KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

وعده تازه احمدی نژاد: امام زمان را ببینید، جایزه بگیرید


برای نخستین بار در 30 سال گذشته، یک مقام رسمی در جمهوری اسلامی برای دیدن و صحبت کردن با امام زمان جایزه تعیین کرد. محمود احمدی نژاد دوشنبه شب در جشنی که به مناسبت نیمه شعبان با حضور خانواده کارکنان نهاد ریاست جمهوری برگزار شده بود، با طرح این پرسش که "اگر امام زمان را ببینید از ایشان چه درخواستی خواهید کرد؟" وعده داد "به 313 نفر که بهترین پاسخ را به این سئوال بدهند از طرف نهاد ریاست جمهوری هدیه‌ای اهدا می‌گردد." وی همچنین گفت که خود او نیز به صورت جداگانه به همه شرکت کنندگان جایزه ای خواهد داد.


احمدی نژاد در تشریح پرسشی که طرح کرده بود، اضافه کرد: "سئوال این است که اگر امام زمان(عج) را ببینید و یا مقابل شما قرار گیرد و یا به هر وسیله‌ای با ایشان ارتباط برقرار کنید چه چیزی می‌خواهید و چه سئوالی مطرح می‌کنید."

به نظر می آید اشاره احمدی نژاد به 313 نفری که قرار است جایزه "ارتباط با امام زمان" به آنها اهدا شود، معطوف به روایات و احادیث شیعیان باشد که بر مبنای آنها تعداد یاران امام دوازدهم که پس از ظهور به او می پیوندند 313 نفر خواهد بود.

سخنان جدید احمدی نژاد درباره امام زمان تنها چند روز پس از آن بیان شد که آیت الله ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید نزدیک به حکومت با انتقاد از "گسترش خرافات در خصوص مهدویت" گفت: "متأسفانه در حال حاضر برخی گروه‌های منحرف از مهدویت سواستفاده‌های فراوانی می‌کنند که مدعیان دروغین مهدویت و کسانی که ادعای رؤیت می‌کنند از جمله گروه هایی هستند که از مهدویت به نفع منافع نامشروع شخصی خود بهره می‌گیرند و باید مانع گسترش و فعالیت‌های آن‌ها شد."

این مرجع تقلید که از جمله مراجع تقلید منتقد دولت احمدی نژاد است و پیش از این انتصاب اسفندیار رحیم مشایی به سمت معاون اول رئیس جمهور را خلاف شرع بیان کرده بود، از غلو و بعضی اخبار ضعیف درباره امام دوازدهم شیعیان انتقاد کرد و افزود: "برخی افراد به دلیل ناآشنا بودن به مسائل علمی بدون مدرک و استناد قوی علمی در خصوص حضرت مهدی(ع) راه نادرست می‌پویند و این‌گونه برخوردها متناسب با سیره اهل بیت(ع) نیست."

مکارم شیرازی هشدار داد: "گسترش خرافات مختلف در خصوص مهدویت بسیار خطرناک است و باید در این خصوص چاره‌اساسی اندیشید، تا در آینده شاهد زیر سئوال رفتن اصل مسأله نباشیم."



رو به قبله بایستید

همزمان با این سخنان احمدی نژاد، سایت خبری رجانیوز هم در مطلبی به تشریح "راه های ارتباط نزدیک تر و صمیمی تر با امام زمان" پرداخت.

ارگان کمیته ویژه رسانه ای دولت احمدی نژاد با طرح این پرسش که "چگونه می‌شود با امام زمان رابطه نزدیک‌تر و صمیمی‌تری برقرار کرد؟" نوشته است: "ساده‌ترین زبان، زبان حال خود شماست. به سایر روابط، علایق و صمیمیت‌های خود توجه کنید و ببینید که چگونه ایجاد شده است؟ با امام زمان (عجل) نیز به همین سادگی و راحتی است و شاید بیشتر. چرا که شناخت، توجه و مهر و محبت از آن طرف به صورت مستمر است، اگر چه ما در حال غفلت و بی ‌وفایی باشیم."

رجانیوز افزوده: "حضرت مهدی که سلام خدا بر او باد نیز همین‌طور است. افراد به نسبت شناخت‌شان باورش می‌کنند و به تناسب باورشان به او محبت پیدا می‌کنند و به تناسب محبت‌شان به او نزدیک‌تر و نزدیک‌تر و صمیمی‌تر می‌گردند. نزدیکی، صمیمت، محبت و ارتباط باید دو سویه باشد. در این ارتباط یک سویش امام زمان (ع) است که «امام رحمت» است و مهر و محبت‌ و توجه‌اش به ما قابل وصف نیست، هر چند که ما بد باشیم. اما سوی دیگر خود ما هستیم."

سایت حامیان دولت اسلامی در ادامه آورده است: "به راحتی می‌توان به امام نزدیک شد، محبت و صمیمت را تشدید نمود و با او ارتباطی تنگاتنگ برقرار نمود. و کوتاهی از خود ماست. فقط کافیست که باور و توجه کنیم. راه کاملاً باز است و دعوت مستمر."

رجانیوز در پایان آموزش راه ارتباط صمیمی با امام زمان، به علاقه مندان این موضوع توصیه کرده: "اینک هر کجا که هستی، رو به قبله، به احترام و به نشانه‌ی انتظار برای قیام او بایست، دست راست بر سر بگذار و از ته دل توجه کن و بگو: السلام علیک یا قآئم آل محمد (ص) خداوند کریم ظهورت را نزدیک‌تر گرداند. مرا نیز ببخش و بپذیر و دست ولایت و پدری بر سرم بکش و به رغم تمامی گناهانم، از زمره‌ی شیعیان و دوستدارانت قرار بده. امین."



احمدی نژاد، رحیم مشایی، امام زمان

تعیین جایزه برای تشریح ملاقات یا ارتباط با امام زمان توسط احمدی نژاد در شرایطی صورت می گیرد که در سال های اخیر آنچه پرداختن "مهدی گرایی افراطی" توسط رئیس دولت و نزدیکانش خوانده می شود، با انتقادهای گسترده ای روبرو بوده است.

انتقادهایی که یک سر آن به اصلاح طلبان و اعضای جنبش سبز می رسد و سر دیگر آن را روحانیت سنتی جناح راست و حتی مراجع تقلید تشکیل می دهند.

محمود احمدی نژاد از بدو روی کار آمدن در سال 84 بارها تاکید کرده که یکی از وظایف اصلی و در حقیقت اصلی ترین وظیفه دولت خود را مهیا کردن شرایط برای ظهور امام زمان می داند. وی در اردیبشهت 86 در کرمان تصریح کرده بود: "ماموریت داریم کشور را به کشور امام زمان تبدیل کنیم."

وی در آن هنگام توضیح نداده بود که "این ماموریت" از جانب چه کسی به وی محول شده است.

احمدی نژاد در ابتدای تمام سخنرانی های خود دعای فرج امام زمان را می خواند. هنگامی که رئیس دولت کنونی، شهردار تهران بود، اسفندیار رحیم مشایی که در آن زمان رئیس سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران بود با هماهنگی احمدی نژاد اقدام به تهیه و انتشار نقشه "مسیر عبور امام زمان هنگام ظهور" کرده بود. منابع خبری از رحیم مشایی به عنوان رابط امام زمان با احمدی نژاد نام می برند و حضور طولانی او در هندوستان و شرکت در جلسات آموزش ارتباط با امور ماوراء الطبیعه را در این راستا ارزیابی می کنند.

شایعات گسترده ای درباره قرار دادن یک صندلی یا بشقاب خالی در جلسات هیات دولت به ریاست احمدی نژاد وجود دارد که حتی یک بار توسط یکی از نمایندگان اصولگرای مجلس هفتم هم تایید شد؛ هرچند شخص احمدی نژاد و دیگر مقامات دولت آن را رد کردند.

یکی از جنجالی ترین سخنان احمدی نژاد درباره امام زمان مربوط به اظهارات وی در جمع خانواده شهدا و ایثارگران اصفهان است که 13 آذر سال گذشته بیان شد.

وی در آن دیدار مدعی شده بود اسنادی در اختیار دارد که بر مبنای آنها آمریکا می خواهد جلوی ظهور امام زمان را بگیرد.

احمدی نژاد در توضیح این اسناد گفته بود: "درست است که این مستکبران، به دنبال نفت و ثروت این کشور هستند، اما در زیر همه اینها یک استدلال برای خود دارند و بر اساس آن عمل می‌کنند. البته آن را در خبرها افشا نمی‌کنند. ما اسناد آن را به دست آوردیم که آنها معتقدند یکی از خاندان پیامبر اکرم در این نقطه ظهور کرده و ریشه همه ظالمان عالم را خواهد خشکاند. آنها همه این نقشه‌ها را کشیده‌اند که جلوی ظهور حضرت را بگیرند و می‌دانند ملت ایران زمینه‌ساز این حادثه بوده و یاران این حکومت خواهد بود."

وی همچنین در اردیبهشت 87 در مشهد گفت مدیریت کشور و دولت او با امام زمان است. وی در آن سخنرانی با اشاره به انتقادات صورت گرفته علیه او در جریان سخنرانی در دانشگاه کلمبیا گفته بود: "در آنجا یک لحظه بعد یاد امام عصر افتادم. گفتم: ای عزیز، من مطمئن هستم که این صحنه را به نفع اسلام جمع و جور می کنی و مدیریت خواهی کرد. می دانم جمع خواهی کرد."



جامعه روحانیت در برابر احمدی نژاد

جامعه روحانیت مبارز تشکل کلیدی روحانی جناح راست و اعضای آن از منتقدان اصلی سخنان احمدی نژاد درباره امام زمان هستند.

اظهارات رئیس دولت درباره مدیریت کشور توسط امام زمان، حتی واکنش آیت الله محمدرضا مهدوی کنی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز و از روحانیون پرنفوذ هیات حاکمه جمهوری اسلامی را به دنبال داشت.

او چند روز پس از انتشار سخنان احمدی نژاد با انتقاد از آنها گفته بود: "اگر مدیریت از امام زمان(عج) بود، یعنی ایشان نمی‌توانند مافیا را از بین ببرند؟ برنج کیلویی پنج هزار تومان هم از مدیریت ایشان است؟"

غلام‌رضا مصباحی‌مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز و نماینده تهران در مجلس هم در واکنش به این سخنان گفته بود: "اگر مقصود احمدی‌نژاد از این سخنان این باشد که امام زمان از رفتارهای دولت حمایت می‌کند، صحیح نیست. قطعا امام زمان تورم ۲۰ درصدی، گرانی‌ها و خیلی اشتباهات را بر ملت نمی‌پسندد. اگر اظهارات احمدی‌نژاد در مورد مدیریت امور را به مدیریت درست از سوی ایشان تعبیر کنیم باید بسیاری از اشتباهات را پای امام زمان بگذاریم که این لطمه جبران‌ناپذیری به اعتقادات جوانان می‌زند."

حجت الاسلام محسن دعاگو، دیگر عضو جامعه روحانیت مبارز و امام جمعه شمیران هم با بیان اینکه "کسانی که در انجام وظایف قانونی و بسترهای خدمتگزاری با کاستی، سستی و ناهنجاری روبه‌رو می‌شوند، نباید برای نجات از هجوم انتقادات در لوای امام زمان سکنی گزینند" اظهار داشته بود: "نباید در نقاب دین به دفاع از خطاهای سیاسی و اقتصادی‌شان بپردازند و کاستی‌های برآمده از ناهمسویی با پیام‌های دینی را به آیین مدنی و نظام دینی نسبت دهند و ارزش‌های دینی و اعتماد دینداران به آیین مدنی را در مسلخ خطاهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی‌شان قربانی کنند."



ما مکلف به تکذیبیم

اما بیش از اصولگرایان منتقد احمدی نژاد، اصلاح طلبان، رهبران جنبش سبز و مراجع تقلید نزدیک به این طیف بارها در خصوص سوءاستفاده احمدی نژاد و جریان حامی او از امام زمان و موضوع مهدویت هشدار داده اند.

شاید بتوان اظهارنظر آیت الله یوسف صانعی را یکی از جنجالی ترین سخنان در این خصوص دانست.

این مرجع تقلید سال گذشته در گرگان با انتقاد از ادعای رویت امام زمان به بیان این حکایت پرداخت: "شیادی به شخصی می گوید که از فلان روحانی شنیده که امام زمان فلان شخص است ، بیا تا تو را پیش او ببرم ، آن شخص پیش روحانی می رود و از او در مورد موضوع مطرح شده سئوال می پرسد و آن روحانی قضیه را کامل تکذیب می کند ، این تکذیب را به شیاد می گوید ولی آن شیاد جواب می دهد که از حرامزادگیش است دروغ میگه وگرنه امام زمان را می بیند."

حامیان احمدی نژاد اصرار داشتند که آیت الله صانعی در این اظهارات، رئیس دولت را به حرامزادگی متهم کرده و حتی سایت رجانیوز با استناد به این مسئله خواستار شلاق زدن آیت الله صانعی شد اما دفتر این مرجع تقلید این مسئله را رد کرد.

هاشمی رفسنجانی هم با بیان اینکه "گرفتن دستور از امام زمان ( عج ) امری کذب است و ما مکلف به تکذیب آنها هستیم" گفته است: "آنها که ادعای دریافت مسئولیت از غیب را دارند بدون هیچ سند و حجتی مدعی هستند."

رئیس مجلس خبرگان رهبری اضافه کرده: "هر چه که در میان مردم اعتبار دارد مورد سوءاستفاده قرار می گیرد و موضوع مهدویت نیز به همین دلیل مستثنی نیست. آنها که در مورد زمان ظهور امام زمان ( عج ) پیش گویی می کنند در مسیر اشتباهی حرکت می کنند."

وی با غیر ممکن دانستن بهره گیری حضوری ، صحبت ، اخذ راهنمایی و دستور از امام زمان گفته است: "ما از منابعی که در اختیار داریم حضرت حجت (عج) را با یک واقعیت مصوب الهی می شناسیم و امید داریم در آینده تحقق آثار قران و اسلام را به دست ایشان شاهد باشیم."

آخرین اظهار نظر در این خصوص هم به میرحسین موسوی مربوط است.

این رهبر جنبش سبز در سخنان اخیرش که در دیدار با اعضای تشکل های سیاسی کرج بیان شد گفت: "عده ای بزرگداشت این روز و فلسفه انتظار را به شدت با اغراض سیاسی و خرافی در آمیخته اند . اکنون تعدادی سایت های اینترنتی وجود دارد که بر اساس پیش بینی زمان ظهور سیاست های خارجی و داخلی کشور را در چارچوبهای خرافی من در آوردی تحلیل می کنند."

به گفته این رهبر جنبش سبز "در این تحلیل ها حضور آمریکا به عنوان مقابله با امام زمان تلقی می شود و بدتر از آن سیاست های خطرناک و ماجرا جویانه برای کمک به ظهور توصیه می شود و این باور را تقویت می کند که بخشی از سیاستهای خارجی که منجر به وضع بحرانی کنونی شده ،ریشه در این نوع تفکرات دارد و مساله فقط به سیاست خارجی کشور هم ختم نمی شوند. با ذهنیتی این چنین حساسیت غیر عادی به واژه توسعه شکل می گیرد و یکی از دلایل حذف نظام برنامه ریزی و تعطیلی شوراهای مهم قانونی ریشه در همین نگاه دارد."

موسوی در تشریح آثار این نوع طرز تفکر گفت : "نتیجه چنین نگرشی این است که با باور به اینکه همین شش ماه و یک سال حضرت مهدی(عج) ظهور می کند پروژه های بندر کنگان و پارس جنوبی را تعطیل می کنند. هر نوع برنامه ریزی برای آب و برق و به طور کلی اقتصاد کشور متوقف می شود و به جای ایجاد اشتغال و تلاش برای سرمایه گذاری، اقتصاد صدقه ای و توزیع پول بین مردم جانشین می شود و در نهایت فلسفه انتظار که همواره موجب تلاش بیشتر معتقدان و پیروان امام زمان( عج ) بود به ضد خود تبدیل شود."

وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: "عدالت و دوری از ظلم یک ملاک مهم برای نزدیکی به جامعه مهدوی است هر چه یک نظام از عدالت دوری کند و رو به بی عدالتی و جور و بدرفتاری با مردم بیاورد از جامعه مهدوی فاصله می گیرد."

وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود گفت: "نادیده گرفتن حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خود و روی گردانی از میثاق ملی و ضایع کردن حقوق ملت و بستن دهان ها و روزنامه ها و تبدیل رسانه ملی به رسانه انحصاری ، ریخت و پاش بیت المال ، فسادهای بزرگ اقتصادی و خم شدن شانه های کارگران و کشاورزان و حقوق بگیران زیر بار گرانی همه از مظاهر جور و ظلم و نشانه دور شدن جامعه از ارزش های مهدوی است ."



حجتیه و مصباحیه

اینها همه در حالی است که برخی از تحلیلگران معتقدند نگاه دولت احمدی نژاد به مقوله مهدویت متاثر از دیدگاه های آیت الله محمدتقی مصباح یزدی و شکل مدرن شده انجمن حجتیه است.

پیش از این مهدی کروبی و علی اکبر محتشمی پور از روحانیون نزدیک به آیت الله خمینی فاش کرده بودند که مصباح یزدی با فتوای آیت الله خمینی برای تحریم جشن های نیمه شعبان سال 42 مخالفت و عنوان کرده بود دلیلی ندارد به بهانه کشته شدن مردم جشن های امام زمان را تحریم کنیم.

محتشمی پور نام این شکل مدرن شده را "فرقه مصباحیه" گذاشته است.

منابع خبری از مصباح یزدی و ابوالقاسم خزعلی به عنوان دو نماینده اصلی و البته علنی جریان حجتیه در فضای سیاسی کنونی ایران نام می برند.

این در حالی است که روزنامه رسالت دیروز برای نخستین بار از "مدارای نهادهای امنیتی و اطلاعاتی با انجمن حجتیه" خبر داد.

این روزنامه نزدیک به طیف راست سنتی خبر داد: "پس از مدارای نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در مورد سیاست های فعلی انجمن حجتیه ، این موضوع باعث شده تا برخی اعضای فعال این انجمن جهت تائید مجوز فعالیت خود به مراجع قانونی مراجعه نمایند."

رسالت توضیحی درباره نام یا مسئولیت های این افراد نداده است.

رسالت در ادامه خبر خود نوشت: "هر چند خوشبختانه این موضوع تاکنون محقق نگردیده و برخی از اعضای این انجمن مدعی اند ، مراجع قانونی می دانند که دیدگاه و عقایدشان بر حق بوده ولی اگر مجوز بدهند از هیاهو و اتهامات گروههای فشار در رسانه ها وحشت دارند."

پیش از این محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی کنونی وزارت ارشاد و از نزدیکان احمدی نژاد در گفت و گو با خبرگزاری آفتاب، درباره راه های نیل به جامعه امام زمانی گفته بود "کافی است ما آموزه‌های پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) را ملاک اندیشه، انگیزه، گفتار و رفتار خود در تمام امور فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و روابط بین‌الملل قرار دهیم، آنگاه به طور طبیعی به زمینه‌های مساعد برای ظهور امام زمان (عج) نزدیک خواهیم شد."

وی افزوده بود: "حتی فلسفه وجودی ولی‌فقیه در جایگاه نایب امام زمان و نیز مشارکت روحانیت عظیم‌الشان در تمام امور حکومتی فقط و فقط برای تحقق اسلام و آرمان‌های اسلامی و در نهایت کمک و هدایت امت اسلامی در راستای زمینه‌سازی برای ظهور امام زمان است."

محمدرضا یزدان پناه

روز آنلاین

نظرات 12 + ارسال نظر
به تو هم میگن دانشجو؟؟؟ چهارشنبه 6 مرداد 1389 ساعت 16:45


"اگر امام زمان را ببینید از ایشان چه درخواستی خواهید کرد؟"

فاطمه جعفرپور چهارشنبه 6 مرداد 1389 ساعت 20:43 http://www.baroonph88.mihanblog.com

من متوجه نمی شم به اینا می گین افراطی گری؟!!!!

وی در اردیبشهت 86 در کرمان تصریح کرده بود: "ماموریت داریم کشور را به کشور امام زمان تبدیل کنیم."

وی در آن هنگام توضیح نداده بود که "این ماموریت" از جانب چه کسی به وی محول شده است.

آقای فرهادی فکر نمی کنین همه ما به عنوان منتظران حضرت مهدی ماموریت داریم کشور رو به کشور امام زمان تبدیل کنیم؟وظیفه منتظره که شرایط ظهورو فراهم کنه نه؟

حالا دیگه چیزی واسه گیر دادن به دکتر احمدی نزاد پیدا نکردین میگین چرا اول حرفاش واسه ظهور دعا می کنه؟!!

شایعات گسترده ای درباره قرار دادن یک صندلی یا بشقاب خالی در جلسات هیات دولت به ریاست احمدی نژاد وجود دارد که حتی یک بار توسط یکی از نمایندگان اصولگرای مجلس هفتم هم تایید شد؛ هرچند شخص احمدی نژاد و دیگر مقامات دولت آن را رد کردند.

آقای فرهادی خودتون می گین شایعه!! می خواین همین الان چند تاشو در مورد خودتون بگم؟!!


اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه والنصر واجعلنا من انصاره و اعوانه

چشم ها تو باز کن تا ته مقاله رو ببینی که منبع چیست! و دیگه شخص بنده رو نشانه نروی...

به هر حال به تحریف های شما موافق نیستم... این آقایی که دکتر خطابش کردید (و دار و دسته اش مثل مشایی کفر گو) جز دروغ و خرافه چیز دیگری نداشته اند.

موفق باشید.

احمد پنج‌شنبه 7 مرداد 1389 ساعت 00:08

با نظر خانم جعفر پور موافقم .ولی خانم جعفر پور ، اگه میخواید حرف های کسی رو ،نقل قول کنید بهتره که مطلب مورد نظرتون رو مثلا داخل گیومه بذارید تا یه موقع احیانا سوء تفاهم نشه

فاطمه جعفرپور پنج‌شنبه 7 مرداد 1389 ساعت 00:51 http://www.baroonph88.mihanblog.com

اتفاقا ته پستتونو دیده بودم
ولی اینکه شما این پستو دادین معنیش اینه که حرفای طرفو قبول دارین نه؟پس میشه شمارو هم نشانه رفت

بعدشم شما چشاتونو باز کنید من واستون دلیل آوردم ولی شما چشم بسته هی تکرار می کنین:دروغ و خرافه

شما هم موفق باشید

م پنج‌شنبه 7 مرداد 1389 ساعت 11:17

خانم جعفر پور که میفرمایید:"فکر نمی کنین همه ما به عنوان منتظران حضرت مهدی ماموریت داریم کشور رو به کشور امام زمان تبدیل کنیم؟وظیفه منتظره که شرایط ظهورو فراهم کنه نه؟"

شخص بنده با انتظار و فلسفه آن مشکل دارم.خیلی ها را میشناسم که منتظر نیستند.پس وظیفه من این است که شما را از این خرافه آگاه کنم.اگر منطقی فکر کنیم و بحث کنیم هم انتظار کشیدن بیهوده خواهد بود!اگر حساب و کتابی در کار باشد فکر نمیکنید اگر امام زمانی نیاید و نباشد چه قدر به مردم بدهکارید؟این همه بریز و بپاش و کثیفی(به لیوانها و ظرفهایی که این چند روز بنام مهدی در سطح شهر پخش شدند نگاهی انداختید؟)بنام کسی که حضور ندارد و نشانه ای از حضور هم ندارد،را چگونه پاسخ میدهید؟

امام زمان این روزها دست آویزی شده برای ظالمان !فردی خود را نماینده امام زمان میداند و نام خود را ولی مردم گذاشته!دیگری سرباز گمنام امام زمان است.شبها با صورت پوشیده و سوار بر موتور در شهر میچرخد و اجازه هر کاری به خود میدهد!(روزی از یک بسیجی که جلوی مرا گرفته بود پرسیدم کارت داری؟چرا صورتت پوشیده است؟گفت سرباز گمنام امام زمانم!!)

شخصا با این که عده ای منتظر باشند مشکلی ندارم ولی باور دارم اداره مملکت با این خرافات(یا حداقل واقعیات غیر قابل اثبات)ممکن نیست.

ما فکر نمیکنیم که مملکت را باید به مملکت امام زمان تبدیل کنیم ولی دیکتاتوری خط قرمزی کشیده در برابر این نامها که حتی نمیتوانیم نظرمان را ابراز کنیم.حتی نمیتوانیم امام زمانی نباشیم.

حسنی فر پنج‌شنبه 7 مرداد 1389 ساعت 11:56

روح سخن دکتر احمدی نژاد برای من واضحه مگر این که بعضیا براش حاشیه نویس کنند!

سین پنج‌شنبه 7 مرداد 1389 ساعت 17:55


خدا نکنه امام زمان به این زودیا ظهور کنه ..

والله این اینقدر پرروی که من می‌ترسم تو روی امام زمان هم در بیاد بگه شما امریکایی و از عوامل فتنه هستید.

مهدی نیا..نیا..نیا...
حداقل الان نیا...
که اگر بیایی... بنام جدت تو را خواهند کشت!

کتابی برای روشنگری شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 12:22

http://67.228.127.191/?id=507&tree=mahdi

™ ⑤ Д¥ДƝ}{$ ⑤ یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 22:44

لایک واسه نظر " م "

ghjjj دوشنبه 15 شهریور 1389 ساعت 23:48 http:///blog.kntoosi.net/C

تعارض تئوری امامت با اصل ختم نبوت
خصوصیاتی که شیعه برای امامان خود قائل است (مانند منصوب بودن از طرف خدا، عصمت و مصونیت از هرگونه خطا و لغزش و گناه، علم موهبتی و مصون از خطا بما کان و ما یکون، ارتباط مستمر با ملائکه، دریافت نامه‌ای غیبی از خداوند که در آن وظایف و مأموریت‌های امام تعیین شده‌است، توانایی تصرف تکوینی در نظام عالم و انجام معجزه، مفترض الطاعه بودن، عرضه شدن اعمال به ایشان و...)( ). اگر آنان را از پیامبران بالاتر نبَرَد، حداقل مقامی هم رتبة پیامبران به آنها می‌دهد. گویی پیامبر اسلام (ص) آخرین پیامبر نبوده، بلکه بعد از آن حضرت دوازده پیامبر دیگر هم آمده‌اند و این صراحتاً با آیات قرآن و اعتقاد عموم مسلمین مبنی بر خاتمیت پیامبر اسلام (ص) منافات دارد.
در برابر این اشکال، عالمان شیعه تأکید می‌کنند که امام معصوم همة اوصاف پیامبران را دارد جز اینکه نبی نیست، و به او وحی نمی‌شود، ولذا اعتقاد به وجود امامان معصوم پس از پیامبر(ص) منافاتی با اصل ختم نبوت ندارد. اما این پاسخ، مشکل فوق را حل نمی‌کند. سؤال این است‌که با اوصافی که برای امامان ذکر شد، فرق امام معصوم با نبی چیست؟ اینکه می‌گوییم امام معصوم، نبی نیست یعنی چه؟ کدام خصوصیت در نبی هست که در امامان معصوم نیست؟ اگر به نبی وحی می‌شود، به امامان معصوم هم (بنا به ادعای شیعه) وحی می‌شود. ارتباط مستمر با ملائکه و دریافت نامه‌ای غیبی از سوی خداوند که در آن وظایف و مأموریت‌های امام آمده‌است چه فرقی با وحی دارد؟ و آیا چنین رابطه‌ای حتى از وحی نیز بالاتر نیست؟ از اینها گذشته عالم بما کان و ما یکون بودن، اصلاً جایی برای وحی نمی‌گذارد و در حقیقت امام از وحی الهی بی‌نیاز می‌کند ومقام او را حتى از پیامبران بالاتر می‌برد. به عبارت دیگر با اوصافی که شیعه برای امامان خود قائل است، امامان معصوم همان پیامبران الهی - اما در سطحی بسیار بالاتر - هستند. بنابراین با گفتن اینکه امام معصوم، نبی نیست مشکلی حل نمی‌شود. مگر نبی یک اسم است که با تغییر آن به امام معصوم، بتوان مشکل تعارض تئوری امامت با اصل ختم نبوت را حل کرد؟ نبوت یک منصب الهی است که سه خصوصیت اصلی دارد: 1. وحی. 2. مأموریت الهی. و 3. معجزه. شیعه همة این خصوصیات - بلکه به مراتب بالاتر از اینها - را برای امامان معصوم قائل شده‌است. حال سؤال این است‌که با قبول اوصاف مذکور برای امامان شیعه، اگر بگوییم خاتم پیامبران، حضرت مهدی (عج) است نه حضرت محمد (ص)، کدام محذور عقلی پیش می‌آید؟ با تغییر نام نبی به امام، نمی‌توان چنین تناقضی را حل کرد. اگر امامان را واجد چنان اوصافی بدانیم، در حقیقت برای آنان مقام نبوت قائل شده‌ایم (حداقل در حد نبوت تبلیغی) و این با اصل ختم نبوت ناسازگاراست.
ناکارآمدی تئوری امامت در عصر حاضر
فرض کنیم خداوند واقعاً امامان معصومی را به عنوان جانشینان پیامبر(ص) و هادیان امت نصب کرده و دوازدهمین آنها نیز در حدود هزار و دویست سال پیش غایب شده و تا کنون زنده و لی پنهان از دیده‌هاست و روزی به فرمان خدا برای تحقق وعدة الهی ظهور خواهد کرد.
اما سؤال مهم این است‌که این اعتقاد حتى اگر درست باشد برای امروز مسلمین به چه کاری می‌آید و کدام مشکل را حل می‌کند؟ از آن طرف، عدم اعتقاد به امامت و عصمتِ علی بن ابی طالب (ع) و فرزندانش، امت اسلامی را از کدام نعمت محروم و به کدام مشکلات گرفتار می‌کند و چه کمبودهایی را باعث می‌شود؟
قبل از ورود به بحث اصلی، ذکر یک نکته واجب‌است وآن اینکه هیچ انسانی به خاطر خطاهای فکری و اعتقادی، به جهنم نمی‌رود، مگر اینکه این خطا‌ها، عمدی و به عبارت دیگر نوعی عناد آگاهانه با حق باشد. و گرنه اگر کسی با تحقیق و مطالعه و با دلیل و برهان به اعتقادی دست یابد، حتى اگر خطا هم کرده باشد، مادام که خودش آن را حق می‌داند، همان برای او حجت است و روز قیامت به او نمی‌گویند که چرا اشتباه کرده. زیرا اشتباهِ او عمدی و آگاهانه و از روی عناد و لج‌بازی نبوده ونه تنها معذور بلکه مأجور هم خواهد بود. بنابراین اگر کسی با مطالعه و تحقیق و تفکر وتأمّل در ادلة امامت و عصمت، به این نتیجه رسید که این اعتقادات باطل‌اند و پشتوانة محکمی ندارد، حتى اگر اشتباه هم کرده باشد، به خاطر انکار این عقاید گرفتار مجازات آخرت نمی‌شود چرا که قصد او انکار آگاهانه و عامدانة حق نبوده‌است بلکه بر عکس در پی یافتن حق و حقیقت بود - که البته این کار اساس مسلمانی و دینداری حقیقی است - اما در تشخیص حقیقت دچار اشتباه شده‌است.
پس با فرض بر اینکه عقیدة شیعه در مورد امامت و عصمت درست باشد، منکران امامت و عصمت، چنانکه ادلة شیعه را ناکافی یافته باشند و عنادی با حق و حقیقت نداشته باشند، معذور و بلکه مأجورند اما اگر به خاطر مسائل دنیایی و نفسانی و از روی غرور و تکبر و خودخواهی و با آنکه به حقانیت شیعه پی برده‌اند، چشم خود را به روی حقیقت ببندند و سرپوش روی آن بگذارند و از درِ عناد و لجاجت و تعصب‌های کور و کر، درآیند، البته با کفر فاصله‌ای نخواهد داشت. کما اینکه شیعه نیز اگر چنین باشد فرقی با کافر ندارد.
اما برویم بر سر اصل مطلب یعنی کاربرد عملی تئوری امامت در عصر حاضر. به ادعای عالمان شیعه، به دلیل منصوب بودن امامان دوازده‌گانه از طرف خدا وعصمت آن بزرگواران از هرگونه خطا و لغزش و گناه، و همینطور به دلیل ارتباطی که آن بزرگان با عالم غیب داشتند و علمشان به حقایق دین و احکام الهی، موهبتی و لدنی بود نه اکتسابی، لذا قول، فعل و تقریر آنها برای هر مسلمانی حجت است وبرای فهم درست دین و گام زدن در طریق هدایت، زانو زدن در محضر ایشان شرط لازم وضروری است و با وجود این ستارگان هدایت، نباید به دنبال دیگران رفت. اکنون نیز اگر چه امامان معصوم حضور ندارند اما تعالیم به جای مانده از آنها می‌تواند چراغ هدایت انسانها بسوی سعادت و کمال باشد و با وجود این تعالیم، رجوع به تعالیم دیگران که مصعوم نیستند - مانند مالکی شافعی و... - دور شدن از مسیر هدایت است. آب را باید از سرچشمه برداشت و سرچشمه در اینجا تعالیمی است که از امامان معصوم به یادگار مانده‌است. اسلام ناب را باید از مکتب اهل بیت (یعنی امامان دوازده‌گانه) آموخت.
در سخنان فوق، حق و باطل به هم آمیخته‌اند. آری اگر ما کسی را معصوم و منصوب از طرف خداوند بدانیم، قول، فعل و تقریر او برای ما حجت می‌شود اما به شرط حضور او در جامعه و دسترسی مستقیم و بلا واسطه ما با او. اگر در زمان ما امام معصومی در جامعه وجود داشت، دیگر نیازی به شافعی و مالکی و... نداشتیم اما چه کنیم که امام معصومی در میان ما نیست و سرمایه ما اکنون سه چیز است: 1- قرآن. 2. عقل و 3. احادیث و روایات امامان معصوم. در حُجِّیَّت عقل و قرآن سخنی نیست اما آیا احادیث و روایات می‌توانند برای ما حجت باشد؟
و آیا ادعای شیعه مبنی بر اینکه به دلیل رجوع به احادیث امامان معصوم و مرجع قرار دادن این احادیث، به اسلام ناب دست یافته، قابل دفاع است؟ پاسخ ما به این سئوالات، منفی‌است و معتقدیم که ادعای شیعه مبنی بر دسترسی به سرچشمه، خواب وخیالی بیش نیست و شیعه و سنی تا وقتی که احادیث را مرجع نهایی بدانند، هر دو از آب گِل‌آلود می‌نوشند. تعالیم به جای مانده از پیامبر(ص) و امامان معصوم، به دلایلی که در زیر می‌آید، عقلاً و منطقاً نمی‌تواند برای ما که در عصر حاضر زندگی می‌کنیم اعتبار لازم و حجیت شرعی داشته باشد:
اول. وجود واسطه‌های فراوانی که هیچکدام معصوم نیستند و لذا منطقاً نمی‌توان اعتماد مطلق به آنها داشت و همین، صدور قطعی این روایات از پیامبر(ص) یا امامان معصوم را در بوتة تردید می‌افکند. حال چگونه می‌توان حدیثی را که صدور آن از معصوم قطعی نیست، حجت شرعی دانست؟
دوم. نابود شدن بسیاری از احادیث پیامبر و امامان در طول تاریخ، مانع درک درست و دریافت قطعی از همان احادیث به جای مانده می‌شود. همانطور که آیات قرآن همدیگر را معنی می‌کنند، احادیث و روایات هم چنین هستند. همانطور که در قرآن ناسخ و منسوخ داریم، در احادیث هم ممکن است داشته باشیم و چون بسیاری از احادیث معصومین اکنون موجود نیست، تمام استنباطهای ما از احادیث به جای مانده، ظنی و مشکوک است چرا که ما در حقیقت با یک متن ناقص و بریده روبرو هستیم، نه یک متن کامل و مدوّن و مسنجم. فراموش نکنیم که در مطالعة یک متن، اگر تنها به قطعه‌ها وبریده‌هایی از آن رجوع کنیم، چه بسا به فهم درست متن نرسیم.
سوم. برای فهم درست روایات، باید به شرایط زمانی و مکانی و... در هنگام صدور آن، توجه کامل کنیم و به عبارت دیگر قرائن حالیه و مقالیه را درست و با دقت مطالعه کنیم. اما شرایط زمانی و مکانی و قرائن حالیه و مقالیه، هیچگاه بطور کامل و مطمئن به دست ما نمی‌آید چرا که متکفل این امور، علم تاریخ است و ارزش و اعتبار و میزان قطعیت تاریخ، امروز بر همگان روشن است. ظنیت تاریخ امروزه جزو بدیهیاتی است که منکر ندارد.
چهارم. اصل اصیل تقدمِ عقل و قرآن بر حدیث نیز، حجیت این احادیث را ناممکن می‌سازد و این مهمترین دلیل است به حکم عقل و بنا به سفارش خود پیامبر(ص) و امامان اگر حدیثی به گوشمان رسید که مخالف عقل و یا قرآن بود، باید آن را به دیوار بزنیم، حتى اگر آن حدیث از لحاظ سند، مشکلی نداشته باشد. از طرفی اگر سخنی، با عقل و منطق سازگار بود و با قرآن هم مخالفتی نداشت، آن را می‌پذیریم حتى اگر آن سخن از یک شخص غیر معصوم - مانند سلمان یا ابوذر - صادر شده باشد. به عبارت دیگر گویی معصوم بودن یا نبودن صاحب سخن، تأثیری در پذیرش یا عدم پذیرش آن سخن ندارد و نباید هم داشته باشد. اگر سخنی معقول و منطقی و موافق قرآن باشد آن را می‌پذیریم حتى اگر گویندة آن معاویه باشد، و اگر سخنی معقول و منطقی نباشد و یا با قرآن مخالف باشد آن را نمی‌پذیریم حتى اگر آن سخن را از زبان امام علی (ع) نقل کرده باشند واین یعنی بیهوده بودن اعتقاد شیعه به امامت و عصمت امام علی (ع) و فرزندان او؛ زیرا اعتقاد به امامت و عصمت آن بزرگواران، عملاً تأثیری در بررسی روایات ندارد. اگر ما به امامت و عصمت آنها هم اعتقاد نداشته باشیم، باز سخن معقول و موافق قرآن را از آنها می‌پذیریم و اکنون هم که به عصمت آنها معتقدیم، سخنان نامعقول و مخالف قرآن را که از آنان نقل کرده‌اند نمی‌پذیریم. پس اعتقاد و عدم اعتقاد به امامت و عصمت آنان یکی است.
پنجم. حتى اگر به طور قطع و یقین سخنی از معصوم به ما برسد که شک و شبهه‌ای در صدور آن از زبان معصوم نباشد و از لحاظ عقل و هماهنگی با قرآن نیز مشکلی نداشته باشد، ممکن است در برداشت ما از سخن، خطا رخ دهد و ما کلام معصوم را درست نفهمیم و همین نشان می‌دهد که وجود امامان معصوم برای تفسیر معصومانة دین و جلوگیری از انحراف مردم و بروز اختلافات در میان امت، کافی نیست و اگر خداوند می‌خواست در میان امت، اختلافی رخ ندهد ومردم به فهم تماماً درست و کامل از دین برسند، همه را معصوم می‌آفرید چرا که وجود مرجع معصوم به تنهایی نمی‌تواند مانع خطای مردم و ایجاد اختلاف شود. حتى میان اصحاب پیامبر (ص) و امامان معصوم هم اختلاف و تشتت آراء وجود داشت. اکنون نیز که عالمان شیعه به احادیث و روایات امامان معصوم رجوع می‌کنند، به فهم واحدی از اینروایات نمی‌رسند و هزارگونه اختلاف و تشتت آراء در میان آنها وجود دارد. به عبارت دیگر فلسفة وجودی امامان معصوم در عمل محقق نشده‌است و معلوم نیست که حرف حق کدام است و حرف باطل کدام. در عالم تشیع نیز هر عالِمی ساز خود را می‌زند و به معصوم نسبت می‌دهد.

abggy@dft دوشنبه 15 شهریور 1389 ساعت 23:57

بعضی از آیاتی که وجود چنین مهدی را نفی می‌کند
اول، آیة 11 سورة رعد: ﴿إِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾ (رعد/11). یعنی، خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. این آیه می‌گوید: خدا مردم را بزور تغییر نمی‌دهد و مأمور نمی‌فرستد که بزور مردم را تغییر دهد بلکه خود مردم باید خود را اصلاح کنند نه امام و رسولی از طرف خدا بیاید بزور شمشیر اصلاحشان کند.
دوم، آیة 53 سورة انفال: ﴿ذَلِکَ بِأَنَّ اللهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾ (أنفال/53). یعنی هلاکت فرعونیان و عدم هدایت کفار و منافقین بواسطة این است که سنت إلهی بر این نبوده که خدا نعمت قومی را تغییر دهد تا آنکه خودشان تغییر دهند آنچه خود دارند. حق تعالی از اول خلقت بشر تاکنون هیچ قومی را بزور جبر و اکراه تغییر نداده، نه نقمت ایشان را و نه نعمت ایشان را. اصلاً جبر برخلاف تکلیف اختیاری است، تکالیف إلهی برای بشر در دنیا اختیاری است نه اجباری.
سوم، آیة 14 سورة مائده که خدایتعالی در وصف یهود و نصاری می‌فرماید: ﴿فَأَغْرَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ﴾ (مائده/14). یعنی بین ایشان دشمنی و کینه توزی برانگیخته‌ایم تا روز قیامت و در همین سوره آیة 64 فرموده: ﴿وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ﴾ (مائده/64). یعنی و بین ایشان عداوت و کینه انداختیم تا روز قیامت. بنابراین طبق آیات فوق، فرقه‌های نصاری و نیز یهود تا قیامت باقی خواهند بود و بینشان عداوت و بغضاء جریان خواهد داشت و این از اخبار غیبی قرآن است، حال آیا اگر خدا امامی بفرستد و دشمنی و کینة ایشان را برطرف کند و همة ایشان را مسلمان کند برخلاف این آیات خواهد بود یا خیر؟!
چهارم، آیة 4 سورة ممتحنه که فرموده: ﴿وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا﴾ (ممتحنه/4) که راجع به مسلمانان و یهود می‌فرماید: و پدیداراست بین ما و شما همیشه دشمنی و کینه توزیها إلی الأبد؛ آیا خدا راست فرموده؟ و یا اخباری که می‌گوید: مهدی می‌آید و همه را صلح و صفا می‌دهد؟.
پنجم، آیة 99 سورة یونس: ﴿وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لآَمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ﴾ (یونس/99) یعنی اگر پروردگار تو بخواهد بدون شک تمام کسانیکه در زمینند ایمان خواهند آورد یعنی اگر خدا بخواهد می‌تواند مردم را مجبور به ایمان کند. آیا تو (ای محمد مردم را باکراه وادار به ایمان می‌کنی؟ استفهام در این آیه انکاری است، یعنی تو اکراه نداری اگر خدا ایمان باکراه می‌خواست خود می‌توانست مردم را مجبور کند در حالیکه نکرده، پس تو نمی‌توانی مردم را مجبور به ایمان کنی.
ششم، سورة بقره آیة 256: ﴿لا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ﴾ (بقره/256). یعنی در دین و قبول آن اکراهی نیست، زیرا رشد و گمراهی روشن شده است. آیا دینی که می‌گوید در آن اکراه نیست بعد می‌گوید امامی را خدا می‌فرستد که بزور و اکراه مردم را به دین دعوت کند، آنهم با شمشیر؟!!، پس یقینا چنین چیزی دروغ و ضد آیات و سنت إلهی است.
هفتم، آیة 3 و 4 سورة شعراء: ﴿لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آَیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ﴾ (شعراء/3 و 4) یعنی: ای محمد! شاید تو خود را ببازی که چرا مؤمن نمی‌شوند، ما اگر بخواهیم بر ایشان آیتی از آسمان فرو می‌فرستیم که گردنشان برای آن خاضع و ناچار گردد. پس سنت خدا چنین است که رسول خود را منع می‌کند از حرص و فشار برای ایمان مردم، و اگر خود می‌خواست می‌توانست عذابی و یا آتشی بر سر مردم نازل کند که ناچار با ایمان شوند، ولی نخواسته، حال چگونه و کدام کس می‌تواند بزور مردم را وادار به ایمان کند؟ مگر شاه اسماعیل صفوی باشد آن هم ایمان به خرافات.
هشتم، آیة 55 سورة آل عمران که می‌فرماید: ﴿یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ﴾ (آل عمران/55) یعنی: ای عیسی! بدون شک من تو را قبض روح کنم و تو را بلندپایه قرار دهم و تو را از کفر کافرین پاک گردانم و آنانکه پیرو تو هستند فوق و برتر قرار دهم از کسانیکه کافرند تا روز قیامت، سپس بازگشت شما به سوی من است، پس دربارة آنچه اختلاف می‌کردید بین تان حکم و داوری خواهم نمود.
نهم، آیة 68 سورة یس: ﴿وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الخَلْقِ أَفَلا یَعْقِلُونَ﴾ (یس/68)، یعنی: هرکس را عمر بیفزائیم، در خلقت او نقص و سستی می‌آوریم، آیا تعقل نمی‌کنند؟ و سنت إلهی چنین است، ﴿وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدِیلاً﴾ (أحزاب/62) و هرگز در سنت الهی تغییر و تبدیلی نخواهی یافت. پس اینکه کسی غایب شود و هزاران سال عمر کند و جوان باشد چنانچه بی‌خبران از قرآن می‌گویند نشدنی است.
دهم، آیات 118 و 119 سورة هود: ﴿وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ إِلا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ لأَمْلأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ﴾ (هود/ 118و 119) یعنی، و اگر پروردگارت خواسته بود مردم را یک امت قرار داده بود (یعنی نخواسته) و همیشه اختلاف دارند مگر کسی که پروردگارت او را رحم کند و برای همین اختلاف ایشان را آفرید، و فرمان پروردگارت تمام است که البتّه دوزخ را از تمام جن و انس پر کنم. طبق این آیه همیشه اختلاف خواهد بود و یک امامی که همه را متّحد به اسلام کند که دیگر کافری نباشد امکان ندارد. و البتّه آیات دیگری نیز در این موضوع آمده است. ولی مابه همین ده آیه اکتفا می‌کنیم که: تلک عشرة کامله.

abggy@dft سه‌شنبه 16 شهریور 1389 ساعت 13:36 http:///blog.kntoosi.net/C

مهدی همه را مسلمان می‌کند!
مجلسی در کتاب بحار الانوار به نقل از احتجاج طبرسی از حضرت امام مجتبی و آن حضرت از پدرش روایت نموده که فرمود: خداوند در آخر الزمان روزگاری سخت در میان جهل و نادانی، مردی را برانگیزد و او را با فرشتگان خود تأیید می‌کند و یاران او را حفظ می‌نماید و با آیات و نشانه‌های خودش او را نصرت می‌دهد و بر کرة زمین غالب گرداند.... سپس زمین را پر از عدل و داد و نور و برهان می‌کند، تمام مردم جهان در مقابل وی خاضع می‌شوند و هیچ کافری باقی نمی‌ماند، جز اینکه مؤمن می‌شود و هیچ بدکاری نباشد جز اینکه اصلاح می‌گردد....
حال به‌بینیم: این مسئله چگونه‌است، خداوند در آیه 67 سورة مائده می‌فرماید: ﴿وَقَالَتِ الیَهُودُ یَدُ اللهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ العَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ القِیَامَةِ﴾ (المائدة/64). (یعنی: یهودیان گفتند که دست خدا بسته‌است (کنایه از قدرت خدا) دستشان بسته باد، و لعنت کرده شدند بواسطه آنچه گفتند بلکه دست خدا بازاست انفاق می‌کند آن طور بخواهد، و البته آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، کفر و طغیان آنها را زیاد می‌کند، وبینشان تا روز قیامت، دشمنی و کینه انداختیم).
پس از این آیه، معلوم می‌شود که تا روز قیامت بین یهود کینه و دشمنی وجود خواهد داشت، یعنی تا روز قیامت یهودی پیدا می‌شود و همچنین طبق قرآن، نصاری نیز تا روز قیامت وجود خواهند داشت چنانکه در آیة 14 از همان سورة مائده بدان تصریح گردیده‌است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد