KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

بیا دوس شیم، فقط برای آشنایی... همین!؟

http://www.schoolscateringmanual.com/Images/Boy---depressed-.jpg

بسیاری از دوستان خوبم، با اعتقاد به مزیت های روابط پیش از ازدواج و تاثیر آن در تعمیق شناخت متقابل و انتخاب همسر شایسته، به دوستی با جنس مخالف روی

آورده و از همان ابتدا با طرف مقابل اتمام حجت می کنند که این رابطه صرفا برای آشنایی بوده و به معنی تصمیم قطعی برای ازدواج نیست، با اینحال در بیش از 90 درصد مواردی که از نزدیک در جریان جزئیتاش قرار داشته ام، مشاهده نمودم که آنها قرارداد اولیه را فراموش کرده و بعد از گذشت یک یا چند ماه، با وجود درک اختلاف نظرهای عمیق در نوع دیدگاهها و رفتارهای اجتماعی، حاضر به پذیرش جدایی نشده و بر رابطه ای که سرانجام شومش پیداست، اصرار ورزیده اند...

من نمی دانم خوب است یا بد، روابط پیش از ازدواج، فقط دانم که جدایی های پیش از ازدواج با وجود همه ی تلخی ای که دارد، از جدایی های عاطفی و یا طلاق های پس از ازدواج قابل پذیرش تر است!


http://richardgalbraith.com.au/Draw_Cartoons/Images_Draw_Cartoons/Sad_Girl_Thumb.gif

شاید اگر هدف از شروع رابطه فراموش نشده و دوستان بیش از حد رابطه را عاطفی نکنند، برخورد آنها با حقیقت های آشکارشده ی بعد از آغاز رابطه، معقول تر گردد...


اگر امروز که تصمیم گیر هستیم، نپذیریم واقعیت تلخ ِ انتخاب ناصحیح را، روزگاری این واقعیت، تلخ تر از آنچه درک نموده ایم، در حالی خود را به ما تحمیل خواهد کرد که دیگر تصمیم گیر نیستیم...

نظرات 8 + ارسال نظر
حمید توکلی پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 18:46

یادم هست یکی از دخترهای معقول را که پس از شروع اولین رابطه، رو به نامعقولی گذاشته و در شرایطی که طرف مقابل صراحتا اظهار پشیمانی کرده و خواستار اتمام رابطه شده بود، یارای پذیرش حقیقت را نداشته و بر ادامه ی رابطه تا نیل به ازدواج اصرار می ورزید...

آیا برای چنین ازدواجی، عاقبتی جز طلاق قابل پیش بینی است؟

حوریه جعفری - کامپیوتر پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 18:51

چندین مورد را دیده ام که دو طرف فراموش می کنند این روابط به چه نیت شکل می گیرد. و اکثرا یکی از دو طرف قضیه را قطعی دانسته و شروع به ابراز علاقه میکند. البته ، گاهی دیده شده که عده ای اصلا کسی را می خواهند که به او ابراز علاقه کنند ، کسی از جنس مخالف. یعنی پایه و بنای ارتباط از ابتدا اشتباه بوده!
------------------------
فکر میکنم در مواردی که ارتباط منجر به جدایی می شود ، قطع رابطه برای دختران سخت تر خواهد بود. معمولا می ترسند از نگاهی که خانواده و جامعه به آنها خواهد داشت. می ترسند از این که اینطور بنظر آید که او پاکیش را از دست داده ، عیب بگذارند و.....
همین ترس گاهی باعث تن دادن به زندگی و ماندن با فردی می شود که عدم تطابق با وی قبلا محرز شده است....

به موضوع جالبی پرداختید!

ممنون از شما.

ممنونم از تشریح و تکمیل خوب این موضوع!
پیروز و پایدار باشید!

سمانه پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 19:52

بهش میگن عشق زورکی،تحمیلی و...!
شاید اولش از قول دو طرف مشکلی پیش نیاد ولی در انتها...
به نظر من باید تا رابطه ای از لحاظ عاطفی عمیق نشده دو طرف احساسشون رو نسبت به هم بگن.عامل های دیگه ای هم باعث شروع شدن اینگونه روابط میشه مهم اینه که دو طرف با هم رو راست باشن و احساسی برخورد نکنن و منطق رو هم در نظر بگیرن...با اینکه دوست داشتن عامل مهمیه ولی فقط با عشق نمیشه زندگی کرد.
اگر واقعا کسی رو دوست داشته باشیم باید اون رو در انتخابش آزاد بذاریم و اگر نظرش باب میل ما نبود براش آرزوی خوشبختی کنیم نه اینکه به زور بهش بچسبیم!

http://blog.kntoosi.com/1388/02/31/post-9491

ممنون از نظر خوبتون!
پیروز و پایدار باشید!

سید حسین هاشمی پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 19:54

بد ترین نوع بی صداقتی ، بی صداقتی با خود است

ممنون از متن خوبت

ممنون از نظر خوبت!
پیروز و پایدار باشی!

امیر پورنصرت پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 20:06

کاملاْ موافقم.
استادی داشتیم به نام گردون پناه. فکر کنم بشناسیش. درس اخلاق و متون ارائه می ده. می گفت دوستی با جنس مخالف باعث به وجود آمدن یک علاقه ی کاذب می شه. مثل خوردن نوشابه که سیری کاذب میاره.

البته از طرف دیگر نبود فرهنگ هم داریم. دو نفر دوست می شن و یقه هم رو می گیرن که تو بهترینی بدون اینکه عقلانی فکر کنند.
همیشه اعتقاد داشتم این فرهنگ و روابط در ایران غلط محض هست ولی با همین شرایط حاضر بهترین کار این هست که فقط موقع ازدواج به این جور دوستی ها روی بیاوریم و اون هم در حد متعارف و عادی.

مرسی حمید جان.

درس متون رو با ایشون گذراندم، استاد خوبی است!

علت اصلی علاقه ی کاذب به علت گرسنگی ِ زیاده، ما وقتی گرسنه هستیم از طعم غذا بیشتر لذت میبریم و وقتی خیلی گرسنه نباشیم، ممکنه به همون غذا ایرادهای زیادی بگیریم...

در واقع این گرسنگی هست که ما رو از تصمیم منطقی دور میکنه، علت گرسنگی ِ بیش از حد هم افزایش فاصله یا خلاء ِ بین بلوغ و ازدواج هست!

ممنون از نظر خوبت!
پیروز و پایدار باشی!

5- اعتدال در ستایش و سرزنش
افراط و تفریط در ملامت و سرزنش، توبیخ داریم اما به مقدار کم. حدیث داریم اگر بچه‌ات را زیاد توبیخ کنی، این بچه لجباز می‌شود. بلند شو استکان را بشوی تو که تجدید شدی. برو نان بگیر تو که تجدید شدی. بیا کار بکن تو که از کنکور رد شدی. بابا یکبار، حق ملامت نداری! کسانی که زیاد نیش بزنند، بچه تربیت نمی‌شود. بدتر لجباز می‌شود.

------------------------------------------------------
حدیث داریم. تعریف هم به اندازه، تعریف هم به اندازه، اگر کسی را تعریفش را کردند باید بلند شود، جلوی تعریف را بگیرد. بگوید: آقا این حرف را نزن. من اینطور که شما می‌گویی نیستم. آقا من دکتر نیستم. خوب وقتی دکتر نیستی بگو: نیستم. نه بگذار بگویند. حالا که جا افتاده است، بگذار بگویند. آنوقت همان کلمه‌ی دکتر ممکن است اسباب درد سر تو شود. همان مهندسی... لقبی را که اهل آن نیستید، اجازه ندهید کسی به شما بگوید. یک طلبه‌ای، یک آقایی در یک جلسه‌ای گفت: آیت‌الله قرائتی! من بلند شدم گفتم: آقا من آیت‌الله نیستم. گفت: بنشین! این کت و شلواری‌ها الکی به هم دکتر و مهندس می‌گویند. بگذار ما آخوندها هم الکی به هم آیت‌الله بگوییم. (خنده حضار) ببینید اگر کسی لقبی را به او دادند، که اهلش نیست باید بگوید: من اهلش نیستم. اگر خوشحال شود قطعاً جهنمی است. قطعاً آن را از کجا می‌گوید؟ به دلیل قرآن! قرآن می‌گوید: «یُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا بِما لَمْ یَفْعَلُوا» (آل عمران/188) دوست دارند ستایش شوند به لقبی که در آنها وجود ندارد. «فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَة» (آل عمران/188) احتمال ندهید اینها اهل فوز و رستگاری باشند. اینها قطعاً جهنمی هستند.

---------------------------------------------------


به کسی گفتم: لقب شما چیست؟ گفت: لقب من چیزی است که در تو نیست. گفتم: چه چیزی در من نیست. گفت: شهامت... گفت: لقب من شهامت است. می‌خواست بگوید: کاشی‌ها ترسو هستند. دروغ می‌گویند. کاشی‌ها شجاع هستند. نمونه‌اش هم من! ولی حالا متلک می‌گفت. مواظب باشیم در تواضع بیش از اندازه تعریف نکنیم. بیش از اندازه توبیخ نکنیم.

===================
توبه کن. صد بار گر توبه شکستی باز آ چشم بسته دل نبند.

سحر ت کام جمعه 1 مرداد 1389 ساعت 00:12

فقط من می دونم زیاد نباید این روابط را مسخره کرد یا چیز دیگه چون هر لحظه ممکنه واسه خود ادم پیش بیاد و اون موقع هست که باید ببینیم خودمون هم منطقی هستیم یا نه

چون شاعر می گه عشق چون آید برد هوش دل فرزانه را
پس منع نکنیم

خانم س ت!
بنده این روابط رو مورد تمسخر قرار ندادم، تصور کردم نوعی رفتار اشتباه در این نوع روابط وجود داره که سعی کردم نقدش کنم، قصد بنده تمسخر دوستان خوبم نبوده است!

برای بنده هم پیش آمده...

دزد دانا می کشد اول چراغ خانه را
آنچه ما کردیم ما با خود، هیچ نابینا نکرد
در میان خانه گم کردیم صاحبخانه را...
مخفی


ممنون از نظر خوبتون!
پیروز و پایدار باشید!

امیررضا صفایی IT جمعه 1 مرداد 1389 ساعت 00:19

این روابط هیچ وقت سرانجام خوبی نداره اصلا به این روابط اعتقادی ندارم.ممنون از متن خوبتون

فکر می کنم بهتر باشد در جمله ی فوق، جایگزین بهتری برای واژه ی "هیچوقت" پیدا کنی!

همیشه هستند کسانی که روابط پیش از ازدواج را به طور معتدلی اداره می کنند!

ممنون از نظر خوبت!
پیروز و پایدار باشی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد