KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

داستانی زیبا و پزشکی

روزی امام صادق(ع) به مجلس منصور درآمد، در حالی که مردی هندی نزد او بود و کتاب های طب می خواند. امام صادق(ع) به خواندن او گوش سپرد. چون آن مرد هندی، خواندن را به پایان برد، به امام صادق(ع) گفت: ای ابوعبدالله! آیا از آنچه همراه دارم، چیزی می خواهی؟

فرمود:«نه؛ برتر از آنچه تو همراه داری، به همراه دارم».

پرسید: آن چیست؟

فرمود:«گرم را به سرد، سرد را به گرم، خشک را به تر و تر را به خشک درمان می کنم و کار را یکسره به خداوند باز می گردانم و آنچه را پیامبر خدا فرموده است، به کار می گیرم و می دانم که معده، خانه ی همه دردها، و پرهیز، یگانه درمان است و بدن را بر همانچه بدان خو گرفته، وا می دارم».

مرد هندی گفت: آیا طب، چیزی جز این است؟

امام صادق(ع) پرسید:«آیا گمان می کنی از کتاب های طب، چیزی فرا گرفته ام؟».

گفت: آری.

فرمود:«به خداوند سوگند، نه. جز از خداوند سبحان نگرفته ام. اینک بگو که آیا من به طب آگاه ترم یا تو؟».

گفت: تو نه، بلکه من.

امام صادق(ع) فرمود:«آیا از تو چیزی بپرسم؟».

گفت: بپرس.

فرمود:«ای هندی! به من بگو که چرا در سر، رخنه ها و لایه هاست؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا موها در بالای سر قرار داده شده اند؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا پیشانی از مو تهی است؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا پیشانی دارای چین و چروک است؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا ابروها در بالای چشم ها قرار دارند؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا چشم ها همانند بادام قرار داده شده اند؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا بینی در میان دو چشم،قرار داده شده است؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا سوراخ بینی در پایین آن است؟».   

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا لب و سبیل، بالای دهان قرار داده شده است؟»

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا دندان های پیشین، تیز است، دندان های جانبی پهن است و دندان نیش، بلندتر است؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا ریش برای مردان قرار داده شده است؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا کف دستان، از مو تهی است؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا ناخن و مو، فاقد حیات است؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا قلب، همانند دانه ی صنوبر است؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا ریه دو پاره است و حرکت آن، تنها در جای ثابت خویش قرار داده شده است؟».

گفت: نمی دانم.                                         

پرسید:«چرا کبد، قوسدار است؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا کلیه، همانند دانه ی لوبیا است؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا زانو به عقب تا می خورد؟».

گفت: نمی دانم.

پرسید:«چرا کف پا دارای گودی است؟».

گفت: نمی دانم.

در این هنگام، امام صادق(ع) فرمود:«اما من می دانم».

آن مرد گفت پس خود پاسخ ده.

امام صادق(ع) فرمود:« در سر رخنه ها و لایه هاست، چون هر چیز درون تهی هرگاه یک پارچه باشد، شکستن، زودتر به سراغش آید و چون چند تکه قرار داده شود، شکستگی از آن دورتر است.

موی سر، در بالای آن قرار شده است تا با ریشه هایش چربی را به مغز برساند و سر موها، بخار را از مغز بیرون ببرد و گرمایی که بدان می رسد، از آن دفع کند.

پیشانی از مو تهی است، از آن رو که محل رسیدن نور به چشمان است، و در آن چین و چروک قرار داده شده است بدان سبب که عرق فرو ریخته از سر را در خود محبوس سازد و مانع رسیدن آن به چشمان شود تا بدان وقت که انسان عرق خویش را پاک کند، آن سان که نهر ها در زمین آبها را در خود محبوس می سازند.

ابروها در بالای چشمان قرار داده شده است تا نور رابه اندازه کافی به چشمان راه ندهد. ای هندی! مگر نمی بینی آن که نور بر وی چیره شود دست خویش را بر فراز چشمان می گیرد تا نور به اندازه کافی از زیر آن به چشمان راه بگشاید.

بینی در میان دو چشم قرار داده شده است تا نور را در میان دو چشم به دو بخش مساوی قسمت کند.

چشم همانند بادام است تا میل بتواند دارو را در داخل آن جریان دهد و بیماری از آن بیرون آید. اگر چشم مربع شکل یا دایره ای بود نه میل در داخل آن حرکت می کرد نه دارو به همه ی آن می رسید و نه بیماری از درون آن خارج می شد.

سوراخ بینی در پایین آن قرار داده شده است تا بیماری هایی(عفونت هایی) که از مغز فرو می آید، از آن پایین آید و بوها از آن بالا رود و به مشام رسد، در حالی که اگر این سوراخ، در بالای بینی بود، نه بیماری ای از آن بیرون می آمد و نه بویی را حس می کرد.

سبیل و لب، در بالای دهان قرار دارد تا مانع رسیدن آنچه از مغز فرو می ریزد، به دهان شود، مبادا که طعم خوراک و نوشیدنی بر انسان مکدر آید و از آن را از خودش دور کند.

ریش، تنها برای مردان قرار داده شده است تا بدین وسیله از زنان متمایز گردند و نیازی به بازگشودن (همه ی چهره و ملاحظه ی آن برای شناسایی) نباشد.

دندان جلو، تیز قرار داده شده است، زیرا به واسطه آن، کار گاز گرفتن صورت می پذیرد و دندان های جانبی پهن قرار داده شده است، زیرا آسیاب کردن و جویدن به کمک آنها انجام می گیرد و نیش، بلند تر است تا تکیه گاه دندان جانبی و دندان جلو باشد، به سان ستون در یک بنا.

کف دستان از مو تهی است، چون به کمک آنها کار لمس انجام کار گیرد، اما اگر در آنها مو وجود داشت، انسان نمی دانست آنچه پیش روی اوست و آن را لمس می کند، چیست.

مو و ناخن، فاقد حیات است، زیرا بلند شدن آنها مایه ی کثیفی و زشتی است و کوتاه کردنشان پسندیده است . پس اگر در آنها حیات وجود داشت ، انسان به هنگام کوتاه کردن آنها احساس درد می کرد.

قلب ، به شکل دانه صنوبر است ؛ زیرا وارونه است و یک سر قلب باریک قرار داده شده تا لابه لای ریه برود و با سردی آن ، خنک شود ، مبادا که مغز از گرمای آن بسوزد.

ریه ، دو پاره قرار داده شده است تا قلب در لابه لای فشارگاه های آن قرار گیرد و به کمک حرکت آن خنک شود.

کبد قوسدار است تا معده را سنگینی کند و به تمامی بر روی آن قرار گیرد و آن را بفشرد و در نتیجه بخاری که در آن هست بیرون برود.

تاخوردن زانو به سمت عقب قرار داده شده است، چرا که انسان به سمت جلو راه می رود و حرکات او با تعادل همراه است ، اما اگر این نبود انسان در هنگام راه رفتن بر زمین می افتاد.

در کف پا گودی ای است، زیرا هر چیزچون به تمامی سطح بر زمین قرارگیرد ، به اندازه ی سنگ آسیاب سنگین می شود ، اگر با لبه اش بر روی زمین باشد ، یک کودک هم می تواند آن را براند. اگر هم چیزی به روی برزمین قرار گیرد، جابچا کردن آن حتی بر یک مرد، سنگین می آید.

در این هنگام مرد هندی پرسید: این دانش برای تو از کجا حاصل شده است؟

فرمود:«آن را از پدرانم، از پیامبر خدا، از جبرئیل، از پروردگار جهانیان - جل جلاله- یعنی همو که تنهاست و جان ها را آفرید، فرا گرفته ام».

پس آن هندی گفت: راست گفته ای و من نیز گواهی می دهم که خدایی جز الله نیست ومحمد، پیامبر خدا و بنده ی اوست و تو آگاه ترین کسان روزگار خویش هستی.

منبع : دانش نامه ی احادیث پزشکی

محمدی ری شهری

نظرات 10 + ارسال نظر
محمدحسین باقری جمعه 15 مرداد 1389 ساعت 14:41

ممنون

بابک سلمان جمعه 15 مرداد 1389 ساعت 16:32

جالب بود

محمد رودسرابی جمعه 15 مرداد 1389 ساعت 18:20

تست

:: شنبه 16 مرداد 1389 ساعت 13:18

جالب نبود.منبع چی بود؟

[ بدون نام ] شنبه 16 مرداد 1389 ساعت 13:29

عالی بود، ممنون

حوریه جعفری - کامپیوتر شنبه 16 مرداد 1389 ساعت 20:31

چقدر جالب بود!

ممنون فائزه جون!

قلی بیگ شنبه 16 مرداد 1389 ساعت 21:16

خیلی جالب بودممنون

منا رحیم اربابی ـIT یکشنبه 17 مرداد 1389 ساعت 18:10

زیبا و البته تامل برانگیز بود!
ممنون از شما.

بهمن پاکروان دوشنبه 18 مرداد 1389 ساعت 16:01 http://bahmanpakravan.ir

ممنون متن مفیدی بود
موفق باشید

نفیسه/هوافضایی دوشنبه 18 مرداد 1389 ساعت 17:59

جالب بود ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد