روزنامه اطلاعات/21 فروردین1357
« مردم غیور آذربایجان شرقی دیروز با تشکیل یکی از بزرگترین اجتماعات تاریخی خود در شهر
تبریز ، بار دیگر علاقه و دلبستگی قلبی خود را نسبت به سه اصل مقدس نظام شاهنشاهی ، قانون اساسی و انقلاب شاه و ملت ابراز داشتند و نشان دادند که تحریکات گروه معدودی اخلالگر و مزدور بیگانه ، نمی تواند در ایمان و اعتقاد راسخ آنها ، کوچکترین خللی وارد سازد . بامداد دیروز ، میدان « قیام تبریز » ، خطه ی مردخیزی که در تاریخ پرشکوه کشورمان جایگاهی برگزیده دارد ، شاهد یکی از پرشکوهترین و عظیم ترین اجتماعات تاریخی مردم غیور و میهن پرست تبریز بود که در آن همه ی طبقات و گروه های اجتماعی شرکت جسته بودند . در ساعت 11 و 45 دقیقه ، آقای جمشید آموزگار نخست وزیر و دبیرکل حزب رستاخیز ملت ایران به همراه وزیران – قائم مقام های حزبی و معاونان دبیرکل – نمایندگان مردم آذربایجان شرقی در دو مجلس سنا و شورای ملی ، در میان ابراز احساسات پرشور نسبت به شاهنشاه آریامهر و خاندان سلطنت ، به میدان « قیام تبریز » آمدند و در جایگاه مخصوصی که برای آنها تدارک شده بود ، قرار گرفتند »
باید از تاریخ درس گرفت, سیاستمدار ها به هوش باشید!!
تاریخ بزرگترین استاد بشر است . دقت نظر شما هم بسیار بالاست . ممنون
از شما به دلیل این مطلب و این نگاه و این نحوه قضاوت تعجب می کنم؛ از شما که همیشه اهل تحلیل منطقی بودید خیلی بعید است. ما همیشه به مقایسه های تاریخی طرفداران جناحی خاص انتقاد داشتیم؛ که مثلا چرا جنبش اصلاح طلبی را با مجاهدین خلق مقایسه می کنن یا یزید زمانه می نامند یا چرا آقای خامنه ایی را علی زمانه می نامند.
حال خودتان بر چه مبنایی عده ی کثیری از مردم را مزدور و بدکاره می نامید. به دلیل اینکه از باور های خود دفاع کردن ؟
نفرمایید که چون آن ها کردند من هم ... پس تفاوت تفکر منطقی و روشنفکرانه چه می شود؟ مرز بین ادعا و عمل کجا است ؟
من هیچ قضاوتی نکردم
اما کمی حوادث اخیر مشابه حوادث قبل انقلاب هست و تکرار داره میشه
البته برداشت شما از این پست ازاد میباشد
درود بر عباس عزیز...
سپاس از دید تیز بینانهی تو دوست عزیز که البته گویی این جماعت راست جامگان را هیچ عبرتی از تاریخ نیست که پیوسته زین درسها بود و گر در آن اندکی نظر کنیم میتوان راه را با اندکی درایت بازیافت و باز آمد به راه...
با سپاس از روشنگری تو گرامی و با آرزوی بهترینها
مخلسم;)
مردم ما وقتی غیورند که نوکر حلقه به گوش حاکم باشند!