KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

« مجازی » زبان تمثیل در سینما است.+سه سال تلاش برای رسیدن ...

نمای اول

زبان تمثیل در سینما

گفته شده که معنای مجازی، اساس زبان رمز است. اگر بتوان تصویری را با زبان مجازی بیان کرد؛ که معمولاً می‌توان چنین کرد آنگاه بررسی این موضوع که آیا چیزی به عنوان کاربرد رمزی یک تصویر وجود دارد؟ و آیا در سینما می‌توان معادلی برای استعاره، شبیه‌سازی و کنایه ادبی یافت؟ مفید خواهد بود. هرچند شباهت‌هایی در میان ژانرهای مختلف هنری وجود دارد ولی این به معنای یکسان بودن تکنیک‌ها نیست. در هر هنری یک حالت خاص در زمان عرضه هنر و ارتباط‌گیری با مخاطب وجود دارد که باید آن را پیدا کرد. در ادبیات، معنای مجازی اساس زبان رمزی و استعاره ادبی است. زبان رمز که شامل استعاره، شبیه‌سازی، تجسم شخصیت، قیاس ضد و نقیض، مبالغه و کم بها دادن می‌شود،


، از لحاظ تجربه ادبی اهمیت بسیاری دارد زیرا نویسنده به کمک این زبان می‌تواند به مراتب بهتر از کاربرد ادبی مطلق زبان، پیام خود را برساند. اینها مسائلی است که هنرمند راحت‌تر می‌تواند هنرش را عرضه کند. زبان رمز، انحرافی از کاربرد متعارف و رایج زبان است. در سینما یک تصویر وقتی رمزی است که فیلمساز به منظور تأکید و تازگی صحنه از روش‌های متداول منحرف شود. برای مثال نمای دوربین را به گونه‌ای قرار داده است که از بالای سر یک تعداد بچه که در حال بازی هستند و لباس‌های رنگارنگی پوشیده‌اند، تصویر مثل یک باغ به نظر بیاید و بچه‌ها مثل گل‌های کلاهدار و یا پروانه‌های رنگارنگ به چشم بیایند و تصویری که برای بیننده مجسم می‌شود چیزی متفاوت از حالت معمول آن باشد. در سینما استعاره جذابیت‌هایی دارد که باعث می‌شود مخاطب تصویر را به معنا و فهم تبدیل کند اما در ادبیات این واژه‌ها هستند که باید در ذهن تصویر بسازند و نهایتاً به معنا برسند. مثلاً شکسپیر می‌گوید: دنیا یک صحنه نمایشی است و تمام مردان و زنان بازیگران آن هستند. وی به این قضیه اشاره دارد که دنیا صحنه‌ای بزرگ است و به کمک این استعاره زندگی را نمایشی بر روی این صحنه می‌داند. اکثر اوقات استعاره مقایسه‌ای قوی و فشرده است و از نظر ظاهر، غیرمنطقی به نظر می‌رسد. برخی از منتقدان سینما بر این باورند که معضلات سینمای هنری و سینمای خاص پسند از کاربرد نادرست استعاره ناشی می‌شود. استعاره گاهی به دلیل روش‌ها و تکنیک‌های غیرصحیح در سینما پرداخت موفقی نداشته است و نه تنها کشش ارتباطی مخاطب برای جذب فیلم را از دست داده بلکه به گنگ شدن و نامفهوم کردن معانی موردنظر کارگردان هم دامن زده‌اند. متن قوی و داشتن یک فیلمبردار توانمند از جمله عناصر و مسائلی است که کارگردان باید از آن بهره گیرد. اما استعاره به خودی خود مشکل‌ساز نیست و معمولاً به غنای سینما و موفقیت کارگردان کمک کرده

است.


[امان ساعدی]





به بهانه همنشینی نمایشگاه طراحی در خانه هنرمندان

نمایش طراحی‌های 3 نسل

[آهنگ نخعی]


طراحی آشکار ترین بیان حسی بشر است که حتی انسان های آغازین نیز از خاصیت جادویی آن بی بهره نبودند. خطوط به اندازه‌ای از شجره‌نامه شخصیتی و هویت ما سخن می‌گویند که امروزه از نوع نگارش و امضا می‌توان شخصیت مورد نظر را ارزیابی کرد و دامنه این مهم تا به جرم شناسی و روان درمانی گسترش یافته است.

آنچه پر واضح می نماید نیروی درونی است که با احوالات درون مرتبط می‌باشد و ارتعاشات خطوط نسبت مستقیم با بستر روحی انسان دارد.در همین راستا است که طراحی به عنوان بکرترین توانمندی انسانی هویتی مستقل یافته است.چندی پیش که صحبت بر سر استقلال طراحی و نگرش بنیادی به آن وتفکیکش از مقوله نقاشی داعیه هنرمندان طراح گشت تا به امروز شاهد حرکتی ملموس در این عرصه هستیم اما خانه هنرمندان این بار شاهد همنشینی نسل هایی بود که تقلای بسیاری برای عرضه داشتند که در به بار نشستن ناکام ماند.
در گالری ممیز شاهد طراحی‌های سه نسل از هنرمندان بودیم، نمایشگاهی که برای به عرصه رساندن این هنرمندان طراح تلاشی غلوآمیز اما نافرجام داشت.
تک پرتره‌های محمد علی بنی اسدی با حضور همیشگی و محیطی خطوط در لکه‌های شک‌داری از خطوط رنگی محتاط و کمرنگ مداد رنگی، کودکی را یاد آور می گرددکه از حضور خود واهمه دارد تاش‌ها غیر از چند رَد نامطمئن حضور دیگری نمی‌یابند و بیننده را با شیوه طراحی وی آشتی نمی دهد خیلی زود عبور می کنیم از بیان بنی اسدی، حضور خطوط محیطی و لکه های رنگی دوروندی است که در چفت و بست فضای اثر با هم سر آشتی ندارند و حضور متزلزلی را از لحاظ مفهومی یدک می کشند.
اما منوچهر معتبر با خطوط محکم و تلاش‌های همیشگی اش چند اثر در این نمایشگاه دارد استفاده از سه رنگ سبز و سفید و قرمز در عین بیان مفهومی و نمادی در فضای اثر به نتیجه نرسیده و تکنیک را فدای مفهوم می‌سازد. مفهومی که در کشاکش بیان خویش باز سر در گم است حضور صندلی ها در ردیف هم و فیگور نشسته بر آن که مشکل آناتومی دارد تصویر تازه‌ای از معتبر می بخشد که شباهت چندانی به فیگورهای مطمئنی که از وی سراغ داشتیم ندارد اثر دیگری از وی به تمامی اثر را فدای مفهوم می سازد تیرگی عصیان گر ساختمانی حجیم با رودر رویی خط منحنی که چون موجی از فام سبز نافرجام به ساختمان ختم می شود در ترکیب بندی فضای اثر حرفی برای گفتن ندارد.
جمال عرب زاده اما صندلی‌های خالی را در پوزیتیوی از رنگ سرخ ردیف می کند. صندلی‌های محکم که در سرخی وحشت آور بک‌راند هجوم صریح و بی بدیل را نقطه عطف اثری می سازد که تنها در فضای تیره و روشن به چفت و بستی رسیده و چون اثر معتبر ، تعبیر برفضا سازی و طراحی چربیده است و چون پوستری محکم به اثری روایت گرایانه و گرافیکی بدل گشته است.
مریم طباطبایی اما به طراحی‌های شهری دلخوش داشته است. لیکن در نمایش بام های به هم گره خورده شهری پر ازدحام ،‌مغموم دلهره آوری را در پستوی ذهن مخاطب یادآوری می‌شود و دلگیری لحظات را نجوا می‌کند.
اثر وی در عین بیان خلوت‌های خسته و تهی به لحاظ طراحی در جایگاهی ویژه قرار می گیرد و فضاسازی و حضور تیرگی و روشنی ترکیب به یاد ماندنی را در خاطر پاس می دارد لیکن حضور صد در صد قلم فرسایی افتخارآمیز قدرت دست در پی یافتن عنصری ساختار شکنانه و مفهومی همچنان سر در گم است.
علی بیگی اما فیگورهای کلاسیکی را در پس زمینه آثار خود یاد آور می شود که از آنها تنها صورت و دستها معنا یافته، وی که با بکارگیری رنگهای محدود از فضای کلاسیک تا حدودی در خواست جدایی داشته در حضور وسط در وسط صورت و خطوط به کار رفته در آن موفق تر بوده است تا دستها که در نمایش طراحی حق مطلب را ادا نکرده است در کلیت چند اثر او فیگورهایی که به صورت و دست بسنده می کنند. چهره حرف بیشتری برای بیانگری اکسپرسیو دارد و دست‌ها بلاتکلیف در گوشه‌ای از بوم حضور خود را مستند نمی‌دانند.
واهیک هارطونیان اما بیان تصویرگری بیشتری را دنبال می کند تلاشهای طاقت‌فرسای هنرمند در صرف وقت بسیار برای پرداخت جزئیاتی که تنها نمایشی از بافت است در فضای تکراری سه اثر گم می شود. آثاری که فرمهای شکسته و بدن های مسلول شده انسانی و جانوری آن مهاجم و آزار دهنده است بالاخص چشمها که نگاه مخاطب را به یک نقطه معطوف می‌کند وقتی تکثیر می‌یابد و از دو چشم به سه چشم می‌رسد پیکره ترسناکی را می نمایاند که نگاه بیننده را در یک نقطه از اثر فریز می‌کند و با چرخش در کلیت اثر غیر از پر حرفی های بافت و فیگورهای به سرانجام نرسیده حرف تازه‌ای را عرضه نمی‌کند.
هر چند شیوه تصویری نو در فرایند این آثار دیده می‌شود لیک در آثار ارائه شده چون بسیاری دیگر از آثار به نمایش در آمده در این نمایشگاه محتوا بر تکنیک و شیوه طراحی مستولی است.
مانی غلامی اما با تعداد به نسبت بیشتری از آثار خویش در این نمایشگاه حضور یافته است طراحی‌های محیطی و خط خطی های پرخاشگرانه وی با رویکردی ژورنالیستی جلوه‌گر است، هرچند نقاش در تلاش مضاعف برای به چالش کشیدن برخوردهای حسی بین فیگورها با خطوط عصبی حالتهایی از خشم و بی هویتی را به چنگ خطوط سیاه می سپارد خطوط نازک ابزار به کار برده و رنگ‌های شاد و سر زنده ماژیک در تقابلی نتیجه معکوس بخشیده است از طرفی فیگورهایی که به نظر حاصل عکاسی سریع می آید در جایگذاری فضای به کار رفته در اثر به هدف نمایی نرسیده است لیکن بیان کلافه جویانه خطوط و نگاههای خالی از عطوفت با حضور رنگ اُکر و ترکیب با خطوط تیره ماژیک القایی از حس انزجار و انهدام را در تجمع انسانی به سخره می‌گیرد.
شاید مجید فتحی زاده در تعداد معدود آثار به نمایش گذاشته خود حرفهای بیشتری را برای گفتن دارد استفاده از سیاه و سفید و فام‌های خاکستری بیننده را از درگیری در میان پالت رنگ به نگاه صرف موضوعی می‌کشاند. سه پیکر زن سیاه پوش در کنار فیگور تکیده مردی کهن و استفاده به جا از تاریک- روشنی‌ها تلخی را در ذهن مور مور می کند که در عمیق‌ترین
لایه های بصری به جای می ماند و تصویر مالیخولیایی از ذهنیتی ملموس را مهر و نشان می‌کند. آثار دیگر وی نیز در همین روند امانه بدین موفقی کم و بیش تلاشهای مضاعفی در بیان همان پس زمینه سرد و تهی اومانیستی را به انزال سطوح تیره می‌بخشد.
امیر طباطبایی نیز با تشریح جسد احشام و بیان طنز آلود حیوانات بد نام و شباهتهای انسانی بخشیدن به آن در جست‌وجوی فضای غلو آمیز است که بن مایه‌های تیره رنگ‌ها
نقطه عطفی در به نمایش گذاردن باور وی از انحطاط حضور انسانی در فضایی اکسپرسیو و مفهومی است در آثار دیگر وی اشیا فرم‌های اُمانیستی به خود می‌گیرند و تنه درختان جایگزین بدن‌های بی تفاوت انسانی می شود.
محمد مهدی طباطبایی نیز با حضور خراش‌های سرخ بی رحمانه بر فیگورهایش در تلاش برای اثبات تقابل فرم‌های زیبای بی بدیل خطوط سرخ است.
محمد خلیلی اما با خطوط رها و آزادی بیان در تلاشی کمتر برای نمایش خطوط محیطی به نتیجه می رسد لیکن او نیز در انتخاب موضوع از حیوانات درنده سود می جوید و عصیان وهجوی را در پس خطوط پرخاشجویانه و بی محابای خویش عریان می سازد
داریوش حسینی اما گویا تنها دلتنگی‌های پنهانی را ضجه مویه می‌کند لکه‌های تیره اُخرایی او در عین یاد آوری نقاشی های غارنشینان در حضور عصر مدرن حرف‌های تازه‌ای برای گفتن ندارد در اثری از وی فیگورهایی از اسب سوار در کنار لکه های اُخرایی به ناگاه یاد آور حضور بی پیرایه لکه‌هایی است که در فنجان فال قهوه نمایان می شود. نقاش در تلاش برای حضور ناخودآگاه خویش در تکاپوست ولی آنچه بر صفحه کاغذ و در این نمایشگاه حضور می‌یابد بازی‌های لکه‌های رنگی اُخرایی و قهوه ای است که در چار دیواری کاغذ بستری یافتند.
آثار آب مرکبی وی در ترس برای نمایش ناخود آگاه و دلواپسی‌های حسینی دل دل می‌کنند و آنچه نمایانده می‌شود حضور متزلزلی است که در جا می زند.
حتی نمایش فیگوری که فرم بدنسازی را به ذهن متبادر می سازد باز در حضور لکه دیگر در بلاتکلیفی بودن و نبودن معلق است لیکن این همه به عریان سازی پریشانی و دلواپسی‌هایی اشاره می‌کند که نقاش به حضور آن دست یازیده است.
مینا غازیانی اما با نمایش طراحی هایی از نوع آموزشی در دوره های کلاسهایی از این قسم ، برای پا فشاری در ساختار شکنی از نخ درهم پیچیده مسئلت جسته است که در تقابل با حضور پر رنگ و تحمیل کننده اثر او چون دو مرد که گلاویز گشته اند زمزمه ای ظریف و حتی ناشنیدنی است.
سمیرا اسکندر فر اما در بیان حس درد آلودی از خاطره زنانگی صراحتی شنیدنی دارد. اثری از وی که به ژست‌های ژورنالیستی نزدیک می‌شود با درخشش نگاهی که حس‌هایی از زنانگی را شیطنت آمیز واگویی می کند بیانی تکراری و از قاعده افتاده است لیکن حضور محکم نوشتاری چون «روی من بنویس» توفیقی یافته که تمامی آن چهره آزار دهنده را تلخ، منهدم و بی هویت عرضه می‌کند این حضور در آثار دیگر وی نیز واگویی می شود. چهره نقاشی شده زنی دلقک نما و آرایش اغراق آمیز آن در نگاهی خیره، سرکش و مغموم به بیان مفهومی آثار کمک آشکاری می کند.



هیچ‌کس پرتره مایکل جکسون را نمی‌خرد



فرهنگ > تجسمی  - در حراجی سایت ای‌بی برای فروش تابلو پرتره‌ای از مایکل جکسون که پیش از مرگش کشیده شده، کسی قیمیت پیشنهاد نداده است.

به گزارش خبرآنلاین، صاحب این تابلو با امید فروش میلیونی این تابلو که «کتاب» نام دارد آن را به حراج گذاشته بود. اندازه این تابلو 50 در 40 اینچ است و برت-لوینگستون استرانگ، هنرمند استرالیایی آن را کشیده است.

در این تابلو مایکل جکسون کت مخمل قرمز به تن و مجله‌ای تاشده در دست دارد.

مارک سامسون، مدیر حراجی گفت:«دو نفر به خرید این اثر تمایل نشان داده اند و شاید بالاخره آن را بفروشم.»

مارتی آبرامز صاحب اثر امیدوار بود نقاشی که در سال 1990 توسط هیرومیچی سائکی، تاجر ژاپنی به قیمت 2 میلیون و 100 هزار دلار خریده شده بود، به قیمتی بالاتر از 3 میلیون دلار در حراجی فروخته شود. قیمت پایه این تابلو 2 میلیون و 750 هزار دلار است.

آبرامز که تولیدکننده عروسک است به همراه شریکش، جان جنتیلی این نقاشی را در سال 1992 در ازای بدهکاری از سائکی قبول کرد.

آبرامز 17 سال است که این نقاشی را در انباری در نیوجرسی نگهداری کرده است. این تابلو پس از مرگ جکسون برای مدتی کوتاه در نمایشگاهی در هارلم نیویورک به نمایش گذاشته شد.

این نقاشی در حال حاضر در خانه آبرامز در نیویورک نگهداری می‌شود.

آسوشیتدپرس / 6 مه





چالش‌های توسعه سیاسی و تئوری «غربی شدن» در ایران ـ 1

نسخه‌ای که اشتباه تجویز شد!

روند توسعه سیاسی در ایران طی یک سده گذشته با آسیب‌ها و چالش‌های متعددی همراه بوده است که فقر تئوری‌پردازی و به دنبال آن، نداشتن استراتژی متناسب با واقعیات فرهنگی، اجتماعی و تاریخی، از مهم‌ترین این چالش‌ها بوده است زیرا این دست کمبودها نه تنها توانسته یکپارچگی جامعه سیاسی و طرفداران توسعه سیاسی را مورد تهدید قرار دهد، بلکه علاوه بر آن، برای پر کردن این خلأ، برخی از اندیشمندان ایرانی، تئوری‌های برآمده از واقعیات دیگر جوامع را برای شرایط متفاوت ایران ، تجویز و ترویج نمایند که تئوری «غربی شدن» یکی از آنها است.

[دکتر خسرو وفایی]
روند توسعه سیاسی در ایران طی یک سده گذشته با آسیب‌ها و چالش‌های متعددی همراه بوده است که فقر تئوری‌پردازی و به دنبال آن، نداشتن استراتژی متناسب با واقعیات فرهنگی، اجتماعی و تاریخی، از مهم‌ترین این چالش‌ها بوده است زیرا این دست کمبودها نه تنها توانسته یکپارچگی جامعه سیاسی و طرفداران توسعه سیاسی را مورد تهدید قرار دهد، بلکه علاوه بر آن، برای پر کردن این خلأ، برخی از اندیشمندان ایرانی، تئوری‌های برآمده از واقعیات دیگر جوامع را برای شرایط متفاوت ایران ، تجویز و ترویج نمایند که تئوری «غربی شدن» یکی از آنها است. از تئوری «غربی شدن» که یکی از تئوری‌های کلان «نوسازی و توسعه» در جهان سوم است، دو تعریف ارائه شده است: در تعریف حداقلی «غربی شدن» فرآیندی اقتصادی، صنعتی و آموزشی است که ابتدا در ژاپن و در دوره حاکمیت خاندان مدیچی به عنوان مدل توسعه مورد توجه قرار گرفت و با اتخاذ استراتژی عبور از فئودالیسم، اقتصاد صنعتی را (در اواخر سده نوزدهم) برای ژاپن به ارمغان آورد. اقدامات عباس میرزا و امیرکبیر در ایران و اصلاحات محمد علی پاشا در مصر را نیز می‌توان در چارچوب این تعریف قرار داد.
در تعریف حداکثری، «غربی شدن» فرایندی تام و جامع است که طی آن همانند سازی جوامع غیر غربی با جوامع غربی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با هدف دستیابی به توسعه همه جانبه تجویز می‌گردد و در این صورت، توسعه سیاسی یکی از ابعاد توسعه همه جانبه به شمار آمده و ویژگی غربی پیدا می‌کند.مدل توسعه سیاسی در غرب، همواره بادو مقوله ثابت و همیشگی یعنی لیبرالیسم و سکولاریسم نسبت التزامی یافته و به عنوان الگویی جهانشمول معرفی شده است. در واقع لیبرالیسم اقتصادی که با نقش‌آفرینی بورژوازی تجاری وارد عرصه اقتصادی شده و به سرمایه‌داری صنعتی و مالی منتهی شد، وجه ایجابی دموکراسی غربی، و سکولاریسم که با تجویز ماکیاولی، به جدایی مذهب از سیاست آغاز و در نهایت با عقل گرایی افراطی روشنفکران سده هجده فرانسه، به جدایی مذهب از جامعه و سپس از کلیت هستی منجر شد، به عنوان وجه سلبی دموکراسی غربی، به عنوان همبسته‌های تفکیک ناپذیر سیاست دموکراتیک معرفی شده واز این اجتماع سه گانه ، تئوری «غربی شدن» به مثابه الگویی کلان و قابل تعمیم به دیگر جوامع حاصل گردید.
البته این نکته مهم قابل یادآوری است که در عرصه آکادمیک و نظریه‌پردازی سیاسی ، بخصوص پس از ارائه و رشد «سیاست تطبیقی» در علوم سیاسی، توجه به تفاوت‌های جوامع غربی با دیگر جوامع، مورد توجه جدی قرار گرفته و «غربی شدن» که صرفاً بر همانندسازی تأکید دارد مورد نقد جدی قرار گرفته و گرایشات تجدید نظرطلبانه در تئوری‌های توسعه و نوسازی سیاسی، افراط‌گرایی این قبیل تئوری‌ها را مورد تعدیل و بازسازی قرار داده است.در ایران اما برخی دیدگاه‌های طرفدار نوسازی و توسعه سیاسی، بدون توجه به مقایسه شرایط و زمینه های تاریخی ، فرهنگی و اجتماعی در غرب و ایران، همچنان بر تئوری «غربی شدن» اصرار داشته و مدل توسعه سیاسی غربی یاهمان دموکراسی لیبرال - سکولار را به عنوان نظام سیاسی مطلوب‌، مورد توجه و ترویج قرار می‌دهند، و طرفداری از این تئوری، گرچه از تنوع مفاهیم و الفاظ برخوردار است اما به لحاظ محتوایی، «غربی شدن»، با تغییر یا تجدید نظری جدی مواجه نشده است .
طرح دیدگاه‌هایی مانند «تضاد سنت – مدرنیته» که در آثار متأخر به وفور یافت می‌شود هیچ تفاوت محتوایی با موضوعاتی نظیر «فرنگی شدن از فرق سر تا نوک پا» که در اندک آثار متقدمان یافت می‌شد، ندارد و در واقع هردو مدعا، تعریف‌های متنوع از یک محتوای واحد و مشترک یعنی تئوری «غربی شدن» هستند که در آثار متأخر، واژگان و مفاهیم آن «به روز» شده است .«غربی شدن» یا همان باور به تلازم قطعی این اجزای سه‌گانه یعنی دموکراسی، لیبرالیسم و سکولاریسم، همچنین با بکار گیری عبارات گوناگونی مانند : «التزام دیالکتیک ذهن و عین»، «روابط ضروری ساختار های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی» و «تفکیک ناپذیری مدرنیزاسیون و مدرنیته»، «اجزای کل به هم پیوسته»، به طوری تعریف شده است که گویی قوام و دوام هر کدام از این اجزا فقط و فقط وابسته به همراهی تام آنها با یکدیگر است.
این تعریف مطلق و کلی و بخصوص تجویز آن به عنوان مدل توسعه سیاسی در ایران، قابل بحث، و نیازمند بررسی انتقادی است . واقعیت های تاریخی در ایران بیانگر آن است که باور به تئوری «غربی شدن » در طول بیش از یک سده، به عنوان یکی از چالش‌های اساسی تحولات سیاسی ایران، هزینه‌ها و آسیب‌های زیادی به جامعه سیاسی ما وارد کرده است زیرا یکی از نتایج طبیعی آن، نفی هر نوع مدل بومی یا تلفیقی در توسعه سیاسی است که این وضعیت به نوبه خود ، زمینه ساز منازعات و تضاد های سیاسی شده است. اگر تفاوت های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی در ایران، انتظارات متفاوت با تئوری «غربی شدن» را فراهم آورد و مردم ، مطلوبیت‌های متفاوتی را مطالبه نمایند، طرفداران این تئوری با نفی هر نوع تنوع و تفاوتی، مردم را در مقابل سد آهنین «استبداد روشنفکری» خویش قرار می‌دهند .
نکته قابل تأمل اینکه در سال های اخیر و در فضایی سیاست زده ، این تئوری بتدریج با عبور از محافل علمی و آکادمیک ، وارد بخشی از عرصه‌های رسانه‌ای نیز شده و به همین دلیل تا حدود زیادی وجه عامیانه و سطحی نیز پیدا کرده است و در واقع رویکرد تحقیقی و انتقادی در مورد این مقوله، به جنبه تبلیغی آن فرو کاسته شده است .
طرفداری از تئوری «غربی شدن » به هرصورتی که مطرح شود ،خواه به صورت عمیق، سنجیده و همراه با تأمل و تفکر، و یا بصورت سطحی و تقلیدی و ترجمه‌ای، هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ مبانی نظری، نیازمند نقد جدی است و قبل از نقد محتوایی، شایسته است تا برخی مبانی نظری این تئوری مورد بحث قرار گیرد .

چالش‌های توسعه سیاسی و تئوری «غربی شدن» در ایران(2)

خطای معرفت شناسی پوزیتیویستی

[دکتر خسرو وفایی]
پوزیتیویسم یا اثبات‌گرایی که تحت تأثیر تلاش‌های آگوست کنت فرانسوی شکل گرفته است، مدعی وحدت روش در تمامی علوم است؛ به این معنا که فرضیه‌ها در تمامی علوم اعم از انسانی و تجربی زمانی اعتبار می‌یابد که با روش‌های علم تجربی به اثبات برسند. پوزیتیویسم که یکی از نتایج افراط در علم‌گرایی تجربی است با ساینتیسم (علم‌گرایی) دارای وجوه مشترک و متفاوتی است. شباهت هر دو در «روش» است به این معنا که مشاهده‌پذیری، آزمون‌پذیری، اثبات‌پذیری و تکرارپذیری، از ویژگی‌های مشترک هر دو است، در حالی که تفاوت آنها به «موضوع» آنها باز می‌گردد. موضوع قابل مطالعه در حوزه معرفت‌شناسی علمی، صرفاً شیء یا ماده است در حالی که موضوع قابل مطالعه در حوزه پوزیتیویسم، کلی و مطلق است و بدین ترتیب با نگرش پوزیتیویستی، شیء و انسان هر دو می‌توانند با روش واحد مورد مطالعه قرار گیرند.
پنداشتن «انسان» به مثابه «شیء» که از آن تحت عنوان «شیءگونگی» یاد شده است مورد انتقاد جدی اندیشمندان قرار گرفته است. زیرا این شیوه به تعبیر مارکوزه، اندیشمند آلمانی موجب می‌شود تا به انسان صرفاً نگاه «تک ساحتی» شود و ابعاد غیر جسمانی آن بویژه عقلانیت او نادیده گرفته شود زیرا انسان به «شیء» فرو کاسته شده است. اصولاً یکی از عوامل محوری در شکل‌گیری «نظریه انتقادی» یا همان «مکتب فرانکفورت»، رویکرد انتقادی آنها نسبت به پوزیتیویسم بود. هورکهایمر، آدورنو، هابرماس و دیگر اندیشمندان مکتب فرانکفورت از زاویه‌های گوناگون «شیء‌گونگی» ناشی از پوزیتیویسم را مورد نقد قرار دادند زیرا از نظر آنها همسان‌پنداری انسان و شیء، دارای عواقب مخربی همچون بحران معنویت یا نادیده انگاشتن عقل متعالی در جوامع غربی شده است.
در واقع، نادیده گرفتن تفاوت‌های انسان و شیء و همسان‌پنداری این دو، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین خطای معرفت‌شناسی پوزیتیویستی است. بدین ترتیب، آن دسته از تئوری‌های نوسازی و توسعه سیاسی که تفاوت جوامع انسانی را نادیده گرفته و همسان‌پنداری جوامع را مدنظر قرار می‌دهند، از جهت این مطلق‌پنداری، دارای وحدت روش با پوزیتیویسم هستند زیرا همه جوامع را بدون اعتنا به تفاوت‌های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی، همچون شیء دارای ظرفیت‌های یکسان و یکنواخت می‌پندارند و در نتیجه، همچون پوزیتیویسم که معرفت علمی را مطلق تصور می‌کند، بر همسانی و شباهت‌های جبری جوامع تأکید دارند.
تئوری «غربی شدن» این گمان را در ذهنیت طرفدارانش تئوریزه می‌کند که همه جوامع جهان سومی، همچون جوامع غربی، فقط و فقط می توانند و باید بتوانند که از یک مدل توسعه سیاسی یعنی مدل دموکراسی لیبرال- سکولار استفاده نمایند و بدین ترتیب هرگونه تفاوت و تنوع در مدل‌های توسعه سیاسی را مردود می‌شمارند. در چنین وضعیتی، همان نقدی که بر پوزیتیویسم وارد است، یعنی نادیده انگاشتن تفاوت‌های «شیء» و «انسان»، همان نقد بر تئوری «غربی شدن» نیز وارد است زیرا همه جوامع را همچون «شیء» همسان‌پذیر می‌پندارد.
از نظر طرفداران این تئوری، اگر تفاوتی هم در جوامع انسانی وجود داشته باشد، همچون اشیا که با استفاده از علم ژنتیک می‌توان همسانی و یکنواختی مورد نظر در آنها را به وجود آورد، در جوامع انسانی هم می‌توان با دستکاری و تغییر ذهنیت‌ها، این همسانی و یکنواختی را ایجاد کرد. براین اساس، همه جوامع برای دستیابی به توسعه سیاسی، همچون جوامع غربی چاره‌ای جز پذیرش لیبرالیسم و سکولاریسم در کنار دموکراسی ندارند زیرا هر نوع تفاوت و تنوع فرهنگی، تاریخی و اجتماعی را می‌توان به همسانی و یکنواختی تبدیل نمود. استفاده کلی از تکنیک «شبیه‌سازی» در مورد انسان، جامعه و سیاست در حالی مطرح می‌شود که حتی در مورد اشیای طبیعی این گونه یکنواخت پنداری‌ها غیر قابل قبول است. تفاوت در آب و هوا و نوع خاک و زمین، تفاوت در نوع محصولات را به دنبال خواهد داشت و این در حالی است که نه انسان، مانند چغندر و هویج و نه جامعه و تاریخ و فرهنگ، مانند زمین کشاورزی است!
بر این اساس تئوری «غربی شدن» نیز که جهانشمولی و تعمیم یک مدل خاص از توسعه سیاسی یعنی لیبرال دموکراسی سکولار را سرلوحه خود قرار داده، به دنبال یکنواخت‌خواهی جوامع است و به همین دلیل مشمول انتقاداتی است که بر پوزیتیویسم وارد شده است.




سه سال تلاش برای رسیدن به آرزوی بزرگ

زنی از اهالی ماساچوست امریکا باوجود معلولیت برای دستیابی به کمربند سیاه در تکواندو آماده
می‌شود. این زن که بطور مادرزادی مبتلا به سندرم TAR بوده و از داشتن دو دست محروم است قرار است ماه آینده در مسابقات هنرهای رزمی شرکت کند. او که اکنون 38 سال دارد، دارای کمربند قهوه‌ای بوده و برای مدت سه سال است که در حال تمرین هنرهای رزمی است. مربی او می‌گوید: «تاکنون شاگردی مثل او نداشته‌ام زیرا او علیرغم شرایط فیزیکی‌اش، طرز استفاده از نانچیکو و... را به خوبی بلد است.»
این زن پرتلاش در 23سالگی گواهینامه رانندگی گرفته و اکنون رانندگی می‌کند

الهی کجا...

الهی کجا باز یابیم آن روز که تو ما را بودی و من نبودم، تا باز به آن روز رسم میان آتش و دودم... الهی از آنچه نخواستی چه آید و آن را که نخواندی کی آید. ناکشته را از آب چیست و ناخوانده را جواب چیست، تلخ را چه سود اگرش آب خودش در جوار است و خار را چه حاصل از آن که بوی گل در کنار است.
الهی هر که تو را شناخت و علم مهر تو افراخت هر چه غیر از تو بود بینداخت.
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

مناجات‌نامه- خواجه عبدالله انصار

چگونه از زوال عقل جلوگیری کنیم؟

چگونه از زوال عقل جلوگیری کنیم؟



جامعه > سلامت  - زمانیکه به 30 سالگی می رسیم، مغزهای ما آهسته و ثابت، مسیر یک منحنی نزولی را در پیش می گیرند. اما این تنزل شناخته شده یک عارضه جانبی غیرقابل فرار نیست، بلکه اخیرا گفته می‌شود می توان با روشهایی تغییرات مربوط به افزایش سن را خنثی کنید.

پژوهشگران 10 پیشنهاد ویژه برای تقویت مغز مطرح می کنند که بدین قرار است :‌

۱/ کاری انجام دهید

دانشمندان بر این باورند که نرمش های هوازی منظم می تواند ساده ترین و مهم ترین راه برای سلامتی طولانی مدت مغز باشد. در حالی که قلب و ششها واکنشی سریع نسبت به دویدن بر روی دستگاه دوی ثابت نشان می دهند، مغز هم به آرامی با هر قدم قعالیت میکند. برای سلامت دائمی مغز، روزانه حداقل ۳۰ دقیقه فعالیت جسمانی (دویدن و نرمش های هوازی) می تواند نقش شایان توجهی داشته باشد. برای نتیجه بهتر در پارک یا مکان پر درخت پیاده روی را انجام دهید زیرا تاثیرش 20 درصد بهتر خواهد بود.

۲/ متعادل بخورید
انرژی بسیار زیاد یا انرژی بسیار کم خللی بزرگ در کارایی مغز ایجاد میکند. رژیم غذایی تشکیل شده از مواد قندی کم با فیبر بالا و چربی و پروتئین معمولی بسیارآرام تر از غذاهایی با میزان قند بالا (مانند شیرینی جات و نشاسته) در بدن تجزیه میشوند. سرعت ثابت و ملایم هضم در روده مقدار انرژی بیشتری را به مغز می رساند، و باعث بهینه‏سازی سوخت و ساز در ارگانهایی شوند که می توانند در سلامتی طولانی مدت نقش بسزایی داشته باشند.

۳/ مراقب رژیم غذاییتان باشید

در حالی که پرخوری فعالیت مغز را کند میکند و در طولانی مدت باعث وارد آمدن به مغز می‏شود، کمبود کالری هم می تواند اثر مشابهی را بر مغز گذارد. رژیم های غذایی مفرط می تواند باعث طولانی شدن برخی دردها در بدن و در نتیجه سلب آسایش شوند، احساسی که باعث اعتیاد افراد به لاغر ماندن (anorexia) (ترس از چاق شدن) شود. بسیاری از مطالعات رژیم های غذایی مفرط را با حواس پرتی ، اختلال در حافظه و پریشانی مرتبط می دانند.

۴/ مراقب بدن خود باشید

بسیاری از بیماری های قابل پیشگیری مانند دیابت نوع دوم، چاقی، فشار خون و... می توانند تاثیر بسزایی در پیر شدن مغز داشته باشند. فعال و سالم نگه داشتن سیستم گردش خون با کارهایی از قبیل سیگار نکشیدن و عدم استفاده از چربی های اشباع شده مانع از پیری زودرس مغز میشود.

۵/ از استراحت و آرامش لذت ببرید

در زمان استراحت و رویا، خاطرات به آرامی مرور میشوند، بعضی دور ریخته میشوند و بعضی ذخیره می شوند.... مطالعات نشان می‏دهند وقتی دچار کمبود خواب هستیم، پروتئینی که سیناپس‏ها (محل تماس دو عصب) را شکل می دهد توانایی کافی برای تفکر و فراگیری را از دست می‏دهد، علاوه بر این خواب ناکافی با فراموشی در ایام کهولت رابطه مستقیم دارد.

۶/ از قهوه تان لذت ببرید

تحقیقات نشان داده است که استفاده منظم از کافئین از مغز محافظت می کند. بر اساس یک مطالعه علمی ۲ الی ۴ بار سرحال آمدن بعد از خستگی در یک روز می تواند به کاهش فراموشی کمک کند و ۳۰ تا ۶۰ درصد از بروز آلزیمر پیشگیری کند. اینکه آیا کافین موجود در چای و قهوه باعث رفع خستگی میشود یا آنتی اکسیدان موجود در آنها هنوز مشخص نیست اما قهوه باعث افزایش سطح هوشیاری در این بعد از ظهر و چند سال بعد میشود.

۷/ ماهی بخورید

براساس تئوری های جدید وجود ماهی در رژیم غذایی انسانها می تواند نقش بسزایی در تقویت حافظه انسانها داشته باشد. اسیدهای چرب مورد نیاز مانند امگا ۳، برای ساختمان مغز مهم بشمار می آیند و تاثیر آنها برای درمان بیماری های مغزی بسیار موثر است. مطالعات انجام گرفته بر روی تاثیر مکمل امگا ۳ نتایج جالبی را به همراه داشت که نشان می داد امگا ۳ دربرخی دیگر از منابع غذایی مانند تخم کتان، ماهی ها و برخی از حیوانات علف خوار نیز یافت می شود.

۸/ خونسرد باشید

استرس تاثیر بد و مخربی روی مغز می گذارد و با ترشح هورمون‏های خطرناکی در ناحیه‏ی هیپوکمپوس (hippocampus) و سایر قسمت های مغز، حافظه را تحت تاثیر قرار می‏دهد. بعضی از دانشمندان بر این عقیده‏اند که داشتن یک زندگی متعادل و دنبال کردن فعالیت های آرامش بخش مانند یوگا، حضور در اجتماع و انجام فعالیت‏های هنری می تواند روند فراموشی بر اثر کهولت سن و پیری مغز را به تاخیر بیاندازد.

۹/ از مکمل ها استفاده نکنید

اخیرا استفاده از مکمل ها به وسیله برای جبران کاستی‏ها تبدیل شده اند، استفاده از مکمل های آشنا برای ما مانند مولتی ویتامین ها تنها نوعی هدر دادن هزینه است. دارو های مکملی مانند (ginkgo) و (melatonin) امروزه از نظربسیاری از افراد به سطل های زباله تعلق دارند. علیرغم منشا طبیعی، اینگونه داروها فاقد عوارض جانبی نیستند، عوارضی مانند: فشار خون بالا، مشکلات گوارشی، مشکلات باروری و افسردگی. برای انسانهای سالم داروی (ginkgo) هیچ تاثیر مثبتی ندارد و گاها تاثیر دارونماها از این گونه مکمل ها بیشتر است.

۱۰/ مغز را به چالش بکشید

حل یک جدول، بازی فکری یا تست هوش به عنوان سوالات هوش و محرک مغز به شما کمک میکنند تا همیشه ذهنی جوان و سالم داشته باشید. هرچند که کمبود سواد عامل موثری در کاهش حواس و کمکاری ذهن است. هرچه بیشتر برای یادگیری تلاش کنید، ذهن شما برای دوران کهولت آماده‏تر و جوانتر خواهد بود. کلید کار میتواند انجام یک کار چالشی جدید مانند حل یک پازل جدید و سرگرم کننده باشد.




هر دقیقه تنفس در تهران معادل کشیدن 9 نخ سیگار است



جامعه > سلامت  -  استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: هر دقیقه تنقس در تهران معادل کشیدن 9 نخ سیگار است و سردرد، حالت‌های عصبی، سرگیجه، بی‌حالی، تغییر رنگ پوست و چشم از عوارض آلودگی هوا است.


خبرگزاری فارس نوشت:

اکبر کوشانفر امروز در همایش سالانه انجمن پزشکان کودکان ایران که سازمان ایرانی مجامع بین‌المللی وزارت امور خارجه برگزار شد، افزود: جدیدترین بررسی‌های سازمان بهداشت جهانی نشان می‌دهد که تهران یکی از آلوده‌ترین شهرهای دنیا است به طوری که خطر آلودگی هوای تهران 38 برابر استاندارد جهانی است.

وی گفت: این آلودگی به طور انحصاری محدود به تهران نیست، کلانشهرهای دیگر ایران نیز جزء شهرهای آلوده هستند. هر سال 3 میلیون نفر از مردم جهان به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دست می‌دهند که این نوع مرگ 4 برابر بیشتر از مرگ به علت ایدز، 2،6 برابر مرگ ناشی از سرطان و 1،5 برابر مرگ بر اثر تصادفات رانندگی است.

استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی افزود: بیشترین آلودگی هوای تهران ناشی از سوخت وسیله نقلیه موتوری است و روزانه 200 میلیون کیلوگرم دی اکسید کربن وارد هوای تهران می‌شود و این در حالی است که روزانه 1200 خودرو جدید به تهران اضافه می‌شود.

استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: گاز‌های سمی ازن بر اثر شدت گرمای زمین و تابش نور خوشید در هوا تولید می‌شود و در مجاورت NO2 اگزوز اتومبیل‌ها تشکیل دود در سطح زمین می‌دهد و ازن در سطح زمین باعث خشک شدن درخت‌ها می‌شود. کوشانفر اضافه کرد: ذرات آلاینده‌های فلزی از قبیل کادمیوم، نیکل، آرسنیک، سرب و یون‌های سولفات، نیترات و هیدروکربورهای چند حلقه‌ای از راه انتشار در هوا عوارض بسیاری از قبیل کاهش بهره‌هوشی، ضایعات کبدی تنگی نفس به وجود می‌آورند.

استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی افزود: طبق نظر کارشناسان وزارت بهداشت و اداره محیط زیست، آلودگی هوای تهران بسیار جدی است. به طوری که هر دقیقه تنفس در تهران برابر با کشیدن 9 نخ سیگار است و افرادی که در تهران زندگی می‌کنند به طور متوسط 5 سال از طول عمرشان کاسته می‌شود. وی افزود: بر پایه این گزارش، سالانه 4 هزار مرگ بر اثر آلودگی هوا در تهران رخ می‌دهد، علاوه بر این تعدادی به بیماری سرطان ریه مبتلا می‌شوند.

وی گفت: سردرد، سرگیجه، بی‌حالی، تهوع، تنگی نفس و در بیماران مسن‌تر عوارض قلبی و تنفسی و در کودکان شیوع اختلالات تنفسی و آسم بیشتر مشاهده می‌شود و همچنین عوارض مانند رنگ پوست تیره، چشمان تیره، چشمان متورم و قرمز، لب‌های سیاه، زبان‌سرخ، بسیار عصبی و تحریک پذیر بودن از عوارض آلودگی هوا است.



پیشگیری از 4 خطر جدی سلامت مردان

پیشگیری از 4 خطر جدی سلامت مردان



جامعه > سلامت  - مردان قادرند با توجه به سلامت خود تنها با کمی تغییر در شیوه زندگی هم عمر طولانی‌تری داشته باشند و هم سالم‌تر زندگی کنند.

بسیاری از خطرات بهداشتی که سلامت مردان را تهدید می‌کند، قابل پیشگیری است. مردان قادرند با توجه به سلامت خود تنها با کمی تغییر در شیوه زندگی هم عمر طولانی‌تری داشته باشند و هم سالم‌تر زندگی کنند.

خطر اول: بیماری‌های قلبی

بیماری‌های قلبی یکی از تهدیدات سلامت مردان است. اما با پیش گرفتن شیوه سالم زندگی از این خطر رهایی پیدا خواهید کرد. به عنوان مثال:" سیگارتان را ترک کنید و از سایر محصولات حاوی توتون و تنباکو استفاده نکنید. حتی سعی کنید با دود سیگار افراد سیگاری مواجه نشوید."

رژیم‌ غذایی سالمی را دنبال کنید. رژیمی که سرشار از میوه و سبزی و دارای غلات و حبوبات، فیبر و ماهی است. غذاهایی را انتخاب کنید که اسید چرب غیراشباع داشته و دارای نمک کم باشد.· اگر سطح کلسترول خون‌تان بالا است یا فشارخون بالا دارید، به توصیه‌های پزشکی توجه کنید.· حتما در برنامه‌های روزانه خود جایی برای ورزش قرار دهید.· وزن‌تان را در حد ایده‌آل نگه‌دارید.· اگر الکل مصرف می‌کنید، الکل را ترک کنید، چرا که فشارخون‌تان را افزایش می‌دهد.· اگر دیابت دارید، حتما قندخون را تحت کنترل داشته باشید.· استرس زندگی خود را کنترل کنید.

خطر دوم: سرطان

سرطان ریه یکی دیگر از دلایل مرگ و میر در میان مردان است که این بیماری عمدتا در اثر کشیدن سیگار ایجاد می‌شود.طبق آمارهای انجمن سرطان آمریکا، بعد از سرطان ریه سرطان پروستات و سرطان روده بزرگ سلامت مردان را تهدید می‌کند.پس اگر می‌خواهید مبتلا به سرطان نشوید:· سیگار نکشید و از مصرف دخانیات خودداری کنید. هرگز در مواجهه با دود سیگار دیگران قرار نگیرید.· ورزش را فراموش نکنید.· وزن‌تان را کنترل کنید و اجازه ندهید اضافه‌وزن پیدا کنید و چاق شوید.· رژیم‌غذایی سرشار از میوه و سبزی داشته و از خوردن غذاهای پرچرب بپرهیزید.· کمتر در معرض تابش نور آفتاب قرار بگیرید. وقتی بیرون از منزل هستید از کرم ضدآفتاب استفاده کنید.· از مصرف الکل بپرهیزید.· برای انجام آزمون‌های غربالگری به طور منظم به پزشک مراجعه کنید.· از مواجهه با عوامل سرطان‌زا مثل رادون، آبستوز و آلودگی هوا بپرهیزید و اگر در محیط‌هایی کار می‌کنید که عوامل خطرناک در آن وجود دارد هر از چند گاهی از نظر پزشکی معاینه شوید.

خطر سوم: صدمات

یکی از دلایل تصادف کشنده در میان مردان، حوادثی است که هنگام موتورسواری اتفاق می‌افتد. از این رو به مردان توصیه می‌شود برای کاهش خطر تصادفات:· حتما هنگام رانندگی از کمربند ایمنی استفاده کنید.· سرعت مجاز هنگام رانندگی یا موتورسواری را رعایت کنید.· هرگز از مواد مخدر و الکل قبل از رانندگی استفاده نکنید.· با خواب‌آلودگی یا خستگی رانندگی نکنید.

خطر چهارم: دیابت نوع2

دیابت نوع دوم که شایع‌ترین نوع دیابت است روی مسیر استفاده از قندخون تاثیر می‌گذارد. پس برای پیشگیری از دیابت نوع دوم:· اگر اضافه‌وزن دارید، وزن‌تان را کاهش دهید.· در رژیم‌غذایی خود از میوه و سبزی و غذاهای کم‌چرب استفاده کنید.· در برنامه روزانه خود فعالیت جسمی را هم بگنجانید.

این مقاله در هفته نامه سلامت منتشر شده است.






تصمیم نهایی کمیته کنکور اواخر اردیبهشت/ حذف کنکور در سال 92 یا

93

جامعه > آموزش  - رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با اشاره به جلسه کمیته ماده 4 در اواخر اردیبهشت ماه گفت: آزمون کنکور دانشگاه ها تا سال92 یا 93 حذف خواهد شد.


مهر نوشت:

علی عباسپور تهرانی، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در خصوص زمان اجرایی شدن آیین نامه اجرایی حذف کنکور و جلسات نهایی کمیته ماده 4 در این خصوص، اظهار داشت: در جلسه ای که قرار است اواخر اردیبهشت ماه با حضور اعضای کمیته ماده 4 متشکل از وزارتخانه های علوم و تحقیقات و فناوری، آموزش و پرورش، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شود، تصمیم گیری در خصوص اجرایی شدن زمان حذف کنکور اتخاذ شود.

نماینده تهران افزود: کمیته ماده 4 و کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس معتقد هستند که مناسب ترین زمان برای حذف آزمون کنکور سال 92 یا 93 است.

رئیس کمیسیون آموزش وتحقیقات مجلس همچنین گفت: سعی ما بر این است که اجرای آیین نامه حذف کنکور زودتر از زمان یاد شده صورت گیرد.

عباسپور گفت: بر این اساس ممکن است شاهد حذف کنکور پیش از سال 92 یا 93 با توجه به تصمیم نهایی کمیته ماده 4 باشیم لذا باید تا اواخر اردیبهشت ماه برای تعیین تکلیف نهایی درخصوص اجرایی شدن این آیین نامه منتظر ماند.



بازیابی فیلم‌های صامت آلفرد هیچکاک

فیلم‌های صامت آلفرد هیچکاک که عموماً سیاه و سفید هستند ترمیم و بازیابی خواهند شد.
به گزارش مووی وب، «باغ تفرج»، از نخستین آثار هیچکاک در سال 1925 میلادی که با ساخت آن وارد عرصه سینما و کارگردانی شد از جمله آثار یاد شده است. این فیلم پس از بازیابی و ترمیم در سال 2012 به نمایش عمومی در می‌آید. عموم فیلم‌های داستانی و صامت هیچکاک در سال‌های جوانی این کارگردان بریتانیایی مقابل دوربین رفته‌اند و عموماً در دهه‌های اخیر کمتر کسی موفق به تماشای آنها شده است. فیلم‌های صامت هیچکاک که مورد بازیابی قرار می‌گیرند در یک المپیاد فرهنگی همزمان با برپایی بازی‌های المپیک سال 2012 به اکران در می‌آیند



دور جدید فیلم‌های روی پرده

دو فیلم تازه اکران سینماهای تهران خود را برای فروش نسبتاً خوب آماده می‌کنند و از چهارشنبه نیز دو فیلم جدید دیگر به آثار در حال نمایش می‌پیوندند.
هم‌اکنون فیلم جدید «شیر و عسل» 40 میلیون تومان فروش داشته و برای پیشروی در گیشه به روزهای آتی چشم دوخته است. «شیر و عسل» ساخته آرش معیریان روز چهارشنبه را با فروشی 7 میلیونی آغاز کرد و در روز پنجشنبه نیز موفق شد 18 میلیون تومان فروش کند که با فروش 20 میلیونی روز جمعه توانست به مرز 40 میلیون تومان برسد.
این در حالی است که دیگر فیلم تازه اکران با عنوان «کودک و فرشته» ساخته مسعود نقاش‌زاده، که اکران آن از 15 اردیبهشت‌ماه آغاز شده است، در سینماهای تهران 2 میلیون تومان فروش کرد. همچنین فیلم «پوپک و مش ماشاءالله» فرزاد مؤتمن نیز تاکنون 815 میلیون تومان، «هیچ» عبدالرضا کاهانی 255 میلیون تومان و «تهران- طهران» مهدی کرمپور و داریوش مهرجویی نیز 270 میلیون فروش داشته‌اند. فیلمنامه «کودک و فرشته» را محمدرضا گوهری نوشته و داستان دو نوجوان است که در خرمشهر درگیر جنگ می‌شوند. به گزارش دیگر نمایش دو فیلم «طلا و مس» و «دموکراسی توی روز روشن» پس از ثبت قراردادهای آنها از روز چهارشنبه هفته جاری آغاز می‌شود.
فیلم سینمایی «طلا و مس» به کارگردانی همایون اسعدیان از فیلم‌های تحسین شده جشنواره بیست‌وهشتم فیلم فجر است که در رشته‌های مختلفی نامزد دریافت سیمرغ بلورین بود و در نهایت «نگار جواهریان» برای بازی در این فیلم توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را به خود اختصاص دهد.
همچنین فیلم سینمایی «دموکراسی تو روز روشن» به کارگردانی علی عطشانی نیز از روز چهارشنبه در گروه سینمایی استقلال جایگزین «تسویه حساب» خواهد شد. همچنین گفته می‌شود فیلم «لج و لجبازی» به کارگردانی سیدمهدی برقعی بعد از فیلم «ازدواج در وقت اضافه» در گروه سینمایی قدس پس از پایان فیلم «پوپک و مش‌ماشاءالله» اکران می‌شود، فیلم «بیداری رؤیاها» ساخته محمدعلی باشه‌آهنگر هم بعد از فیلم «دموکراسی تو روز روشن»
در گروه سینمایی استقلال در نوبت اکران قرار دارد


با دعوت از ایران در دوسالانه معماری ونیز

حضور بین‌المللی هنرمندان ایرانی پررنگ‌تر می‌شود

با حضور ایران در دوازدهمین بی‌ینال معماری ونیز فعالیت بیـن‌المللی هنرمــندان حــوزه تجــسمی و معماری پررنگ‌تر می‌شود.
به گزارش «ایران»، این دوسالانه از روز 29 آگوست (7 شهریورماه) در شهر ونیز ایتالیا برگزار می‌شود اما تاکنون هنرمندان ایرانی در آن شرکت نداشته‌اند.
در شهر ونیز هر دو سال یک بار بی‌ینال تجسمی برگزار می‌شود که کشورهای مختلف در آنها شرکت می‌کنند و ایران نیز در چند دوره گذشته حضور فعالی داشته است اما در سالیانی که بی‌ینال تجسمی برگزار نمی‌شود بی‌ینال معماری برپا می‌شود.
هفته گذشته در دیدار مشترک محمود شالویی، مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مدیر هماهنگی و امور بین‌الملل بی‌ینال ونیز از ایران برای حضور در بی‌ینال معماری ونیز دعوت شد. در این دیدار «روبرتو روزلن» با ابراز خرسندی از ایجاد نمایشگاه دائمی جمهوری اسلامی ایران در ونیز خواستار توسعه فعالیت‌های موزه‌هنرهای معاصر تهران در این شهر هنری و تاریخی شد.
او تأکید کرد که ایران به خاطر برخورداری از تعداد قابل توجهی هنرمند برجسته این امکان را دارد که در فعالیت‌های هنری جهانی همواره حضوری پررنگ داشته باشد. روزلن همچنین از برپایی نمایشگاه‌های هنری در محل گالری ایران بعد از بی‌ینال پنجاه و سوم اظهار خوشحالی کرد و گفت که باز هم علاقه‌مند است تا کارهای بیشتری را از هنر ایرانی شاهد باشد.
روبرتو روزلن در این ملاقات که در مقر دائمی بی‌ینال ونیز صورت گرفت، از موزه‌ هنرهای‌ معاصر تهران برای شرکت در بی‌ینال معماری که در سال‌جاری در ونیز برگزار می‌شود، ‌رسماً دعوت نمود و از محمود شالویی، مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی و سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران خواست که در این زمینه تلاش نماید.
گفتنی است دوازدهمین دوره بی‌ینال معماری ونیز در دو بخش «معماری شنبه‌ها» و «دانشگاه‌ها» برگزار می‌شود و تا اواخر آبان‌ماه ادامه خواهد داشت.



خبرهای کوتاه

مشهد میزبان مسابقات بین‌المللی قرآن دانشجویان جهان

استاندار خراسان رضوی از میزبانی مشهد در سومین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن دانشجویان مسلمان جهان خبر داد. به گزارش خبرنگار فارس در مشهد، محمود صلاحی پیش از ظهر دیروز در جلسه شورای سیاستگذاری سومین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن دانشجویان مسلمان جهان با بیان اینکه هرچه داریم از برکت وجود قرآن است، بیان داشت: چرا که قرآن کتاب هدایت و چراغ راه بشر است.
وی تصریح کرد: بشر هرچه ضربه می‌خورد از عمل نکردن به قرآن و یا کم توجهی به دستورات سازنده این کتاب آسمانی است.
رئیس شورای فرهنگ عمومی خراسان رضوی اضافه کرد: فرصت میزبانی این دوره از مسابقات را باید غنیمت شمرد و با برپایی محافل انس با قرآن در تمام استان نسبت به اشاعه آموزه‌های قرآن در بین جامعه اقدام کرد. صلاحی تصریح کرد: با توجه به اینکه کشورهای غربی اقدام به ایران‌هراسی و شیعه‌ستیزی در بین جوامع مسلمان کرده‌اند، باید از این فرصت استفاده کرد و با میزبانی صحیح و برگزاری محافل فرهنگی نقشه دشمنان را نقش برآب کرد.



بزرگداشت فردوسی
سومین بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی به مناسبت هزاره شاهنامه در فرهنگستان هنر برگزار می‌شود.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان هنر، این بزرگداشت در قالب جشنواره شاهنامه‌خوانی عشایر و آئین‌های پهلوانی به همراه نقالی،‌ موسیقی حماسی و نمایشگاه شنبه 25 اردیبهشت از ساعت 10 صبح در تالار ایران فرهنگستان هنر برگزار می‌شود.
قرار است در بخش «شاهنامه‌خوانی در فرهنگ و هنر عشایر ایران» این جشنواره هنرمندانی از اصفهان،‌ کهگیلویه و بویر احمد،‌ خراسان،‌لرستان، خوزستان، ‌بوشهر و عشایر قشقایی، بختیاری، لکی و کردی به اجرای برنامه بپردازن


نگاهی به فیلم «سلام بر عشق» ساخته اصغر نعیمی

تریلری که با نامش مخاطب را سردرگم می‌کند!

«سلام بر عشق» یک «تریلر» است که گاه به سمت «نوآر» هم میل می‌کند مخصوصاً در شخصیت‌پردازی و کمتر در ساماندهی به «وضعیت». در خبرها آمده که سازندگان فیلم، انتظار فروشی میلیاردی را داشته‌اند [که غیر محتمل نمی‌بود با این ساخت، فیلمنامه و حضور ستارگانی که خلاف آثار پرستاره‌ این روزها، خوب بازی کرده‌اند] اما این انتظار، لااقل در سالن‌های نمایش برآورده نشده شاید در پخش خانگی، نتیجه بهتری حاصل شود.

[یزدان سلحشور]
یک: فیلمی که شبیه انتظار مخاطب نیست
اغلب، نام یک اثر سینمایی است که تکلیف مخاطب را با آن روشن می‌کند یعنی پیش از ورود به سالن نمایش و یحتمل، پیش از خرید بلیت از گیشه. با همین نام است که مخاطب مشخص می‌کند که خواهان دیدن چنین فیلمی هست یا نه؛ چرا که نام، ژانر فیلم را هم مشخص می‌کند، مخاطب را در محدوده هویت تقریبی فیلم هم قرار می‌دهد؛ یا می‌پسندد یا نمی‌پسندد. ممکن است مخاطب طالب چند ژانر باشد اما وقتی که به سراغ گیشه می‌رود، آن دم فقط طالب یک ژانر است که باید با روحیات آن دم‌اش سازگار باشد. اگر نام فیلم، چنین خواسته‌ای را برآورده نکند، گستره ارتباطی هماهنگی که میان سینماروها، همیشه به شکل شفاهی و در چارچوب «نقل» برقرار است، کار دست فیلم و سازندگان آن می‌دهد. اصلاً ممکن است یک فیلم، خیلی خوب جمع شده باشد اما اگر نامش با ژانرش در تضاد باشد، افت فروش می‌آورد. به این مسئله، عامل دوم را هم اضافه کنید یعنی پوستر فیلم را که پیش از «آنونس»، وضعیت فیلم را برای تماشاگر روشن می‌کند. «سلام بر عشق» ساخته اصغر نعیمی، فیلم خوش‌ساختی است. توسط کارگردان، خوب جمع شده. فیلمنامه‌اش، با اینکه از ایده‌ای بشدت تکرار شده در سینمای ایران و جهان، آسیب دیده اما چه در حوزه گفت‌وگونویسی و چه از منظر شکل‌دهی به وضعیت، «متن» روبراهی است [گرچه مشکل «علیت» دارد] با این همه ژانر آن، هیچ تناسبی با نامی ندارد که به مخاطب اعلام می‌کند «بیایک فیلم «رمنس» ببین». با پوستر هم تناسبی ندارد که به مخاطب می‌گوید: «کجایی؟ اینجا یک فیلم «کمدی - موزیکال» داریم!»؛ «سلام بر عشق» یک «تریلر» است که گاه به سمت «نوآر» هم میل می‌کند مخصوصاً در شخصیت‌پردازی و کمتر در ساماندهی به «وضعیت».
در خبرها آمده که سازندگان فیلم، انتظار فروشی میلیاردی را داشته‌اند [که غیر محتمل نمی‌بود با این ساخت، فیلمنامه و حضور ستارگانی که خلاف آثار پرستاره‌ این روزها، خوب بازی کرده‌اند] اما این انتظار، لااقل در سالن‌های نمایش برآورده نشده شاید در پخش خانگی، نتیجه بهتری حاصل شود. این غافلگیری سازندگان در ارزیابی سقف فروش، محتملاً حاصل پیامی است که با «نام» و «پوستر» فیلم به مخاطب منتقل می‌شود و کاملاً در تضاد است با خود فیلم. [اوایل دهه پنجاه، یک ترجمه شسته و رفته از رمان «فارغ التحصیل» - که براساس آن فیلم مشهور «گراجوئت» با بازی درخشان داستین هافمن روی پرده رفت – وارد بازار نشر ایران شد اما ناشر که بازار «روایات محبانه» را داغ می‌دید نام رمان را به «در سکرات عشق» تغییر داد و یک عکس کارت پستالی از همان دست که بر کارت‌های دعوت مراسم عقد و ازدواج نقش می‌بندد، روی جلد به چاپ رساند!
نتیجه: رمانی که در چارچوب «واقع‌گرایی اجتماعی» شکل گرفته بود و نقد کوبنده‌ای بر ساختار اجتماعی جامعه امریکا در دهه هفتاد میلادی بود، مخاطبان اصلی خود را نیافت و مخاطبان «روایات محبانه» هم از آن استقبال نکردند. خب، هنوز هم اگر به کتابفروشی‌های جلوی دانشگاه تهران سری بزنید، بعد از گذشت تقریباً چهل سال می‌توانید نسخه‌ای از شمارگان 2هزار نسخه‌ای آن را بیابید!]
دو: قصه‌ای که بارها در سینما تکرار شده!
فیلم، یک «تریلر» است با محوریت بازگشت یک تبهکار، به محیطی که از آن گریخته. واقع‌نمایی این اثر، تقریباً بی‌نقص است و آدم‌هایش، با آنچه خارج از مرزهای سینما، در جامعه می‌گذرد، هماهنگ‌اند و محتملاً بهتر از این هم می‌توانستند باشند اما ایده تکراری اثر، کار را دشوار کرده. قصه فیلم، لااقل در 80درصد آثار گنگستری شصت سال اخیر دنیا، به تصویر کشیده شده. در ایران هم، این قصه تازه نیست. چارچوب این قصه مشخص است. یک تبهکار، به دلیل تشکیل خانواده، از گذشته خود بریده است اما همکاران سابقش، چون او یک تخصص منحصر بفرد دارد، سعی می‌کنند او را وارد یک بازی جدید کنند. در اکثر موارد، تخصص تبهکار، باز کردن قفل گاوصندوق است و تقریباً بدون استثنا، در مصداق‌های چنین روایتی، اعضای باند، به هم نارو می‌زنند و به طور معمول، یکی از نزدیکان آن تبهکار کنار کشیده، دزدیده می‌شود تا او وادار به همکاری شود. [یکی از نمونه‌های نسبتاً جدیدتر چنین قصه‌ای فیلم «سرقت در شصت ثانیه» با بازی نیکلاس کیج است] همچنین، همیشه یک تبهکار زن توی بازی دخیل است که نه مثبت است نه منفی و در برخی نسخه‌ها، دلیل حضورش در عملیات، یک عشق شکست خورده نسبت به «تبهکار از گذشته بریده» است. در سینمای ایران، یک نمونه خوب برای چنین قصه‌ای داریم. فیلم «نرگس» که فیلمنامه و کارگردانی قابل توجهی دارد. در فیلم نعیمی، تقریباً همه چیز شسته رفته است و شاهد یک مجموعه بازی خوب، یک بازی درخشان و یک بازی جالب توجه هستیم. نیکی کریمی بازی‌اش جالب توجه است اما فیلمنامه، نقش‌اش را کمتر از آنچه که لازمه چنین قصه‌ای است، در خود جای داده و پایان کار او هم، «فاقد قطعیت» است یعنی مخاطب تکلیفش با این شخصیت روشن نیست که چه سرانجامی می‌یابد [می‌میرد، نمی‌میرد یا...] آتیلا پسیانی، بازی‌اش درخشان است. فیلمنامه هم توانسته به پخته شدن این نقش بسیار کمک‌ کند. «انگیزه‌ها»، در «متن» خوب شکل گرفته‌اند فقط یک دست‌انداز در شکل‌دهی به «وضعیت اولیه» دیده می‌شود که تا پایان «متن»، روایت را دچار مشکل می‌کند. یک حرفه‌ای مثل پسیانی، چرا باید خودش را درگیر باندی کند که به قول خودش «تمیز» کار نمی‌کنند؟ دزدی از گاوصندوق، نیازی به آن همه آدم نامطمئن ندارد. فیلمنامه به ما می‌گوید که این سرقت، با سه نفر هم می‌تواند شکل بگیرد که می‌گیرد. پس چه نیازی به آن بقیه است که سرکرده‌شان، نقشه بریزد و «حیایی» را در آن سرقت آغازین فیلم، متهم نشان دهد؟ طبیعی‌تر این نبود که این گروه، به عنوان «رقیب» وارد قصه شوند؟
«سلام بر عشق» فیلم خوش ریتمی است و حتی در لحظاتی که اغلب فیلم‌های ایرانی دچار افت ریتم می‌شوند یعنی صحنه‌های مربوط به محیط خانه و خانواده، دچار سکون نمی‌شود. همه می‌دانیم که حفظ ریتم در یک اثر متمایل به اکشن [آن هم در صحنه‌های یادشده] چقدر دشوار است. فیلم، در یادماندنی نیست، قرار هم نیست که باشد. ساخته شده که مخاطبان خود را به سالن‌های سینما بکشاند و آنها را راضی از خروجی سالن‌ها، به بیرون هدایت کند و این کار چندان مشکلی نمی‌توانست باشد اگر سازندگان فیلم، با انتخاب درست نام و عکسی که برای پوستر در نهایت قرار بود انتخاب شود، مخاطبان را دچار اشتباه محاسبه برای انتخاب این فیلم خاص و خود را درگیر افت سقف فروش مورد انتظارشان، نمی‌کردند






نظرات 1 + ارسال نظر
... یکشنبه 19 اردیبهشت 1389 ساعت 12:55

توسط انجمن سینمای جوان ایران
آزمون فیلمسازی برگزار می‌شود
انجمن سینمای جوان ایران آزمون بزرگ ورودی هنرجو برگزار می‌کند.این آزمون جمعه 13 آبان سال جاری راس ساعت 10 در سراسر کشور برگزار می شود.

به گزارش فارس ، این انجمن برای دوره یکساله فیلمسازی اقدام به برگزاری آزمون ورودی پذیرش هنرجو نموده است.

بنا بر این گزارش ، داوطلبان جهت ثبت‌نام می‌توانند تا پایان وقت اداری پنجشنبه 2 آبان ماه سالجاری به دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران در سراسر کشور مراجعه نمایند.

این آزمون راس ساعت 10 صبح روز جمعه 13 آبانماه سال جاری به صورت همزمان در سراسر کشور برگزار خواهد شد.

لازم به ذکر است کلاس های این دوره از آذرماه سال جاری آغاز می‌شود و تا پایان شهریور ماه سال آتی ادامه می‌یابد که هنرجویان در طی این مدت مباحث نظری و علمی فیلمسازی را در شش کلاس تخصصی در دو ترم مجزا فرا خواهند گرفت.

برپایه این خبر ، هنرجویان در ترم اول این کلاس‌ها ؛ عکاسی، طرح و گزارش نویسی و مبانی ارتباط تصویری و در ترم دوم فیلمسازی ، تصویر‌برداری و کارگردانی و تدوین را فرا خواهند گرفت.

خبر خیلی جالب و خوب و مسرت بخشی بود. خیلی ممنون.من هم داوطلب میشوم.یعنی اول آزمون می گیرن اگه قبول شدی مجوز شرکت توو کلاسا رو داریم چه جالب ! دوروغ نباشه یه وقت باید سرش کنم D:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد