KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

در سطح سیمانی شهر....

روی صندلی شبیه به نیمکت ایستگاه اتوبوس نشسته بودم.... خسته و کلافه از کار زیاد.... با خودم گفتم که این همه تلاش و کار آخرش که چی؟!!... کمی مکث کردم...

سعی کردم فکر کنم به سوالات فراتر از زندگی روزمره... آره فکر... چه کلمه ی عمیقی... از اون کلمه هایی که خیلی از ما ایرانیا هنوز درکش نکردیم و در زندگی به کار نمی بریم... روز و شبمون شده تکرار و بدون اندکی اندیشه و فکر٬ داریم همینطور ادامه میدیم...!  

آره... چند لحظه کناره گیری از دنیای شلوغ اطرافم لازم بود... انگار چند پله از سطح سیمانی شهر فاصله گرفته بودم داشتم به کارای روزم نگاه میکردم... کمی عمیقتر شدم... کارهای ماه و سال جاری به ذهنم اومد....باز هم اوج گرفتم.... مسیر بیست و چند ساله زندگیم رو نگاهی کردم....! 

بعد دهنم وا موند ... بیست و چند سال زندگی کردم ولی نفهمیدم برای چی!....اگه الان منو ببرن جلوی میز بازجویی و بگن توی این دوره عمرت چی داشتی و چی کردی و به چی می خواستی برسی؟؟ واقعا چه پاسخی داشتم؟ 

تازه اونجا فهمیدم که کمی درنگ باید... باید زد روی ترمز.... گویا  زندگی خروشان شهری منو در امواج خودش با شتاب می بره و لازم بود به شاخه تفکری چنگ میزدم و چند لحظه به این فکر می کردم که این مسیر به کجا ختم میشه...؟ 

  

 ولی مردونه... تا حالا از خودتون پرسیدید که هدفتون چیه..... این سوالم خیلی کلیه....یعنی ته تهش علت زندگی کردنتون برا چیه.... ؟! 

نظرات 1 + ارسال نظر
سید پنج‌شنبه 19 مرداد 1391 ساعت 23:43 http://www.safedownload.ir

پیش رفتن در جریان و اصلاح جریان (( آیرودینامیکی گفتم ))
زیبا بود ............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد