KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

این روزها ،همکلاسی ،بد بوی تنفر برانگیز سیاست به خود گرفته!

                        به نام او که وجودم ز وجود پر وجودش به وجود امد

 

 

از کودکی تا به حال بارها شنیده بودم که سیاست پدر و مادر ندارد،در حالی که به سیاست علاقه مند بودم و این موضوع را درک نمی کردم تا این روزها ...

اما این روزها با تمام وجودم احساس می کنم که سیاست پدر و مادر ندارد ، حداقل در ایران از خانه ی دیگران بی خبرم. 

همین سیاست بود که 

 

 روح من و هموطنانم را اشفت ، قلبمان را چون سنگ سخت کرد ، واژه اعتماد را از فرهنگ لغتمان بیرون انداخت ، بذر شک را در وجودمان کاشت ، اعتقاداتمان را که عمری پای انها جان می دادیم، خدشه دار کرد ، بدتر از همه اینکه ما را به جان هم انداخت! 

سنگ شدن قلب ها و به جان هم افتادن بر سر سیاست را در همکلاسی بسیار احساس می کنم . دوستانی که روزی در کنار هم بودند ، حال در مقابل هم اند تنها به خاطر سیاست!  

واقعا هدف از ایجاد همکلاسی و گسترش ان ، این بود؟!! 

احساس می کنم قلب همکلاسی ، تار وپودش از هم جدا شده،ضربان ان ارامتر شده،گویی در کما به سر می برد. همه به خواب رفته اند، جز عده ای که بعضاً ادعای بیداری دارند!

متاسفانه اکنون اغلب پست ها سیاسی است و اغلب پست های سیاسی هم مشتی بر دهان پستی دیگر است ، در حالی که این وبلاگ،یک وبلاگ سیاسی به نام"کَل کَل" نیست ، بلکه یک وبلاگ دانشجویی به نام همکلاسی است! گرچه که دیگر این چنین به نظر نمی رسد. 

از انجا که طرفدار ازادی بیان هستم ، بیان خود را به قیمت سکوت دیگری نمی خواهم ، به خود  حق پیشنهاد ممنوعیت پست سیاسی  یا لغو عضویت فلان شخص را نمی دهم. 

اما،در تعجبم از سکوت عده ای ، گرچه علت ان را ... شاید بدانم،اما مطمئنم که همکلاسی با سکوت انان از بین خواهد رفت ، پس لطفا سکوت را بشکنند! تا شاید همکلاسی از این سیاست زدگی کما گونه ازاد شود! 

                                                                

 

                                                                  در پناه حق

نظرات 3 + ارسال نظر
حمید توکلی پنج‌شنبه 14 مرداد 1389 ساعت 16:50

متن های سیاسی خوب جلوه می کند به شرط آنکه همکلاسی سرتاسر سیاسی نباشد، بعضی ها کارشان سیاسی نویسی است، شاید نتوان از آنها توقع داشت که متن های هنری یا عاشقانه هم بزنند و همکلاسی را از یکنواختی دربیاورند اما همانطور که اشاره کرده اید، مشکل از سکوت عده ای دیگر است!

آن عده که کارشان متن های هنری است، متن های طنز یا عاشقانه است، متن های درسی و دانشگاهی و ورزشی است یا پیرامون آی تی، ادبیات و اقتصاد می نویسند!

آنها اگر حضورشان پررنگ تر شود دیگر متن های سیاسی اینگونه که الان به نظر می رسند به نظر نخواهند رسید!
نه متن های سیاسی بلکه متن های هر موضوعی که زیاد شوند در کنار سکون سایر موضوعات، برای همکلاسی سکون به بار می آورد!

این سکون زیبا نخواهد بود، همکلاسی همانطور که از نظر گرایش های مختلف نویسندگان متنوع است، باید از نظر موضوع نیز متنوع باشد!

و دست یافتنی نخواهد بود این تنوع مگر با افزایش مشارکت اعضای این گروه!
مگر آنکه به جای انتظار برای منتشر شدن ِ متن مورد علاقه مان، خودمان دست به کار شده و علاقه مندی های خویش را به اشتراک بگذاریم...



در جایی به کل کل و مشت زدن بر دهان دیگری اشاره کرده اید، باید تمرین کرد برای رسیدن به جایی که برای بیان ِ عقیده متن بنویسیم یا برای نقد اندیشه های دیگری، نه برای کل کل و تحقیر و تمسخر...
ان شاالله که موفق باشیم در تمرین ها!

ممنون از شما!
پیروز و پایدار باشید!

ممنون از نقدتون!
منظور من رو به خوبی تشریح کردید که البته از شما جز این هم انتظار نبود.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 14 مرداد 1389 ساعت 20:44

این روزها همکلاسی مزخرف شده

شاید این هم بتواند نظری باشد!
اما فکر می کنم شایسته یک محیط دانشجویی نیست.دانشگاه را محیطی مقدس می دانم که از شرایط ورود به ان رعایت ادب است.

پویا صفری پنج‌شنبه 14 مرداد 1389 ساعت 23:50

درود بر شما و آزادگی‌تان...
اول از خود و نوشته‌هایم می‌گویم و بعد اندر احوالات همکلاسی؛
به حتم در هر جامعه‌ای که زندگی می‌کنیم افراد مختلف با افکار و سلایق متفاوتی وجود داشته و توان از تغییر آن‌ها جز در سیر و روند خود!
من نیز زمانی که از صوابی‌ها و ظلم‌های بسیاری را در جامعه و بر همکلاسی‌ها و دوستانم می‌بینم توان از سکوت نداشته و وجدانم به درد آمده و نمی‌توانم تا این سکوت را در حنجره فشرده و دم نیاورم...
وقتی می‌بینم یار و همکلاسی دیروزم در سلول انفرادی است و ۷ روز است لب به چیزی نزده تنم می‌لرزد و شب پلک‌هایم بر هم نهم...
پس مرا بر آن وا می‌دارد تا بیایم و بنویسم از این همه تلخی و نا صوابی‌ها که می‌گذرد و هیچ دعوایی هم بر قدرت نداشته و تنها آزادی و اساسی‌ترین حقوق خود و هموطنانم را می‌خواهم و بس...
و شاید افزون این ظلم‌هاست که اینگونه فضا را به قول شما سیاست‌زده نموده و دوستان زیادی در این واری می‌نگارند٬ اما بعضی هم در ورای قدرت نوشته و سرنوشت را به قول شما آنگونه رقم می‌زنند که سیاست را آلودگی باشد و بس...
اما از این افراد بگذریم که ما را کاری با آن‌ها نیست و خود دانند آنچه می‌کنند و بپردازیم به حال و روز همکلاسی؛
به یاد دارم که زمانی نیز همکلاسی پر بود از دانلودهای سریال لاست و موسیقی‌ها و ... و شاید عده‌ای را بر آن فضا منتقد ساخته و دور می‌کرد٬ و اکنون نیز شاید برعکس آن صورت پذیرفته تا به مذاق دوستانی چون شما خوش نیاید!
اما به گمانم همکلاسی فضایی دارد گشوده با آغوشی باز تا همه‌ی افکار و سلایق را درونش پذیرفته و به تبادل آزا گذارد٬ اما گاهی فضا به آن سو رفته و گاهی بدین سو نیل می‌نماید٬ آنچه مطلوب است به حتم تعادلی است میان این دو فضا تا ما را به ساحل آرامشی برد با قناع تمامی افکار٬ اما آنچه این تعادل را بر هم می‌زند به حتم کاهش حضور طرفین و حضور پر رنگ‌تر طرفین است که شما نیز بدان اشاره نموده و به حتم افرادی که مشی مشخصی را دنبال می‌نمایند نمی‌توانند بالاجبار آن را تغییر داده و یا در شرایطی پرهیز کنند! بنابراین بهتر آنکه همچون مشی آزاده‌ی شما خواهان حذف آن نگشته و دوستان هم سلیقه‌ی خود را دعوت داریم تا این تعادل را برقرار سازند...
آنچه مشخص است احوال همکلاسی را خوش نمی‌نماید٬ به حتم دلایل بسیاری دارد٬ از فیلتر شدن و جابجایی لینک‌ها گرفته تا تعطیلات تابستان و برهم خوردن تعادلش و ...
اما بکوشیم تا این حال را سامانی بخشیم با همیاری خود و همسازانمان...
با سپاس از نقد شما و آرزوی بهترین‌ها

سلام
ممنون از وقتی که برای این متن گذاشتید!
ازادی را حق هر انسانی می دانم و به هیچ عنوان اجازه پایمال کردن حق دیگری را به خود نمی دهم هرچند به مذاقم خوش نیاید! اما اگر از سیاست زدگی همکلاسی نالانم از تمام پست های سیاسی ان نبود بلکه از اغلب انها بود که خود نیز بهتر می دانید که گویی دروغی به همراه دهن کجی بیش نیستند!
اما ان زمان که همکلاسی پر بود از دانلودها سکوتم از رضایت نبود فقط دلم اهل شکایت نبود مثل بسیاری در این روزها... گرچه که دیگر سکوت را جایز نمی بینم.
من هم امیدوارم که با شکستن سکوت جامعه همکلاسی به تعادل برسد!
در پناه حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد