KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

هزار دوست هرگز نتوانند کار یک دشمن را انجام دهند * حضرت محمد (ص)

بخش از پژوهش های زبانشناس و مترجم گرامی( گ َ ) ، خانم مریم نیک پور را در این

پست می خوانید سپس به موضوع جالبی خواهم پرداخت با این عنوان که چرا زبان همدیگر را نمی فهمیم.

مثال خانوادگی : زن دارد با عشق و علاقه غذا می پزد

شوهر می گوید چقدر لفتش میدی!یه قورمه سبزی پختن که  

این همه طول و تفصیل نداره...یا آفتاب از کجا طلوع کرده سالادت 

 خوشمزه شده؟ دقت کنید که می گوید : سالادت... 

یا می گوید:ظرفاتو شستی؟ضمیر ملکی « ت » نوعی منت است  

که بر زن می گذارد و می خواهد بگوید سالاد درست کردن یا ظرف شستن،  

وظیفه توست و مال خودت است... 

 -------------------------------------------------------

 

بخش از پژوهش های زبانشناس و مترجم

گرامی( گ َ ) ، خانم مریم نیک پور را در این

پست می خوانید سپس به موضوع جالبی 

 خواهم پرداخت با این عنوان که چرا زبان  

همدیگر را نمی فهمیم.

 

 

critical period 

دوره زبان آموزی کریتیکال پریود چیست؟

 

« دوره ای که بین دو سالگی تا بلوغ قرار دارد ، دوره

زبان آموزی نامیده شده است. کودک در این دوره

به آسانی و بی هیچ آموزشی می تواند زبان مادری را

بیاموزد. تکامل بخش های گوناگون مغز به ویژه بخشی

که به زبان اموزی ارتباط دارد در دوران بلوغ به پایان

می رسد. دوره طلایی آموزش آواشناسی بین 5 تا 6

سالگی است ولی برای فراگیری لغت ، محدودیت سنی

خاصی وجود ندارد. کودکانی که داده های زبانی را در

سالهای رشد نیاموخته اند ،، گرامر آن ها کامل نیست.

بسیاری از کودکان حتی تا هشت سالگی برخی از

کامات را قیاسی می سازند. مثال: مادر : دکمه پیرهنت

رو دوختم... کودک بعداً می گوید : مامان جوراب مو

بدوخ...مادر: پسرم چایی رو روی فرش نریز! پسر

بعداً می گوید: مامان جون! بابایی چایی رو ریزیده روی

فرش و انداخیده گردن من ...

برخی زبان شناسان معتقند پس از بلوغ نیز

می توان زبان را آموخت که البته این فرضیه هنوز ثابت

نشده است.برخی دیگر می گویند آموزش زبان پس

از دوران بلوغ نیز امکان پذیر است ولی سیر نزولی دارد.

آنها به جای دوره زبان آموزی کریتیکال پریود

از اصطلاح دوران حساس یادگیری

sensitive period

استفاده می کنند...کودکانی که در دوره زبان

آموزی موفق نمی شوند زبان را بیاموزند، در تکامل

مغزی خود به اشکال دچار می شوند.

حیواناتی مثل جوجه اردک بین 9 تا 21 ساعت

پس از بیرون آمدن از تخم ، هر حرکتی را که ببینند،

تقلید می کنند. آن حرکت چه از سوی مادرش باشد

چه از سوی هر چیز یا هر کسی.آنها در این چند ساعت

حتی اگر انسانی را ببینند ، او را مادر خود می پندارند و

حرکات او را تقلید می کنند. _ قبلاً گفته ام که زبان در

حیوانات ، افزون بر صدا شامل رنگ و حرکت بدنی

نیز می شود _ این رفتار جوجه اردک ها نتیجه تصمیم

آگاهانه، آموزش بیرونی و تمرین متمرکز نیست. 

تأثیر زبان مادری بر آموزش زبان خارجی 

کسانی که در بزرگ سالی زبان خارجی یاد می گیرند ،

تحت تأثیر گرامر زبان مادری خود هستند.   

 مثال : شما هم شنیده اید که خارجی ها وقتی که  

می خواهند فارسی حرف بزنند ، این گونه سخن می گویند:  

شما خواست کجا رفت؟ من دیروز آمد اینجا ولی شما من را ندید....  

اگر زبان ما فارسی باشد هرگز نمی توانیم مانع توانایی

خودمان در فارسی حرف زدن بشویم.نمی توانیم تصمیم

بگیریم که فارسی را نفهمیم.حتی کسانی که به فراموشی

دچار می شوند ، می توانند به زبان مادری حرف بزنند.

کسانی که زبان خارجی یاد می گیرند، معمولاً با

لهجه حرف می زنند و قواعد آواشناسی یا ساختار

هجاهای زبان مادری را به زبان خارجی منتقل می کنند.

تأثیر زبان مادری بر زبان خارجی در صرف و نحو نیز

دیده می شود. مثال : در فارسی می گوییم کتاب من.

انگلیسی ها می گویند : مای بوک

و کسی که دارد

زبان یاد می گیرد ، می گوید : بوک مای ». به پایان

آمد نوشته های مریم نیک پور ارجمند.

My Book

Book My

_______________________________________  

چرا زبان هم را نمی فهمیم؟  

سخن گفتن در انسان ها اهمیت بسیاری برای ایجاد

ارتباط دارد.این را همه می دانند ولی بسیاری از مردم

بلد نیستند چگونه سخن بگویند و حس خود را انتقال

دهند. در فارسی ضرب المثلی داریم که می گوید: بفرما... 

 با دوستی صمیمی حرف می زند و

می گوید: بشین... از کسی ناراحت است ... و می گوید:

بتمرگ...

مفهوم دوم: کسی نمی تواند احساس خود را نشان

دهد و به جای بفرما می گوید بشین یا بتمرگ.

بسیاری از مردم به دلایل گوناگون نمی توانند احساسات خود را 

 نشان بدهند.برخی ها مغرورند. مثال :

به جای سلام می گویند: خسته نباشی... اگر کسی کار

خوبی انجام بدهد ، به جای تحسین و تشکر می گویند:

اگه ترشی نخوری یه چیزی میشی...یا می گویند : این

کارو تنهایی کردی یا سیدعلی نقی هم کمکت کرد؟

یامی گویند: عقل هر چیزی از آدمیزاد بهتره ...

مثال خانوادگی : زن دارد با عشق و علاقه غذا می پزد

شوهر می گوید چقدر لفتش میدی!یه قورمه سبزی پختن که  

این همه طول و تفصیل نداره...یا آفتاب از کجا طلوع کرده سالادت 

 خوشمزه شده؟ دقت کنید که می گوید : سالادت... 

یا می گوید:ظرفاتو شستی؟ضمیر ملکی « ت » نوعی منت است  

که بر زن می گذارد و می خواهد بگوید سالاد درست کردن یا ظرف شستن، 

 وظیفه توست و مال خودت است...  

این گونه سخن گفتن  که از روی غرور است یا به دلیل تربیت والد منتقد است،

بر شنونده تأثیر منفی می گذارد ضمن این که

دوستی ها و روابط خانوادگی را سرد می کند. زنی که با علاقه

خانه داری می کرد ، رفته رفته دلسرد می شود و انگیزه

خود را از دست می دهد و حتی دست پختش خراب

می شود زیرا اعتماد به نفس خود را از دست داده

و دیگر چابکی و مهارت روزهای اول را ندارد... 

نظرات 2 + ارسال نظر
سید حسین هاشمی جمعه 17 اردیبهشت 1389 ساعت 14:48 http://blog.kntoosi.com/pages/provision

ج - 3 ) اعضا در قسمت اصلی متن، می توانند از اندازه قلم ۲ یا کمتر استفاده نمایند، در قسمت ادامه مطلب محدودیتی در انتخاب اندازه قلم وجود ندارد.

متن شما ویرایش شد.

می خواستم نظر شما رو حذف کنم به علت بی ارتباط بودن با مطلب
ولی چون شمایی نامه ی جدید بزرگمهر رو هم می گذارم بخونی.
البته امیدوارم این قانون برای همه اعضا رعایت بشه و من هم
نبینم دوست دیگری با فونت ۳ و ۴ در صفحه اصلی بنویسه ها !

« مالیکیت ادبی هنرش هم محفوظ است. »

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

قسمت پنجاهم _ بزرگمهر حسین پور

نامه پدربزرگ برای گوساله :
سلام بر گوساله ی عزیزم

ای پسر جان ، هیچ می دانی که ما گاوها چقدر گوساله بودیم؟
یادت میآید که من چقدر حرفهای احمقانه ای به تو گوساله می گفتم؟ آه ...
من چقدر در احمقی فرو رفته بودم آخ ... ببخشید .
بله ... من چقدر دراحمقی فرو رفته بودم و چقدر ناآگاهانه
حرفهایی نشخوار می کردم که بوی یونجه ی گندیده می داد. من چقدر
نابخردانه تو را که نسل جوان گاوها بودی و در واقع یک
گوساله ی ساده لوح بودی را تحریک کردم که بیایی و دنبال
من برویم توی مزرعه و نزدیک غروب آفتاب حرفهایی از
دهان من بشنوی که نه من آنها را می فهمیدم و نه
تو عقلت می رسید که انها را بفهمی و ما فقط تحت تأثیر
باد ! گول خورده بودیم. حالا من ، گاو پیر چروکیده ی پلاسیده ی
احمق ، تو را فریب دادم و دَم پرچین ها و غروب و کلاً هر
چی بهت گفتن احمقانه بود. لذا تو ای گوساله ... دیگر حرفهای من
را باور نکن و مثل یک گاو اصیل ، برو هر چه خرها می گویند را
گوش بده. امضا : پدربزرگ

مهر من ____» @

ش-ش جمعه 17 اردیبهشت 1389 ساعت 18:27

چرا همکلاسیرو فیلتر کردن
صفحه ها راحت باز نمیشن ؛
اگه راهی برای راحت باز شدنشون هست بگین

دیگه دیگه ٬ فیلتر شکن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد