نظام ایده آل من

این مطلب بلندترین مطلب من از زمان وب نویسی است.سعی کردم یکبار برای همیشه در واقع مانیفستی ارائه بدهم از افکارم.

چکیده:مهم ترین سوال در حوزه علوم سیاسی را انتخاب نظام ایده آل می دانند.اصلاحات با تمام ادعاهایش جز کپی برداری از نظام های غربی نتوانست چیزی پیشنهاد دهد.بحران غرب و شکست این نظام ها اندیشمندان غربی را هم وادار به انتخاب نظامی جدید کرده.در چنین شرایطی نظام جمهوری اسلامی با پشت سرگذاشتن آخرین آزمونش یعنی عبور از جریان فتنه نشان داد که مطلوب ترین حکومت می باشد.اصل ولایت مطلقه فقیه و رهبری امام خامنه ای مهم ترین المان های چنین نظامی هستند.شخصا مهم ترین اولویت سیاسی خودم می دانم که در راه استحکام نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت مطلقه فقیه بکوشم تا نقشی در مقتدر کردن نظامم و کشورم داشته باشم تا شاهد پیروزی جهانی این نظام و ظهور امام زمان باشیم

تا سال 57 ایران همیشه شاهد نظام های سلطنتی بر خود بوده است و هیچ گاه حتی کمترین نشانه های مردم سالاری را در خود ندیده است.با انقلاب 57 و بدست گرفتن اختیار ایران توسط خود مردم این سوال پیش آمد که نظام سیاسی ایده آل چیست؟سوالی که برای غرب سالها زودتر پیش آمده بود.

بعد از وقوع جریان فتنه در سال گذشته،سبزها دوباره این سوال را مطرح کردند.آنها با نظام جمهوری اسلامی مخالف بودند ولی جالب است که هیچ گاه حتی متفکرانشان هم نتوانستند نظامی ارائه دهند که المان هایی مردمی تر از نظام فعلی داشته باشد.آنها احمق تر از آن بودند که بتوانند خود نظامی طراحی کنند فقط می توانستند بگویند ایران باید شبیه فلان کشور شود.

گروهی از بااصطلاح اندیشمندان اصلاحاتی که معموالا با تاخیر 100 ساله کتاب های سیاسی غرب را می خوانند پیشنهاد سکولاریزه کردن نظام و استحاله ی نظام به یک لیبرال دموکراسی انگلیسی دادند.این ادعا اینقدر خنده دار است که نیازی به پاسخ دادن نیست.کافی است نگاهی به بحران مشروعیت سیاسی در انگلستان بیندازیم.نظام سیاسی انگلستان حتی یکی از اصلی ترین اصول یعنی تفکیک قوا را نیز در خود ندارد و عجیب نیست که به زودی شاهد از هم پاشیده شدن چنین سیستمی باشیم.

عده ای دیگر که از پیروزی احمدی نژاد سرخورده شده بودند همان تز ضد مردمی دوره اصطلاحات را در بوق و کرنا کردند که عوام زودفریب می خورند.طنز تاریخ این است که چنین کسانی می خواهند نماد مردم سالاری در ایران باشند.این گروه سیستمی مشابه آمریکا را پیشنهاد دادند که در وهله اول پیشنهادشان ناظر به رای الکترال بود تا بتوانند کاندیدای خودشان را به عرصه قدرت بفرستند.

یادم می اید سال ها پیش پروفسور مولانا از ضعف چنین سیستمی و اهمیت ندادن به رای مردم سخن گفت و افتضاح به قدرت رسیدن بوش این تراژدی را کامل کرد.می دانیم که بوش پسر نماینده اکثریت نبود و با استفاده از ضعف سیستم به قدرت رسید.

اصلا آنقدر هم نیاز نیست خودمان تحلیل کنیم کافی است کمی به اوضاع دنیا نظر بیندازیم.سرمایه داری شکست خورده است.نئومارکسیست ها دوباره قدرت را در دست گرفته اند.غرب در چرخه ی پوچ اسمیت-مارکس می غلتد و راه فراری پیدا نمی کند.شاید این گفته ها برای بعضی که متاخرترین نویسنده ای که خوانده اند لاک و میل باشد عجیب باشد اگر نوشته های نویسندگان امروز غرب را بخوانیم این موضوعات برایشان بدیهی است.آنان ضعف نظامشان را پذیرفته اند.

اصلا خنده دار است.در همان زمان هم در دهه 1840 هنگامی که میل در نطقش برای نمایندگی در مجلس عوام انگلستان سخن از حق رای زنان به میان آورد.تمام حاضران از خنده روده بر شدند ولی ما نظامی داریم  بر پایه تعالیم اسلام که در عصر جاهلیت هم حق بیعت زنان را پذیرفته و این موضوع برایش حل شده بود

یا لاک که در رساله ای در باب حکومت که به نوعی مانیفست لیبرال هاست می گوید:

بردگان را نمی توان عضوی از جامعه سیاسی به شمار آورد،که غایت اصلی آن حفظ و مراقبت از اموال اعضای آن جامعه است

و لاک حتی یک راهکار برای کاهش آن هم ارائه دهد.در حالی که پیامبر با نگاهی عقلانی برای کاهش تدریجی این مسئله راهکار های زیادی قرار داده است.طبیعی است که نظام جمهوری اسلامی که بر ایه چنین دینی ایه نهاده شود چقدر مترقی خواهد بود

اصلا مگر رورتی نگفت فلسفه نردبانی بود که غرب از آن بالا رفت و آن را دور انداخت بیایید سراغ استراتژیست های غرب برویم.فوکویاما امروز از تز پایان تاریخش سرخورده شده است.

غرب امروز دوباره سعی در احیای میراث مارکس دارد.چیزی که شاید بعد از پاگرفتن مکتب ادبی،هنری رمانتیسیسم در غرب می توان آن را حدس زد.ولی به یاد داریم که امام خمینی سال ها قبل فروپاشی چنین نظامی را پیش بینی کرد.غرب دارد به بیراهه می رود.

اما نظام ایده آل چیست؟

من نظام جمهوری اسلامی را ایده ال ترین نظام ممکن می دانم.چون در وهله اول نظامی دینی است.سکولاریسمی که غرب برای فرار از کلیسا به وجود آورد حال قاتل تمام نظام هایش شده است.جمهوری اسلامی بر پایه دین تعریف می شود.جمهوری اسلامی نظامی دینی است چون هم اکثریت مردم تحت این نظام مسلمانند هم قوانین،متصدیان و ... مسلمانند و قوانین اسلام را اجرا می کنند.المان محوری دیگر بحث ولایت است.در این نظام فردی عادل در راس حکومت قرار دارد.از ان جا که حاکمیت تنها از آن خداست او به نمایندگی خدا در روی زمین این حاکمیت را اعمال می کند.در زمان غیبت او نیز با تز ولایت فقیه امام خمینی مشکل حل می شود.نکته ای که قابل توجه است این است که فقیه عادل جامع الشرایط باید دارای ولایت مطلقه باشد.این نکته هنگام انتخابات سال گذشته به خوبی عیان شد که مطلقه بودن ولایت فقیه چقدر موثر است.امام خامنه ای با استفاده از این ابزارش در مقابل زیاده خواهی ها و خواسته های نامشروع جریان فتنه ایستاد و نظام از یک خطر جان سالم به در برد.این ولایت،مطلقه است چون رهبر جمهوری اسلامی غیر مستقیم از طرف خداوند انتخاب شده است و مجلس خبرگان بر کارش نظارت می کند.رهبر جمهوری اسلامی با ولایت مطلقه اش می تواند کشور را از بحران های سیاسی نجات دهد همان طور که تاکنون نجات داده است.این همان نکته اصلی متمایز کننده ما از دیگران است.این همان دلیل شکست تمام نظام های غربی است

او بقیه اختیارات را که از جانب خدا گرفته در اختیار دیگرانی چون رئیس جمهور و و مجلس قرار می دهد که آنها با رای مستقیم  مردم انتخاب می شوند.

رهبر،سکان دار کشتی است و امت اسلامی با گوش سپردن به فرامینش هم به نوعی در حال اجرای دستورات خداوند هستند.آنها هم خشبختی در آخرت را خواهند داشت و سرافرازی در دنیا.

مهم ترین وظیفه مردم در این نظام تقویت حکومتشان است.هم با رای دادن به نظامشان هم پیروی از فرامین رهبرشان.

از ویژگی های دیگر جمهوری اسلامی برگزاری چندین رفراندوم در سال است.مردم با شرکت در راهپیمایی های گوناگون در طول سال چندین بار به رهبرشان لبیک می گویند.این نظام پیروز است چون عادل ترین فرد یعنی امام خامنه ی را به عنوان رهبر دارد .هم عنایات خداوند را دارد.

استراتژیست های غربی در حال بررسی نظام ما هستند.جمهوری اسلامی بی شک پایان تاریخ را رقم خواهد زد و شخصا مهم ترین اولویت سیاسی خودم می دانم که در راه استحکام نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت مطلقه فقیه بکوشم تا نقشی در مقتدر کردن نظامم و کشورم داشته باشم

روزی خواهد رسید که جموری اسلامی پرچمدار نظام های کل دنیا خواهد شد و همه در مقابلش سر تعظیم فرود می آورند.با گسترده شدن این نظام در کل دنیا همه طعم صلح را خواهند چشید و زمینه ظهور امام زمان آماده می شود.این است راز پایان تاریخ.این ست راز وعده خدا که می‏خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم (قصص، 5).