KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

عذز خواهی

من اگه با حرف هام  و عقایدم به کسی یا گروهی توهین کردم!

عذر می خوام و همه حرف هام رو پس میگیریم . و میگم اشتباه کردم .

پ.ن : اصلا من و چه به این حرف ها! پست امروز م رو پاک کردم .

( همه یعنی همه )


پ.ن برای نظرات دوستان :  نظر هم با هم یکی نیست ! هیچ وقت نمیشه 100 % رضایت جلب کرد ، ولی میشه همیشه مخالفت یک درصدی رو شنید که بهتره جلو همون درصد کوچیک و گرفت ؛ پست غیر اخلاقی نبود که پاک کردم!   واقعیت بود ، با این حال  به هر کی ب رخورد بازم عذر می خوام .

نظرات 13 + ارسال نظر
nazanin جمعه 30 بهمن 1388 ساعت 22:39

aghaye mozafari man ke aslan az in posteton narahat nashodam. lazem be ozr khahi nist. mage chi shode hala?

ترانه جمعه 30 بهمن 1388 ساعت 22:42

آقای مظفری شما حرف بدی نزدید از حقوق ما که در دوران باستان زیر پا گذاشته می شد نوشتید
ضمن تشکر از نوشته ی شما دوباره نظر خود را می نویسم
در دواران باستان پادشاهان هخامنشی از ما زنان جز یک دستمال کاغذی یکبار مصرف استفاده دیگری نمی کردند
ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن بخش اخلاق پارسیان درباره پادشاهان هخامنشی می گوید:
شماره ی کنیزکان حرم شاهی را، در دوره های متاخر شاهنشاهی،میان 329 و 360 گفته اند، چه در آن زمان عادت بر این جاری شده بود که ، جز در مورد زنان بسیار زیبا، هیچ زنی از زنان حرم دوبار هخوابه ی شاهنشاه نمی شد.

در قستمی دیگر می گوید:
زنان پس از ادواج با پادشاهان هخامنشی حتی حق دیدار کردن برادر و پدر خود را نداشتند.

زن در اوستا:
در کتاب اوستا هم زن به صورت کامل خورد می شود تا آنجا که زن موجودی اهریمنی و فاحشه خوانده می شود و اهورا مزدا می گوید زن را نیافریدم مگر جز اینکه مرد از او متولد شود

اهورا مزدا زنان را به نیکوکاری واگذاشت ، اما زنان گریختند و به اهریمن روی آوردند . مزدا چاره ای اندیشید و نرسه خدای نر پانزده ساله را آفرید و او را برهنه در پی اهریمن آویخت تا زنان به او روی کنند و چنین شد و نخستین ختودت اهریمنی حاصل گشت . از این روی زنان زادۀ اهریمن و اهریمنی منش هستند . مزدا یار نیکو مردان است و اهریمن یار زنان . مزدا کوشید تا مردان نیک را از زنان دور دارد. در پی درگیری مزدا با اهریمن ، اهریمن شکست خورد و بی هوش شد . دیوان نتوانستند اورا به هوش آورند . جهی دختر اهریمن پدر را به هوش آورد . اهریمن سر جهی را بوسید . بازده این بوسه ، خون حیض بود که از جهی پدیدار گشت.. اهورا به زن گفت با آنکه پتیاره هستی و از جنس جهی دختر اهریمن میباشی تورا آفریدم ، تورا یاری میکنم زیرا مرد از تو زاده میشود ، با وجود این مرا آزار خواهی داد . اگر مخلوقی می یافتم که مرد از او زاده شود تو را نمی آفریدم . هرچه گشتم چیزی نیافتم که مرد از او زاده شود جز زنی که از جنس جهی پتیاره دختر اهریمن بود.
ن.ک : وندیداد 2/972 975 1286

فاطمه رنگرز جدی جمعه 30 بهمن 1388 ساعت 22:46

اتفاقا متن خوبی بود، توهینی(!؟) هم ندیدم در اون پست...

حوریه جعفری - کامپیوتر جمعه 30 بهمن 1388 ساعت 22:47

متنتان را می‌خوانم ، می‌خواستم در قسمت نظرات بنویسم یکی از بهترین متونی بود که در چند روز اخیر خوانده‌ام!!

چرا عذرخواهی؟!

سپیده جمعه 30 بهمن 1388 ساعت 23:02

چرا واقعا ؟!

dokhtari ke to in daneshgah nist جمعه 30 بهمن 1388 ساعت 23:10

haghighat e talkh hamishe talkhe khob

شایان شهسواری جمعه 30 بهمن 1388 ساعت 23:37 http://88ia.com

با وجود کامنت های بالا فکر نمیکنم مشکلی باشه اگه دوباره پست رو منتشر کنید

با کلی هیجان اومدم پست رو بخونم بهم تلفن شد
بعد از تل خریت کردم اف 5 رو زدم دیدم نیست و نابود شده

چیزه خاصی رو از دست ندادی ..
اینجا میتونی بخونیش :
http://blog.shidab.net/?p=730

شایان شهسواری شنبه 1 اسفند 1388 ساعت 10:25 http://88ia.com

کیارش مظفری : چیزه خاصی رو از دست ندادی ..

نگووووووووووووووو

عالی بود
خیلی قشنگ بود (جدا از غلط املاییاش!)
ممنون
و بازم ممنون بابت پاسخ


- شما فارصی پاث کردی عهیانن؟

سمانه شنبه 1 اسفند 1388 ساعت 15:41

عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود
خیلی قشنگ بود...دلم واسه اون خانم هایی که توی اون دوران زندگی میکردن میسوزه...کلی اشکمو درآوردی آقای مظفری
ممنون از متن بی نظیرتون
جشن مهرگان هم یکی از محشرترین مناسبتهای ملیمونه

ترانه شنبه 1 اسفند 1388 ساعت 15:56

سمانه جان شاید فکر می کنی اسم جشن در آن روزگار برای ما شادی و سرور می آورده اما داری اشتباه می کنی
شاید با خودت می گی تو آن زمان که پادشاهان هخامنشی حرمت یک زن را به صورت کامل شکستند و تو کتاب اوستا هم دیگه ما را فاحشه خوندند و هیچ مصرفی جز زاییدن مرد نداریم
تو این خفقان شاید یک جشن مهرگان ،سپندرمذگان و دیگر جشن ها می تونسته یک شادی بر قرار کنه اما حقیقت چیز دیگری است
اما بازم این جشن ها برای ما یک جشن آزاد نبوده بلکه تمامی این جشن ها به اجبار بوده!!!
تا آنجا که اگر در این جشن ها به هر دلیلی شرکت نمی کردیم ما را می کشتند.
در کتاب اوستا این چنین نوشته:
« اگر بهدینی در نخستین گهنبار شرکت نکرد و میزد (= نذری غیر مایع خوردنی) را نداد، در میان مزدیسنان در خور بندگی نباشد. اگر در دومین گهنبار شرکت نکرد و میزد را نداد ، در میان مزدیسنان پیمان شناس نباشد و با او دادوستد نباید کرد. اگر در سومین گهنبار شرکت نکرد و میزد نداد ، در محاکم قضایی ، ادعای او پذیرفته نیست . اگر در چهارمین گهنبار شرکت نکرد و میزد نداد به اتلاف ستور برگزیده محکوم است یعنی گاو و اسب و استر و شتر او باید کشته شود . اگر در پنجمین گهنبار شرکت نکرد و میزد نداد ، به اتلاف بهرۀ جهانی محکوم است یعنی همۀ اموال او هدر است. اگر در ششمین گهنبار شرکت نکرد و میزد نداد ، از دین بیرون است و بدون اینکه گناهی باشد باید بر او خروشید و او را راند بدون اینکه گناهی باشد محکوم به اعدام است و باید او را کشت» ر.ک: خرده اوستا 230 ، 242 - 242/ 7، 8، 9 ، 10 ، 11، 12.+ ویسپرد

سمانه شنبه 1 اسفند 1388 ساعت 17:28

سلام ترانه جان
من دلیل گرفتن این جشن ها رو گفتم قشنگه نه اینکه اجباری بوده یا نه...اینکه حرمت انسان چه زن و چه مرد شکسته بشه که اصلا چیز قشنگی نیست!!ادرسته اون زمان زن فقط برای به دنیا آوردن بوده متاسفانه!
اینکه این جشنها چرا گرفته میشدن و چه پیامی رو میخواستن برسونن واقعا قشنگه....متن آقای مظفری هم عالی بود چون حقایق اون زمان رو کاملا مشخص کرد و فهموند که در قدیم نگاه ها نسبت به زن چجوری بوده و جایگاه اصلی زن اون چیزی نیست که قبلا نشون داده شد( حالا ممکنه از این اتفاقات ناراحت باشیم ولی این به آقای مظفری مربوط نمیشه که بخوایم بگیم پستشون ضد اخلاقی بوده وفلان و بهمان،ایشون لطف کردن و دیدگاه گذشتگان رو درباره ی زن بیان کردن) ....پادشاه های اون زمان هم یک انسان بودن و یک مرد!!!مردها هم در اون زمان زن رو یک ابزار میدونستن و این متاسفانه حقیقته و نارحت کننده....کتاب اوستا هم که وحی منزل نبوده که!این کتاب رو هم همون مردان اون زمان نوشتن و مسلما با طرز فکر و عقیده ی خودشون....
هیچ مناسبتی خوب مطلق نیست...

ترانه شنبه 1 اسفند 1388 ساعت 18:06

سلام
سمانه جان با حرفهای شما موافقم.
اما من نمی دونم پیام این جشن ها چی بوده ولی جشن اگر برای سرور و شادمانی باشه نباید جزای شرکت نکردن در جشن مرگ باشه.
متاسفانه زنان در زمان هخامنشیان از کوچکترین حقوق محروم بودند.و تنها ابزاری برای خوشگذرانی پادشاهان هخامنشی بودند.
خدا را شکر آن زمان هخامنشیان سپری شد.و ما از بردگی مردان هخامنشی خارج شدیم.
موفق باشی

سمانه یکشنبه 2 اسفند 1388 ساعت 13:10

سلام مجدد عزیزم
حق با توئه...اگه من تو اون زمان بودم میمردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد