KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

خواندنی از اطاعت مرجع فقید تقلید از ولی فقیه

یکی از بزرگوارانی که برخی افراد سعی داشتند با پخش شایعات، ایشان را در مسیر تقابل با ولایت فقیه جلوه دهند، مرحوم آیت‌ا...‌العظمی میرزا جواد تبریزی بود. این در حالی بود که ایشان مانند دیگر مراجع، تبعیت بالایی از ولی فقیه داشتند.  

مطالب مرتبط + + + () *  

اصلی 

به گزارش شبکه ایران حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی طائب در همین باره خاطره جالبی نقل نموده است: «خدا رحمت کند آقا شیخ جواد تبریزی، مرجع تقلید (رضوان‌ا... تعالی علیه) را. ایشان از مراجعی بود که از نظر علمی بسیار بسیار سطح بالایی داشت و به هرچه می‌گفت اعتقاد داشت. خدا رحمتش کند. »

حضرت امام به ایشان فرموده بود: «صدام می‌خواهد حوزه علمیه را [به واسطه کثرت موشک باران قم] تعطیل کند؛ حوزه علمیه تعطیل نشود. درستان را تعطیل نکنید. »

ایشان گفته بود: «چشم. »

صدام قم را گرفته بود زیر موشک که بزند تا درس‌ها تعطیل بشود، بعد بگوید قم تعطیل شد. چند نفر خیلی مقاومت کردند، از جمله ایشان.

ایشان را عراقی‌ها می‌شناختند. آقای آقا شیخ جواد تبریزی جزو هیأت استفتای مرحوم آقای خوئی بود. آن‌ها کاملاً ایشان را می‌شناختند. بعثی‌ها خبردار شده بودند که ایشان درس را تعطیل نکرده است، منطقه درس ایشان را گرفته بودند محل فرود موشک‌هایشان!

الآن شما اگر بروید محله یخچال قاضی [در قم، مشاهده می‌کنید که] فاصله بین نقطه‌ای که موشک عراق به زمین خورده تا حسینیه‌ای که ایشان درس می‌داد، خط مستقیم، 100 متر است. یعنی موشک را برای حسینیه تنظیم کرده بودند، خورده 100متر آن طرف تر.

درس ایشان را ضبط می‌کردند. [در آن روز اصابت موشک به 100متری حسینیه و در آن لحظه]، ایشان مشغول درس دادن است. نوارش هست. موشک می‌خورد 100متری آن‌جا. این حسینیه مثل یک پر کاه، از شدت انفجار تکان می‌خورد. تمام شیشه‌ها خرد می‌شود. برق قطع می‌شود، خاک بلند می‌شود، شیشه می‌ریزد بر سر کسانی که در آن‌جا نشسته‌اند و.... (البته چون ضبط با باتری کار می‌کرد، نوار ضبط شده است).

ایشان مشغول درس دادن است که شیشه‌ها خرد می‌شود و.... ایشان می‌فرماید: «خب، این‌جا نخورد، درس را ادامه می‌دهیم.»

و جالب این است، یک کلمه عقب و جلو نمی‌گوید، با این‌که چند لحظه طول می‌کشد تا درس را ادامه دهد، همان جایی که درس را قطع کرده بود، شروع می‌کند و ادامه می‌دهد. شیخ این‌گونه بود.

مطلب دیگر این‌که منزل ایشان دو طبقه بود. از این خانه‌های قدیمی ساخت هم بود. ایشان بعد از درس، می‌رفت آن طبقه بالا می‌نشست و به سؤالات پاسخ می‌داد. گفتند: «آقا، شما منزلت را تعطیل کن، بیا ما یک جایی را ساخته‌ایم که ضد زلزله است [و در صورت اصابت موشک، مشکلی برایش پیش نمی‌آید].»

ایشان فرمود: «نه، من از این‌جا نباید تکان بخورم. این‌جا محل درس من بوده، حضرت امام فرموده درس‌ها تعطیل نشود، من همین جا باید بمانم.»

گفتند: «آقا، حداقل از طبقه دوم بیا طبقه اول بنشین.»

فرموده بود: «این خانه ما، اگر بمب یا موشک بخورد بر سرش، همه‌اش از بین می‌رود و بالا و پایین ندارد؛ اگر هم بمب و موشک به آن نخورد، که سرپا ایستاده است؛ برای چه از طبقه دوم بیایم طبقه اول که صدام بشنود خوشحال بشود که [از ترس موشک‌های او] من جایم را عوض کرده‌ام؟»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد