KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

جدال بین مردانگی و خیانت...

 خانم ها و آقایان : 

 

یک جوان عاشق پیشه سنتی و رگ گردنی که میخواهد مرامش را در جامعه ای تغییر یافته محک بزند. 

 

به راحتی میشود دید لحظه به لحظه ی تصاویر, فریاد دلخوری از مردانی است که از مردان قدیم در فاصله افتاده اند.   

 

 مردانگی که هرکجا در حال بروز بوده با فریاد ((از مد افتادگی)) سرکوب شده و بنابراین بخشی از وجود مردانه شان انکار شده. 

 خلاء بین مردان گذشته و حال....

فریادی که توام با تردید از گلوی جوان سنتی بیرون میاید {پولاد کیمیایی} و دیگری حسرتی تلخ است که مرد کلاه به سر به آخر خط رسیده.که گویی از دنیای فیلم فارسی ها پیدایش شده که مردان را به خود بیاورد {محمد رضا فروتن}

 

ژست های مردانه روز به روز کمرنگ تر و بدنام تر میشوند  و درست همین جاست که باید فرق بین شیرمرد (مثبت) و مرد وحشی (منفی) را به یاد بیاوریم.

 

ایده آل های مردانه در جوامع سنتی جا مانده اند.

 

مسعود کیمیایی استاد طرح تصاویر مردانه است و بهتر از همه آنکه در فیلم هایش سرکشی و نااهلی با غیرت و مردانگی کاملا فرق میکند و فریادی از روی استیصال که دربعضی فلاش بک های سیاه و سفید "محاکمه در خیابان" میشود دید.

 

به نظرم تلاش او برای بازگرداندن مخاطبش به جهان نیرومند مردانه ستودنیست.

 

 و درست حرف آخر محمد رضا فروتن را به تندی بر سر مخاطبانش میکوبد

وقتی محمد رضا فروتن به خوبی جذبه ی صورت و صدای مردانه اش را بر سر رقیب حقیرش بلند میکند که:

 ((من و بکش که پاک شم.از کثافتی مثل تو رد شم))

 

این جدالی است بین مردانگی و خیانت ....!

نظرات 9 + ارسال نظر
رضا معمار دوشنبه 2 آذر 1388 ساعت 22:21

تو این دور و زمونه خیلی چیزا فرق کرده..
ولی من با مقایسه کردن گذشته با حال مخالفم چون شرایط یکسان نیست...
با این وجود فکر می کنم مردونگی هنوز نمرده...
بستگی داره چجور به قضیه نگاه کنید..
(البته به دور از تعصب ورزی عرض کردم)
باید به مسائل خوش بینانه و با نگرشی مثبت نگاه کرد..
فقط صفات گذشته با تغییری ظاهری(نه در اصل و شالوده ی اون)پا به حال پا گذاشتند...

مسعود کیمیایی خلاقیت روی پرده اوردن فیلم های مردونش خیلی زیباست
و این تنها نقد یکی از فیلم های مردونه ی ایشون بود.

علی حیدری دوشنبه 2 آذر 1388 ساعت 22:31

یه مرد باید قبل از ژست و قیافه باید خیلی چیزای دیگه داشته باشه.

بنده خدا آقای کیمیایی فقط خواسته نشون بده مردان جامعه ی مدرن خودشون رو نباید سانسور کنن! غریزه اشون رو نباید نادیده بگیرن.
همین!

کیارش مظفری دوشنبه 2 آذر 1388 ساعت 23:08

یک بار گفته بودم ، مرد که نباشی می توانی گناه تمام زنان را به گردن بگیری .

مرد که نباشی میتوانی بهانه ای بیاوری برای نادیده گرفتن سازی!
اما این گونه هم میشود که زن باشی اما مردانگی را به نامردان نشان دهی!

<فاضل> دوشنبه 2 آذر 1388 ساعت 23:19

مرد بودن .... یا زن نبودن ...؟؟؟؟

به زن ها چی کار دارید بابا؟؟؟؟‌ :دی

سوسن sanaye دوشنبه 2 آذر 1388 ساعت 23:22

وقتی مردانگی دچار چالش میشود !

وقتی گلوی مردانگی از فرباد نامردی پاره میشود.
مزین کردی با نظرت :X :X

علیرضا قهرمانی دوشنبه 2 آذر 1388 ساعت 23:28

مردانگی فقط برای مردان نیست! مردانگی یک نوع مرام و منش خاصی است که در قدیم تعریف شده بود.
ما اولین لازمه مردانگی را در زندگی هایمان گم کرده ایم و آن هم متعهد بودن است.ما به هیچ چیز متعهد نیستیم.نه به دوست نه به فامیل نه همسر نه شغل و ... !
در قدیم آقایان همسر را یک شیء می دانستند و خود را صاحب آن می پنداشتند و در برابر او خود را متعهد می دانستند.امروزه خود را مالک او نمی دانند اما تعهد را نیز به فراموشی سپرده اند که این در مورد جنس مخالف نیز صادق است.

صادقانه بگویم : قدیمیها کمتر حرف می زدند و بیشتر عمل می کردند.اما امروز...

مشکل اینجاست که هیچگاه نیاموختیم که متعادل باشیم و راه تعادل را هرگز نجستیم.افراط کار همیشگی ما انسانها است !

موفق باشید

لازمه مردانگی را در زندگی هایمان گم کرده ایم ..
ممنون از نظرتون

سابین دوشنبه 2 آذر 1388 ساعت 23:39

تنها تنها می ری سینما؟؟؟؟
ای روزگار... من چی ؟

تو کجایی آخه عزیزم؟
تو بگو من برنامه میزارم یه ایل آدم باحال جمع میکنم بریم !

3pehr سه‌شنبه 3 آذر 1388 ساعت 00:35 http://3pehr.tk

مرد و زن نداره که..

مهم نه همین لباس زیباست نشان آدمیت..

به من چه خوب اصلا؟؟؟
به آقای مسعود کیمیایی بگین که انقدر واسه شما مردا فیلم میسازن هی!

آقای رنجبر سه‌شنبه 3 آذر 1388 ساعت 01:47


یه سرش زدم توی همکلاسی با عنوان "نقد فیلم"
۹ ta صفحه پیدا شد.

پستتون رو خودنم . فعلا نظری ندارم.
من نقد فیلم و اینا زیاد می خونم . خودم هم نظرم رو میگم.
چون یک دیگه از تخصص ها و علاقمندیام مثل شما بعد از رایانه
« هنر هستش. »

اگر بخواید نظری راجع به تحلیلتون داشته باشم.
الان زود هست ! احتیاج به زمان داره ...

در آینده نظرم رو راجع به پستتون بیان می کنم.
نسبت به پستهای اولتون در همکلاسی خیلی پیشرفت داشتین.

فقط بگم که تحلیل و دید خوبی به مسائل دارید.

ما مراسمی داریم در باب نقد ...

« مثلا اگر من بخوام یک فیلمی بازی کنم و بازی من نوعی دیده بشه ٬
بعضی ها به من میگن آقای رنجبر تو متوهمی ٬ بیمار روانی هستی ٬ تو دیوانه ای ٬ »

من جواب میدم بله ٬ درسته نظر شما محترمه ... ممکنه من دیوانه باشم٬ اما منم ٬ همه چیز منم ٬ منم که این طوری بازی می کنم٬

خانوم شما برو جلوی دوربین بازی کن بعد ببین من چطور نقدش
می کنم. » شمای نوعی می تونی نقد کنی ٬ می تونی ایراد بگیری ٬
می تونی بدی یا خوبیشو بگی اما من نمیپذیرم ... اما شده توی
یه مناظره استاد سمندریان منو نقد کنه ٬ از ایشون خوبش
رو می پذیرم و حتی بدش رو ٬ چون صاحب نظره اما آقایی
که حوزه تخصصیش در بازیگر یعمیق نیست چه طور می تونه نظر جدی و درستی داشته باشه.

دخالت نه ها ! ... همه می تونن نظر بدن.

خیلی ممنون ٬ از شما تشکر می کنم.

موفق باشید.

منتظر نظرتون هستم!
من ۳ بار پسوردم رو گمیدم دوباره عضو شدم واسه همینه توی نام نویسنده ها ۳ تا هانیه کرمی هست!
پست هایی که با این یوزر آخریه زدم اولیاش رو همون طور که میدونید کیارش زده ( به علت قانون پست های روزانه) از اکانت من استفاده کرده

ای بابا روزگاره دیگه ! پیش رفت نکنه آدم چیکار کنه!

تحلیلی که نسبت به مسایل دارم خیلی ساده اس سعی میکنم نپیچونم و صریح بگم (( گاهی نمیشه البته))

ما نظرات استادان رو پذیرا هستیم!
این یه نقد حرفه ای نبود
تنها نظر من بود که از فیلم برداشت کردم.
چه سطحی چه عمیق

بسیار بسیار ممنون از شما دوست عزیز

سلامت باشید


(((((نیگا کنید خط به خط جوابتون رو دادم ها ))اگه جاییش جا افتاده بگید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد