KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

حکایت غربت....

میخواهم غربتت را حکایت کنم, غربتی که۱۲قرن است ریشه دوانیده, غربتی که اشک آسمان وزمین را جاری ساخته, غربتی که حتی برای برخی محبانت غریب و ناشناخته است غربتی که اجداد طاهرینت پیش از تولد تو بر آن گریسته اند...

از کجا آغاز کنم؟از خود بگویم یا از دیگران؟از نسلهای گذشته بگویم یا از نسل امروز؟از دوستان شکوه کنم یا از دشمنان؟از عوام گلایه کنم یا از خواص؟از خود آغاز میکنم که اگر هر کس از خود شروع کند امر فرج اصلاح خواهد شد... 

میخواهم به سوی تو برگردم.یقین دارم بر گذشته های پر از غفلتم کریمانه چشم میپوشی!! میدانم توبه ام را قبول میکنی و با آغوش باز مرا میپذیری.... 

میدانم در همان لحظه ها روزها و سالهای غفلتم برایم دعا میکردی... 

من از توگریزان بودم ,اما تو چون پدری مهربان دورادور مرا زیر نظر داشتی....العفو..العفو! 

این شکایت را به کجا برم که نه تنها بی خبران دور از آبادی حتی برخی مومنان و مقدسان نیز شنیدن از  غربت خضرت بقیه الله  (علیهم السلام)  را تاب ندارند؟خدایا! عجب حجاب ضخیمی!؟چه غربت عجیبی؟ 

آری!شاید گفتن از غربت امام عصر ارواحنا فداه کمی عجیب و غریب به نظر برسد!چراکه ما به طور معمول از  از غربت سایر ائمه مطالب زیادی شنیده و میشنویم... 

مولای متقیان حضرت علی (ع) را به حق اول مظلوم عالم میدانیم. 

هر ساله در ایام فاطمیه به یاد مصائب و مظلومیت حضرت زهرا(س) اشک ماتم میریزیم و باید هم اینگونه باشد . 

به هر مناسبتی و در هر مصیبتی بر مظلومیت حضرت سید الشهدا(ع) و اهل بیت مکرمش میگرییم و باید بگرییم... 

با تمام وجود امام رضا (ع) را "غریبالغربا" میخوانیم. 

....اما به غربت امام زمان (عج) کمتر اندیشیده و یا اصلا فکر نکرده ایم... 

مولای من:دوست داشتم از همان اول اذان عشق تو رادر گوشم زمزمه کرده بودند.ای کاش کامم را با نام تو برمیداشتند.. 

مهدی جان!دوست داشتم با نام نامی تو زبان باز میکردم... 

ای کاش مهد کودکم مهد آشنایی با تو بود.کاشکی در کلاس اول دبستان آموزگارم الفبای عشق تو را برایم هجی میکرد و نام زیبای تو را سر مشق دفترچه تکلیفم قرار میداد... 

در دوره راهنمایی هیچ کس مرا به خیمه سبز تو راهنمایی نکرد.. 

در سالهای دبیرستان کسی مرا با تو- که مدیر عالم امکان هستی-پیوند نزد.. 

در کتاب جغرافی ما صحبتی از "ذی طوی" و "رضوی" نبود... 

در کلاس تاریخ کسی مرا با تاریخ غیبت, غربت و تنهایی تو آشنا نساخت.. 

در کلاس دینی به ما نگفتند"باب الله"و"دیان دین" حق تویی... 

دریغ که در کلاس ادبیات, آداب ادب ورزی به ساحت قدس تو را گوشزد نکردند.. 

افسوس که در کلاس نقاشی چهره مهربان تو را برایم تصویر نکردند!! 

چرا موضوع انشای ما به جای "علم بهتر است یا ثروت" از تو و از ظهور تو و روشهای جلب رضایت تو نبود؟!مگر نه اینکه بی تو نه علم خوب است و نه ثروت؟؟ 

کاش در کنار زبان بیگانه زبان گفتگو با تورا نیز-که آشناترین مونس فطرتهای بشر است- به ما می آموختند! ای کاش-وقتی برای آموختن یک زبان خارجی به زحمت می افتادم-به من میگفتند: او تمامی گویشها و لهجه ها...وحتی زبان پرندگان را میداند و میشناسد... 

قطب شمال و جنوب جغرافیایی و قطب مثبت و منفی آهنربا و خواص آنها را شناختم اما ندانستم که قطب عالم امکان تو هستی و چرا تورا به این صفت مینامند"السلام علیک یا قطب العالم" 

با مثبت بینهایت و منفی بینهایت در ریاضیات آشنا شدم.آن زمان کسی از این مفاهیم برایم مصداق عینی ترسیم نکرد.بعدها متوجه شدم که شما خاندان, اصل و منشا همه زیباییها و سر چشمه تمام خوبیها و معدن همه خیرات عالم هستیدوبرعکس دشمنان شما منشا هر چه ظلمت رذالت و پلیدی در عالم هستند! 

در زنگ شیمی-وقتی سخن از چرخش الکترونها به دور هسته اتم به میان می آمد-اشارتی کافی بود تا من بفهمم تمام عالم هستی و ما سو الله یه گرد وجود شریف تو میچرخند... 

ای کاش در کنار انواع و اقسام فرمولهای پیجیده ریاضی -فیزیک و شیمی فرمول ساده ارتباط با تورانیز به من یادمی دادند... 

وقتی برای کنکور درس میخواندم کسی مرا برای ثبت نام در دانشگاه معرفت و محبت امام زمان(ع)تشویق نکرد.کسی برایم تبیین نکرد که معرفت امام نیز مراتب دارد و خیلی ها تا آخر عمر در همان دوران طفولیت یا مهد کودک خویش در جا میزنند. 

نمیدانستم که عناوینی همچون دکتر- مهندس-پروفسور و...قرا دادهایی در میان انسانهاست که تنهابه کسب ثروت- قدرت-شهرت ومنزلت اجتماعی و گاهی خدمت در این دنیا می آید اصلا در این وادی نبودم... 

از فضای نیمه بسته ی مدرسه وارد فضای باز دانشگاه شدم در دانشکده وضع از این هم اسف بار تر بود.بازار غرور و نخوت پر مشتری بود و اسباب غفلت فراوان و فراهم... 

فضا نیز رنگ و بو گرفته از "علم زدگی"و"روشنفکر مآبی"!! 

خیلی ها را گرفتار تب مدرک گرایی می دیدم.علم آن چیزی بود که از فلان کتاب مرجع اروپایی با فلان مجله آمریکایی ترجمه میشد از علوم اهل بیت دانش یقین بخش آسمانی کمتر سخن به میان میامد.....  

مولای من! 

در دانشگاه هم کسی برایم از تو سخن نگفت,پرچمی به نام تو افراشته نبود,کسی به سوی تو دعوت نمیکرد ,هیچ استادی برایم اوصاف تو را بیان نکرد, کارکرد دروس معارف اسلامی و تاریخ اسلام جبران کسری معدل دانشجویان بود!!! 

نه اینکه از تبلیغات مذهبی نشستهای فرهنگی نماز جماعت اردوهای سیاحتی زیارتی مسابقات قران و نهج البلاغه و... خبری نباشد...کم و بیش یافت میشد اما در همین عرصه ها نیز تو سهمی نداشتی و غریب و مظلوم و "از یاد رفته"  

بودی...

پس از فراغت از تحصیل نیز اداره زندگی و دغدغه معاش مجالی برای فکر کردن راجع به تو برایم باقی نگذاشت!! 

اینک اما در عمق ضمیر خود "تو"را یافته ام چندی است با دیده ی دل تو را پیداکرده ام در قلب خویش گرمای وجودت را با تمام وجود حس میکنم.... 

گویی دوباره متولد شده ام.تعارف بردار نیست. 

زندگی بدون تو-که امام عصر و پدر زمانه ای- "مردگی"است و اگر کسی همچون من پس از عمری غفلت به تو رسید حق دارد احساس تولدی دوباره کند حق دارد از تو بخواهد از این پس او را رها نکنی ودر فتنه ها و ابتلائات اخرالزمان از او دست گیری, حق دارد به شکرانه ی این نعمت پیشانی ادب بر خاک بساید

 با خدای خود زمزمه کند:  

الحمدلله الذی هدانا لهذا  

                                  وما کنا لنهتدی لولا ان هداناالله... 

 

 

                        *******************************************

 

 

کنارآشیان تو من آشیانه میکنم 

                    فضای آشیانه را پراز ترانه میکنم 

کسی سوال میکند به خاطر چه زنده ای 

                   ومن برای زندگی تو را بهانه میکنم 

برگرفته از کتاب۱۲ قرن غربت 

نوشته:دکتر علی هراتیان

نظرات 3 + ارسال نظر
من شنبه 13 تیر 1388 ساعت 22:33

کنارآشیان تو من آشیانه میکنم

فضای آشیانه را پراز ترانه میکنم

کسی سوال میکند به خاطر چه زنده ای

ومن برای زندگی تو را بهانه میکنم

بسیار عالی

غربت... یکشنبه 14 تیر 1388 ساعت 00:27

شاید آنروز که سهراب نوشت:تاشقایق هست زندگی باید کرد خبری از دل پردرد گل یاس نداشت...باید اینگونه نوشت:هرگلی هم باشد شقایق وچه گل پیچک و یاس!تانیاید گل نرگس زندگی دشوار است....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد