KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

در ایران آزادی مطلق است!!...باور کنید!!!





.
.
.
.


الآن یک هفته است که پایم را نمی توانم از توی این گل در بیاورم، نه
بابا، منظورم گل نیست و آن گلی نیست که اینیستا به هلند زد، جام جهانیتمام شد رفت. تازه تمام هم نشده بود، پای آدم که توی گل گیر بکند، چه گل پامچال باشد، چه گلایول بی ریخت آبی، چه مریم خوشبو و سرگیجه آور سفید،
چه مارگریت که به پهنای صورتش می خندد، چه شمعدانی که بوی دامن مادربزرگها را می دهد، به هر حال پایش را راحت درمی آورد آدم. مشکل وقتی است کهپای آدم توی گل گیر می کند، آن هم وقتی که پای آدم مثل خر توی گل گیر میکند. حالا مگر درمی آید، من بکش تو فشار بده! چهار سال قبل که چه عرضکنم، همین سه سال قبل که نه، همین دو سال قبل بود که، در حقیقت همین یکسال قبل بود، شاید هم چند ماه قبل بود که احمدی نژاد برای دوهزار و سیصدو چهل و نهمین بار گفت که "در ایران آزادی مطلق است"


حالا هی من هفت ماه است می خواهم به ابطحی و سعید شریعتی و محمدرضا جلاییپور ثابت کنم در ایران آزادی مطلق است. آنها را پیدا نمی کنم. به هر کسیهم می خواهم پیغام بدهم که بابا، به این ابطحی بگوئید در ایران آزادیمطلق است، اینقدر نترسد، فایده ندارد. به هر کسی می خواهم تلفن بزنم یاای میل بزنم که به محمدرضا جلایی پور بگوئید که در ایران آزادی مطلق استبه من تلفن کند اما بیخودی میگن طرف زندانی است. به بهزاد نبوی و رمضانزاده و تاج زاده می خواستم پیغام بدهم که به محمدرضا جلایی پور بگوئید درایران آزادی مطلق است، پاشو مثل بچه های دانشجوی خوب بیا دکترایت را بگیرو برگرد، مگر توی کله اش می رود. نه که به او گفته باشم، نه، به هر کسیکه می خواهم بگویم که به جلایی پور پیغام بدهید که در ایران آزادی مطلقاست، خودش زندانی است. اصلا من نمی فهمم، این دیوانه ها برای چی وسط اینآزادی مطلق رفته اند زندان؟ آقای محترم! برادر من! خواهر جان! هنگامهخانم عزیز! یعنی درک این جمله اینقدر سخت است؟ رئیس جمهور کشور می گوید"در ایران آزادی مطلق است" بعد هر کسی ما می شناسیم می رود زندان


من که مطمئنم که احمدی نژاد، دروغ نمی گوید، حداقل اگر دوربین روشن
نباشد، بعید است دروغ بگوید، بدون دلیل از این کارها نمی کند. حتما یک مشکل خاصی وجود دارد. همین است که پای من توی گل گیر می کند. حالا خودمهیچ، این الاغ بدبخت که هی هش می کنم، هی نچ نچ می کنم، تکان نمی خورد.
همین ششم خرداد بود که احمدی نژاد گفته بود "احزاب در امور کشور دخالت
نکنند." هرچه فکر کردم باز هم شد داستان الاغ و گل. خب، اگر احزاب در
امور کشور دخالت نکنند، که دیگر حزب نیستند." با خودم گفتم لابد این حزب کارگزاران، یا مشارکت، یا مجاهدین انقلاب، یا حزب آبادگران، یا
ایثارگران، یا قربانشروندگان انقلاب اسلامی یک حرفی زده اند که به تریجقبای کسی برخورده، بعد تازه یادم افتاد فعلا قبای همه را بانضمام لباس زیرشان بادبان کرده اند، فعلا دریای قم پر از بادبان های سفید است. حالااینها هیچ، این یکی دیگر کار گل و الاغ نیست، خودش یک باتلاق مصیبت است.
آقای الفنون گفته است "ما فقط یک حزب داریم، آن هم حزب ولایت است."

البته نمی توانم بفهمم، اگر بقول خود آقای احمدی نژاد در نیویورک که
"کلیه احزاب مخالف ما آزادی مطلق دارند هر انتقادی از دولت بکنند." یابقول همین آقای مسیو نیویورکر در سفر مشهد "احزاب در امور کشور دخالتنکنند"( همان ترجمه در ایران آزادی مطلق داریم می شود همین) اگر بناست کهاحزاب آزادی داشته باشند، یا در امور کشور دخالت نکنند یا بکنند، قبل ازهرچیز باید وجود داشته باشند. نمی شود که حزبی وجود نداشته باشد و هی تویکار دولت دخالت کند. اصلا کار غلطی است. شما که وجود نداری غلط می کنیدخالت می کنی! اول بوجود بیا، بعد دخالت کن. همین می شود که آدم الاغش راوسط گل و لای جاده پیشرفت کشور که هی قطار بدون ترمز و بدون دنده عقب باسرعت سیصد کیلومتر در ثانیه( بالاخره سرعت هاله نور هم سرعت همان نوراست) از اطراف آدم رد می شود، آدم درمی ماند که این جمله یعنی چی که "مافقط یک حزب داریم و آن هم حزب ولایت است." البته یک احتمال هم وجود داردو آن همین احتمال قدیمی است که احمدی نژاد اندازه ها را نمی داند، کسی کهدر مصاحبه مطبوعاتی می گوید "مساحت ایران یک میلیون و هفتصد و پنجاه شصتهزار کیلومتر مربع است" و به همین سادگی به اندازه سه چهار کشور اروپاییاز مساحت ایران کم می کند، احتمالا مفهوم عدد "یک" را هم ممکن است خوب متوجه نشود.

عبدالمایک تایسون و اژه ای
وسط این همه پیغمبر بوکسور، نصیب ما جرجیس شد. بابا محمد علی! بابا کلی!حداقل در میان این ورزشکاران بزن و بکوب که با وزن و کتک و بزن بزن و پرتکردن و مشت و لگد زدن، چهل پنجاه تا عبدالکریم و مهمت و احمد و از ایناسامی مسلمین داریم، حالا برای چی همین مایک تایسون که بهترین سابقه اش گاز گرفتن و با دندان کندن بینی رقبا بود، مسلمان شد. به نظرم مسابقهبعدی اش با محسنی اژه ای است، چنان محسنی اژه ای گازش بگیرد، که بلافاصلهآن طرف صورتش را ببرد به طرف حضرت مسیح و بگوید تو رو خدا یک سیلی یواش بزن. غلط کردم.

تو تو تو، می تونی!
واقعا چرا فکر می کنیم این حکومت نمی تواند؟ به نظر من می تواند. اتفاقاهم می تواند و هم بسرعت این کار را می کند. تنها مشکل این دولت این استکه نمی تواند دولت را اداره کند، وگرنه در ایجاد دشمن، نابود کردن منابعزیرزمینی، بدنام کردن ایران تا دویست سال بعد، نابود کردن روح مردم تا صدسال دیگر و از میان بردن بنیادهای اقتصادی ایران، دولت احمدی نژاد بسیارتواناست. یکی از تخصص های دولت دهم، دقیقا همان اتهاماتی است که اینمسلمان های خدانیامرزیده به رضاشاه بدبخت می زنند. بقول حاج آقا مجتبیتهرانی که هفته قبل گفت: "فلانی! رضا خان و پسرش پنجاه سال کوبیدند امانتوانستند روحانیت را از بین ببرند." این حرف کاملا درست است. رضاشاه چهقصدی داشت؟


اول، می خواست مردم از لباس روحانیت و آخوند جماعت متنفر بشوند.

دوم، می خواست خانه مراجع ملجا و پناهگاه ضعفا و فراری ها و مظلومین نباشد.

سوم، می خواست مراجع تقلید جرات نکنند یک کلمه خلاف دولت حرف بزنند.

چهارم، می خواست خودش را نظرکرده خدا قلمداد کند و کاری کند که هیچ کسآخوندها را در هیچ حالتی حتی مورد ترجم قرار ندهند.

به نظر من رضا شاه  زیاد موفق نشد، اما دولت ائتلافی احمدی نژاد- خامنهای [مقایسه بفرمائید با دولت ائئلافی محافظه کارها و لیبرال دموکرات هایبریتانیا، عین هم اند شخصیت ها] تا حد زیادی موفق شد این کار عظیم و بزرگرا انجام دهد. علت اینکه دولت رضاشاه موفق نشد و دولت احمدی نژاد موفق شد
این موارد است:

اول: رضا شاه تردید داشت که قیامتی وجود دارد یا نه، به همین دلیل کمی میترسید و بخاطر همین هشتاد درصد فقط موفق شد، ولی دولت ائتلافی شکی نداردکه قیامتی وجود ندارد پس ترسی هم ندارد، و صد درصد موفق خواهد شد.

دوم: رضاشاه و پسرش می خواستند روحانیت از بین برود، ولی ایران شیعه باقیبماند، به همین دلیل وقتی دیدند کشور در حال نابودی است، آن را دادند دستروحانیون و رفتند. دولت ائتلافی می خواهد خودش باقی بماند، حالا روحانیتو شیعه و ایران باقی ماند یا نماند عیبی ندارد، به همین دلیل ترجیح میدهند دین و روحانیت و ایران از بین بروند تا خودشان.

سوم: رضاشاه و پسرش اینقدر ساده لوح بودند که فکر می کردند اگر به خانهیک مرجع تقلید حمله کنند یا او را اعدام کنند، سوسک می شوند، در حالی کهآیت الله و نوحه خوان می دانند که اگر همه مراجع را هم بکشند هم هیچاتفاقی نمی افتد.

نتیجه گیری اخلاقی: شغال و بیشه و مازندران و سگ و این چیزها.

کراوات بپاخیز برادرت کشته شد

داستان کراوات و پاپیون و ریش تراشیدن هم شده داستانی عجیب. احمدی نژادگفته است " ما فکر می کردیم کراوات زدن و ریش تراشیدن به حکم مراجع تقلیدحرام است، در حالی که نگاه کردیم دیدیم حرام نیست." وب سایت تابناک هم دهپانزده تا حکم از مراجع تقلید منتشر کرده که ثابت می کند زدن کراواتاشکال دارد و ریش تراشیدن حرام است. فقط یک مشکل این وسط وجود دارد.
اینکه سایت تابناک و بقیه سایت های طرفدار احمدی نژاد، بیشتر طرفدار
احمدی نژاد هستند و مراجعی که حکم صادر کرده اند، جرات ندارند از در خانهشان بیایند بیرون. عجب شیر در شیری . بهترین جواب همان است که آیت الله حایری داده . همان کسی که نماز جمعه شیراز را حکم آیت الله خمینی و ایت
الله خامنه ای را ول کرد و گفت تبرک دارد معلم اخلاق کابینه ائتلافی.
همان کسی که با دو بار رفتن در جلسه هیات دولت [چهارشنبه ها هم هست که ازقدیم می گفتن جنی ها غش می کنند] به این نتیجه رسید که علما احمدی نژادرا مصرف نمی کنند.

دانشجو، روحانی پیوندتان در زندان مبارک

من فکر می کنم پیوند دانشجو و روحانی خیلی چیز خوبی بود. شاید باور
نکنید، ولی اگر این دوتا عقدشان در آسمان بسته نشده بود، الآن این همه
دانشجوی مسلمان طرفدار دموکراسی و این همه روحانی بدون لباس( قبل از ورودیا الله گفته شود.) نداشتیم. اکثر این روحانیونی که الآن با ولایت فقیهمخالفند، و اکثر دانشجویان مذهبی دفتر تحکیم که حالا طرفدار حقوق بشرهستند، اتفاقا به دلیل همین رابطه به راه راست هدایت شدند وگرنه الانآقای اشکوری با آن لباس چطور در رم می چرخید و علی افشاری و موسوی خوئینیدر گرمسار بودند برای خدمت به خلق . اصولا همین رابطه بود که به روحانیونفهماند کره زمین گرد است، دانشجویان هم فهمیدند اگر با روحانیت ارتباطنداشته باشند، دوباره ممکن است کره زمین دراز بشود. در همین راستا آقایخامنه ای گفت "برخلاف برخی مقاطع گذشته در دولت فعلی زمینه فعالیتروحانیون در دانشگاهها بسیار فراهم است." واقعا هم همین طور است، الآنامکان فعالیت روحانیون در دانشگاه بسیار زیاد است. تنها گروههایی کهامکان فعالیت در دانشگاه ندارند، یکی دانشجویان هستند و یکی هم استاداندانشگاه. البته با یک استثنا که در مورد دانشجویان شاگرد اول و استثنائیاست که یا در دانشگاه ها و موسسات معتبر دنیا هستند مانند نود در صد فارغالتحصیلان شریف و یا در زندانند مانند محمد رضا جلائی پور تا بداند و گولنخورد و بورس و پیشنهاد فرنگی ها را رد نکند و برای خدمت به میهن راهبیفتد بیاید تهران . مرد حسابی مگه مغز احمدی نژاد خوردی........

نظرات 3 + ارسال نظر
منبع یکشنبه 27 تیر 1389 ساعت 16:16

ابراهیم نبوی
روز آنلاین

مگه منبع رو نزدم؟!!؟
ببخشید :)
دیگه شما زحمتشو کشیدی!؛)
ممنون

من یکشنبه 27 تیر 1389 ساعت 16:27

:) ممنون از تکون دادن سرتون!

حامد ؛ نرم دوشنبه 28 تیر 1389 ساعت 20:18

حرف جدیدی نیست
در هیچ کجا آزادی مطلق نیست , منحصر به ایران نیست .
البته نقض قانون یکی از مصادیق روشن نقض آزادی ست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد