ترس از چی؟

وقتی به این اتفاقات چند روز گذشته نگاه می کنم فکر می کنم که این همه شلوغ کاری برای چیه ؟ 

خوب که چی ....؟ 

این همه دانشجو رو گرفتن و بردن ازجمله هم دانشگاهی خودمون که الان ۶ هفته است نیست . 

یا از بچه های پلی تکنیک یا تهران حتی آزاد علوم تحقیقات و علم و صنعت. 

این دانشجو ها مگه چی می گن ؟ 

می گن ما شک داریم آیا کسی اومده شک اینا رو بر طرف کنه یا اینکه با این کارا که همه ما رفتارشون تو خیابان دیدیم ... عربده کشی .شلاق دستشون یا اینکه با باطوم می زنند تو سر یک دانشجو دختر که بی دفاع هم هست .پس مردانگی ما ایرانیها کجاست. خوب به جای اینکه شکشون برطرف بشه چی می شه  ..بیشتر شک می کنند. حرفشون هم اینه که

هیچی می گن ما انقلاب نکردیم که بیاییند ما رو

 تو خیابان بزنند.  به چه دلیل فقط به این خاطر که مثل تو فکر نمی کنند  واقعا این درسته؟؟؟... 

به هر حال حرف های من تکراریه  ولی این آقایون تو قم (طلبه ها)  که صداشون الان در اومده چرا هنگامی که بچه های خوابگاه دانشگاه تهران و زدند یا با باطوم و چوب ریختن بچه های پلی تکنیک زدن یا وقتی داشتند به سمت مردم شلیک می کردند اونم با تیر جنگی و یا وقتی که مردم را و به خصوص جوانان ما رو  می زدند و می کشتند صداشو در نیومد . 

اگه صدای حق طلبی هست پس اون موقع چرا ساکت بود . 

چه نتیجه ای میشه گرفت سکوت در جهت منافع و داد و بیداد در جهت منافع  دوباره ... 

یعنی همش ..............................!! 

واقعا نمی دونم ولی وجدانم من راحت نمی ذاره .... میگه یک جای کار می لنگه//؟ 

گر مرد رهی میان خون باید رفت 

                                  از پای فتاده سرنگون باید رفت 

تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس 

                                خود راه بگویدت که چون باید رفت