پدیده ای به نام(کودتای خرداد 1388)

پدیده ای به نام (کودتای خرداد 1388)  

همانطور که همه میدانید جمهوری به نوعی از حکومت تلقی میشود که در آن مردم ،آینده و سرنوشت خویش را تعیین میکنند و در واقع حکومت(مردم بر مردم) میباشد.مردم در این نوع حکومت با انتخابی آزاد  فردی را به عنوان رئیس جمهورانتخاب کرده و زمام امور اجرایی کشور را به مدت۴سال(که البته در برخی از کشورها این مدت فرق میکند) به او می سپارند.    

وقتی اتفاقاتی که از ۲۲خرداد به بعد رخ داده را مرور میکنم یاد ماجرای کودتای۲۸مرداد۱۳۳۲ میوفتم و ویژگی های مشترک زیادی بین این دو رویداد میبینم.   

در ۲۸ مرداد سال۳۲ در ماجرای یک کودتا  دولت مردمی و قانونی دکتر محمد مصدق ،که در یک فضای دموکراتیکی ایجاد شده بود با توطئه دربارسلطنتی و حمایت وکمک برخی از دول غربی سرنگون شد.در آن جریان حکومت وقت برای کنار زدن دولت مصدق و همچنین برای قرار دادن اهرم فشار بر مردم  فردی به نام شعبان جعفری(ملقب به شعبان بی مخ) و دارو دسته اش(که از جاهلان آن زمان بودند) را به سطح شهر فرستاد تا با سرکوب مخالفت مردم و ایجاد رعب و وحشت در جامعه به اهداف شوم خود دست پیدا کنند.  

در انتخابات ۲۲خرداد که با شرکت حداکثری مردم(۸۵٪ واجدین شرایط)برگزار شد -که در نوع خود بی سابقه است- نشان از درک عمیق مردم نسبت به اوضاع کنونی کشورو عدم تکرار اشتباهات گذشته می باشد و همچنین نیت مردم را برای بنیان گزاری  یک دولت مردمی دیگر مشخص میکرد.اما متاسفانه اتفاقاتی که درزمان انتخابات و بعد از آن رخ داد به طور کلی جمهوریت نظام و همچنین شان و شعور مردم را زیر سوال برد!!! 

در طول ایام قبل از انتخابات اگر کسی در این زمینه دقت کرده باشد میتوانست موضع گیری جامعه را در قبال کاندیده های انتخاباتی و جهت گیری غالب آنها را متوجه بشود.این قضیه آن زمان قوت میگیرد که مهندس موسوی در ساعاتی پس ازپایان اخذ رای  در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشت که با اطلاعاتی که از شهرستانها و استانها به دستشان دادند ایشان برنده قطعی انتخابات هستن و رئیس جمهور منتخب مردم می باشند.(لازم به ذکر است اطلاعات داده شده به موسوی از طرف مامورین وزارت کشور بوده است)  

ولی داستان آنجا جالبتر میشود که با اعلام نتایج اولیه شمارش آرا آن هم با سرعتی غیرعادی ۶۸٪ آرا به نام محمود احمدی نژاد ثبت شده باشد و در ادامه اعلام نتایج  آمارفقط ۲/۳درصد جابه جایی به وجود می آید!  

در چنین شرایطی که رای مردم نادیده گرفته می شود و مردم خواستار برآورده شدن حق خود هستند با سرکوب شدید نیروهای انتظامی و امنیتی مواجه میشوند و بدترین برخوردها از طرف صاحبان قدرت با آنها صورت میگیرد.  

حکومت با ریختن نیروهای ضد شورش و بسیجی در خیابان ها و دادن اختیار تام به آنها برای ضرب و شتم مردم و حتی کشتن آنها فجیع ترین برخورد ممکن را با معترضین میکند و صحنه های دردآور و زننده ای را درخیابان ها به وجود می آورد. 

آنها با اعمال انواع خشونت در سطح جامعه و ناامن کردن شهر به مانند کودتای۲۸ مرداد به دنبال ایجاد رعب و وحشت برای خواباندن اعتراضات و سکوت مردم هستن تا بتوانند با آرامش بیشتر به اعمال خود بپردازند و اراده مردم را سست کنند. 

آنها با اجرای برنامه ای از پیش تعیین شده به مانند ۲۸ مرداد در مقابل خواست و اراده مردم ایستادن وبا ایجاد یک جامعه تک قطبی راه را بر هرگونه مخالفت و اعتراض بستند.البته  جریان کنونی پا را از قضیه ۲۸مرداد هم فراتر گذاشت و به شایعه پراکنی و افترا به این حرکت مردمی پرداخت که از آن جمله میتوان به منتسب کردن این جنبش به کشورهای غربی وکنترل جریان از طرف آنها و همچنین نسبت دادن خرابکاری های سطح شهر(که به استناد مدارک معتبر توسط نیروهای انتظامی و لباس شخصی ها انجام میشد) به طرفداران مهندس موسوی برای بدنام کردن آنها، اشاره کرد. 

اینجانب اتفاقاتی که در جریانات اخیر افتاده را  نشان دهنده یک کودتای گسترده در سطح کشور میدانم.شما چگونه فکر میکنید؟