KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم!

علایم حیاتیش ضعیفه اما هنوز زنده‌ست. با این حال خیلی از پزشکان قطع امید کردن. بعضیهاشون که تا نشانه‌های اولیه بیماری رو دیدن خودشون رو کنار کشیدن!! شاید میترسیدن بیمار بمیره و همه اونها رو مقصر بدونن!

قضیه وقتی جالب میشه که میبینی بیشتر این دکترا داروی درمان بیمار رو دارن. ولی هیچ اقدامی نمیکنن. دارو تو دستشونه و یه گوشه وایسادن و جون دادن مریض رو از دور نگاه میکنن. مریضی که وقتی خوب بود همیشه کنارش وایمیسادن و باهاش عکس یادگاری میگرفتن!!


تازه چند تا از این دکتر ها نه تنها کاری نمیکنن بلکه مدام میخوان به همه بقبولونن که مریض مُرده و باید دیگه به فکر قبر باشیم و مراسم ختم و ....


این وسط چندتا دکتر هم هستن که هر از چندگاهی چند تا آمپول تقویت کننده به مریض تزریق میکنن. اما به تنهایی فایده نداره چون بیمار برای بهبود نیاز به چند دارو مکمل همزمان با هم داره.


روحیه خود مریض از همه بهتره. گاهی بلند میشه و یه خودی نشون میده. دلش به عیادت کنندهاش و دوستای قدیمیش که تا الان باهاش موندن گرمه.

میدونم که این دوستای قدیمی هر کاری برای بهبود وضعیت بیمار میکنن. اونها تا وقتی که دوستشون نفس میکشه، تا وقتی میدونن زنده ست (حتی اگه یه روز برو تو کما) کنارش میمونن.


راستی!


تو جزو کدوم دسته‌ای؟


پزشکانی که دارو تو دستشونه و جون دادن مریض رو میبینن و نمیخوان قدم از قدم بردارن؟

اونهایی که مریض رو مرده میدونن و در تدارک مراسم ختم هستن؟

دکترایی که هر از گاهی آمپول تقویت کننده می‌زنن؟

عیادت کننده ها ؟

و یا

یکی از اون دوستای قدیمی؟!



مرتبط:  پرنده غمگین - تکثیر تکرارهای بیربط


نظرات 10 + ارسال نظر
حمید توکلی پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 22:53

تا زمانی که جامعه ی ما بیمار است، بیماری آینه ای چون همکلاسی، از سلامت نما بودن بهتر است، اگر تظاهر به سلامت کنیم، دروغگو هستیم...

جامعه بیمار است و همکلاسی چون آینه این بیماری را به رخ میکشد، کاش آینه تلنگری باشد برای تشویق ما در اصلاح مشکلات نه آنکه موجودی وحشتناک برای فراری دادن ما...

متشکرم از متن، موفق باشید!

آینه چون قد تو بنمود راست خودشکن آینه شکستن خطاست

متشکرم از نظر، موفق باشید! :دی

نیره جعفری پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 23:39 http://www.hajmehsabz.blogsky.com

ما آدمهاقدر یکدیگر رو نمی دونیم این یه واقعیته!وقتی که مریض میشیم یا خدای نکرده عزیزی را از دست می دهیم تازه می فهمیم که چقدر برامون ارزش داشته و چقدر از نبودنش زندگی بی معناست!
امیدوارم و سعی می کنم حد اقل جز ء اون دوستای قدیمی باشم

حمیده احمدی جمعه 20 آذر 1388 ساعت 02:45

حوریه جون مریض ما نیاز به یک تیم پزشکی داره که با هم هماهنگ باشن با خود درمانی های معمولی حالش بدتر میشه
به علاوه ما هممون درد را می دونیم ولی درمان؟
الان مدت هاست که همه دارن میگن مریض ما داره نفس های آخرشو میکشه با هر کسی هم که حرف می زنی این حرف و تایید می کنه
همه مشکل را می دونن ولی هیچ کس درمانی نداره
شده مشکلات جامعه خودمان همه می نالیم که فلان سیستم داغونه٬ همه هم تاکید می کنند ٬ همه می دونن که این مشکل هستش ولی انگار همه بهش عادت کردند هیچ کس ناراحت نمی شه٬ هیچ کس هیچ اقدامی نمی کنه
حوریه جون ما الان تقریبا همه می دونیم که مشکل هستش ولی راه چاره؟
ما نیاز به یک تیم پرشکی فعال و هماهنگ داریم نه خود درمانی های انفرادی

محمدحسین باقری جمعه 20 آذر 1388 ساعت 03:56

ما که دکتر نیستیم

ایمان زندیه جمعه 20 آذر 1388 ساعت 10:02 http://www.siteshoma.ir

از خواجه نصیر مهندسی خواستیم داره بهمون دکترا هم میده
-------------------------------
برای اقدامات تیمی آمادگی خودم رو اعلام می کنم.

حسین رنجبر جمعه 20 آذر 1388 ساعت 11:24

آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا
آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آآفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا فرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا آفرین صد باریکلا

شایان شهسواری جمعه 20 آذر 1388 ساعت 13:18

سبزو خوب اومدین

رویا IT (یک معتاد! :دی) جمعه 20 آذر 1388 ساعت 14:19

عذاب وجدان بدی دارم از کمک نبودنم!

ولی الان نه کامپیوتر دارم نه اجازه ی کامپیوتر داشتن! در دوره ی ترک اعتیاد اینترنتی به سر میبرم! دکترم هم مامانمه!!

مرخص شم میتونم بیام یاری ِ سبز! !!

3pehr یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 10:15 http://3pehr.tk

یه ساله ما تلمبه مزنیم یهو یکی میاد میگه خیلی زردی یه چاقوی زنجانم میکشه روش فس بادش در میره..

خیلیا مثه مرتضی (شرمنده نام میبرم ولی این سردستشونه) یا خیلی مدیران دیگر میگن پستت کپی پیسته بعد به یه اسم دیگه میان نظر میدن فلانی این لینکو کپی کن توی همکلاسی که مثلا ارزش پست آدم بیارن پایین
....
حالا همه این کارا رو که مکنن خودشون بعد هر سال نوریب یه پست زرد کپی پست شده میزارن میگن خودمون زدیم....
مدیریت لینکدونی هم به باقی مدیران داده نمیشه چون بدریزاده همه رو جز خودش ردصلاحیت کرده
لینک الان میدی سه ماه بعد توی لینک دونی اصلاح شدشو میبینی اینا از تیم سایبر سپاه بدتر بخدا...

سید حسین هاشمی چهارشنبه 25 آذر 1388 ساعت 22:06

راستش اون موقع نظرمو نوشتم
ولی بعد از چند دقیقه پاک کردم

شاید چون دوس نداشتم بچه ها رو مقابل هم قرار بدم

فکر می کنم ممتد ترین حضور رو تو این یکساله ی اخیر کسی داشت که همین چند هفته پیش خداحافظی کرد
لینکش هم ذکر کردید در قسمت مرتبط


فکر می کنم شاید بد نباشه که بعد از امتحانات، همه ی دوستان ، هر کی که دلش با همکلاسی هست و به فکر این نیست ساخت وبلاگی موازی و مشابه نیست، جمع بشیم و در حالت خوب ماجرا، برنامه ای دقیق و حساب شده بعلاوه ی دسته بندی و گروه بندی هایی که روز 8-8-88 در موردش صحبت کردیم رو از حد یک حرف به یه طرح تبدیل کنیم و سعی در اجرائی کردنش کنیم

و در حالت نسبتا خئب ماجرا ، این سوء تفاهمات رو رفع کنیم و حد اقل این سه چهار نفری که حرص می خورن واسه همکلاسی ببینن که هستن کسایی که مثل خودشون دلشون واسه همکلاسی می تپه

می خواستم یه همچین چیزیو به اضافه ی یه سری چیزای دیگه رو همون موقع بنویسم که گفتم بزارم وقتی از صفحه خارج شد بگم بهتون

اگر موافقید
هماهنگی با شما!
نه!
هماهنگی با ما !
(می ترسم آخرش جلسه رو تو پارک ملت برگزار کنیم)

ایمیلم تو پروفایلم هست
بهم اطلاع بدین لطفا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد