KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

دام های شیطانی






                                                                  و آنکه 

شیطان در همین نزدیکی است






عشق به لذات دنیا
 
از جمله راه‏هایى که شیطان، قلب را تسخیر مى‏کند ، عشق انسان به آرایش و لباس فاخر و جمع کردن اثاث زندگى و ساختن خانه‏اى مطابق با میل است.
 
شیطان هنگامى که این محبّت را حاکم بر دل دید، دائم انسان را دعوت به آباد کردن خانه به حد افراط و رنگ و نقّاشى سقف و دیوارهاى آن و وسعت دادن بنا، مى‏کند و از او مى‏خواهد که تا مى‏تواند به لباس و وسایلش برسد.
 
کارى مى‏کند که تمام عمر در تسخیر این نوع برنامه‏ها باشد و آن چنان او را غرق در امور دنیا مى‏کند که همانند کرم ابریشم مجبور شود به طور دائم به دور خود بتند، تا زمانى که مرگ برسد؛ آن وقت است که در راه شیطان و هواى نفس جان داده و به بدبختى ابدى دچار خواهد گشت؛ به همین خاطر بود که بسیارى از دانایان از بدى عاقبت وحشت داشتند .
 
پرخورى
پرخورى و سیرى از غذا ، یکى از راه‏هاى تسلط شیطان بر قلب است. هر چند غذاى حلال باشد ؛ زیرا پرخورى و سیرى علّت تقویت شهوات است و شهوات از برّنده‏ترین اسلحه‏هاى ابلیس ملعون است.
 
مى‏گویند حضرت یحیى، ابلیس را با قفل‏هاى متعدّدى دید، از او پرسید: این‏ها چیست؟ گفت: شهواتى که به وسیله آن‏ها انسان را از بندگى بازمى‏دارم.
 
یحیى گفت: در این قفل‏ها براى من هم چیزى هست؟ گفت: آرى، زمانى که پر بخورى تو را نسبت به نماز و ذکر سنگین کرده و آن‏طور که باید نمى‏توانى نماز بخوانى و شیرینى ذکر حق را بیابى.
 
یحیى علیه السلام گفت: غیر از این هم چیزى هست؟ گفت: نه.
 
حضرت یحیى گفت: از این پس تعهد خدایى بر من است که شکم خود را از غذا پر نکنم. ابلیس هم گفت: به خدا قسم از این به بعد ، هرگز مسلمانى را نصیحت نخواهم کرد.
 
طمع
طمع، از جمله درهایى است که شیطان براى حکومت بر قلب از آن گذر مى‏کند. وقتى طمع بر دل غالب شد، دائماً شیطان انسان را وادار به تصنّع در عمل و اخلاق و جلوه دادن خویش مى‏کند، تا آن کسى که انسان نسبت به او طمع کرده توجّهش به آدمى جلب شود و اینجا است که انسان به ناچار گرفتار ریا و مکر و حیله و تلبیس شده و آنچه را انسان به آن طمع کرده گویى معبود انسان مى‏شود.
 
از آن به بعد همّت انسان در جلب او و محبوب شدن نزد او خرج مى‏شود و براى به دست آوردن خشنودى فردى که به او طمع بسته، از هر درى وارد شده دست به هر عمل ناشایستى مى‏زند. حداقلّ بلایى که در این زمینه انسان دچار مى‏شود تعریف بیجا از طرف و سهل‏انگارى نسبت به غلط‏ کاریهاى او و ترک امر به معروف و نهى از منکر است.
 
نقل مى‏کنند: ابلیس به نظر عبداللّه بن حنظله آمد و گفت: مى‏خواهم چیزى به تو بیاموزم ! عبداللّه گفت: هیچ حاجتى به آموختن از تو ندارم.
 
گفت: عبداللّه! دقت کن اگر مطلبم خیر بود قبول کن ورنه مرا از خود بران. اى پسر حنظله! از غیر خدا تقاضا و تمنّا نداشته باش و به هنگام خشم مواظب باش که به کجا کشیده مى‏شوى!

نظرات 1 + ارسال نظر
نیلوفر کبیری چهارشنبه 9 دی 1388 ساعت 10:46

خیلی خیلی اموزنده بود ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد