KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

رادیو

 تنها شدم... 

 

...ادامه مطلب...

 

 تنها شدم 

عزیزم ، تو مرا مجبور کردی که یکی از ترانه های غمگین رادیو را مرتب بشنوم. 

هر چه موج رادیو را عوض می کنم ، باز همان ترانه را می شنوم. 

کاش مدت درازی بهترین ترانه نباشد. 

برای اینکه اگر مرتب آن را پخش کنند ، تاب تحمل ندارم. 

این ترانه غمگین از حال و روزگار ما حکایت می کند. 

و خواننده همچنان آن را می خواند : 

 

((عشقم را نثار تو کردم ...اما نپذیرفتی. 

زندگیم را وقف تو کردم اما در کنارم نماندی، 

کاش روزی آن را برگردانی. 

عشقم را نثار تو کردم ...اما نپذیرفتی.  

عشقم را به تو هدیه کردم آن را دور انداختی ، 

کاش روزی آن را به من برگردانی.)) 

 

گاهی عاطل و باطل می نشینم و خیال می بافم و باران را تماشا می کنم  

در حالی که پنجره خشک و است  

ولی خیسی آن را لمس می کنم!! 

یا یکی ار مجله های قدیمی ات را که یادم رفته دور بیندازم ورق می زنم ، 

به نام دفتر خاطرات. 

کمی می خوابم یا در اتاق راه می روم. 

کاش سیگار می کشیدم تا آنرا دو برابر کنم. 

به کسانی که زمانی می شناختم تلفن می زنم 

تنها برای اینکه از شر رادیو خلاص شوم ، 

 

برای اینکه اگر آن ترانه را مرتب پخش کنند ، تاب تحمل ندارم. 

نمی خواهم آن را بشنوم. 

اما خواننده همچنان می خواند :  

((عشقم را نثار تو  کردم...اما نپذیرفتی. 

زندگیم را وقف تو کردم اما در کنارم نماندی، 

کاش روزی آن را برگردانی. 

عشقم را نثار تو کردم ...اما نپذیرفتی.  

عشقم را به تو هدیه کردم آن را دور انداختی ، 

کاش روزی آن را به من برگردانی.))  

 

ترانه ی دوستت دارم را.... 

 

SIAVASH_PCE

نظرات 21 + ارسال نظر
شنونده شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:07

رادیو.... هنوزم رادیو بابا این همه چیز جدید

کیارش مظفری شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:18

کامنت شماره یک :

کسانی که در معرض دود سیگار دیگران قرار می گیرند، با خطر کاهش فعالیت مغز ازجمله ضعیف شدن حافظه مواجه می شوند.

کیارش مظفری شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:20

کامنت شمار دو :

اما در ماشین را که باز می‌کند و می‌نشیند، دیگر ترسی ندارد. دود سیگار تمام فضای داخل ماشین را پر کرده است. و برف‌پاک‌کن قیژ قیژ کنان دانه‌های باران را کنار می‌زند. لبخندش در میان دود سیگار پیدا است. عجیب آرام است. ترسی ندارد او.

کیارش مظفری شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:21

کامنت شماره سه :


دوای دردم سیگار است. این را کسی می‌فهمد که سیگاری نباشد. سیگار را باید دیر به دیر روشن کرد و به‌موقع.

کیارش مظفری شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:22

کامنت شماره چهار

میتوان ؛ می توان ..
و همه‌ی این‌ها با یک نخ سیگار، برایم ساخته می‌شود. با یک نخ سیگار!... پسر توی آیینه! تو این‌ها را می‌فهمی. مگر نه؟

کیارش مظفری شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:24

کامنت شماره شش :

... دهانش باز می‌شود و عطر سیگار نیامده می‌رود. ته سیگارش را زیر پا له می‌کند.
توف .

کیارش مظفری شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:26

کامنت شماره هفت :

دود سیگار مهمترین آلاینده هوا در محیطهای بسته است

کیارش مظفری شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:26

کامنت شماره هشت :

دود سیگار سبب عوارض متعدد چشمی از جمله التهاب و صدمه به عصب چشم و در نهایت نابینایی ....

الیار عاصمی زاده شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:26

***1***

دریا، - صبور و سنگین –
می خواند و می نوشت :
« ... من خواب نیستم !
خاموش اگر نشستم،
مرداب نیستم !
روزی که برخروشم و زنجیر بگسلم ؛
روشن شود که آتشم و آب نیستم ! »

کیارش مظفری شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:27

کامنت شماره نه :

سیگار لای انگشتاش دود می شد.افق دیدش ناپیدا بود و شیشه عینکش شبیه .. شبیه ..
بسه دیگه
اه .

الیار عاصمی زاده شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:28

***2***

ببار ای بارون ببار ...
با دلم گریه کن خون ببار ...

دلم خون شد، خون ببار ...
بر کوه و دشت و هامون ببار ...

الیار عاصمی زاده شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:30

قابل تامل و آشنا بود

به کسانی که زمانی می شناختم تلفن می زنم

تنها برای اینکه از شر رادیو خلاص شوم ،

سیاوش شنبه 20 تیر 1388 ساعت 15:33

الیار من الانم تو رو می شناسم... کسانی هستند که دیگه مثل شناخت قبلی نیستند و اون ها رو الان نمی شه شناخت... الیار می دونی چقدر از تلفن متنفرم... چون باعث دوریه دوری...!!!

محمد شنبه 20 تیر 1388 ساعت 17:25

موضوع خواستم ما نیست






،
موضوع نخواستن آنهاست.

آرزو شنبه 20 تیر 1388 ساعت 20:14

ممنون زیبا بود

سید عباس ال طعمه شنبه 20 تیر 1388 ساعت 20:32

خیلی قشنگ بود
مرسی

محمد شنبه 20 تیر 1388 ساعت 21:08

سلام دوست عزیز. وقتی نوشته هاتو خوندم دیدم که خیلی شبیه روزگار من بود.فقط یه تجربه دارم که بهت میگم.صبر و تحمل داشته باش تا از دستش ندی. وهمیشه اینو به خودت بگو اندکی صبر سحر نزدیک است برای من نتیجه داد ونمی دونی که چقدر شیرین بود.

محمد شنبه 20 تیر 1388 ساعت 21:09

آقا کیارش شماره پنج کو پس ؟

رویایی یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 00:58

قشنگ بود هم سیاوش هم کیارش...
مرسی..

محمد کیتاش یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 22:43 http://frigate.blogfa.com

چه اشکالی داره آدم رادیو گوش بده
زمانی که تنهایی را دوست داره
زمانی که احساس می کنه دیگه بسه
بسه ، بسه ، بسه
خسته شدم از همه ، از تو ، از اون ، از خودم
زمانی که باید موبایل را در دیوار کوبید و دور اینترنت را خط کشید
زمانی که از تمام ابزار ارتباطی دوری کرد و به رادیو گوش داد
آن زمان زمانی است که جمله ی من و تو در کنار هم تمام شده

یه ناشناس پنج‌شنبه 25 تیر 1388 ساعت 17:12

میدونی very goodمینویسی من love متنتو زیاد و عاشقتم ولی یک سبیلوام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد