آقای رییس جمهور فراموش نکن !
دو موهبت برای مردم هرگز از دست نخواهد رفت :
" شعور " و " حافظه "
شعور و حافظه ی مردمت را نفی می کنی وقتی :
- مخالفانت را در ملأ عام تحسین می کنی به آزاد اندیشی و حبس می کنی در خفا ! ( خفایی به وسعت دید چشمان کبک زیر برف )
- مشکلات مسکن را به مافیایی نسبت می دهی که زاده ی سیاست های ناقص الخلقه ی خودت هستند ! ( کودک ناخواسته ات را بپذیر )
- اسم مفسدین اقتصادی را ( آن هم تعدادی که در جبهه ی مخالفان ات هستند ) پس از چهار سال ، زمانی اعلام می کنی که از مردم رای می طلبی برای بقا ...
- گشت ارشاد و پدیده های این چنینی را در حرف هایت نادرست می دانی و در عمل (علی رغم تمام شدت عمل هایت در موارد کم اهمیت تر) در این مورد به نوشتن نامه ای بسنده می کنی .
- افتخار می کنی به اینکه تعداد تغییرات ایجاد شده در قوانین ، در دوره ات کم ترین میزان بوده تا اینطور به نظر برسد که قانونمند هستی . اما مردم به چشمانشان بیشتر از تو اعتماد دارند و دیدند که تو قانون ها را دور می زدی ، تغییر نمی دادی ! ( می گذاری پای حفظ سرعت عمل ات در خدمت رسانی ؟ با جلوگیری از اتلاف وقت در کاغذ بازی با نمایندگان مردم! )
- میان لبخند های معروفت قصد داری به مردم " القا کنی " ← رفاه در کشورمان موج می زند !
- رابین محمود می شوی تا از ثروت ثروتمندان به قشر پایین دست ببخشی ! بالا دستان را به زیر می کشی به جای بلند کردن فرودستان ، تا شاید این قشر تو را در ازای زحمت کمتر ، بیشتر ستایش کنند... ( ثروتمند ستیزی به جای حل ریشه های فقر ← نشت عقده های فرو خفته )
- معتقدی برای بدست گرفتن قدرت باید از حمایت قشر فرودست برخوردار بود ، چرا که اینان در اکثریت اند ( برای تاثیر بیشتر بر تعداد این قشر می افزایی ... در عوض خط فقر را در نمودار پایین تر می آوری تا احساس خفگی در عمق جدول آزارشان ]آزارتان [ ندهد !)
- از ناسزاهایی که در سطوح مختلف ( داخلی و بین المللی ) نثارت شده جزوه تهیه می کنی و به عنوان افتخار و امتیازی بی نظیر از آن یاد می کنی . بدون اینکه به خودت و حتی طرفدارانت مجال بدهی فکر کنید " چرا این همه فحش خورده ام ؟ "
- خبر های مشمئز کننده از نتایج گفتمان های ناکام ات را چنان ( تمیز ) سانسور می کنی که مردم به صدها کانال ( رؤیت شده در تلوزیون همسایه ) شک کنند !
- طی چهار سال چنان در عرصه ی صلح و آشتی ملل قدم می گذاری که شعار کلیشه ای " مرگ بر آمریکا " تبدیل می شود به : " مرگ بر .... " و پر کردن جای خالی با هر گزینه ای ممکن می شود !
- در زمینه ی عمران و آبادی و تحول چنان می کوشی که در راستای احداث " خط امام " منطبق با اصول خودساخته ات بر آمده ای ! ( باشد که رهروان وی رای دهندت )
و
.
.
.
خودمانیم ،
دکتر !
طرفدارانت رویشان نمی شود بگویند تو آبروی بسیج را هم برده ای ...
همان ها که حرف دلشان را نگه داشته اند برای گوش صندوق رای بگویند !
خودت بگو
به چه دل ببندند ؟ به تورم در اندام جامعه ای که آبستن * فقر است ؟
بنشینند ، ببینند چگونه به دنیا می آید و می بالد و گلوگاه باریک زندگانی شان را می بندد ؟
*واژه ی فقر منحصر به اقتصاد نیست .
باز حداقل وضع به بدی دوره ی موسوی نیست که مردم همدیگرو میکشتن اقا
آقا...
در ضمن طرفداران زبان دارن نیازی به زبان شما نیست وقتی از زبان خودتون نمی تونید حرف بزنید نیازی نیست از زبان ما برای اهداف خود استفاده کنید
شما فکر می کنی حدوداً چند درصد از اون زبان رو تشکیل می دی؟
نماینده نباش
مدافع نیز
چون نیستی عزیز ...
اگه الان فقر از هر جهت توی جامعه بیداد میکنه، شک نکن که اگه فرد جدیدی هم بیاد همینه و بلکه به مرابت بدتر!
مردم شعور دارند و می دانند که این همه مشکل اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و .. از سیاستهای غلط دولتهای پیشین برای این دولت به ارمغان رسیده و سالها زمان میبره تا این دولت (یا همفکران این دولت) بتونن وضعیت رو به حالت نرمال در بیارن!
درک و شعور ملی بالاست مگر اینکه روی مغز مردم برای علیه ش کار بشه و تهمتها اونقدر تو ذهن مردم تکرار بشه که واقعی تصور بشه و...
شما خیالتون راحت که هر کسی جر احمدی نژاد بیاد همه ما باید سرمونو بذاریم زمینو از فقر بمیریم! مگه اینکه ما هم بریم قاطیشون بشیم و همه با هم بخوریم!!
قضاوت ات مبنای محکمی نداره
بر اساس احتمالات و " شنیده ها " حرف زدن کار ساده ایه
شاید زیاد در بطن جامعه نیستی که حس کنی
پس بیشتر جامعه ات رو مطالعه کن
کسی از روند رو به بهبود بر نمیگرده ...
متشکرم از نظرت
ممنونم فرزانه!
دوست خوبم آقای رحمانی چه جالب که دوره ی جنگ را با حالا مقایسه میکنید!! دوره ای که تازه فقط چند سال بود "انقلاب " شده بود ، در "جنگ " بودیم نه فقط با عراق که با همه ی دنیا! اما با این حال مردم از وضع معیشتی خود "راضی" بودند!!!!
می دانم خیلی از طرفدارای آقای احمدی نژاد به بی منطقی آقای رحمانی نیستند
زمان نخست وزیری آقای موسوی، اولا کشور امامی داشت که بیشتر از مصلحت افراد به فکر مصلحت جمهوری اسلامی ای بود که مردم عزیزانشان را برای آن داده اند
واژه ی فقر منحصر به اقتصاد نیست
شعور مردم ما چند صباحیست ، بازیچه ی افرادی شده که کتاب خدا را یک صفحه در میان می خوانند
اسلام را به نفع خود تحریف کرده اند
پشتشان به دین است و رویشان به قدرت
غلاف دین را به مردم پوشانده اند
و مردم را از دین زده اند
بسیاری مواقع نظر اقلیت آگاه بر اکثریت نا آگاه نچربیده
تا جهل است مبارزه هست و ما هم هستیم
مبارزه ی ما مبارزه ی منطق بر جهل است
تخمی که ما می کاریم رشد میکند
در دل مردم
مبارزه ای که دو سمت آن برد است
حرف های روشن و بی جوابی بود!!
و اینجا هم به شعور ما توهین کرد که در جواب حق انتشار نیافتن کتاب هایی که سالها چندین جلدشان منتشر شده و در این 2-3 سال اخیر توقیف شدن گفت: من تازگی به وزارت ارشاد نامه دادم که درست شه!!
نامه ها گواه بی اعتباری ...
**** به پست اقای باقری مراجعه شود...
مرگ بر این دولت مردم فریب
من از همین جا به طرفداران سینه چاک آقای احمدی نژاد به عنوان یک دوست توصیه میکنم که در خلوت خودشون کمی به کارنامه و اعمال ایشان طی این ۴سال عاقلانه و منطقی،به دور از هر گونه تعصب نگاه کنند و کمی به شخصیت خود و آینده شون احترام بگذارند و آینده مملکت را درگیر این بازیهای بچه گانه نکنند.
مرسی !
بسیار عالی بود!
نگذارید که با ذهن باکره ی شما زیاد زنا انجام دهند
حامد صفایی
جمله ی زیبای شما نشان دهنده ی ذهن بازتان است !