KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

جستاری در ارزش های هنری داستان ـ داستان هنر برتر

                  

علیرضا پناهیان. این استاد حوزه و دانشگاه بیش از هر

چیز به منبری بودنش معروف است اما کمتر کسی

می داند که او در جایگاه یک منتقد

و تئوریسین ، زاویه دید جدیدی به دنیای هنر گشوده است.

نظرات قابل تأمل پناهیان(که دوره ای را به عنوان مسوول

نمایندگی رهبری در دانشگاه هنر گذراند) در زمینه سینما ،

تلویزیون و داستان نویسی او را مورد توجه دانشجویان هنر

قرار داد. هم اکنون او مسئول دفتر هنر و ادبیات دانشجویی است.



جستاری در ارزش های هنری داستان

داستان ، هنر برتر


آثار هنری را می شود طبقه بندی کرد.طبقه بندی
انواع آثار هنری وابسته است به انواع دریافت های
انسان؛مثلاً زیبایی ها و آثار هنری که از طریق
شنیدن به روح ما منتقل می شوند یا از طریق دیدن
یا لامسه و البته گاهی ترکیب این حس ها. اما در بین
همه این هنرها داستان است که تاثیرگزاری اش از
طریق فضاسازی است. ارزش هیچ هنری به ارزش
داستان نمی رسد؛ به دلیل این که بقیه هنرها به ابزار
محدودند ولی داستان محدود به این ها نیست.حتی
اگر مردم فیلم سینمایی نگاه می کنند هم به این دلیل
است که سینما در خدمت داستان قرار گرفته است.
بین هنرها کدام هنر است که ظرفیت بیشترین
خدمت را به انسان دارد؛موسیقی ، نقاشی یا
معماری؟


به نظر من انصافاً هیچ هنری مثل داستان و
رمان ، ( که تکامل یافته اش در ابزار جدید فیلمنامه و
سینماست) ظرفیت خدمت کردن به انسان را ندارد.
داستان، فیلم و سینما ، بالترین ظرفیت را برای
خدمت به انسان ، به ایمان انسان و رشد او، خدمت به روان
آدم و آرامش روح انسان، خدمت به پرورش استعدادهای
انسان ، خدمت به اجتماع و دینداری و متدین شدن(نه
فقط ایمان)را دارد؛ به عبارت جامع تر باید گفت که همه
هنرها ظرفیت خاصی دارند برای خدمت به انسان
ولی این جامعیت و ظرفیتی که در داستان هست در هیچ
هنر دیگری نیست.


داستان چیست؟

داستان یعنی ترکیب متناسبی از حادثه ها و
شخصیت ها. حادثه چیست؟ حادثه یعنی قوانینی
که خدا برای عالم هستی قرار داده و شخصیت یعنی
چه؟ یعنی انسان و تنوع آن. مگر انسان موجود کمی
است؟ خود خدا در قرآن می فرماید: « من تنوع
انسان ها را برای معرفت شما قرار دادم».چقدر آدم
می تواند از این شخصیت که خودش جهانی است
بنشسته در گوشه ای ، درس بگیرید. داستان یعنی
درک برترین و ارزشمندترین حقایق عالم؛ بنابراین
خود خدا می فرماید: « که من حیا نمی کنم از اینکه
مثل بزنم».

داستان میخ واهد انسان و قواعد حاکم بر حیات او را
نشان دهد؛ چه کسی اگر چه کار کند چه می شود. خدا
در هیچ کدام از هنرها به اندازه داستان دیده نمی شود.
چرا؟ چون اگر کسی بخواهد داستان بگوید باید از دو
چیز خیلی سر در بیاورد:

1_ سنت های خدا و قواعد عالم
2_ شخصیت ها


حالا این سوال پیش می آید که چه کسانی
می توانند داستان بگویند و چه کسانی می توانند
شخصیت پردزای کنند؟ کسانی که شخصیت ها
و سنت های عالم را بشناسند و انصافاً بعضی از
هنرمند ها در درک حقایق عالم واقعاً فوق العاده هستند.


فریب در داستان
1_ فریب با حادثه های دروغ


معمولاً وقت هایی که به خارج از کشور می روم سعی
می کنم با مردم آنجا برنامه های تلویزیونی شان را نگاه
کنم. می بینم دارند مردم شان را فریب می دهند. یعنی
چه مردم شان را فریب می دهند؟ دانشجویی از کانادا از
من پرسید یعنی چه دارند فریب می دهند؟ این زندگی
این مردم است.

گفتم نه این زندگی این مردم نیست؛ مثلاً دقت
کنید ، همین فیلم لوده ای که 24 ساعته پخش
می کنند و نشان می دهند که دخترها و پسرها دارند
با هم می روند تفریح. بعد در داستان خودش انتخاب
کرده کی با کی باشد ککه موفق بشود و چه کسی چه
حادثه ای برایش پیش بیاید تا بقیه حس دلسوزی
بکنند؟ یک داستانی را ترسیم کرده که بالاخره حادثه
شکل بگیرد و مخاطبان پیگیری کنند و داستان
را ببینند. من وقتی چنین قصه ای را می بینم باور
نمی کنم که طبیعی باشد چون در چنین زندگی ای
حتماً دو تا حادثه تلخ و ناگوار دیگر رخ می دهد که
آدم ها زیرسبیلی رد می کنند.هیچ کس چنین زندگی
خوبی نخواهد داشت. این فیلم دارد دروغ می گوید
چون در عالم طبیعت و در زندگی انسان یک قواعدی
وجود دارد. زوج خوشبخت یعنی چه ؟ اکثر مردم از زوج
خوشبخت تعریفی دارند که اصلاً امکان وقوع در عالم
ندارد. من پای فیلم « ساعت شنی » عصبانی شدم
چون داستانش در سیاه نمایی داشت دروغ می گفت.
اصلاً این همه سیاهی امکان ندارد. شما نمی توانید
یک زندگی را که همه اش بدبختی پشت سر هم بیاید،
ترسیم کنید. دروغ است. ما از اسنان خبر داریم؛ از
سنت های الهی حاکم بر انسان خبر داریم، این داستان
طبیعی نیست. هنر انعکاسی است از آن حقایق که در
عالم وجود دارد و این فیلم دروغ گفت به مخاطبش.

این ایراد در داستان فیلم « موج مرده» حاتمی کیا
هم هست. داستانش دروغ است. چرا؟ چون در فیلم
پسری که مادرش نسبت به پدر متواضع است، علیه
پدرش می ایستد.اگر مادر نسبت به پدر متواضع
باشد ، هیچ وقت پسر علیه پدر نمی ایستد. این قاعده
عالم است.

در روایت هست جامعه ای که ولی خدا بر آن حاکم
باشد ، از هیچ مشکلی نمی ترسد.مشکلاتش همه
حل می شوند. به مو می رسند ولی پاره نمی شوند.
این یک قاعده حاکم بر جهان است. من می خواستم
چند سال پیش یک جایی صحبت کنم. قبل از من یکی
از نویسندگان بسیار عالی کشور دردنامه ای را
خواندند. ایشان می گفت 20 سال پیش که ما انقلاب
کردیم ، می خواستیم به این نقطه برسیم. ولی حالا از
آن فضا فاصله گرفته ایم و از این حرف ها.گفتم تو چرا
وضع را رو به تباهی می بینی؟ چرا ایشان دارد اشتباه
می رود؟ چون از قواعد حاکم بر زندگی انسان خبر ندارد؛
مثلاً در روایت می فرماید: « از شیعه ما نگران
نباشید ، شیعه یک قدم اشتباه بردارد ، قدم بعدی را
درست بر می دارد. بعد فیلمساز و نویسنده قواعد دروغ
به مردم نشان می دهد.
داستان نویسی هنر عجیبی است. هنرمند هم اگر
نباشید . به سینما هم اگر کاری نداشته باشید، در این
هنر باید خودتان را رشد بدهید.

2_ فریب با شخصیت های دروغ


برای روشن شدن این بخش فقط یک مثال می زنم.
مثلاً یک نفر می خواهد سکی را نماز خوان بکند ،
می آورد مسجد.با همه هماهنگ می کند که او را
تحویل بگیرید و یک حس خوبی پیدا بکند. اما همین
که کارش در مسجد تمام می شود و می خواهد برود
بیرون ، می بینند کفش هایش دزدیده شده است، چرا؟
چون یک قاعده در عالم هست که « انک لاتهدی
من احببت» تو هر کسی را دلت بخواهد ، نمی توانی
هدایت کنی !

معنای داستان

گفتم داستان تشکیل می شود از دو عنصر اساسی؛
یکی شخصیت و دیگری حادثه. این دو را کنار
همدیگر بگذارید چقدر می شود خدا را در انها دید؟
این بزرگ ترین امکان است دیگر. اصلاً امکانی از این
بالاتر نیست. ما در مقابل داستان تواضع می کنیم.
داستان موجود با عظمتی است.یکی می گفت این قدر
مساله را بزرگش کردید که ما ناامید می شویم از اینکه
برویم و داستان و فیلمنامه بنویسیم. گفتم بله ، همین
قدر بزرگ و با عظمت است. این ساده نیست که حوادث
زندگی انسان ها به راحتی ترکیب و داستان بشود؛
مثلاً حسادت با برداشت غلط انسان درباره خوشبختی
دیگران شکل می گیرد. آن وقت داستان فیلم های سینمایی

خصوصاً ایرانی همیشه به حسادت دامن می زنند.

چنان خوشبختی دروغینی درست می کنند و جلوی چشم

آدم می آورند و بدبختی های همه آدم های خوشبخت را پنهان

می کنند که مخاطب را همیشه در این آرزوهای موهوم نگه می دارند.

یا در فلان داستان چون نمی تواند توجه مردم را
جلب بکند، حیات انسان را مخدوش می کند.هنرمند
باید در طبیعت حیات،بدون خارج شدن از سنت ها،
داستان را شکل بدهد.البته این کار خیلی سخت است
و هر کسی نمی تواند این کار را بکند.

داستان یعنی روایت کردن حیات انسان؛ همان
طور که درفیلم های شهید آوینی وجود دارد. با دیدن
این فیلم ها آدم می فهمد کسی که این فیلم ها را ساخته
است ، دل بزرگی دارد. نگاهش عمیق است. معلوم بود
خود آوینی مسحور اتفاقات جبهه و شخصیت ها و
شیفته عظمت دفاع مقدس بود.

ما الان شهید آوینی هایی می خواهیم که به زندگی
انسان همان گونه نگاه بکنند که شهید آوینی به جبهه
نگاه می کرد. او با خلق نمونه هایی از نگاه متعالی به
موضوعات حیات انسان به ما کمک کرد. زندگی
انسان خیلی مهم است. ما نیاز داریم فیلمی بتواند این
موضوعات مهم را جزئی و عمیق ببیند.



                                         خارج از گود :


استاد پناهیان قبل از عید تشریف آورده بودن اهواز ، اتفاقاً همین

مسجد الغدیر نزدیک خونه ی ما ، 3 @ 4 تا کوچه بالاتر ،/ سخنرانی داشتن

، یادمه یک روز جمعه بود.



نظرات 3 + ارسال نظر
تاریخ سرخ شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 12:34 http://www.2greenlineuk.blogfa.com

در دوره ای که خرافه و جهل سایه بر کشور انداخته است اتحاد دگراندیشان لازمه حرکت بسمت دمکدر دوره ای که خرافه و جهل سایه بر کشور انداخته است اتحاد دگراندیشان لازمه حرکت بسمت دمکراسی است. لطفا ما را بدوستان معتمد خود معرفی کنید.

www.2greenlineuk.blogfa.com

روشجدیدارسالکامنتگروهی شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 12:40 http://comment.x10.bz

سریعترین روش ارسال کامنت به وبلاگها(تحت وب).

به جای اینکه وقت خود را با نرم‌افزارهای ارسال نظر، تلف کنید از سایت زیر استفاده کنید و در هر دقیقه به بیش از 60 وبلاگ (با تشخیص اتوماتیک کپچا) کامنت ارسال نمایید.[تعجب]

ارسال به وبلاگهای :
1. بلاگفا (با قابلیت تشخیص کدهای امنیتی)[گل]
2. میهن بلاگ
3. بلاگ اسکای

جهت ثبت نام به وب سایت زیر مراجعه نموده و به صورت رایگان تست نمایید.[گل]


آدرس جدید با سرعت بالاتر:
http://comment.x10.bz

خوش شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 14:48

ازقرارمعلوم آخورپناهیان خیلی چرب وچیلی ترازپیش شده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد