KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

روح سر گردان ماکس وبر(۲) عذر خواهی

اگر از سر تقصیر یا قصور به ارکان نظام جسارتی روا داشته ام حلالیت بطلبم و بار دیگر از ملت بزرگ ایران که این انحرافات و اشتباهات موجب وارد آمدن خسارات بزرگی به آنان گردید، بخواهم که همه ما را به بزرگواری خود ببخشند.  

احزاب سیاسی ایران -18
عبدالله شمسى -دکتر صادق سلیمى بنى  

شماره۱ 

 

مطالب آقای پاکروان در مود محرم را پیگیری فرمایید

 

یکی از مهمترین نظراتی که حجاریان طی پانزده سال اخیر به آن پرداخته و حزب مشارکت و بسیاری از اصلاح طلبان نزدیک به این حزب نیز براساس آن به تحلیل می پرداختند، انطباق شرایط کشور با تئوری ماکس وبر درباره سلطانیسم بود.(6) وی در این باره اینگونه توضیح می دهد:
«در الگوی پاتریمونیال مشرق زمین، پادشاه مرکز نظام سیاسی و مایه وحدت آن است؛ اراده او در حکم قانون است و کارمندان بوروکراسی و ارتش را از میان افراد وفادار به خود و از میان مزدوران استخدام می کند. بوروکراسی پاتریمونیال مبتنی بر معیارهای عقلایی نیست و کارمند دارای تضمین حقوقی نمی باشد. در مراتب مختلف قدرت میان حوزه عمومی و حوزه خصوصی تمایزی در کار نیست و اطاعت و وفاداری کاملاً شخصی است. سلطان پاتریمونیالیسم استقلال بوروکراسی، ارتش، اشراف و تجار را در هم می شکند و به این ترتیب با آزادی شهرها و پیدایش نظام حقوقی عقلانی و رشد سرمایه داری اصولاً ناهماهنگ است. در واقع نظام سیاسی پاتریمونیال در شرق با استخدام بردگان و مزدوران در ارتش، نصب خویشاوندان سلطان به مناصب کشوری و فقدان طبقات و سیستم حقوقی مستقل، مانع رشد اخلاق سرمایه داری و عقلانیت گردید.»(7)
حجاریان در جریان دادگاهش در سال 1388 خود به نقد و رد این نظریه که سال ها یکی از پایه های تحلیل وی و حزب مشارکت در ارتباط با انطباق آن با شرایط ایران بود، می پردازد. وی اظهار می دارد:
«... با شروع موج اصلاحات و به خصوص تشکیل جبهه مشارکت که به تئوری راهنمای عمل نیاز داشت طبعاً از من توقع می رفت که به عنوان نظریه پرداز دست بکار شوم و تحلیلی علمی از شرایط جامعه، دولت و نیروهای سیاسی عرضه کنم تا راهنمای عمل حزبی قرار گیرد. با مقدمات فوق اکنون می توانم توضیح دهم که چرا نظریه ماکس وبر نظریه پرداز آلمانی قرن گذشته که مبنای تحلیل های ما قرار گرفت هیچ ربطی به شرایط ایران ندارد.
ماکس وبر تجربیات خود را عمدتاً از امپراتوری عثمانی، امپراتوری چین و امپراتوری مغولهای هندگرفته بود و یک نظریه عمومی به نام پاتریمونیالیزم یا سلطانیزم وضع کرده بود. وجه مشترک این کشورهای منطبق بر این نظریه به شرح زیر بود.
اولاً) این کشورها به صورت امپراتوری و سلسله های خاندانی بودند.
ثانیاً) این امپراتوری ها ماقبل مدرن بوده و هیچ قانونی حاکم بر آنها نبود و در رأس آنها حکام خودکامه جلوس کرده بودند.
ثالثاً) حکومت در این کشورها از راه خون و وراثت مستقر می شد و به اصطلاح نظام های موروثی بودند.
رابعاً) مردم به عنوان رعایا از کلیه حقوق شهروندی محروم بودند و همراه زمین خرید و فروش می شدند .
با این اوصاف انطباق نظریه ماکس وبر، بر شرایط کنونی ایران کاملاً نا بجا و بی ربط است چون :
اولاً) جمهوری اسلامی ایران، نظامی ما بعد انقلابی است که مردمی رشید دارد تحت تربیت حضرت امام (ره) که به خوبی به حقوق خود واقفند.
ثانیاً) نظام ما دارای قانون اساسی مدونی است که در آن حق حاکمیت ملی به رسمیت شناخته شده و مسئولان آن به طور مستقیم یا غیرمستقیم از سوی مردم انتخاب می شوند، لذا مردم ما شهروندند، نه رعیت .
ثالثاً) حکومت در ایران موروثی نیست و از طریق خون منتقل نمی شود بلکه خبرگان مبعوث مردم هستند که در هر زمان اعلم، اعدل و اشجع مجتهدین را که مدیر و مدبر و آگاه به مسائل زمان است، انتخاب می کنند.
رابعاً) مذهب غالب مردم ایران تشیع است و نظام ولایت فقیه مشروعیت خود را از ناحیه مقدسه امام زمان (عج) می گیرد و بدین لحاظ حکم ولی فقیه شعبه ای از ولایت رسول اکرم (ص) می باشد.
بنابراین ملاحظه می شود که نظریات ماکس وبر در ایران کنونی هیچ کاربردی ندارد و من از سر غفلت بدون نگاه انتقادی به این نظرات آنها را به شرایط کشورمان تعمیم دادم .(8)

پشیمانی از گذشته

حجاریان بعد از اغتشاشات انتخابات دهم ریاست جمهوری دستگیر شد. وی در دفاعیاتش، گذشته فکری خود را زیر سوال برد و به خاطر برخی اشتباهات و انحرافات حلالیت طلبید. وی بعد از انتقاد از وضعیت علوم انسانی در دانشگاه ها و متون آن که حامل اندیشه های غربی و بیگانه می باشند، تلمبار شدن نظرات و ایدئولوژی های نادرست بدون دیدگاه انتقادی و بازنگری را موجب انحراف ذهنی و در غلطیدن خود در چاله علوم انحرافی دانست.(9)
حجاریان در دفاعیاتش پایان فعالیت خود را در حزب مشارکت اینگونه اعلام می کند:
«دوستان مطلعند که من از ابتدای تأسیس حزب مشارکت عضو شورای مرکزی آن بوده ام و در کنگره یازدهم این حزب نیز عضویت داشته ام و شاید یکی از مراجع فکری ونظریه پردازان این حزب به شمار بروم؛ از آنجا که نظرات و آراء من آثار خود را در مواضع حزب و به خصوص جزوه تأملات راهبردی (سیاسی - عقیدتی) بجای گذاشته و من در تأملات تنهایی خود آن را منافی و مغایر با مشی حضرت امام (ره) و قانون اساسی و مرامنامه حزب یافته ام و همین امر را موجب انحراف حزب به خصوص در ایام انتخابات اخیر می دانم، استعفای خود را از حزب مشارکت اعلام داشته و دیگر حزب را جایگاه مناسبی برای خود نمی بینم و نکته دوم آنکه، لازم می دانم التزام عملی خود را به قانون اساسی و فرمایشات مقام معظم رهبری اعلام کرده و اگر از سر تقصیر یا قصور به ارکان نظام جسارتی روا داشته ام حلالیت بطلبم و بار دیگر از ملت بزرگ ایران که این انحرافات و اشتباهات موجب وارد آمدن خسارات بزرگی به آنان گردید، بخواهم که همه ما را به بزرگواری خود ببخشند. »
این سخنان، اذعان حجاریان به تقلیدی و ترجمه ای بودن افکار افرادی مانند خودش بود که بیش ازآنکه نظریه پرداز باشند، مقلدان و مترجمان افکار غربی هستند.
پی نوشت ها در دفتر نشریه موجود می باشد.

آشنایی با حزب مشارکت ایران اسلامی(6) صبح صادق ۱۷/۸/۸۹ 

نظرات 1 + ارسال نظر
علی کمالی شنبه 20 آذر 1389 ساعت 12:14

به نظر من حجاریان مثل هر انسان دیگری نقاط مثبت ومنفی داره
در زمان دوم خرداد هشتادو شش که خاتمی رییس جمهور شد یکی از تئوریسن ها همین حجاریان بود پس حتما نقاط مثبتی هم در زندگی او وجود داشته است که مردم به اصلاحات اعتماد کردند

ولی نکته دوم انتخابات دهم هست
وبرخی از اشتباهات حال عده ای چه اصلاحطلب وچه اصولگرا اشتباهات بزرگ وکوچکی انجام دادند وحجاریان نیز جزو این دسته بود بعد ها پشیمان شده وبا نفرات دیگری بخشیده شدند
من شجاعت او را می ستایم این چنین سیاستمداری تو کشور کم پیدا می شه که اشتباهات خود را اعتراف کند
باید بدونید که هر سیاستمداری زندان را به اعتراف گذشته ترجیح می دهد حتی با بدترین وضع زندان

ولی نکته مهم سوم این اشتباه فاحش شما دوست عزیز است
به گفته بزرگان دین ما نباید تصمیمات گذشته کسانی که اشتباه کرده اند وحال از برخی از کارها پشیمان هستند را واکاوی کرد

دعا کن که توی نوشته هات تهمت نباشه من که تیز بین نیستم و زیاد از گذشته او نمی دانم ولی خدایی هم هست که ...

علی آقا یه نفر از رژیم بعثی تمام خشابهاشو به روی جبهه سربازای ما خالی کرد

وقتی دید فشنگ نداره
گفت دخیل یا خمینی

از ملت بزرگ ایران که این انحرافات و اشتباهات موجب وارد آمدن خسارات بزرگی به آنان گردید، بخواهم که همه ما را به بزرگواری خود ببخشند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد