیده باشم از تجربه ی او و دیگر بزرگان استفاده کنم و قوچانی یی دیگر یا شاید برتر از قوچانی شوم.امیدوارم او و دیگر عزیزان دربند هرچه سریعتر آزاد شوند.

منبع

هنگامی که تنها یک عکس مشکل ساز می شود.

چند روز قبل دوست عزیزم صادق عباسی که از نویسنده های خوب همکلاسی بوده و هستند و مدتی غایب بودند مطلبی درباره ی رقص باله و... نوشتند که شاید غیر مستقیم پیام یا انتقاد خاصی به دوستی بود که تحت عنوان رقاص باله نظر می دهند. 

تا اینجای ماجرا مشکلی نبود.مشکل با اشکال گرفتن بعضی از دوستان مومن ما بر سر عکس این مطلب شروع شد.فقط لینک دادم که مبادا برای دوستان مومن ما مشکلی پیش آید و خدای ناکرده تصویری نامناسب!! ببینند.گویا آنان و جد آبادشان مومن اند و ما از بیخ کافر. 

از دید بنده هر عکسی که در همکلاسی منتشر شود تنها در ۲ صورت اشکال دار خواهد بود؛یکی اینکه از لحاظ اخلاقی مشکل داشته باشد و زننده باشد و یا اینکه غیر اخلاقی نباشد اما برای وبلاگ گروهی خوب نباشد.به همین جهت به بررسی این ۲ مورد می پردازم.

ادامه مطلب ...

جواب به سوالات حمید عزیز

سعی ام را بر مختصر و مفید بودن جوابهایم به سوالات حمید توکلی که از کاندیداهای شورای نظارت پرسیده بود می گذارم. 

1 - اصول همکلاسی را خوب می شناسید و حساسیت شما برای اجرای دقیق آنها باعث شد که برای شورای نظارت اعلام آمادگی کنید اما چرا برای سرویس دهنده شدن کاندیدا نشدید؟ 

 

به نکته ی خوبی اشاره کردی!دقیقا حساسیت بنده بر اجرای اصول همکلاسی باعث شد تا کاندیدا شوم؛اما از آنجا که سرویس دهندگی همکلاسی هم وقت باز می خواهد و هم شایسته است تا افرادی که از لحاظ فنی در این زمینه از بنده کارشناس تر هستند و در این زمینه ایده های مناسبی دارند مدیر شوند تا شاهد پیشرفت روز افزون همکلاسی باشیم.اگر روزی بحث بر سر مسائل اجتماعی سیاسی بود آن وقت برای مدیریت آن پروژه کاندیدامی شوم

ادامه مطلب ...

به اینان رای می دهم

طی دو سال تحصیلی که در این دانشگاه بوده ام؛از آنجا که روابط عمومی نسبتا خوبی هم دارم با افراد بسیاری آشنا شده ام با خیلی از آنها از نزدیک و نزدیکتر از یک  دوست معمولی خاطرات فراوان تلخ و شیرنی را گذارانده ام و شاید بتوانم بگویم من و چند تن دیگر از دوستانم مثل سپهر سارجانی و پویا صفری و ....با هم زندگی کرده ایم. 

اواخر سال ۸۶ بود که با پویا صفری بحث راه اندازی گروهی دانشجویی را پیگیری می کردیم و با مطرح شدن نظریات دکتر سروش و بحثی که در اینباره صورت گرفت؛زمینه فراهم تر شد.اندیشگاه در فروردین ۸۷ تشکیل شد و انتخاباتش برگزار شد.پیش از این نیز فعالیت های اجتماعی زیاد انجام داده بودم اما حضور و فعالیت در اندیشگاه برایم تجربه ای نو و مفید بود.در آنجا با چند نفر از دانشجویانی که می شناختم از نزدیک کار کردیم و با روحیات و تفکراتشان بیشتر آشنا شدم.دوران اوج فعالیت های اندیشگاه زمانی بود که در جلسات؛بحث های نظری صورت می گرفت و اوج اوج فعالیت هایمان در اندیشگاه به مراسم افطاری شب عید فطر اندیشگاه رسید که بسیار هم سخت بود هم از لحاظ اجرا و هم هزینه.اندیشگاه را دوست داشتم و برایم بسیار مهم بود. 

امروز هم در همکلاسی هستم و همکلاسی را دوست دارم و برایم مهم است.

ادامه مطلب ...

چهار عکس جالب مربوط به دادگاه دیروز

مقایسه ی محمد علی ابطحی دیروز در دادگاه و پیش از بازداشت.

کلیک کن بزرگ ببین! 

ادامه مطلب ...

یادداشت محمد علی ابطحی ۳۰ تیر ۸۶ و اعترافات

اعترافات تلویزیونی و خوشحالی همه 

یک وقتی یکی از منبری های معروف از شهرستان خودش آمده بود مشهد و آن جا اقامت گزیده بود و منبر می رفت و حسابی منبرش مورد استقبال قرار گرفته بود. همه تعجب کرده بودند. یک روز خودش می گفت رمز موفقیت من این است که جوری حرف میزنم که مردم از صحبت های من یک جور برداشت کنند و حکومت یک جور دیگر و هر دو راضی باشند. حالا در مورد اعترافات تلویزیونی هم ماجرا از همین قرار است. همه خوشحالند. حکومت تصور می کند که مردم قانع شده اند و خوشحال است. زندانیان خوشحالند که زمینه ی آزادی شان فراهم میشود و نیز می دا نند که بعد از آزادی حرف های دیگری می زنند. مردم هم میدانند که این اعترافات در زندان بوده و طبعاً از روی اجبار. خلاصه همه خوشحالند. این هم نگاه مثبت به این پدیده ی منفی اعترافات داخل زندان. 

منبع

زنده باد مخالف من

در قسمت نظرات متن دوست خوبم علیرضا قهرمانی دیدم که فردی به اسم مافیا آمده و سرویس دهنده ی همکلاسی را تهدید می کند که((همانطور که مستحضر هستید گروه ما تصمیم بر این گرفته که دیگر محمد حسین باقری در همکلاسی حضور نداشته باشد))در ادامه اضافه کرده:((گروه ما طرفدار هیچ جناهی نیست و تضمین می کند با دیگران تا زمان تایید عدم عقلانیتشان توسط گروه ما ،کاری نداشته باشد ، حال می خواهد طرفدار هر گروهی باشد.)).(بگذریم از اینکه جناح را غلط نوشته بود) و در نهایت درخواستهای زیر را داشته است:((1-محمد حسین باقری نباید در لیست مدیران باشد و هیچ دسترسی به کنترل پنل همکلاسی نباید داشته باشد.2-تمام پست های این شخص از ابتدا تا الان باید حذف شود خواه دانلود آهنگ باشه ،خواه آموزش آشپزی ، و دوختدوز قلاب بافی  و... به قلم ایشان.))لازم دیدم در این مورد نکاتی را مطرح کنم.

ادامه مطلب ...

علی منتجبی

نامم علی است.نام خانوادگی ام منتجبی.22فروردین ماه 1368 در تهران بدنیا آمده ام. 

در خانواده ای بزرگ شدم که مایه های مذهبی و روشنفکری را در کنار هم داشته و دارد.هر چند که هیچ یک از آنها سمت و سوی اصلی زندگی من نشده است؛هنوز نه آنچنان روشنفکرم و نه مذهبی.انسانی عادی و معمول همچون خود شما.از علایق شخصی و اخلاقیات گمان نمی کنم نیاز باشد مطالبی بیان کنم. 

از سوابقم تحصیلی ام اگر بخواهم بگویم؛باید عرض کنم که دوران دبیرستان را متاسفانه در دبیرستان دانشمند(در منطقه ی نارمک تهران) که محمود احمدی نژاد هم در آنجا دوران دبیرستان خود را گذرانده است؛طی کرده ام.سال 86 رشته ی مهندسی کامپیوتر  آموزش الکترونیکی خواجه نصیر را قبول شدم و الآن نیز در همین رشته در حال تحصیل هستم؛هر چند که شاید عطای مهندسی را به لقایش ببخشم و بروم به علاقه ام که روزنامه نگاریست بپردازم و در آن رشته تحصیلاتم را شروع کنم.

ادامه مطلب ...

مشایی به عنوان مشاور و رئیس دفتر احمدی نژاد منصوب شد

برادر گرامی جناب آقای مهندس اسفندیار رحیم مشایی
سلام علیکم
انقلاب اسلامی استمرار راه رسول گرامی اسلام(ص) و فرزندان برومندش، ائمه طاهرین(ع) و خط سرخ ولایت است. انقلابی بودن، یعنی داشتن آمادگی ایثار جان و مال و در اوج آن آبرو برای آرمانهای بلند الهی و انسانی، و همین رمز ماندگاری این راه پرعزت و افتخار است. دوران جدید دوران شکوفایی عدالت و عشق و ایثار، و سربلندی هر چه بیشتر عاشقان ایثارگر است.
در آستانه میلاد اسوه ایثار و شهادت حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفایش و ضمن تقدیر فراوان از همه خدمات ارزشمند گذشته، جنابعالی را که انسانی مؤمن و فداکار و مورد اطمینان کامل هستید به سمت «مشاور و رئیس دفتر رییس‌جمهوری» انتخاب می‌نمایم.
امیدوارم با همراهی همه همکاران و با توکل بر خدا و توسل به حضرت مولا صاحب الامر(عج) همچون گذشته در تلاش برای خدمتگزاری به ملت بزرگ و نظام ولایی جمهوری اسلامی موفق و سربلند باشید.

ما هم کمی روسی شویم!

یادداشتی از دوست خوبم جناب آقای مهیار موسوی که به دلایلی از بنده درخواست کردند تا متنشان را در همکلاسی منتشر نمایم؛بنده نیز هرچند که راهکار مطروح را آنچنان عملی نمی دانم اما اطاعت امر کردم.

 

<<در این اوضا و احوال جامعه که بوی نا امنی میاد شاید دادن راه حل برای اتحاد فکر خوبی باشه!

به همین دلیل یه پیشنهادداشتم و فکر کردم با بیانش نظر شما دوستان رو هم جویا شوم .

برای اینکه هم اتحاد حفظ بشه و هم طرفداران جناهای مختلف تا حدودی راضی بشن اینه که ما هم مثل روسیه عمل کنیم که با اوردن مدودف به عنوان رئیس جمهور و قرار دادن پوتین به عنوان نخست وزیر رضایت جامعه رو بدست اوردند  که در حقیقت سیاست های کلی به وسیله پوتین تبیین شده و توسط مدودف اجرا و عملی می شود>>

ادامه مطلب ...

مدرک مستند نظر نامساعد رهبر درباره ی انتصاب مشایی

شایان ذکر است که حتی پس از ابلاغ این حکم از سوی رهبری؛محمود احمدی نژاد مراسم مجللی برای تودیع رحیم مشایی تدارک دید که البته این مراسم توسط خبرگزاری ها حامی دولت بایکوت شد.   

 

سایت رسمی آیت الله خامنه ای  

 

خبر مرتبط 

بابت اینکه کاندیدا نشدی ازت ممنونم

                                  

ادامه مطلب ...

"انقلاب نکردیم زنانمان روی‌ تشک کشتی بروند"

یزدانی‌خرم ضمن انتقاد از حضور بانوان در عرصه‌های مختلف ورزشی افزود: دلیلی ندارد در هر رشته ورزشی که آقایان شرکت می‌کنند، بانوان نیز شرکت کنند. 

وی گفت: ما انقلاب نکردیم که اجازه دهیم بانوان روی تشک کشتی بروند و اتفاقا با این موضوع برخورد می‌کنیم، حتی اگر در عرصه جهانی نیز برای ما محرومیت‌هایی قایل شوند.
یزدانی‌خرم افزود: اتفاقا علم پزشکی نشان داده حضور بانوان در بعضی از رشته‌های ورزشی موجب می شود زنان را شکل بیندازد، بچه‌های ناقص به دنیا آورند و یا مجبور شوند بچه‌شان را بیندازند.
وی اظهار داشت: زن در غرب مانند یک عروسک و در دست مردان است، در حالی که در ایران زنان ما دارای شان بالایی هستند، زیرا الگویشان حضرت فاطمه زهرا (س) است.
 

منبع

چرا؟

ما چرا درس نمی خونیم؟

توضیحات

در پست قبل که عنوانش (امثال باقری) بود برخی گمان کردند که ۱ـ بنده قصد توهین و یا کل کل با آقای باقری را داشته ام؛در حالی که به هیچ وجه اینگونه نبوده و نیست.۲ـ برخی دیگر فکر کردند جمعی به جهت حذف آقای باقری و تفکر ایشان از همکلاسی تشکیل شده است و آن پست هم در راستای اهداف آن جمع بوده است و ۳ـبرخی دیگر به دلیل نقل ماجرای آن حکیم گمان کردند که بنده آقای باقری را دیوانه خونده ام؛در حالی که به هیچ وجه اینگونه نیست و آقای باقری شاید حتی بهره ی هوشی بیشتری از خیلی دیگر از دوستان و بنده داشته باشند و ....

به همین جهت لازم دیدم تا توضیحاتی ارائه کنم:

ادامه مطلب ...

تشکر از حمید؛به امید حمید ها

                                   حمید توکلی

ادامه مطلب ...

نویسنده و مخاطب بهترین مدیر برای نظرات هستند

                     

ابتدا یک سوال از سرویس دهندگان همکلاسی و سپس یک پیشنهاد برای قسمت نظرات. 

ادامه مطلب ...

عشق تنها اصرار بیش از حد بر تفاوتهای یک فرد با دیگران است!!

                                                          

                        

ادامه مطلب ...

چرا به تیمارستان اومدی

پزشکی به تیمارستان دولتی سرکی کشید و مردی را میان دیوانگان دید که به نظر خیلی باهوش می امد.وی را صدا زد و با کمال ادب از او پرسید:می بخشید اقا شما را به چه علت به تیمارستان اورده اند؟ مرد جواب داد : اقای دکتر بنده زنی گرفتم که دختری 18 ساله داشت روزی پدرم از این دختر خوشش امد و.....

ادامه مطلب ...

گربه در معبد

در روزگاران دور در یک معبد قدیمی استاد بزرگی بود که اندیشه های نوینی را درس می داد.در معبد گربه ای بود که به هنگام درس دادن استاد سر و صدا می کرد و حواس شاگردان را پرت می کرد.استاد از دست گربه عصبانی شد و دستور داد تا هر وقت کلاس تشکیل می شود گربه را زندانی کنند.چند سال بعد استاد درگذشت ولی گربه همچنان در طول جلسات استادان دیگر زندانی می شد.بعد از مدتی گربه هم مرد.مریدان استاد بزرگ گربه ی دیگری را گرفتند  و به هنگام درس اساتید معبد آن را در قفس زندانی می کردند!!! 

قرنها گذشت و نسلهای بعدی درباره ی تاثیر زندانی کردن گربه بر تمرکز دانشجو رساله ها نوشتند.

چه کسی پاسخگوست؟

نان هم در غزه تمام شد.چه کسی پاسخگوست؟ چرا سران کشوهای قدرتمند سکوت کرده اند؟ 

حقوق بشر برای تمامی بشر است.مگر نه!؟

نان هم در غزه تمام شد

واقعا چرا؟

                 انجمن ورزشی  

 

           ((انتخابات به سبک انتصابات))   

 

 امروز با دوستان ۸۷ در حال صحبت بودیم که حمید عزیز اومد کنار من و در مورد انتخابات(انتصابات) انجمن ورزشی اطلاعات جالبی داد؛ بهم گفت: انتخابات انجمن ورزشی برکزار شد؛پرسیدم چطور انتخاباتی بود که هیچ پستی زده نشد و کسی فرصت نکرد کاندیدا بشه؟در جوابم گفت: این که چیزی نیست؛انتخاباتشون هیچ ناظری هم نداشته؛ جالب است:انتخاباتی که ناظر؛مجری و کاندیداهای آن یک گروه اند. زمانی که این حرفها رو شنیدم خیلی تعجب نکردم؛ وقتی این خبر رو به فرزان

ادامه مطلب ...

دومین جلسه ی اندیشگاه در کنار ورودی های ۸۷

چهار شنبه بعد از انتخابات؛ساعت ۲ دانشکده هوا فضا

 

بنا بر درخواست برخی دوستان ۸۷ که از شهرستان تشریف میارن و امکان دارد ساعت ۱۱نرسند لذا وعده ی ملاقات ورودی های ۸۷ و ورودی های  ۸۶ به ساعت ۲؛بعد ازانتخابات موکول شد.لذا از بابت تغییر ساعت معذرت خواهی می کنم؛اما باور کنید جمع کردن ورودیهای جدید و اینکه تو یه ساعت یه جایی باشند یه مقدار سخته.مثل اوایل پارسال که هر گروهی ساز خودش رو میزد.اندیشگاه از تمامی شما دوستان ۸۷؛۸۶؛۸۵ و بالاتر برای شرکت در این گرد همایی بزرگ دانشجویان مجازی دعوت می کند.تشریف بیارید؛خوش میگذره. 

 

درضمن در این جلسه بحثی مطرح نخواهد شو و جلسه صرفا برای آشنایی(رفاقت) هر چه بیشتر دانشجویان مجازی با یکدیگر است.بیاید؛می خندیم.

ای پسر به پاخیز

                              پس ما پسران چه؟

 

در نتیجه ی بررسی های پیگیرانه و مجدانه ی تنی چند از دوستان در باب اینکه اگر قرار است دختران روزی به نامشان باشد؛چرا ما پسران روزی نداشته باشیم؟و فکر کردن به این مسئله که آیا در طول تاریخ کم از طرف این بانوان ظالم به ما ظلم شده است؟لذا تصمیم گرفتیم حد اقل اعتراض خود را در همکلاسی به گوش دیگر دوستان برسانیم؛در این بین دوستان عزیزی بودند که از ماحمایت کردند و ما را تشویق کردند از جمله حمید توکلی و حسین نصر آبادی علی مجرد(khofuse)  اما افرادی هم بودند که ما را از این امر نهی کردند و ما را حمایت نکردند:

۱:پویا ضیایی: که به دلیل ترس از ...... از ما حمایت نکرد و گفت اگر از پسرا حمایت کنم ..... کلمو میکنه.

۲: وحید احمدپور: که به دلایلی که همچنان از ترم اول نامشخص است مخالفت کرد؛البته او همینجوری برخورد میکنه؛و ما(مخصوصا صادق عباسی)به این حرکات ایشون عادت داریم.

۳:البته بگذریم که آقایان قاضیپور(reza yakuza) و مهندس سلمان و ............ نیز ما را از این حرکت منع کردند؛اما ما از شما پسران محترم باغیرت و باتعصب ایرانی درخواست میکنیم شما نیز اعتراض خودتون را اعلام کنید.

اندیشگاه در کنار ورودی های ۸۷ برگزار میکند

اندیشگاه در کنار ورودی های ۸۷ برگزار میکند: 

    

اندیشگاه خواجه نصیر جهت آشنایی هرچه بیشتر دانشجویان ورودی ۸۷ با ورودی های ۸۶؛۸۵ وبالاتر؛ قصد دارد در هفته ی آینده جلسه ای به همراه این دوستان عزیز و اعضای اندیشگاه برگزارکند؛لذا از خانمها وآقایون ورودی ۸۷ درخواست می شود تا در قسمت نظرات آمادگی خود را برای شرکت در این مراسم بیان کرده و منتظراعلام روز و ساعت مراسم باشند.در ضمن روز پیشنهادی رو برای برگزاری جلسه بیان کنید.برای اطلاعات بیشتر با ۰۹۳۵۹۳۴۱۱۸۷ تماس بگیرید.

دوست داشتنی ترین آدم

دوست داشتنی ترین آدمی که تو زندگیت باهاش برخورد کردی کی بوده؟ 

برای شخصیت ایده آلی که توی ذهنت داری و دوست داری یه روزی بهش برسی  مصداقی داری؟ 

یه سوال ساده که تو بچگی زیاد از هممی پرسیدیم:دوست داری چی کاره بشی؟ 

هنوز همون جوابی رو که بچه بودی به این سوال میدی یا یه جواب جدید؟

بودا و اوشو

 این دفعه میخوام بدونم نظرت در رابطه با بودا و آیین بودایی و اوشو چیه؟ 

 

بودا رو تا چه حد می شناسی؟به نظرت بودا پیامبر بوده؟ تعالیمش تاچه حد درسته؟ 

 

اوشو رو چقدر میشناسی؟به نظرت اونم یه عارفه؟نظرت در رابطه با اوشو چیه؟ 

 

مباحثی رو که مطرح کرده چقدر امتحان کردی؟اصلا تا حالا شنیدی؟

دیوید کاپر فیلد

نظرت در مورد دیوید کاپر فیلد چیه؟ 

 

به نظرت این قدرتهایی که داره رو از کجاآورده؟ 

 

کارهایی که میکنه شبیه معجزه نیست؟شعبده بازیه؟ 

 

نظرت هر چی هست بگو شاید دید تو درست باشه.

 

به واقع بهترین گزینه برای انتخابات سال آینده خاتمی است؟

با بررسی شرایط اقتصادی؛سیاسی؛اجتماعی موجود بیشتر به مواضع پشت پرده ی شهروند امروزی ها نزدیک میشوم.در شرایط موجود اقتصادی که بعضی کارشناسان از آن به زلزله ی اقتصادی تعبیر میکنند؛در شرایطی که خود مجلس تورمی را که در آن قیمت مسکن و ... محاسبه نمیشود را ؛۱۷ درصد اعلام می کند؛در شرایطی که مجلس هشتم به دست بعضی اصولگرایان تندرو و بی ثبات(بحث پس گرفتن امضا) است و به یقین در پیشبرد اهداف خاتمی عزیز سنگ اندازی می کنند؛ در شرایط اجتماعی و فرهنگی نابسامان فعلی که نارضایتی عمومی افزایش یافته و مشارکت عمومی مردم و احساس مالک حکومت

ادامه مطلب ...