KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

در احوالات جامعه ای عقب مانده

امروز امتحان ساختمان داده رو که دادم

با اون حس و حال بعد از امتحان که خودتون میدونید چه حسیه سوار اتوبوس های رسالت شدم

جاتون خالی

چه صحنه هایی که ندیدم

هم بسی تنوع بود بعد امتحانات

هم اینکه وقتی بهش فکر کردم تاعمق وجودم سوخت


برین ادامه مطلب تا عرض کنم خدمتتون


ماجرا از این قرار بود که

سوار اتوبوس شدیم

طبق معمول جا برای نشستن نبود و ما رفتیم ته قسمت مردونه ایستادیم

اندر  احوالات امتحان و دعا و استخاره و حاجت طلبی از خدا بودیم که ما رو بپاسونی اینکارو میکنیمو اونکارو می کنیم که

یه صداهای ناهنجاری شنیدیم

نه از اون صداها

حالا عرض می کنم خدمتتون

برگشتیم ببینیم صدا چیه

دیدم یکی از دختر خانوما داره دعوا می کنه

کنجکاو شدم ببینم موضوع چیه

رفتم جلوتر دیدم موضوع از این قراره :


یک دختر خانم 20 ساله داشت موهاشو زیر شالش می بست

یه خانم به ظاهر خشکه مذهب از پشت بهش گفت حجابتو رعایت کن


دختره داشت موهاشو مبسته که از اشتباه یه لحظه شالش از سرش افتاد

خانمه هم زد محکم پشتش که مگه به تو نمیگم حجابتو رعایت کن


دختره هم حرسش گرفت گفت به تو ربطی نداره

خانمه هم آمپر زد بالا و که آره تو نمیدونی من کیم

من فلانم فلانم

بخوام پدرتو در میارم


دختره هم دوتا فحش به خانمه دادو پیاده شد

حالا دیگه خانم های دیگه دست بردار نبودند


یکی برگشت گفت به تو چه ربطی داره

هرکی یه حرفی به این خانم زد


جالب تر این خانم هم اصلا کم نیاورد


در این بین خیلی برام جالب بود

یه دختر دیگر توی جمع بلند شد هرچی فحش بود بار این خانم کرد

و در آخر به خانمه گفت تو ادب حرف زدن نداری پس تذکر نده


با این اسلام کذاییت

من هرجور بخوام باید بگردم

من یه جوونم

و از این حرفا


خیلی حرکت دختره برام جالب بود



با بی ادبی می خواست به خانمه ادب یاد بده


اینم نوعی هست دیگه بالاخره



و نکته آخر این بود که

هرکس توی این وسط خیال می کرد عثل کل هست


و برداشتی که از امر به معروف داره همون درسته




بعد از کمی فکر کردن توی اتوبوس


به این نتیجه ها رسیدم:

1- خانمه چون بلد نبود چجوری باید امر به معروف کرد با کار نادرستش باعث شد همه این کاسه کوزه ها سر اسلام شکسته بشه ، شخصیت خود این خانم زیر سوال بره ، و باعث بشه توی اون جمع اگر کسی هم روحیه امر به معروف داشته باشه با این رفتارا سکوت رو به صحبت ترجیح بده


2- افراد اطراف که شدیدترین برخوردها را کردند باعث شدند روحیه امر به معروف حداقل توی اون جمع به حداقل برسه


3- هیچکس توی اون جمع از امر به معروف چیزی نمیدونست ولی ادعا میکرد حرف او در این مورد درسته


4- ملت یران ادعا و غدی زیاد دارند و حرفی بزنن حتی اگر اشتباه هم باشه تا پای دعوا و کتک کاری پاش وای می ایستند


5- و نتیجه مهمتر اینه که بنده امتحانه امروزم میوفتم به احتمال زیاد و کلا این ترم نیز دست با دامن استادیم :دی



پی نوشت : امر به معروف 3 مرحله دارد :

1- تذکر با زبان ملایم و مهربانانه و دلسوزانه

2- تذکر با لحنی جدی تر

3- برخورد فیزیکی با کیفری که این مورد فقط باید توسط حاکم شرع انجام شود



نظرات 7 + ارسال نظر
سابین دوشنبه 14 تیر 1389 ساعت 23:09

تو چی می گی متحجر :دی
جای آرش خالی...

متحجر پول پرست
:دی

بهاره-صنایع دوشنبه 14 تیر 1389 ساعت 23:25

جالب بودمنم ازاین صحنه هازیاددیدم واقعااین روش تذکردادن نیست
جلوی همه اونم باچه حرکتی

محمدحسین باقری سه‌شنبه 15 تیر 1389 ساعت 18:20

خوبه چاقو نذاشته زیر گلوش

™ ⑤ Д¥ДƝ}{$ ⑤ سه‌شنبه 15 تیر 1389 ساعت 21:41

تو خجالت نمی کشی ؟ از اول تا آخر کارای دختره رو مو به مو توصیف کردی! وایسادی دختر مردمو دید میزنی ؟! واقعا که! دستم درد نکنه با این پسر بزرگ کردنم!

بابا؟؟؟؟؟؟/
:دی
ما داشتیم نظارت می کردیم که اسلام به خطر نیوفته

خدا رو شکر میلی متری بود
یکم اینورتر بودا
اسلام به خطر میوفتاد

فرشید سه‌شنبه 15 تیر 1389 ساعت 22:50

نظر من:
امر به معروف = دخالت در کار کسی که به کسی مربوط نمیشه!

اون خانم یعنی باید حجابش رو رعایت بکنه که 4 تا مرد مشکل دار با دیدن 4 تا دونه مو ، خدائی نکرده مشکل دار تر نشن!!!

نظر شما محترم

ولی ببخشید یه سوال

اگر کسی بیاد جلوی در خانه شما آشغال بریزه چیکار می کنید؟؟

اگر کسی جلوی پارکینگ خونتون پارک کنه چی کار می کنید؟

بهش تذکر نمیدید؟؟

خب اون در جواب بهتون میگه
زمینه خداست

کوچه رو نخریدید به شما ربطی نداره
شما صاحب خونه خودتونین فقط

انتظار دارید این جواب رو به شما بدند؟؟

و چه حسی دارید از این موضوع؟؟؟؟؟؟

آرین جعفری چهارشنبه 16 تیر 1389 ساعت 12:43

خیلی جالب بود و من با گزینه ی شماره ی 1 به شدت موافقم, وللللی امتحااااان

شقایق - جابرانصاری شنبه 19 تیر 1389 ساعت 10:53

!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد