KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

کسانی که از ماشین خود خسته شداند آن را به دست امیر رباط بسپارند





شاهکاری از امیر رباط

سلام دوستان 

اینجانب نگیسا گماری طی یک سهل انگاری و ساده نگری به یک موضوع پیچیده ماشین خود را "که بدون رنگ وزدگی بود" به دوست گرام و برادر عزیز ، جناب آقای رباط سپردم  . و به صورت زیر تحویل گرفتم : 

  

 

  

 

  

 

 

 البته با  یاری سبز آقایان : الیار عاصمی زاده ، سپهر داور نیا ، سامان برجعلیزاده و امیر رباط ماشین را به دستان سیاه تعمیر کاران سپردیم و پس از کمی معطلی  ماشین را با جلو پنجره و سپری نو همراه با چراغ هایی فروزان تحویل گرفتیم . 


نتیجه ی اخلاقی : ماشین هایتان را به دست امیر رباط نسپارید  

 

*ضمیمه 1 : امیر جان شوخی  کردم ، به خدا اگر ماشین رو از جلو تا صندوق عقب هم جمع میکردی هیچی بهت نمی گفتم ، چون فکر کنم اون موقع زنده نبودم . 

 

*ضمیمه 2 (از ضمیمه قبلی جدی تره) : امیر جان فدای یه تار موی فر فریت ، اصلاً خودت رو ناراحت نکن ، ماشین واسه تصادف کردنه دیگه  

 

*ضمیمه 3 : سپهر جان هیچ وقت تو رادیات سوراخ ضد یخ نریز ، چون از نظر من و باقی دوستان  حیفه

نظرات 30 + ارسال نظر
سپهر داور نیا شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 03:18

خب چیز دیکه نداشتم، ایا یا یا ای:ِ

بند ج-2:
اعضا در قسمت اصلی متن، می توانند از طولی کمتر یا برابر با 280 پیکسل استفاده نمایند و چنانچه مطلبی به فضایی بیش از 280 پیکسل نیاز داشته باشد، می بایست ادامه ی آن را در قسمت ادامه مطلب درج نمایند.
(چنانچه اسکرول (Scroll) یا نقطه نارنجی رنگ حاشیه ی متن در صفحه ی اصلی رویت شود، طول متن بیش از 280 پیکسل است.)
متن شما چرکنویس شد.

لطفا پس از اصلاح، مجددا منتشر نمائید.

قسمت اضافه از مقدار مشخص متن رو به ادامه ی مطلب منتقل کنید.

امیر رباط شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 14:44

ماشا الله عجب ماشینی شده ها


از اولشم بهتر شده


خلاصه دوستان اگه ماشین خواستن اسقاط کنند در خدمتیم

نگیسا جان واقعا شرمندتم
دفعه بعد ایشاالله رو صندوف عقب کار می کنم



الیار دستت طلا
خدایش شده بود پتروس توی اون لحظه

فرق پتروسو الیار تو این بود که الیار نمیذاشت از رادیات ماشین آب بره


خلاصه دست همه دوستان درد نکنه که مارا در این تصادف یاری کردند

ضمیمه: نگیسا جان ایندفعه نشستی تو ماشینی که من رانندشم جیغ نزن

الیار عاصمی زاده شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 14:48

واقعا نمی دونم با چه فکری ماشین دادی دست امیر که حتی بلد نیست گاری دستی برونه !!!!!!


خواهش ... کار خاصی انجام ندادم که نیاز به تشکر باشه ..........!!!!!

امیر جان نوکرتم به مولا

پی نوشت 1 : امیر جان حالا پتروس شدیم دیگه ما دفعه دیگه کارت گیر ما میوفته

پی نوشت 2 : نگیسا جان برای دوستان هر کاری از دستم بربیاد انجام میدم

انتشار اولین متنتون رو تبریک می گم!


آخه آدم عاقل میّت دست این مرحوم می ده؟!
http://up.iranblog.ir/6/1263659701.jpg
___________
ج-3) اعضا در قسمت اصلی متن، می توانند از اندازه قلم ۲ یا کمتر استفاده نمایند، در قسمت ادامه مطلب محدودیتی در انتخاب اندازه قلم وجود ندارد.

اگه لطف کنید یه نگاه به صفحه ی قوانین بندازید (لینکش رو گذاشتم) و متنتون رو طبق اون ویرایش کنید، هم متنتون اعمال قانون نمی شه و با سلیقه ی خودتون به نمایش در میاد، و هم مدیرای دیگه رو بیخودی حرص نمی دین!

محمد it شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 15:21

بابا جان 61 دیگه.لابد واسه امرار معاش مدار فاصله سنجشو فروخته

امیر A² شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 15:24

امیر قول داده که به ماشین منم یه صفا بده!!
البته این قول رو داده که عین حرکتی که با ماشین شما انجام داد برا منم انجام بده ببینم تو اون لحظه چه لذتی میبردید
یه مدت پیش میگفت رفته تو یه گروه اکشن ولی نگفته بود بصورت حرفه ای فعالیت میکنه
امیر جان اولین موفقیتت تو زمینه ی کارای اکشن رو بهت تبریک میگم
ایشالله همیشه موفق باشی

شقایق - جابرانصاری شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 15:32

!!

گروه اکشن!!

عزیزم خدا بهت صبر بده!

سید مرتضی قاسم پور شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 15:52 http://www.kntoosi.com

ماشین برای تصادف کردنه دیگه!
ایکاش شرح تصادف را هم می نوشتید

از روبرو زدن خیلی خسارتش زیاد میشه!
دفعه بعد داشتی تصادف می کردی بکش کنار که رادیاتور سوراخ نشه

ممد رضا کمالی فرد شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 16:23

دوستان یاد آوروی کنیم که ایشون ماشینو زده به دیوار ها به ماشین دیگه ای نزده :)))

م شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 16:36

عکس باز نمی شه!!

سید مرتضی قاسم پور شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 16:47 http://www.kntoosi.com

امیر!! به دیوار؟!
پس بابات حق داره ماشین دستت نمی ده

ممد رضا کمالی فرد شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 17:06

آقا من نگفتما به من چه اصلا

سامان شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 17:11

من اگه جای امیر رباط بودم خود کشی‌ می‌کردم. آبروی هرچی‌ پسره بردی.
(دنده توی داشبورده)

اولین پستتون رو تبریک میگم.
ماشین رو دست امیر دادن = جون رو کافه دست گذاشتن
ماشین رو دست امیر دادن = خود کشی کامل
امیر کی‌ بهت گواهی نامه داده؟ :داال

امیر رباط شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 19:27

خوهشا دوستانی که گواهی نامه دارندو رانندگی بلدند توی این پست انتقاد کنند



نگیسا جان شرمنده واقعا از اینکه ماشینت به این روز افتاد

ولی قابل توجه دوستانی که می گند تو دیوار رفت
اولا چیزی نمیدوننند ابراز بیانی نکنند

دوما بهتره بگند که ماشین بین کامیون و مینی بوس داشت قیچی میشد جمعش کردم دیگه آخرش خورد به گارد

اون دوستان فکر کنم توی اون لحظه بودند
علاوه بر گاردریل به مینی بوس و کامیون هم با ماشینشون عنایتی می کردند

بازم نگیسا جان به خدا شرمندتم بابت تصادف

ایشا الله بعدا جبران کنم عزیزم

محمد کلانتری شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 21:02

خانم گماری منم یه بار امیر و فاضل و یکی دیگه رو بردم جایی(تقریبا به غلط کردن افتادم)، درکتون می کنم آلان چه حالی دارید. حالا اگه امیر خواست قضیه رو تعریف می نکه

امیر پورنصرت شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 21:50

انصافاْ معجزه قرن بوده این کار امیر رباط. بمب توش کار می ذاشتن این طور نمی شد.

شمام البته ادبیات و طرز بیانتون مناسب یه دختر نیست. فکر کردم پسرید این طور حرف می زنید.

سید مرتضی قاسم پور شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 22:07 http://www.kntoosi.com

خدا رو شکر که سلامتید

پیمان ابدی خدا بیامرز شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 22:24

امیر جان شما کارآموز هم قبول میکنید؟

هانیه کرمی شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 23:21 http://arnavaz.net

امیر؟ به کیارش با رکورد ۳ تصادف در یک روز امیدوار شدم. حالا خدا رو شکر همگی سالمید؟؟

رضا معمار یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 00:05

یه ژیان که دیگه این حرفارو نداره

شایان شهسواری یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 00:38 http://shayancherts.tk

هورا اولین پستت مبارک
می خواستم اولین نظر دهنده باشم آخری شدم!

نیم ساعت قبلش ماشین سپهر دست امیر بود منو هودادو سپهر سکته زدیم

خدا به همسفراش صبر بده

شایان شهسواری یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 00:46 http://shayancherts.tk

زمان ثبت : شنبه 3 بهمن 1388 ساعت 21:50
نویسنده : امیر پورنصرت

شمام البته ادبیات و طرز بیانتون مناسب یه دختر نیست. فکر کردم پسرید این طور حرف می زنید.
------------------------------------------------------
خودش یه پا مَرده! از همتون هم مرد تره!
دیگه به طرز صحبت کردن دیگران هم کار دارین؟؟؟؟ عجبا

شروین یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 13:08

اولینننننننننننننن پستت مبارک!
چه اولین پستیییییییییییییییییییییییی!
ولی از همون اولم زدی تو کار ورزشا!

پرویزی IT یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 17:13

آدم وقتی تصادف میکنه باید مردونه تصادف کنه ! من میدونم اگر خود نگیسا تصادف میکرد معنی تصادف مردونه رو می فهمیدید

امیر پورنصرت یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 17:13

شایان جان راستش خودمم پشیمون شدم از نوشتن اون نظر. سعی کردم فقط نظرمو بگم.

ببخشید

پرویزی IT یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 17:14

راستی حالا خدارو شکر که همه سالمید !

محمد شریفیان دوشنبه 5 بهمن 1388 ساعت 00:05

1.ببین کی اومده تو همکلاسی
2.نگیسا بهت فحش داد یکی.بهت گفت دختر
3.قیافه شما لحظاتی بعد از تصادف بسیار دیدنی بود
4.دیدی یه روزی بت میگفتم رانندگیت خیلیم خوبه.به خودت امیدوار باش هنوز
5.منتظر پستای بعدیت هستیمااااااا

نگیسا گماری دوشنبه 5 بهمن 1388 ساعت 05:20

ولی خداییش دست فرمونه امیر بد نیست

فقط تنها بدی که داره اینه که فکر میکنه تمام خیابون باند رفته و باند برگشت نداره

واسه همین گاهی تو باند رفت میرونه

که منجر به چنین معطلی هایی میشه

خودمونیم امیر تجربه ی خوبی بوداااااااا

ولی از این به بعد اگه دیدی یه کامیون داره از رو به روت میاد بکش سمت راست لازم نیست بری سمت چپ که بخوری به گارد ریل های اون ور خیابون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد