گزارشی از هشت خوان گواهینامه گرفتن برای دوستانی که تصدیق ندارند

گزارشی از هشت خوان گواهینامه گرفتن برای دوستانی که هنوز تصدیق ندارند!

گواهینامه رانندگی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

پرش به: ناوبری, جستجو

گواهینامهٔ رانندگی مدرکی رسمی است مبنی بر اینکه فردی می‌تواند با وسیله‌ای نقلیه‌ای دارای موتور مانند موتور سیکلت، اتوموبیل، کامیون و اتوبوس رانندگی کند.

خاتم پیامبران

و جوانان

جوان سخاوتمند و نیک خو ، نزد خدا از پیر بخیل عابد ، ولی بدخو محبوب تر است.

خداوند ، جوانی را که کودکی و بی تجربگی نمی کند ، به دیده تحسین می نگرد.

ای جوان ! جوانی را پیش از رسیدن پیری ، دریاب.

-------------------------------------------------

به طور کلی در دنیا جوانان را به دو دسته

تقسیم می کنند: دسته اول آنهایی که

گواهینامه رانندگی دارند و دسته دوم

آنهایی که گواهینامه رانندگی ندارند.حالا

که فهمیدید چقدر این نوع از گواهینامه ها

در فلسفه زندگی هر بنی بشری مهم است،

اگر شما هم مثل ما قدرت به کار گرفتن

یک قلدر سبیل از بنا گوش در رفته را به

عنوان راننده خود ندارید ، به فکر گواهینامه

گرفتن باشید. طبق معمول هم که ما پایه

انجام دادن کارهای سخت هستیم ، سری به

آموزشگاههای رانندگی زده ایم تا بدانیم در

آنجا چه می گذرد و برای گواهینامه گرفتن

چه خوان هایی را باید گذراند.

خوان اول

به محض این که شمع های کیک تولد 18 سالگی تان
را فوت کردید می توانید برای شوماخر شدن
اقدام کنید.برای این کار سجل و کارت ملی را با
کپی هایش در دست بگیرید و همراه دو فقره عکس
از چهره مبارکتان به آموزشگاه سر خیابان مراجعه
کنید. آقا پسرهای فلک زده هم که طبق معمول باید
تکلیف خدمت زیر پرچمشان معلوم باشد و دانش
آموزان و دانشجوهای پسر هم که ازدبیرخانه مدرسه
و دانشگاه گواهی اشتغال به تحصیل بگیرند.
حمید زینعلی زاده که مدیر یکی از همین
آموزشگاه هاست ، اقدام برای گواهینامه گرفتن را
ضرورری می داند : « گواهینامه یکی از مدارکی است
که افراد جامعه به آن نیاز دارند و حتی عده ای از
هنرجوهای ما هستند که ماشین هم ندارند ولی
می آیند و گواهینامه می گیرند ، دانش آموزان و
دانشجوها هم برای اینکه بعدها به مشکل سربازی
نخورند دنبال گواهینامه هستند.» او که 10
سالی است در این آموزشگاه ها با جوان ها سر و کله
می زند ، با قاطعیت از آنها دفاع می کند: « ما نباید
عده انگشت شماری را ملاک قرار دهیم ، مثلاً در
همین اتوبان نیایش که مه می گویند جوان ها با
ماشین هایشان در آن حرکات آکروباتیک انجام
می دهند ، شاید فقط ، چهار ، 5 درصد جوان ها
این کار را می کنند.شما ببینید اکثر همین ها
کمربندهای ایمنی شان را حتماً می بندند.پیرمردها
بیشتر ما را اذیت می کنند.مخصوصاً در تعلیم
رانندگی که تابلوی آموزش بالاسر ماشین است
ولی باز هم پشت سر ماشین ما بوق می زنند و اعتراض
می کنند.» اما زینعلی خانم ها را با دقت تر می داند:
« خطر تصادف خانم ها در رانندگی کمتر است ، چون
آنها بیشتر قوانین را رعایت می کنند.البته آقا پسرها
زودتر از خانم ها راه می افتند چون در بچگی
بیشتر دوچرخه سواری و موتورسواری کرده اند و
معمولاً خانم ها بیشتر از 10 جلسه برای کامل شدن
آموزش را لازم دارند.»


خوان دوم

در خوان دوم باید خوب حواستان را جمع کنید،
جناب سرهنگ اصلاً شوخی ندارد. در این مرحله
مثل بچه های خوب 5 جلسه می نشینید سر کلاس
و آیین نامه و دم و دستگاه توی ماشین را از جناب
سرهنگ یاد می گیرید.البته در طول کلاس ها
یک کتاب 210 صفحه ای « آموزش جامع قوانین و
مقررات راهنمایی و رانندگی » به شما می دهند که
باید واو به واو آن را حفظ کنید و شکل هایش را در
ذهنتان بسپارید.

خوان سوم

کمربندتان را سفت ببندید و آینه را تنظیم کنید. از
امروز باید 20 ساعت آموزش عملی ببینید و بفهمید
که دنده ، بوق و ترمز دستی با هم فرق دارند. شاهنده
42 ساله یکی از مربی هایی است که آموزش عملی
می دهد؛ « کار ما مرحله حساسی است، برای همین
هم من و هم همکارانم سعی می کنیم نهایت دقت و
وسواس را به خرج دهیم تا خروجی کار ما یک راننده
خوب باشد ، اما در این جلسات کم ما بیشتر اصول
را یاد جوان ها می دهیم و بیشتر قلق های رانندگی را
باید وقتی خودشان تنهایی پشت فرمان نشسته اند
یاد بگیرند. جلسات اول معمولاً برایشان سخت است
ولی به مرور پخته تر می شوند و بدون اینکه ما در
طول آموزش تذکر زیادی بدهیم خودشان نکات را
رعایت می کنند و حواسشان هست. »

در این مرحله سعی کنید سریعاً پخته تر شوید و
ته بگیرید چون اگر هنوز در جلسه هفتم وسط
معرکه ماشین تان خاموش می شود ، حالا حالاها
باید به حساب آموزشگاه پول واریز کنید و مهمان
مربی تان باشید.

خوان چهارم

یک نفس عمیق بکشید ، همین سه مرحله را هم
که پشت سر گذاشته اید کم از کلنگ زدن فرهاد
برای رسیدن به شیرین در بیستون ندارد. حالا باید
بروید پیش آقای دکتر تا تشخصی بدهد تیربرق ها
را در خیابان می بینید یا این که به آب هویج نیاز
دارید. اگر این جماعت خوش خط رضایت دادند که
قلبتان می زند و گوشتان می شنفد ، « کارتکس تان »
( ببخشید معادل فارسی ندارد ) صادر می شود.

خوا پنجم

اگر فکر کردید آن کلاس های جناب سرهنگ سر
کاری بود ، خیال کردید. باید در این مرحله امتحان
بدهید و فرق تابلوی بوق زدن ممنوع و تابلوی ریزش
کوه را تشخصی بدهید و گرنه هفته بعد دوباره سر
همین امتحان می نشینید. مرضیه که چند روزی
است امتحان آیین نامه را داده و قبول شده سخت
منتظر امتحان عملی است: « از پدرم قول گرفته ام
تا اگر گواهینامه گرفتم اجازه بدهد دیگر خودم
تنهایی با ماشین بروم دانشگاه.شاید این رانندگی
کردن برای ما دخترها اعتماد به نفس خوبی باشد تا
برای مراحل بعدی زندگی مان اماده شویم. البته اگر
این دیگران بگذارند ما هم با دقت رانندگی خودمان
را انجام دهیم. پس فردا قرار است امتحان بدهم،
استرس دارم ولی تمام سعی خودم را خواهم کرد.»


خوان ششم

آب دهانتان را قورت بدهید و نفس عمیق بکشید.
امروز باید امتحان عملی بدهید تا مشخص شود مرد
عمل هستید یا نه؟ اشتباه نکنید ، منظورمان این
است که عملاً راننده شده اید یا پارک دوبلتان دو سه
تا ماشین عقبی و جلویی را زخمی می کند. رضا که
چند ماهی است وارد 19 سالگی شده از علاقه اش
به رانندگی م گوید: « ماشین ندارم ولی به محض
اینکه گواهینامه را بگیرم ماشین هم می خرم تا
هیجان رانندگی را دوباره حس کنم. تا حالا دوبار
امتحان عملی داده ام. ولی هر بار به خاطر یک مسأله
کوچک رد شده ام. این بار حتماً قبول خواهم شد.»
در این مرحله تدییدیه جناب سرهنگ آخرین
مجوزی است که باید بگیرید.سرهنگ محمدی که
کم حوصله و جدی به نظر می رسد ، کارش را بسیار
مهم می داند : « ماس رهنگ ها طبق یک قانون نانوشته
معمولاً یکی دو باری هنرجوها را رد می کنیم تا قدر
عافیت را بدانند و بفهمند که رانندگی کار ساده ای
نیست ، شوخی نیست که ، اگر تصادفی انجام شود و تو
مقصر باشی باید تا حد اعدام هم مجازات شوی.
برای همین کار را جدی می گیریم تا این جوان ها
بهتر در شهر رانندگی کنند.اگر همین اشتباهات
ساده را در نظر نگیریم خطرناک می شود.» سرهنگ
محمدی که خودش 34 سال از گواهینامه گرفتنش
می گذرد ، می گوید به محض آنکه پسرم 18 سالش
شد ، گفتم برو گواهینامه بگیر.خودم هم کمکش
کردم.بقیه جوان ها هم باید در کلاس های تئوری و
عملی کاملاً‌ خود را آماده کنند و وقتی توان خود را
صد در صد دیدند بیایند امتحان شهر بدهند. »

خوان هفتم

وقتی همه این مراحل را رد کردید منتظر می مانید
تا مأمور پست بیاید پشت در منزلتان ، زنگ بزند و
بگوید : « گواهینامه را آورده ام! » . مبارک باشد !


خوان هشتم

گواهینامه را هم گرفتید.اگر خودتان پول دارید که
خب می روید و ماشین خریده و حالش را می برید. اگر
پدر گرامی هم ماشین داشته باشد می توانید به خود
وعده نشستن پشت ماشین پدر را بدهید و اگر نه
خودتان پول دارید  و نه پدرتان پول دار است گواهینامه
را در کوزه بگذارید و جرعه آبش را بنوشید!

البته اینطوری خیالتان راحت است که به علت
عدم انجام هر گونه تخلف لااقل تا پنج سال آینده
گواهینامه تان باطل نمی شود.

علی سیف اللهی

---

http://www.ketabeavval.ir/information/?c=82

فعلاً پول نداریم این ماشینو رو بخریم ایشالا بعداً

بعدش نوبت به گرفتن تصدیق موتور و هواپیما و تراکتور و پایه یک میرسه !

 و این نیز بگذرد ...