KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

شب آخر ...

شب آخر بودن در تهران  

   

شب آخر بودن در جمع دوستان 

    

چقدر از کلمه" آخر" دلم می گیره  

 

 سلام دوستان عزیز مجازیم. 

 

امشب آخرین شبی هست که به عنوان دانشجوی کارشناسی تهرانم. روز اولی که تهران اومدم فکر می کردم هیچ وقت این دوران تمام نمی شه. فکر می کردم روز آخری که برگردم شهرستان خوشحالم و جشن می گیرم. غافل از اینکه اون روز آخر کلی خاطرات خواهم داشت. غافل از اینکه از دوستان زیادی باید خداحافظی کنم و مطمئن نباشم دوباره برمی گردم یا نه. 

همیشه از کلمه "آخرین" بدم اومده. آخرین دیدار ، آخرین کلاس ، آخرین غذای سلف() و آخرین شب بودن با دوستان . 

 

این مدت با دوستان الکترونیکی خوبی بودم که اونها رو مثل دوستهای هم اتاقیم دوست دارم و عاشقانه برای این وبلاگ مطلب می نوشتم و روی وبلاگ تعصب داشتم. 

 

تا وقتی که قانون همکلاسی اجازه بدهد مطلب می نویسم و عاشق این هستم که لبخند و لذت رو در چهره ماهتون ببینم. 

 

دوستان عزیزم ازتون متشکرم که همیشه نظرات زیبا و اظهار لطف هاتون شامل حالم شده. برای همه تون آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم هر چه زودتر به مدارج بالا برسید. 

  

قدر لحظات دانشجویی رو بدونید. هیچ دوره ای به لذت دوران کارشناسی نیست. حتی حرص زدن برای پاس کردن درسهاش هم قشنگه . زندگی دکمه ی بازگشتی نداره و شاید این یکی از زیبایی هاش باشه. 

   

با آرزوی دیدار مجددتون. 

 

امیر پورنصرت.

نظرات 25 + ارسال نظر
سمانه شنبه 12 تیر 1389 ساعت 00:57

...
ایشالا هرجا هستین موفق باشین
آرزوی بهترینها رو براتون دارم...

مرسی من هم آرزوی بهترین ها رو دارم براتون.

رفت و آمدها به اینجا خواهم داشت برای تسویه حساب ولی خب ...

سمانه شنبه 12 تیر 1389 ساعت 01:15

دیگه تو همکلاسی پست نمیرنید؟

البته که پست می زنم. توی نوشته هام هم هست که تا وقتی دوستان محترم بذارن مادام العمر پست می زنم.از شر من راحت نمی شید.

مرجان غیاثی شنبه 12 تیر 1389 ساعت 01:23

دلم امید داره که بازم بر میگردید...تهران نشد بیاید رشت
انشالله برای ارشد همون رشته ای رو که دوست دارید در بهترین دانشگاه قبول شید.براتون دعا میکنم
آرزوی خوشبختی سلامتی شادی و موفقیت دارم.آرزوی بهترینها...
منم روزای خوابگاه آرزو داشتم هرچه زودتر تموم شه.غافل از اینکه این روزای عمر منه.اما روز آخر یه روزی بود که فکر نمیکردم براش گریه کنم.

بازم پست بزنید.من مشتری همیشگی نوشته هاتونم تا وقتی که عمری باشه

ایشالا عمرتون صد و بیست سال باشه !
مرسیییییییی ایشالا. من هم آرزوی بهترینها و شادی رو دارم.

شبتون بخیر.

مرجان غیاثی شنبه 12 تیر 1389 ساعت 01:26

میشه اسم متن رو بزارید شب آخر دانشجویی یا شب آخر خوابگاه.شب آخر تنها یه طوریه

برای من به اندازه همون عنوان سخته !

اگه اجازه بدید عنوان همون باشه. خیلی دلتنگم.

مرجان غیاثی شنبه 12 تیر 1389 ساعت 01:32

خدا نکنه....اجازه دست خودتونه

میسی

رضا خیاط شنبه 12 تیر 1389 ساعت 02:34

قربونت برم

رضا-صنایع شنبه 12 تیر 1389 ساعت 07:58

اولشو خوندم دلم گرفت ولی خب شاید به قول شما همین که دکمه بازگشت نداره قشنگش کرده اما امیدوارم هرجا هستید سلامت باشید و موفق و ارشد رشته ی دلخواه در بهترین دانشگاه قبول شید
همچنان منتظر پست های بعدی و قشنگتون هستیم

سید حسین هاشمی شنبه 12 تیر 1389 ساعت 09:47


هستی حالا حالا ها پسر

ایشالله عروسیت بیام کف و سوت

ارادتمندیم امیر خان
به شدت

ایشالا عروسیت و موفقیت روز افزونت.

قربونت برم آقا سیدحسین گل هاشمی.

علیرضا قهرمانی شنبه 12 تیر 1389 ساعت 10:00

امیر خان اول بهت تبریک میگم که این ترم به امید خدا دیگه درست تموم شده

و از اینکه داری زود از پیشمون میری ناراحتم .

امیدوارم که بازم فرصتی پیش بیاد تا همدیگه رو ببینیم
و انشاالله بزودی ارشد قبول بشی و دوباره تهران پیش خودمون موندنی بشی

خیلی خیلی ممنونم ازپیام زیبات آقای قهرمانی عزیز. ایشالا به زودی شمام فارغ التحصیلی.
حتماْ میام زیارتت می کنم. موفق و پاینده باشی مهندس

<فاضل> شنبه 12 تیر 1389 ساعت 11:13

بابا امیر رفتن کجا بود ؟؟؟ تو که پلو خودمونییی
تازه می خوایم کاری کنیم که ساندیس بخوریم البته اول توهاا ( رمزی )

بابا همچین میگه می خوام برم که آدم فکر میکنه از دل می خواد بره

بابا تو خوابگاه دل ما خوش میگذره ....:دی


























منزل ما در قلب کسانی است که دوستشان داریم.
قربونت برم. ما همیشه اینجاییم.

می بینمت. مرسی

امیر رباط شنبه 12 تیر 1389 ساعت 11:26

امیر
کجا
بودی حالا


دلت میاد بری؟

خوب یه خورده واحد میوفتادی که بازم بمونی دیگه

این رمز ماندگاری در خواجست

نوکرتم امیر جان
هیچگاه فاصله ها حریف خاطره ها نیست

امیرا همیشه پرچمشون بالاست
به افتخار آقا امیر خودمون
(اسمایل معلق زدن و وارون زدنو ترکوندن همکلاسیو یونی برای مدرک کارشناسی امیر جونه خودمون)

رمز ماندگاری رو خیلی خوب اومدی. دوست داشتم بیفتم ولی امروز نمره فیزیک ۲ اومد امیدهامو ناامید کرد. ظاهراْ باید برم !

میام بازهم. به افتخار هرچی امیر دوست داشتنی و بامرامه. مرسی (قلب قلب)

سینا عظیمی شنبه 12 تیر 1389 ساعت 12:54

هی امیر نیستی ببینی نمره های فیزیک دو اموده...
امیر کجایی ببینی که خوابگاه سوتو کوره
امیر امیر دیگه کی وسط امتحان فییزیک 2 به مراقب بگه برو من این سوالمو حل کنم بعد ماشین حسابمو جمع میکنم مراقبم بگه باشه
امیردیگه کی انواع نرم افزاری عمرانو بده به ماشین حساب بعد بچه ها برن بیست شن؟!
-----------------------------------------------------
راستی شمارش از دستم خارج شده باز. چند بود؟
----------------------------------------------------
امیر ولی اینقده حال میکنم ارشد خواجه قبول شی!کلی میخندیما.ولی ایشالا شریف میبینمتدیر نکنی منتظرم!
-------------------------------------------------

هی سینا دلم تنگه . هی هی هی
امیر رفته هی هی
دیگه برنمی گرده هی هی
کی مراقبو اذیت کنه هی هی
هی هی هی
آهااااا هی هی هی هی

محمد رودسرابی شنبه 12 تیر 1389 ساعت 15:48

هرجا هستید خوب و خوش باشید
من شمارتون رو سیو کردم
حتما باهاتون در ارتباط خواهم بود.
من از پست های شما در همکلاسی همیشه لذت می بردم و برام افتخار بزرگی بود که تونستم باهاتون صحبت کنم
به امید موفقیت شما در همه جای زندگی

سلام آقای رودسرابی عزیز. پست های من به پای مطالب زیبای شما که بیننده های زیادی رو جذب می کنه نمی رسه. شما لطف دارید. خیلی خوشحالم از آشناییتون و انشاالله بازهم در ارتباط خواهیم بود.

موفق و موید باشید.

حمید توکلی شنبه 12 تیر 1389 ساعت 17:15

امیدوارم هر جا که می روی همینطور سرزنده، با نشاط و اهل تفکر باشی، همینطور خوش بیان و شیرین زبان!
یادگاری های تو جاودانه اند در همکلاسی و عضویتت نیز هم...
متن غمناکی زدی اینبار...
پیروز و پایدار باشی دوست من!

سلام دوست عزیزم حمید توکلی عزیز. آشنایی با تو یکی از شانس های بزرگ زندگیم بود و خیلی چیزها و خیلی درسها از تو یاد گرفتم.
خیلی لطف داری دوست عزیزم. موفق باشی.

نیلوفر کبیری شنبه 12 تیر 1389 ساعت 17:45

ایشالا هرجا که هستین موفق باشین و هی هی پیشرفت کنین

مرسی ولی با هی هی پیشرفت کردن آدم رودل می کنه ! کمی همک استراحت خوبه ها !

آرزوی موفقیت و پیروزی براتون دارم.

شقایق - جابرانصاری شنبه 12 تیر 1389 ساعت 17:49

وای نــه !
الان یکی از دوستان این خبرو داد

اما تبریک میگم واقعا به سلامتی .. ایشالله ارشد هم همینحا قبول میشید !

با آرزوی موفقیت روزافزون برای شما
خاطرات خیلی خوبی داشتیم !

اما بازم منتظر پست های قشنگتون هستیم

!

بسیار ممنونم از نظر زیبا و قشنگتون. همیشه با نظراتتون به من لطف داشتید. من هم براتون آرزوی موفقیت و پیروزی داریم.

منتظر پستهای بعدیم باشید.

شاد و خنده رو باشید.

حمیده احمدی شنبه 12 تیر 1389 ساعت 18:36

عادت نداشتم متن غمناک ازتون بخونم

از خواجه نصیر میرید از همکلاسی که نمی رید

براتون آرزوی موفقت دارم امیدوارم ارشد هم خواجه نصیر قبول بشید اینو از صمیم قلب آرزو می کنم

واقعاْ شرمنده کردید. در متن ها و بازخوانیشان کلی کمکم کردید و مدیون نظرات شمام. انشاالله بازهم میام کنار دوستان با پستهای جدید.

من هم براتون آرزوی موفقیت و سعادت می کنم.

حوریه جعفری - کامپیوتر شنبه 12 تیر 1389 ساعت 21:34

تبریک میگم اتمام دوره کارشناسی رو بهتون!

انشاالله که فوق هم اون چیزی که می خواید قبول بشین.

خوشحالم که همکلاسی جایی هست برای نگه داشتن دوستی ها و دوستان! خوشحالیم که در همکلاسی پیشمون هستین همچنان! !!

موفق باشید ، هر کجا هستید ، هرکجا میرید...

خیلی ممنونم خانم جعفری. امیدوارم روزی برای شما برسه اتمام کارشناسی و سایر مقاطع بالا. دفاع از پایان نامه ارشد دعوتم کنید !

همکلاسی جاییه برای نگه داشتن دوستی ها : کاملاْ همین طوره و همیشه مدیون پدید آورنده و دوستان زحمتکشش هستم.

موفق باشید.

زهرا.ع یکشنبه 13 تیر 1389 ساعت 01:34

خاطره ها چه خوب ٬چه بد همیشه با خودشون دلتنگی میارن خصوصا واسه ماها که ادمای خاطره بازی هستیم .ندیدمتون و شناختم از شما محدود به همین پستای معمولا طنزتون هست٬ولی اینا دلیل نمیشه که واستون ارزوی موفقیت نکنم وهمه اونایی که فارق التحصیل میشن.خوب میشناسم این احساسو٬این حس دلتنگی عجیبو٬فکر کنم میتونم حالتونو درک کنم ٬جا گذاشتن دوستا وجدایی از اونا٬پشت سر گذاشتن همه خاطره های سیاه وسفیدو....به همه چیز خیلی زود عادت میکنیم بعد تا میایم تو لحظه قرار بگیریم ٬خیلی زودتر لحظه هامون میشن گذشته وما میمونیمو یه فلش بک به روزایی که پشت سر گذاشتیمشون وباز دلتنگی و دلتنگی ...من از کلمه آخر دلم نمیگیره بلکه از این کلمه متنفرم.

خانم ع حرفهاتون بسیار عالی بود و منو واقعاْ به فکر فرو برد. خوشحالم که احساسمو درک می کنید. امیدوارم لحظات زندگیتون سرشار از اول و ادامه باشه و هیچ وقت "آخر" در زنگیتون اتفاق نیفته.

من هم براتون آرزوی موفقیت می کنم.

بهاره-صنایع یکشنبه 13 تیر 1389 ساعت 01:56

وای چه لحظه ی بدی بوده انشاالله که همیشه موفق باشین همه این روزامیگذرن چه خوب چه بداون چیزی که میمونه فقط خاطر ه هاست[:S004:]

دقیقاْ همین طوره.

آب می رود و نمک زار می ماند
دوست می رود و یادگار می ماند !

البته ما هستیم در خدمت شما.

لطف کردید. موفق و موید باشید.

بهاره-صنایع یکشنبه 13 تیر 1389 ساعت 01:58

وای چه لحظه ی بدی بوده انشاالله که همیشه موفق باشین همه این روزامیگذرن چه خوب چه بداون چیزی که میمونه فقط خاطر ه هاست تبریک میگم

دقیقاْ همین طوره.

آب می رود و نمک زار می ماند
دوست می رود و یادگار می ماند !

البته ما هستیم در خدمت شما.

لطف کردید. موفق و موید باشید.

زهرا عسگری یکشنبه 13 تیر 1389 ساعت 11:00

*فارغ التحصیل

دی:

Shayan یکشنبه 13 تیر 1389 ساعت 12:28

شانسه منه که روز آخر باید ببینمت!
ایشالا بگن واحدات غیر معتبره باید برگردی پیشمون!
کلی می خندیماااا!!

ای بامرام بی رحم !

خیلی مرسیی

هوداد مسلمی نژاد دوشنبه 14 تیر 1389 ساعت 03:28

اول تبریکات جهت فارع التحصیلی شیرینی ما فراموش نشه :دال

حالا بریم تو حس
سعادت دیدنتون رو نداشتم
پر حرفیم نمیکنم چون سخن وره خوبی نیستم.
ولی همیشه آرزو دارم خوب، عالی، سبز، موفق و پایدار باشید.
امیدوارم بتونم ببینمتون
مثل همیشه سبز باشید و پایدار و موفق
که مطمعنا هستید

خیلی ممنون جناب مسلمی نژاد عزیز. ایشالا فارغ التحصیلی شما در مدارک کارشناسی ، ارشد و رو به بالا.

هوافضایی دوشنبه 14 تیر 1389 ساعت 12:57

تا قبل از این متاسفانه پستاتونو نخونده بودم
بعد از ای دو تا پست اخری رفتم سراغ قبلیا
واقعا عالی طنز می نویسین
خنده دونیم لبریز شد
این استعدادا حیفه,تو یه مجله ای چیزی...

خیلی لطف کردی دوست عزیز. انشاالله همیشه خنده دونیت لبریز از خنده و لحظات شیرین باشه. مرسی

بابت مجله چوب کاری می فرمایید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد