خیابان ولیعصر، زیر پل پارک وی در عصر پنجشنبه تجربه نادری از سر گذراند. نظم موجود تغییر کرد...
ادامه مطلب ...
همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال سرمایه داران قرار داده است پس فقیری گرسنه نمی ماند جز به کامیابی توانگران و خداوند از آنان درباره گرسنگی گرسنگان خواهد پرسید!
(حکمت 328 نهج البلاغه )
پایگاههای جمعیت هلالاحمر در سراسر کشور آماده جمعآوری کمکهای نقدی مردم جهت رفع نیازهای مردم قحطیزده سومالی هستند.
جمعیت هلالاحمر با استقرار صندوق هایی در میادین اصلی شهرها و نیز روز جمعه در مصلیهای نماز جمعه آماده جمعآوری وجوه نقدی مردم خیر و نوع دوست ایران اسلامی به منظور رفع نیازهای ضروری مردم قحطی زده سومالی است.
به علاوه مردم نیکوکار کشورمان میتوانند وجوه نقدی خود را به شماره حساب 99999 جمعیت هلالاحمر نزد بانک ملی شعبه مرکزی و شماره حساب 0199999999003 سیبا نزد همین بانک واریز نمایند.
همچنین هموطنان با ارسال یک پیامک خالی از خط ایرانسل به شماره 8115 قادر به ارسال کمکهای نقدی خود (کسر از شارژ به مقدار انتخابی از 500تومان تا... توسط مشترک) برای مردم سومالی خواهند شد.
ادامه مطلب ...
یک نفس ای پیک سحری
بر سر کویش کن گذری
گو که ز هجرش، به فغانم، به فغانم
ادامه مطلب ...
دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.
بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید.
موعد عروسی فرا رسید.
زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که
شوهرش نابینا باشد.
دو سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.همه تعجب کردند.
مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم"
مهر مادری حد و مرزی ندارد
این عشق الهی است!!!
توصیه میکنم حتما این کلیپ رو ببینید.
ادامه مطلب ...
وقتی تو راه سفری، از شیشه ی قطار مناظر و طبیعت بهاری رو تماشا میکنی و فکرهای مثبت و قشنگی توی سرت میاد ...
یه ورق در بیار و یه داستان کوتاه یا شعر بنویس!!
پینوشت: این پست اصلا برای تبلیغ مسابقات باحال و توپ و هیجان انگیز ناک عیدانه همکلاسی نبود!
روز درختکاری، روز طراوت و زیبایی، آب شدن برف ها و لبخند آفتاب، ...
امیدوارم هر روزتون به همین زیبایی و تازگی باشه!
از طرف همه همکلاسی های قدیم و جدید قبولی خانم رویا خدابخش را در رشته گرافیک تبریک عرض کرده و آرزوی موفقیت و پیروزی روز افزون ایشان در هنر و هنرِزندگی را دارم.
سلام علیکم
با توجه به اینکه روز یکشنبه قراره به برندگان مسابقات اخیر برگزار شده در همکلاسی هدایایی داده شود ( پست مربوطه را مطالعه کنید ) ، به کسی که نام ایشان را که از فعال ترین و شاداب ترین نویسنده های همکلاسی هستند حدس بزند نیز از دست خود ایشان هدیه ای خواهیم داد .
پ ن: اسمایلی بخشیدن از کسیه خلیفه
از طرف همه همکلاسی های قدیم و جدید همکلاسی قبولی ایشان را در رشته گرافیک تبریک عرض کرده و آرزوی موفقیت و پیروزی روز افزون ایشان در هنر و هنرِزندگی را دارم.
هوا سرده و نی نی ها زود سرما می خورن!
حالا شما یه خونه تصور کنید یا یه عالمه بچه کوچیک سرما خورده!!
یه شیرخوارگاهی نیرو کم آورده، تعداد زیادی از نوزاداش رو بیمارستان بستری کرده، هر کدوم از اینها نیاز به یه مراقب دارن که هواشون رو داشته باشه!
اگه مامانی، خاله ای، دایی ای، ... دارید که شیشه شیر دادن و بچه بغل کردن و کارای مامانی بلده و دوست داره کار خیر بکنه، به من بگید شماره مسئولش رو بهتون بدم! گفته حتی یه شب بالای سر بچه بودن هم کمکه! مرسی!! ID Yahoo: royallbllue
قلم را برداشت و مشغول نوشتن شد، اما هر چه فکر کرد نتوانست، انگار هرچه بیشتر می نوشت بیشتر سرگردان می شد.
دلش شور می زد، حواسش پرت بود، دلش شور پدر را می زد.
یه بغل گلهای مریم
یه غزل بوسه خسته
یه نفس حبس تو سینه
یه گلو با بغض بسته
واسه زود بودن چه دیرم
با غم چشمات می میرم
وقته رفتنت عزیزم
گریه هامو پس می گیرم
یه نفر حبس تو چشمات
تا ابد گوشه زندون
یه نفر عاشقه عاشق
گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغه دیروز بود و هراس فردا بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟
سلام
یادش بخیر ... ماهم روزگاری داشتیم. یادتونه؟ هرچی یادتونه از اون قدیما بنویسید یادگاری بمونه و خاطره ها رو تازه کنیم توی این شب قشنگ. ای همکلاسی های قدیمی
شب یلداتون پر از شادکامی و شروع خوشی ها در زمستان پربرکت خداوند، انشاءالله.
یکی از روزهای سال اول دبیرستان بود. من از مدرسه به خانه بر می گشتم که یکی از بچه های کلاس را دیدم. اسمش مارک بود و انگار همهی کتابهایش را با خود به خانه می برد.
من برای آخر هفته ام برنامه ریزی کرده بودم. (مسابقهی فوتبال با بچه ها، مهمانی خانهی یکی از همکلاسی ها) بنابراین شانه هایم را بالا انداختم و به راهم ادامه دادم.
|
باران ... اینچنین دل مرا بردی
باران... دم به دم مرا تو آزردی
باران... سرنوشتم را به یاد آور
باران...سرگذشتم را مکن باور
(>فارسی وان اسلامی! ۱۱/۵ بازدید۲۵۹ ) (>۲ ماجرای تصادف خانم و آقا ۲۵/۵بازدید ۲۹۳ ) ( >۳ من عدالتم را از دست داده ام .... ۲۶/۵ بازدید ۱۲۵ )
(>۴ مراسم ازدواج با 630 هزار تومان ۱۵/۶ بازدید 200 ) ( >۵ نامزد خوشگل من (روایت) ۱۶/۶ بازدید۲۶۰ )
(>۶ اگر چنین هستید ، صبر کنید ، ازدواج نکنید۴/۷ بازدید ۱۶۰ ) (> ۷ داود به پشت بام رفت و چشمش به زن اوریا افتاد و شیفته جمال ۱۳/۷ بازدید۱۳۷) (>۸امان از لجبازی بچه ها (۲)۲۰/۷بازدید۸۶ ) (>۹ دانشجو وخواستگاری۲۱/۷ بازدید 220 )
( >۱۰مطمئن باش به موقعیت پایدار و ماندگار در این ازدواج نمی رس ی.۱۱/۸بازدید 119 )
لباس یاس برتن کرد زهرا
کنار دست او بنشست مولا
محمدخطبه خواند زهرا بلی گفت،
غلط گفتم بلی نه "یاعلی" گفت.
سالروز این پیوند آسمانی مبارک
گذری بر زندگیشان را شما عزیزان میتوانید در ادامه مطلب بخوانید.
ادامه مطلب ...وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود.
امروز یه پدر و پسر رو دیدم که کنار هم نشسته بودند و داشتند با هم به دیگران و به دنیا لبخند می زدند! !
لبخندشون انقدر بامزه بود که دلم نیمد عکسشون بهتون نشون ندم!
بیاید به دنیای پیرامونمون لبحند بزنیم! !!
ادامه مطلب ...س: آیا ارتباط با قصد ازدواج هم اشکال دارد؟
ج: ساده و روان و خلاصه اینکه اگر بپذیریم که دختر ریحانه است و پسر پروانه، که در تعبیرات روایی چنین آمده است که زن در برابر نامحرم مثل گلی با وقار ریشه دار در باغ زندگی است که با زیبایی ها و جذابیت های معنوی؛ معرفتی و عفاف و حجاب، همسر آینده خود را پروانه وار به گرد و گرمای زندگی مشترک فرا می خواند. لذا به شما دختران و....
چند خط بقیه درادامه مطلب
ادامه مطلب ...بعد از این که مدتها دنبال دختری باوقار و باشخصیت گشتیم که هم خانواده اصیل و مؤمنی داشته باشد و هم حاضر به ازدواج با من هم باشد، سرانجام، عمهام دختری را به ما معرفی کرد. وقتی پرسیدیم از کجا میداند این دختر، همان کسی است که ما میخواهیم، گفت: « راستش توی تاکسی دیدمش. از قیافهاش خوشم آمد. |
کودک را به دلیل رفتار خوب، تشویق کنید.
رشوه ندادن و حذف پاداش کودک لجباز.
سعی کنید رفتار عمومی فرزندتان را با دید مثبت نگاه کنید.
وقتی کودکی روی موضوع خاصی پافشاری دارد به او بگویید که قصد لجبازی دارد و شما به آن اهمیت نمی دهید.
رفتار کودک را تحسین کنید نه شخصیت او را.
مؤثرترین راه برای آموزش رفتار خوب ، شکل دادن رفتار با تحسین است.
و...
به ادامه مطلب حتما سر بزنید
بازهم برای حفظ خانواده فارسی وان را تحریم کنید
ادامه مطلب ...دفاع از امیال خود و مقابله با خواست های دیگران برای رشد طبیعی، اهمیت اساسی دارد. کودک برای کسب استقلال و ایجاد هویت برای خود، درسنین 3-2 سالگی به طور طبیعی رفتار منفی کارانه پیشه می کند. تکیه کلام کودک در این سن اغلب نه، خودم، من و از این قبیل لغات است.
ادامه مطلب ...امروز صبح که بیدار شدی ، نگاهت می کردم... و امیدوار بودم که با من حرف بزنی ، حتی برای چند کلمه... نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد ، از من تشکر کنی... اما متوجه شدم که خیلی مشغولی ، مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی... وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگوی : سلام...
اما تو خیلی مشغول بودی... یک بار مجبور شدی منتظر بشوی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی....جز آنکه روی یک صندلی بنشینی. بعد دیدمت که از جا پریدی . خیال کردم می خواهی با من صحبت کنی... اما به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت تلفن کردی تا از آخرین شایعات با خبر شوی...
تمام روز با صبوری منتظر بودم... با اون همه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلا وقت نداشتی با من حرف بزنی ...
ادامه مطلب ...
روزی مردجوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می کرد که زیباترین قلب دنیا را در تمام آن منطقه دارد. جمعیت زیادی جمع شدند. قلب او کاملا سالم بود و هیچ خدشه ای بر آن وارد نشده بود. پس همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تاکنون دیده اند.
ادامه مطلب ...
Shakespeare:
If you love someone,
Set her free....
If she ever comes back, she's yours,
If she doesn't, here's the poison, suicide yourself for her.
شکسپیر:
اگه عاشق کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره
اگه برگشت که ماله توئه
اگر برنگشت، سَم که داری، خودتو بکش!
وای اِدامش عالیه...
ادامه مطلب ...
همکلاسی تولد دوباره ات مبارک
برابر اطلاعاتی که ما از ستادهامون داریم
در سطح وبلاگستان فارسی
برنده قطعی، برنده قطعی...
با نسبت آرای بسیار زیاد، کاندیدای اینجانب می باشد.
خانم رویا خدابخش، بدین وسیله پیروزی قاطعانه شما را در مدیریت بزرگ ترین وبلاگ گروهی و دانشجویی کشور تبریک عرض می کنم و آرزومند هستم با مدیریت، تدبیر، سلیقه و محبت های بی دریغ شما، همکلاسی محبت کردن + رو یاد بگیرد.
مردی مشغول تمیز کردن ماشین نوی خودش بود.ناگهان پسر ۴ ساله اش سنگی برداشت وبا آن چند خط روی بدنه ماشین کشید.مرد با عصبانیت دست پسرش را گرفت و چندین بار به آن ضربه زد. او بدون اینکه متوجه باشد، با آچار فرانسه ای که دردستش داشت، این کار را می کرد!در بیمارستان، پسرک به دلیل شکستگی های متعدد، انگشتانش را ازدست داد. وقتی پسرک پدرش را دید … با نگاهی دردناک پرسید: بابا!! کی انگشتانم دوباره رشد میکنند؟ مرد بسیار غمگین شد و هیچ سخنی بر زبان نیاورد.. او به سمت ماشینش برگشت و از روی عصبانیت چندین بار با لگد به آن ضربه زد. در حالی که ازکرده خود بسیار ناراحت و پشیمان بود، به خط هایی که پسرش کشیده بود نگاه کرد. پسرش نوشته بود: «« دوستت دارم بابایی»»…..
روز بعـــــد آن مــــــــرد خودکشـــــــــــی کــــــرد!! (برای حفظ کیان خانواده لطفا فارسی وان را تماشا نکنید)
یکی بود یکی نبود، یک بچه کوچیک بداخلاقی بود. پدرش به او یک کیسه پر از میخ و
یک چکش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، یک میخ به دیوار روبرو بکوب.
روز اول …..
پسرک مجبور شد ۳۷ میخ به دیوار روبرو بکوبد. در روزها و هفته ها ی بعد
که پسرک توانست خلق و خوی خود را کنترل کند و کمتر عصبانی شود، تعداد میخهایی
که به دیوار کوفته بود رفته رفته کمتر شد.. پسرک متوجه شد که آسانتر آنست که
عصبانی شدن خودش را کنترل کند تا آنکه میخها را در دیوار سخت بکوبد.
بالأخره به این ترتیب روزی رسید که پسرک دیگر عادت عصبانی شدن را ترک کرده بود
و موضوع را به پدرش یادآوری کرد. پدر به او پیشنهاد کرد که حالا به ازاء هر
روزی که عصبانی نشود، یکی از میخهایی را که در طول مدت گذشته به دیوار کوبیده
بوده است را از دیوار بیرون بکشد.
روزها گذشت تا بالأخره یک روز
ادامه مطلب ...یکی می پرسد : اندوه تو از چیست ؟
سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟
برایش صادقانه می نویسم : برای آنکه باید باشد و نیست . . .
سلام علیکم
مدت هاست دلم برای همکلاسی های خوب و گلم تنگ شده، امروز قسمت نشد که در جشن همکلاسی شرکت کنم تا بلکه قسمتی از این دلتنگی در جمع گرم و صمیمی دوستان رفع شود.
انشاءالله دوباره روزهای قشنگ باهم بودن و فعالیت های گروهی برگرده و اون شادابی و پویایی رو بین همکلاسی ها بیینیم.
پ ن: انشاءالله به زودی ...
پ ن*: #تک_خوری_گروهی
برای انتشار متنی، با چند تا از دوستان آرشیو عکس های جشن سال گذشته رو زیر و رو می کردیم.
ولی این بین یه نکته هم بود که وقتی بهش فک کردیم، چند دقیقه سکوت کردیم!
دلگیر کنننده بود!
بغض کردیم حس عذاب وجدان بهمون دست داد
شب جشن با خیال دیروز، می خوابند فردا همون آش و همون کاسه،
و ما چندین ماه سرخوش از ارضای احساس خوب و مفید بودن، حتی یادی هم از اونها نمی کنیم
____________
پ.ن:کاش گوشه ای از زندگیمان ، فارغ از روزمرگی ها و مشغله هایمان، جایی برای این پری های زیبا داشتیم
کاش بی پناهی، خاطره ی تکراری هر روزشان نبود ...
دانلود با فرمت wmv حجم 3MB
دانلود با فرمت ۳gp حجم 600KB
. |
گفتوگو با رضا فرقدانی مدیر شرکت «رهگشای ازدواج آسان جوانان»
ادامه مطلب ...
برای کمک به فرشتگانی کوچک گرد هم آییم تا با قطرات باران نگاه های مهربان آن عزیزان ، دریایی از محبت و عشق بسازیم .
تقدیمش کنیم به آنان که در زمان تولدشان غم را تجربه کرده اند.
برای نو باوگان و شیر خوارانی که غم بی مادری را چشیده اند .