KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

آنچه در پشت پرده هاست!

                                                هوالحق 

 

از سوی یک مستندساز؛ 
نقد اثر سینمایی جدید مشترک  
 
                        مجیدی و موسوی!  

 

 

 

 

مهران موزون - در ساخت فیلم سینمایی، آنچه که  

«می‌بایست اتفاق بیفتد» فیلم‌برداری می‌شود،  

در حالی که در ساخت فیلم مستند انتخاباتی صادقانه،  

«آنچه که اتفاق می‌افتد». در ساخت فیلم سینمایی همه 

 تابع دوربین هستند. اما در فیلم مستند...  

 

 

انزوای بیست‌ساله میرحسین و دور بودن وی از صحنه سیاست و  

اقتصاد... نکته تازه‌‌یی نیست، اما شب گذشته پس از دیدن فیلم مستند 

 انتخاباتی این «عزیز به صحنه هل داده شده»، تاسف بنده را به عنوان 

 یک مستندساز، از زاویه‌یی دیگر برانگیخت. جناب مهندس در نطق آتشین 

 تلویزیونی خویش خطاب به مردم گفتند که: من از صحنه بیرون نبوده‌ام 

 و در این بیست‌سال با شما به خیابان آمده‌ام، خرید بازار رفته ام و...

از این فرمایش ایشان می‌توان نتیجه گرفت که به «همراه مردم» 

 برنامه‌های تلویزیون را هم تماشا کرده‌اند و چشم و ذهنشان با انواع 

 فیلم‌های سینمایی و مستند آشنا بوده و هست.

لذا یک مستندساز، از آخرین نخست‌وزیر جمهوری اسلامی می‌پرسد: 

  آیا فیلم تبلیغاتی (بخوانید تخریباتی) خود را حتی یکبار هم قبل از ارسال 

 به رسانه ملی ندیده‌اید؟ اگر خیر، که امری است علی‌حده و 

 نشان از اهمیت موضوع در چشم «مهندسی» شما دارد.

اما...

اگر پاسختان مثبت است، بفرمایید چگونه بیست‌سال گذشته را 

 در صحنه (بخوانید در منزل) بوده‌اید و همراه با مردم تلویزیون دیده‌اید ولی 

 در حد یک «مخاطب متوسط» هم نتوانستید به مجیدی بگویید که نباید در 

 فیلم مستند انتخاباتی، «طراحی صحنه و بازیگری» انجام داد. 

 من به عنوان همکار کوچک مجیدی نمی‌خواهم نقد فنی فیلمش را بگویم،  

فقط و فقط خطاب بنده شما هستید که چگونه به عنوان یکی از  

نخبگان این کشور، نه تنها در حین ساخت فیلم، بلکه در پایان نیز قادر 

 نبودید ضعیف‌بودن فیلم را تشخیص دهید؟

صحنه تصنعی زنی که دلاورانه!! از بین خیل مردان پای اتوبوس 

 جناب‌عالی خودش را به شما رسانده و شما در نهایت مهربانی، 

 او را فرامی‌خوانید و او نیز سراسیمه خود را به شما می‌رساند تا  

در برابر دوربین صادق! مجیدی، از شما بخواهد که انرژی  

هسته‌یی را بی‌خیال شده و فکری برای کراک‌کشیدن فرزندش بنمایید 

 و مثلا، مجیدی هم لطف کرده و کلمه انرژی هسته‌ای را سانسور می‌کند؟

اگر مستندتان خیلی حقیقی بود چرا صحنه‌هایی از کتک‌خوردن  

دانشجویان سمنانی و یزدی در پیش چشم شما، 

 آنهم فقط به جرم اینکه از شما سوال داشتند، ندیدیم؟

شما را چه می‌شود آقای موسوی؟ تا قبل از فیلم دیشب‌تان 

 صرفا دلم برایتان می‌سوخت که مثلا، میرحسین بنده خدا را، 

 خلاف میل باطنیش به صحنه آورده‌اند تا نگذارند بار دیگر، 

 «پرکارترین رییس‌جمهور جهان» بر سرکار آید. و گمان بنده این بوده  

 و هست که خودتان هم دوست دارید هر چه زودتر این غائله ختم  

به یکی دیگر از رقبایت (بخوانید رفقایت) شود و باز هم به 

 پای بوم نقاشی‌تان باز گردید.

اما شب گذشته حقیقتا دلم را شکستید و فیلمتان نشان داد که 

 تا چه حد، شعور این ملت بزرگ را دست‌کم گرفته‌اید. 

 از سویی حامیان شما در استادیوم آزادی آن صحنه‌های تاریخی!!  

را رقم می‌زنند و از سویی دیگر در فیلمتان کوچکترین اثری از فرهنگ 

 وجدآور آن روز در سالن دوازده‌هزار نفری نمی‌بینیم!؟ 

 واقعا شما کدام میرحسین هستید؟

میرحسین دیشب؟ یا میرحسین آن‌روز؟

به عکسی که در ابتدای مطلب آمده توجه کنید؟  

این دختر عمامه‌بسر، یک روحانی و یا یک امامزاده نیست، 

 بلکه از همان جمعیتی است که در پای منبر همسرتان و خاتمی 

 و فائزه در سالن سرپوشیده آزادی برایتان سوت و کف می‌زد... 

 چگونه است که جایگزین این دسته گل، در فیلم مستندتان زنی 

  آراسته به چادر سبز «ایستانده‌اید»؟!

کدام را باور کنیم؟ بازی با عمامه سادات را؟  

یا «رنگ‌کاری» در چادر زنان سادات را؟

در فیلمتان سخن از اختلاف طبقاتی می‌گویید... راست می‌گویید؟ 

 منتظریم تا از دهان مبارک بشنویم که میزان دارایی‌تان از متوسط  

دارایی یک ایرانی چقدر پایین‌تر است؟ تا سیه‌روی شود هر که 

 درو غش باشد.

جناب میرحسین، واقعا از تمام علمای عظامی که در 

 فیلمتان خرجشان کردید، اجازه گرفته بودید؟  

مخصوصا از حضرت علامه جوادی آملی؟

حیف است جناب موسوی... والله حیف است که به نام شما  

 باشد و به کام...

مواظب باشید جناب موسوی ...شما را به خدا مواظب باشید  

.... این ایام می‌گذرد و شما باز هم با کمال آرامش به پای 

 بوم نقاشی‌تان باز خواهید گشت... اما بیاد داشته باشید که  

 روزی هست به نام «یوم تبلی السرائر».  

 

 

 

 

 


قبل از هر چیز باید به یاد بیاوریم که مجیدی در هر اثر جدید خود، 

 یک برگ برنده رو کرده و یک فیلم ماندگار دیگر خلق کرده است. 

 از بدوک گرفته تا پدر، از بچه‌های آسمان و باران و رنگ خدا  

و بید مجنون و... بنابراین واقعا کم‌لطفی است که مجیدی را فیلم‌سازی 

 متوسط و یا خدای نکرده بد معرفی کنند. او جزو فیلم‌سازان طراز اول 

 کشورمان و بلکه جهان است و بعید است که برای ساخت فیلم 

 آقای موسوی تمام تلاش و هنر و ذوق خود را به کار نبرده باشد.                         

بله، ممکن است گفته شود که فیلمی که دیشب از صدا و سیمای 

 جمهوری اسلامی از آقای مجیدی دیدیم انتظار ما را بر آورده نکرد.  

این حرف درستی است و تقریبا اکثر کسانی  که این فیلم را دیدند 

 (و لا اقل من نظر آنها را شنیدم)  چنین نظری دارند. اما باید دید 

 مجید مجیدی انتظار ما را بر آورده نکرده است یا میر حسین موسوی؟! 

 

 

 

برگرفته از صحبت های نویسندگان منابع خبری 

 و مستند ساز مذکور

نظرات 35 + ارسال نظر
فاطمه|نرم افزار سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 00:14

تمامی مطالب گفته شده درست وعین حقیقت بود....ممنون ازاین پست به جا...

هانی سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 00:22

http://kalemeh.ir/vdcb.zb9urhb8fiupr.html


یه نگاه به اینجا بنداز!



خوش به حال این دولت خدمتگذار که همه طرفدارشن!!!!!!!!!!!!!!!!!........

هانی سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 00:24

نظراتش هم بخونین!
مخصوصا اینو که نوشته:
کافر همه را به کیش خود پندارد. حامیان بی صداقت احمدی نژاد که بجه هشت ساله ای را فرزند شهید معرفی می کنند باید هم به همه چیز شک کنند.

خانوم کرمی عزیز اگر فرزند شهید 8 ساله ندیدی بیا تا خودم نشونت بدم!
جانبازان شیمیایی که هر چند وقت یکبار بر اثر تشدید بیماریشون به شهادت میرسن!
حالا ما دروغگو هستیم یا شما بی اطلاع!

فاطمه نوبخت صنایع سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 00:30

مرسی از پست

<فاضل> سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 00:36

خانوم کرمی

شهید فقط مال جنگ نیست

ما روزانه هم داریم شهید میدیم

من بچه شهیدی میشناسم که 7 واهشه پس اینکه دیگه آخر دروغه نه؟؟؟؟


ولی صحنه جالب تر مراسم غذا خوردن جناب موسوی بود و قدم زدنشون در اون مراتع

مایی که حد اقل یه کمی از جو انتخابات و فشردگی برنامه ها می دونیم واقعا این صحنه ها خیلی عجیب بود

من برای مهندس خیلی احترام قائلم

ولی فیلمش مستند نبودیه فیلم بود که سناریو و همه عوامل فیلم داشت

سیاوش سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 00:43

واقعا ممنونم از دولت کریمه که بنده حقیر رو کتک زدن و ماشینمو خوابوندن و پوستر هام رو هم کندن چرا؟ چون طرفدار میر حسینم... و این است عدالت و آزادی بیان که از آن دم می زنیم...
کدام هنر پیشه است ؟ آن زن یا خود رییش جمهور مردمی؟؟ شما قضاوت کنید که چرا تمامی پوستر های ایشون در حال بوسیدن دست یک کارگر یا در آغوش کشیدن عاشقانه یک کودک یا در جمع مردم درد مند است... این است عوام فریبی و حال می فهمم چرا دیروز بچه ها فریاد می زدند<< نصر من الله و فقح غریب مرگ بر این دولت مردم فریب>>

اتفاقا آقای محترم طرفداران آقای موسوی برای کندن عکس احمدی نژاد از خودروی شخصی یک طرفدار که تنها جرمش زدن عکس نامزد انتخاباتی مورد نظرش مورد حمله قرار دادند.
این فرد دوست برادر من بود!
حالبه که کوچه های حداقل شمال شهر توسط چنین افراد منطقی !!!!!!!!!که ادعای طرفداری از نامزد مورد نظرشون رو دارن پر شده و باعث رعب و وحشت افراد برای رفت و آمد عادی شده ان!
انقدر آزادی عمل دارید که فضا را برای بی طرفان هم وحشت انگیز کرده اید!

او سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 00:51

«یوم تبلی السرائر».؟؟
خدا کنه شما ها که به این روز اعتقاد دارید سر بلند بیرون بییاین ما ها که همه کافر و ... هستیم.
باید برید همه جای اقای موسوی رو ببوسید که با اومدنش همین ادمایی که از دید شما ادمم نیستنن پای صندوق اورده.
واقعا برای بعضی افراد کند ذهن که اینجوری فکر می کنن متا سفم.
البته از اونجایی که احساس خطر کردن دارن دست به هر کاری می زنن تا موسوی و خراب کنند.

ما کسی را کافر نمی دونیم چون خود خدا از حال همه باخبره و من هم در هیچ یک از پست های سیاسی ام کسی رو کافر نخواندم!
من نه خدا هستم و نه معصوم که بصیرت داشته باشم و بدونم چه کسی واقعا آدمه و چه کسی باطنا حیوان!
در ضمن قصد تخریب هم نبود.اینها همه بیان واقعیت بود.
سعی کنیم کمی ؛فقط کمی منصف باشیم.
موفق باشید.

سیاوش سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 01:05

اگر اون فرد دوست برادر شماست . این فرد خود منم ... بر عکس این مساله هم تو خیابونای به اصطلاح پایین شهر در حال اتفاق .... اگر خبر ندارین ۱ سر برین بیمارستان میمنت خیابون آزادی و ببینید بچه های ستاد مرکز منطقه ۱۰ رو که همین دوستان مردی از جنس مردم چطور با ملایمت توسط چاقو مجروح کردن... اینا رعب و وحشت نیست؟؟

سیاوش سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 01:10

ریاست جمهور بودن فرهنگ می خواهد . سواد می خواهد . مرام می خواهد.... من و خیلی از هم نظرام حاضریم رییس جمهور ما مفرح و پول دار باشه ولی این مشخصاتو داشته باشه تا اینکه از جنس مردم باشه ، پایین نشین باشه ، گوجه کیلویی100 تومن بخره و از توضیع رایگان سیب زمینی ذوق کنه ولی ندونه جلوی چند هزار نفر نباید پیراهن تنشو برای حراج جلوی اون همه دوربین نشون بده... اینا همون عوان فریبیه.

سیاوش سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 01:11

غلط املایی داشت : اینا همون عوام فریبیه.

نویسنده متن سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 01:17

حرفاتون تناقض داره چون رئیس جمهور مرفه!! از جنس مردم نیست.رئیس جمهور باید ساده زیست باشد.علم وصداقت داشته باشد.وجدان داشته باشد. و خیلی صفات دیگه تا بتونه درد مردم رو بفهمه و حس کنه و برای رفع مشکلاتشون تلاش کنه.
نمی دونم چرا فیلم ساختگی به جای مستند عوام فریبی نیست اما ساده زیستی رئیس جمنهور که از نظر خیلی از مخالفانشون هم نکته مثبت ایشونه از نظر شما عوام فریبیه!!!!؟؟؟؟؟

سیاوش سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 01:27

بحث ما ساده زیستن یا نزیستن نیست . بحث درست زیستنه. من نمی گم مرفه باشه از جنس مردم نیست ، لطفا حرف منو یه بار دیگه با دقت بیشتری بخون و ببین منظورم اینه که ریاست جمهوری باید صادق باشه و این مهم نیست که پول داره یا نیست... فهمیدن درد مردم این نیست که میلیارد ها خرج بشه تا سفر استانی انجام بشه و مصوبه امضا بشه بلکه اینه که به جای کمک 5 میلیارد تومنی به آموزش و پرورش غزه ، مووقه های فرهنگیان پرداخت بشه....در دوران سازندگیه آقای رفسنجانی از این بیشنر مصویه اجرا شد و طرح های خیلی بیشتری به مرحله اجرا گذاشته شد در حالی که اون موقع از سفر های استانی سری اول ، دوم ، سوم و ... خبری نبود.

سیاوش سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 01:30

ساده زیستن عوام فریبی نیست... ساده نمایاندن عوام فریبیه...هر کاری شان داره ساده و راحت بودن در جایگاه ریاست جمهور نشستن با لباس شهر داری در بین کارگران زحمت کش اونجا نیست بلکه تلاش کردن برای رفع نیاز های اونهاست.

سیدحسین هاشمی سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 10:15

دست و پا زدنهاتان را به فال نیک می گیرم

عصبانیت رقیب نشان نزدیک شدن به اهداف است

نویسنده متن سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 10:16

تا جایی که من می دونم در این دولت تمام بدهی ها به فرهنگیان پرداخت شد.
حقوق بازنشستگان چند برابر شد و...........
تا جایی که من در نظرات دیدم نقدها یا به عبارتی در بعضی جاها توهین ها بیشتر به خاطر بی اطلاعی بود.

سیاوش سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 10:46

دست و پا زدن آقای هاشمی!!! پا رو قبول دارم چون پابرهنه پریدید وسط بحث و در ضمن پدر بزرگ بنده و همسر ایشان هردو بازنشسته ارتش و پدر بنده مدیر سازمان بازنشتگان وزارت کشاورزی هستند ، حتما نشان از بی اطلاعی بنده است!!!
و من توهینی نکردم تمامی عواملی که نام بردم دارای سند برای استناد است ، یا نمونه زنده یا عکس و فیلم و غیره شاید باید کمی به عقاید و اطلاعات یکدیگر احتزام بگذاریم.

رویا سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 11:00



زنده باد میرحسین!

رویا سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 11:07

راستی انقدر از رییس جمهور مردمی و ساده زیستتان تعریف نکنید که معلوم نیست دستشان تا کجاها در کیسه بیت المال است که هر وقت خودش یا اطرافیان اش برای تبلیغات به شهری میروند پول و فلش ۲گیگ و .... پخش می کنند . ایشان که فرمودید ساده زیست هستند !

تا چه حد، شعور این ملت بزرگ را دست‌کم گرفته‌اید!

سابین سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 12:11

http://www.parsianstore.ir/view/6176.aspx

نویسنده متن سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 13:00

فعلا که تبلیغات رئیس جمهور از جیب طرفداران ایشون انجام میشه نه بیت المال!
بابت این تهمت ها امیدوارم جوابی داشته باشید.
نه پیش ما که پیش خدا!
شعور این ملت با اشک تمساح کرباسچی با اون همه دزدی در شهرداری و بعد اشک برای فقر ملت و مستند میر حسین زیر سوال برده شده!

مهسا سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 13:27

از دیدگاه روان¬شناسی دولت¬مردان نباید از قشر فقیر جامعه باشند بلکه باید از قشر متوسط رو به خوب باشند تا همواره برای اعضای ملت شرایط و رفاه بیشتری بخواهند اما یک فرد از طبقه پایین احساس می¬کند که رفاه زیاد اسراف است. مگر نه این¬که خودش در حداقل شرایط زندگی کرده، پس چرا مردم نتوانند؟!!!

مهسا سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 13:28

یادم رفت!

عمرا وضع مالی موسوی از وزیر و مشاور احمدی نژاد (محصولی)‌بهتر باشه!!!!!

الیار عاصمی زاده سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 14:40 http://kntoosi.net

واقعا تاسف برانگیز بود دیدن چنین متنی از شما البته سوابق چند روز گذشته شما در فرایند کپی برداری از سایت های افراطی حامی دولت کریمه به وضوح نشانگر هدف شما برای تخریب بهترین چهره سیاسی تاریخ کشورمان که همیشه مورد اعتماد و اطمینان بنیانگذار کبیر انقلاب بوده چیز دیگری نیست ...!


سطر به سطر متنتان را باهم مرور کنیم !

نزوای بیست‌ساله میرحسین و دور بودن وی از صحنه سیاست و

اقتصاد... نکته تازه‌‌یی نیست،

**** مسئولیت های اجرایی مهندس موسوی از اول انقلاب تا کنون
- عضو شورای انقلاب اسلامی ۱۳۵۹- ۱۳۵۸

- عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی ۱۳۶۱- ۱۳۵۷

- رئیس دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی ۱۳۶۰- ۱۳۵۸

- قائم مقام دبیر کل ( شهید بهشتی)‌ حزب جمهوری اسلامی ۱۳۶۰- ۱۳۵۸

- سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی ۱۳۶۰- ۱۳۵۸

- وزیر امور خارجه ۱۳۶۰

- نخست وزیر دولت آیت الله خامنه ای ۱۳۶۸- ۱۳۶۰

-رئیس ستاد انقلاب فرهنگی ۱۳۶۰

- رئیس شورای اقتصاد ۱۳۶۸-۱۱۳۶۰
-رئیس بنیاد مستضعفان ۱۳۶۸- ۱۳۶۰

- رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح

-عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۶۸ تاکنون
- عضو شورای انقلاب فرهنگی از سال ۱۳۷۵ تاکنون
- مشاور سیاسی رئیس جمهور ( هاشمی ) ۱۳۷۶-۱۳۶۸
- مشاور سیاسی رئیس جمهور ( خاتمی ) ۱۳۸۴- ۱۳۷۶
- رئیس فرهنگستان هنر از سال ۱۳۷۸ تاکنون

پس اینکه اطلاع داشته باشید بعد صحبت کنیم بهتره


----اگر مستندتان خیلی حقیقی بود چرا صحنه‌هایی از کتک‌خوردن دانشجویان سمنانی و یزدی در پیش چشم شما،
آنهم فقط به جرم اینکه از شما سوال داشتند، ندیدیم؟


واقعا متاسفم دیروز شاهد آن بودم که بهترین فرد زندگیم را به علت مسئول برنامه موسوی بودن در استان اردبیل یه شدت کتک زده اند توضیحی دارید و فقط به دلیل اینکه به طرفداران احمدی نژاد گفته توهین کنند
واقعا تاسف برانگیز

از خداوند متعال برای سلامت عقلی طرفدارن احمدی نژاد خواستارم


الیار عاصمی زاده سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 15:12 http://kntoosi.net

از خداوند متعال برای سلامتی عقلی طرفداران احمدی نژاد دعا می کنم

الیار عاصمی زاده سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 15:15

در ضمن سخنان تمام مراجع مکتوب موجود است در صورت نیاز می توانم در اختیار شما قرار دهم...!

در ضمن سوالی برایم پیش آمده شما هنوز دانشجوی خواجه نصیر هستید ؟

الیار عاصمی زاده سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 15:48

اصلاح می کنم

به طرفدارای احمی نژاد گفته توهین نکنید

حیدری سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 16:24

خانم فتاحیان: متن قشنگی بود. ممنون
آقای سیاوش: خوش به حالت که کتک خوردی و عکسای ماشینتو کندن جلوی چشمم تعدادی از طرفداران با فرهنگ آقای مهندس موسوی فحش خوار و مادر نثار یه پژو۴۰۵ کردن که هم زنش تو ماشین بود هم مادرش به جرم داشتن عکس آقای احمدی نژاد!!!!!!!
خدا هیچ مردی و شرمنده ی زن و مادرش نکنه.
آقا الیار توهین کردن خیلی راحته. از الان به فکر روز آخرتت باش که باید به خیلیا جواب پس بدی به خاطر این حرفت.

هانی سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 16:38

اونایی که بچه شهیدن قیمت خون پدرشون رو دادن!
پس نمیان بی خودی از کسی دفاع کنن که مملکتی رو ( که پدرشون با خونش به دس اورده )
به گند کشیده!
اگه باشه دیگه حرمت بچه شهید و اینا هم رفته زیر سوال!
پس مادر بچه هم نمیاد خودش و بچه اش رو بندازه جلو واسه دکتر احمدی نژاد

اگه اینجوریم باشه متاسفم فقط....

(این جوابه نظر فاضل عزیز)

بقیه چیزا هم الیار و سیاوش گفتن

سیدحسین هاشمی سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 17:56

آقا سیاوش
شما اطلاع رسانی کردید

من نظرم رو به نسیت به متن منتشر شده نوشتم نه نظر شما

من نظرات بالاتر رو نخوندم اصلا

همه موفق باشیم

الیار عاصمی زاده سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 18:32

فقط می تونم بگم واقعا متاسفم ..!

در همین حد بازگو کنم که دیروز عزیزترنم را به علت مسئول انتظامات بودن سالن اجتماعات سخنرانی مهندس موسوی مورد حمله وحشیانه دوستان شما قرار گرفته است واقعا متاسفم

نویسنده متن سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 19:16

آقای عاصمی زاده چرا سر و ته همه چیز رو به هم می بافید و ربط می دهید!
مگه من رئیس ستاد احمدی نژادم یا اصلا در ستاد انتخاباتی کاندیدایی هستم!؟
مگه بااسلحه به ستاد احمدی نژاد حمله کردند و تیر اندازی هم شد و افرادی زخمی شدند من به شما نسبت میدم که شما زخمی شدن عزیزترینتون رو به من!
در ضمن التماس دعا داریم که می خواید برا سلامتی عقلی یه ملت که به احمدی نژاد رای دادند دعا کنید.
احتمالا بیشتر این افراد سلامت روانی نداشتند و شعور سیاسیشون پایین بوده و فقط شما و همفکرانتون از روح و روان سالمی برخور دارید!
واقعا متاسفم برای این همه توهین و بی ادبی!

سیاوش سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 19:38

حیدری ای دوست مجهول الهویت ( چون نمی دونم دختری یا پسر )
این ناسزا ها عکس العمل اعمال افراطی این مرد مهربان همراه با حاله نورانی دور سرشان ( که فقط خودشان متوجه آن شدند) و گروههای دارای قدرت همراه ایشان در دوران استکباریست که حکومت را در دست داشتند ، جواب همان کتک زدن های من و امثال من و یا مردم دیگر در خیابان ها چه این چند روزه و چه در ماجراهای قبلی ، جواب همان گشت ارشاد هاست و اشک های جوانان و دانشجویان ما ، جواب این همه توهین به شعور ملت ماست ، جواب این همه دروغ و جواب اینهمه فشار و ....
منصفانه که بنگریم می بینیم نیاز به کتاب است که چاپ شود و به طرفداران و خود این عزیز تقدیم شود با یکی و دوتا کار راه نمی افتد.

به امید شب 23 .viva mir hosein

سیاوش سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 19:40

راستی حیدری جان آیا اون دو تا خانم نمیشه عمه و دختر عمه اون آقا بوده باشن یا حتما بایستی مادر و هسرش باشن.
بالاخره سوال دیگه؟؟؟

نویسنده سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 23:05

به وبلاگ شخصیتون سر بزنید.نظری رو توی اخرین پست وبلاگتون نوشتم که دوست دارم شخصی بخونیدش.موفق باشد

این نظر نویسنده پست نیست!

سیاوش چهارشنبه 13 خرداد 1388 ساعت 01:24

نویسنده عزیز منظورت با منه؟ وبلاگ شخصیو میگم؟؟ اگه با منه چیزی نبودا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد