KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

راز پیروزی اسکندر بر ایران!

می گویند اسکندر پس از حمله به ایران در اداره کشور درمانده و مستأصل بود. او از خود و مشاورانش می پرسید که چگونه باید بر مردمی که از من بیشتر می فھمند حکومت کنم؟

یکی از مشاوران می گوید:" کتابھایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند" اما ظاھراً یکی دیگر از مشاوران( به قول برخی، ارسطو) پاسخ می دھد : "نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آنھا را که نمی فھمند و کم سوادند، به کارھای بزرگ بگمار. آنھا که می فھمند و باسوادند، به کارھای کوچک و پست بگمار. بی سوادھا و نفھم ھا ھمیشه شکرگزار تو خواھند بود و ھیچ گاه توانایی طغیان نخواھند داشت. فھمیده ھا و با سوادھا ھم یا به سرزمینھای دیگر کوچ می کنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواھند کرد."


پی نوشت: از علی (ع) است که بزرگان را برای اداره کارهای بزرگ به کار گیر تا موفق شوی.

نظرات 6 + ارسال نظر
محمد رودسرابی دوشنبه 26 مرداد 1388 ساعت 01:12

البته الکساندر در خاطراتش می نویسد
ما از سپاه ایران شکست می خوردیم اگر به داریوش سوم خیانت نمی شد
در آن روز دو قوم آگاک و ماگاک به داریوش سوم خیانت کردند ، به هوای استقال دوباره
ولی الکساندر دستور داد برای جلو گیری از خیانت مجدد آنها سران آنها را کشتند
کاش سران ایران امروزی از کار بزرگ الکساندر درس می گرفتند

ممنون از اطلاعاتی که دادین

رهاـمعماری دوشنبه 26 مرداد 1388 ساعت 02:52

سوده عزیز ممنون از این پست بسیار خوبت
پستت هم روانشناسی بود وهم باعث تامل وهم اینکه مربوط به حقیقت انکار نشدنی ایران .
موفق باشی

خواهش می کنم
شما هم موفق باشید

علیرضا قهرمانی دوشنبه 26 مرداد 1388 ساعت 12:28

اگه انسانهای ضعیفی بر ما حاکم میشن احتمالا از ضعف شخصیتی خودمونه که اجازه چنین کاری رو به اونها میدیم

یا شایدم عادت کردیم که دیگران بر تمامی امور ما مسلط باشن !

ممنون از پستی که نوشتین.عالی بود

خواهش می کنم

سروش فرنودی دوشنبه 26 مرداد 1388 ساعت 13:21

داستان بسیار جالب و خواندنی بود.حقیقتا شرح حال اوضاع فعلی مملکت ماست تا از این طریق صاحبان قدرت بتوانند بقای خود را تضمین کنند.

واقعیت ها همیشه تلخ و پنهانن

ارش دوشنبه 26 مرداد 1388 ساعت 13:32

موافقم

دقیقا با چی؟ :دی
ممنون

علی سه‌شنبه 27 مرداد 1388 ساعت 14:27

داستان بسیار جالب و خواندنی بود.حقیقتا شرح حال اوضاع فعلی مملکت ماست تا از این طریق صاحبان قدرت بتوانند بقای خود را تضمین کنند.
________
من با این دوران کاری ندارم و نمیدونم ولی در دوران خاتمی واقعا اقازاده های بزرگواری روی کار امده بودند

دولت ها برای بقای خودشون همه کاری میکنن...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد