وبنا - محمدرضا نسب عبداللهی - آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران و آیتالله یوسف صانعی از مراجع تقلید شیعه ساکن قم در پاسخهایی جداگانه به سایت نیوزبان درباره «سرقت خبری و انتشار تولیدات رسانهها بدون ذکر منبع»، آن را جایز ندانسته و حرام اعلام کردهاند.
آیتالله خامنهای، کپیبرداری بدون اجازه را جایز ندانسته و اعلام کرده است: « به طور کلی در کپى و استفاده و خرید و فروش هر اثرى بنابر احتیاط واجب، رعایت حقوق صاحبان آن اثر، از طریق کسب اجازه لازم است و از استفاده و کپیبرداری بنابر احتیاط خودداری کنید، مگر اینکه بدانید که از فرد یا شرکتی است که کپی برداشتن را اجازه دادهاند.»
همچنین آیتالله یوسف صانعی، کپی آثار دیگران را «حرام» دانسته و اعلام کرده است: «اقدام به تکثیر آثار دیگران که مورد منع آنهاست، حرام و غیرجایز است و چگونه امر ارزشداری که عرفاً مربوط به دیگران است و مال آنها حساب می شود، تصرف در آنها بدون جلب رضایت صاحبان آنها مباح باشد؟ و فرقی بین عین خارجی و یا منفعت و یا اثر نیست؛ چون همه و همه آنها از نظر عرف و عقلا، مال مرتبط به دیگران و امر با ارزش و مضاف به آنهاست. پس جواز تصرف، منوط به طیب نفس و رضایت صاحبان آنهاست.»
١٤ آذر جاری نیز آیتالله ناصر مکارم شیرازی در پاسخ به استفتای «مرکز خبر حوزه»، درباره سرقت خبری گفته بود: «اخبار اختصاصی که با زحمت تهیه میشود، حق آن برای تهیه کننده محفوظ است و بدون رضایت آنها نمیتوان از آن استفاده کرد و آنها که استفاده کردهاند باید حق صاحبان آن را بدهند و یا حلیت بطلبند.»
منبع : نیوزبان
خوب دیگه اونایی که مایکروسافتی هستند سریع برن یه نامه حلالیت به شرکت مایکروسافت بدن .
تا موقعی هم که جواب اکی نیومده یه لینوکس کنارش نصب کنن و با اون میل چک کنن.
راستی "حلالیت" به انگلیسی چی میشه ؟
ولی خدائی باید همه بیان سمت لینوکس!
هم کاربر عادی و هم حرفه ای ها!
تا اونجائی که من میدونم، ایتالیائی ها به حلال (قابل حل) میگن Solubilità
حالا اگر دیدن واژه کم آمد بگین از همین یه مشتقی چیزی بگیریم.
مرسی از نظرت
صانعی که مرجع تقلید نیست
اگه صانعی مرجع تقلید باشه باید یه سایت مخصوص باشه که فتواهای ایشون رو ثانیه به ثانیه آپدیت کنه
ما اینجا دو تا واژه داریم
1) حلالیت
2) بخشش
بخشش که تو انگلیسی واژش مشخصه
ولی به نظرم یه فرقی بین بخشش و حلالیت هست .
بخشش "چشم پوشی از خطا" است .
حلالیت "بخشش" قلبی است.
یعنی ممکن است کسی بخشیده باشد ولی این بخشش قلبی نباشد . (بحث قیامت)
فکر کنم جمله بعدی معادل خوبی برا حلالیت باشه :
"لطفا من را از ته دل ببخشید " (!)
این جمله رو اگه ترجمه کنید طرف فکر میکنه شما احساسی هستید. (یکی از راه های پیدا کردن ایرانی در امریکا)
و فکر میکنه منظور جمله این بوده است "لطفا مرا ببخشید" + احساسات
بنابراین باز هم منظور را درک نمیکند و همان معنی "بخشش" به ذهنش می آید.
باید از خود شروع کرد در اینجور مسائل
ممنون
____________
پ ن: www.saanei.org
http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=96019
من این قانونو دوس دارم ولی برای استیو چی بزنیم بزنیم : ما نرمافزارتو کپی میکنیم استفاده میکنیم میخریم میفروشیم اینجا ایران آی لاو یو استیو جون.
http://www.partosokhan.ir/index.asp
چرا جامعه مدرسین مرجعیت صانعی را تکذیب کرد
نظر آیتالله جوادی آملی نیز در این خصوص توسط دفتر ایشان به این صورت اعلام شد: در این موضع تشخیص به عهده خود مقلد است و اگر قول و حرف جامعه مدرسین برای مقلد حجت است باید از پیروی از آیت الله صانعی برگردد.
معلوم است ایشان به طور ضمنی حرف جامعه مدرسین راتایید کرده البته درک مقلدین خیلی چیزها راخوب تحلیل و دسته بندی می کند
نمونه ای خواندنی از اطاعت مرجع فقید تقلید از ولی فقیه
یکی از بزرگوارانی که برخی افراد سعی داشتند با پخش شایعات، ایشان را در مسیر تقابل با ولایت فقیه جلوه دهند، مرحوم آیتا...العظمی میرزا جواد تبریزی بود. این در حالی بود که ایشان مانند دیگر مراجع، تبعیت بالایی از ولی فقیه داشتند.
به گزارش شبکه ایران حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب در همین باره خاطره جالبی نقل نموده است: «خدا رحمت کند آقا شیخ جواد تبریزی، مرجع تقلید (رضوانا... تعالی علیه) را. ایشان از مراجعی بود که از نظر علمی بسیار بسیار سطح بالایی داشت و به هرچه میگفت اعتقاد داشت. خدا رحمتش کند. »
حضرت امام به ایشان فرموده بود: «صدام میخواهد حوزه علمیه را [به واسطه کثرت موشک باران قم] تعطیل کند؛ حوزه علمیه تعطیل نشود. درستان را تعطیل نکنید. »
ایشان گفته بود: «چشم. »
صدام قم را گرفته بود زیر موشک که بزند تا درسها تعطیل بشود، بعد بگوید قم تعطیل شد. چند نفر خیلی مقاومت کردند، از جمله ایشان.
ایشان را عراقیها میشناختند. آقای آقا شیخ جواد تبریزی جزو هیأت استفتای مرحوم آقای خوئی بود. آنها کاملاً ایشان را میشناختند. بعثیها خبردار شده بودند که ایشان درس را تعطیل نکرده است، منطقه درس ایشان را گرفته بودند محل فرود موشکهایشان!
الآن شما اگر بروید محله یخچال قاضی [در قم، مشاهده میکنید که] فاصله بین نقطهای که موشک عراق به زمین خورده تا حسینیهای که ایشان درس میداد، خط مستقیم، 100 متر است. یعنی موشک را برای حسینیه تنظیم کرده بودند، خورده 100متر آن طرف تر.
درس ایشان را ضبط میکردند. [در آن روز اصابت موشک به 100متری حسینیه و در آن لحظه]، ایشان مشغول درس دادن است. نوارش هست. موشک میخورد 100متری آنجا. این حسینیه مثل یک پر کاه، از شدت انفجار تکان میخورد. تمام شیشهها خرد میشود. برق قطع میشود، خاک بلند میشود، شیشه میریزد بر سر کسانی که در آنجا نشستهاند و.... (البته چون ضبط با باتری کار میکرد، نوار ضبط شده است).
ایشان مشغول درس دادن است که شیشهها خرد میشود و.... ایشان میفرماید: «خب، اینجا نخورد، درس را ادامه میدهیم.»
و جالب این است، یک کلمه عقب و جلو نمیگوید، با اینکه چند لحظه طول میکشد تا درس را ادامه دهد، همان جایی که درس را قطع کرده بود، شروع میکند و ادامه میدهد. شیخ اینگونه بود.
مطلب دیگر اینکه منزل ایشان دو طبقه بود. از این خانههای قدیمی ساخت هم بود. ایشان بعد از درس، میرفت آن طبقه بالا مینشست و به سؤالات پاسخ میداد. گفتند: «آقا، شما منزلت را تعطیل کن، بیا ما یک جایی را ساختهایم که ضد زلزله است [و در صورت اصابت موشک، مشکلی برایش پیش نمیآید].»
ایشان فرمود: «نه، من از اینجا نباید تکان بخورم. اینجا محل درس من بوده، حضرت امام فرموده درسها تعطیل نشود، من همین جا باید بمانم.»
گفتند: «آقا، حداقل از طبقه دوم بیا طبقه اول بنشین.»
فرموده بود: «این خانه ما، اگر بمب یا موشک بخورد بر سرش، همهاش از بین میرود و بالا و پایین ندارد؛ اگر هم بمب و موشک به آن نخورد، که سرپا ایستاده است؛ برای چه از طبقه دوم بیایم طبقه اول که صدام بشنود خوشحال بشود که [از ترس موشکهای او] من جایم را عوض کردهام؟»