KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

عنصر منطق و عقل در عاشورا

وقتى اساس دین در خطر است، اگر شما در مقابل این حادثه‏ى فزیع، با قول و فعل وارد نشوید، حقِ على‏اللَّه است که انسان بى‏مسؤولیت و بى‏تعهد را با همان وضعیتى که آن طرف مقابل - آن مستکبر و آن ظالم - را با آن روبه‏رو مى‏کند، مواجه کند.

عنصر منطق و عقل در این حرکت، در بیانات آن بزرگوار متجلى است؛ قبل از شروع این حرکت، از هنگام حضور در مدینه تا روز شهادت. جمله، جمله‏ى این بیانات نورانى، بیان‏کننده‏ى یک منطق مستحکم است. خلاصه‏ى این منطق هم این است که وقتى شرایط وجود داشت و متناسب بود، وظیفه‏ى مسلمان، «اقدام» است؛ این اقدام خطر داشته باشد در عالى‏ترین مراحل، یا نداشته باشد. خطرِ بالاترین، آن است که انسان جان خود و عزیزان و نوامیس نزدیک خود - همسر، خواهر، فرزندان و دختران - را در طبق اخلاص بگذارد و به میدان ببرد و در معرض اسارت قرار دهد. اینها چیزهایى است که از بس تکرار شده، براى ما عادى شده، در حالى که هر یک از این کلمات، تکان‏دهنده است. بنابراین، حتى اگر خطر در این حد هم وجود داشته باشد، وقتى شرایط براى اقدام متناسبِ با این خطر وجود دارد، انسان باید اقدام کند و دنیا نباید جلوى انسان را بگیرد؛ ملاحظه‏کارى و محافظه‏کارى نباید مانع انسان شود؛ لذت و راحت و عافیتِ جسمانى نباید مانع راهِ انسان شود؛ انسان باید حرکت کند. اگر حرکت نکرد، ارکان ایمان و اسلام او بر جا نیست. «انّ رسول‏اللَّه (صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله) قال: من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم اللَّه و لم یغیّر علیه بفعل و لاقول کان حقّا على‏اللَّه ان یدخله مدخله»؛ منطق، این است. وقتى اساس دین در خطر است، اگر شما در مقابل این حادثه‏ى فزیع، با قول و فعل وارد نشوید، حقِ على‏اللَّه است که انسان بى‏مسؤولیت و بى‏تعهد را با همان وضعیتى که آن طرف مقابل - آن مستکبر و آن ظالم - را با آن روبه‏رو مى‏کند، مواجه کند.

حسین‏بن‏على (علیه‏السّلام) در خلال بیانات گوناگون - در مکه و مدینه و در بخش‏هاى مختلف راه، و در وصیت به محمدبن‏حنفیه این وظیفه را تبیین کرده و آن را بیان فرموده است. حسین‏بن‏على (علیه‏السلام) عاقبتِ این کار را مى‏دانست؛ نباید تصور کرد که حضرت براى رسیدن به قدرت - که البته هدف آن قدرت، مقدس است - چشمش را بست و براى آن قدرت حرکت کرد؛ نه، هیچ لزومى ندارد که یک نگاه روشنفکرانه ما را به این‏جا بکشاند. نخیر، عاقبت این راه هم بر حسب محاسبات دقیق براى امام حسین (علیه‏السّلام) با روشن‏بینى امامت قابل حدس و واضح بود؛ اما «مسأله» آن‏قدر اهمیت دارد که وقتى شخصى با نفاستِ جان حسین‏بن‏على (علیه‏السّلام) در مقابل این مسأله قرار مى‏گیرد، باید جان خود را در طبق اخلاص بگذارد و به میدان ببرد؛ این براى مسلمان‏ها تا روز قیامت درس است و این درس عمل هم شده است و فقط این‏طور نبوده که درسى براى سرمشق دادن روى تخته‏ى سیاه بنویسند، که بعد هم پاک بشود؛ نه، این با رنگ الهى در پیشانى تاریخ اسلام ثبت شد و ندا داد و پاسخ گرفت، تا امروز.

در محرّم سال 42، امامِ بزرگوار ما از این ممشاء استفاده کرد و آن حادثه‏ى عظیم پانزده خرداد به وجود آمد. در محرّم سال 1357 هم امام عزیز ما باز از همین حادثه الهام گرفت و گفت: «خون بر شمشیر پیروز است» و آن حادثه‏ى تاریخى بى‏نظیر - یعنى انقلاب اسلامى - پدید آمد. این، مالِ زمان خود ماست؛ جلوى چشم خود ماست؛ ولى در طول تاریخ هم این پرچم براى ملت‏ها پرچمِ فتح و ظفر بوده است و در آینده هم باید همین‏طور باشد و همین‏طور خواهد بود. این بخشِ «منطق»، که عقلانى است و استدلال در آن هست. بنابراین، صرفِ یک نگاه عاطفى، حرکت امام حسین را تفسیر نمى‏کند و بر تحلیل جوانب این مسأله قادر نیست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد