KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

تاملاتی بر دیدگاههای میر حسین موسوی

بیست سال از نخست وزیری فردی گذشته است که 8 سال مورد تایید و حمایت قاطع بزرگ مردی قرار گرفته بود که رهبری یک انقلاب مردمی و مذهبی را با محوریت شعار « استقلال آزادی ، جمهوری اسلامی » را بر عهده داشته است؛ دوره ای 8 ساله که علیرغم تحریم های مختلف و تحمیل جنگی نابرابر ، نشان داد که می توان با مدیریت کارامد،بکارگیری نیروهای توانمند علمی ، مشارکت نخبگان سیاسی مختلف( اصل وحدت ملی ) و بالاخره مهم تر از همه ، حمایت همه جانبه مردمی ،

عدالت را نه در آرمانشهر که در همین شهر زمینی با تمامی محدودیت های موجود ایجاد نمود؛ عدالتی که با تحقق آن طبقات مختلف جامعه به یکسان از حقوق مختلف سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی برخوردار خواهند شد و با ایجاد آن ، جامعه ای اخلاق محوری شکل بگیرد که نگاه کینه توزانه فقیر نسبت به غنی و نگاه تحقیر آمیز غنی نسبت به فقیر که منجر به افزایش شکاف های ذهنی ، ارزشی و طبقاتی در جامعه می شود را به نگاهی انسانی و اخلاقی تبدیل کند؛نگاهی که جامعه فعلی ایران شدیدا بدان نیاز دارد.

به هر صورت ، سابقه فعالیت سیاسی و حزبی قبل و بعد از انقلاب، دولتمردی کارامد در هشت سال دفاع مقدس ، جلب حمایت حضرت امام، بیست سال تعمق و پژوهش علمی در مسائل ایران و جهان در کرسی استادی علوم سیاسی ، مشاور ارشد آقای خاتمی و بالاخره آشنایی با هنر و معماری جملگی از میر حسین موسوی شخصیت برجسته ای ساخته است که نمی توان براحتی از کنارشان گذشت.
میر حسین با جلب حمایت حضرت امام، بکارگیری نیروهای مختلف فکری در عرصه مدیریت کشوری ، توانست بگونه ای اقتصاد کشور را در شرایط جنگی مدیریت نماید که خاطره ای نیک از در اذهان عمومی بجای ماند و در آن شرایط، باعث شود که مردم به آینده بعد از جنگ امیدوار و خوشبین باشند و از این حیث، وی یکی از تثبیت کنندگان اصلی انقلاب محسوب می شود.

میرحسین با در نظر گرفتن جوانب مختلف امر ( شرایط سیاسی و اقتصادی کشور در عرصه داخلی: رکود و تورم و خارجی ) و شنیدن صدای زنگ خطر پس از دو دهه سکوت، لب به سخن گشود و با اعلام کاندیداتوری به طرح ایده های خود در خصوص مسائل مهم کشوری پرداخت که در جای خود قابل تامل می باشد.وی، در درجه اول به دولتی اخلاقگرا ،با صداقت و شفاف نظر دارد که هم عدالت خواه و هم آزادیخواه      باشد؛ دولتی که با تاکید بر حمایت از مستضعفین و ایجاد رفاه و آسیایش برای این قشر، به آزادی درچارچوب قانون اساسی و احترام به جمهوریت نظام اسلامی نیز معتقد است بنابراین میر حسین نمی تواند نه به اقتصاد لیبرالی محض( اگرچه خصوصی شدن را می پذیرند و راه برون رفت از رکود تورمی موجود را جز با استفاده از بخش خصوصی و بهبود فضای کسب و کار ممکن نمی دانند) گرایش داشته باشند و نه به ازادی خارج از قانون اساسی در معنای لیبرالیسم فلسفی و آموزه های سکولاریستی؛ چراکه ، وی جمهوریت بدون اسلامیت را جمهوریت وابسته به قدرت های خارجی می داند که در این صورت، اصل « استقلال » که از اصول  مسلم گفتمان انقلاب اسلامی بوده و هست ، مورد خدشه قرار می گیرد.پس وی نمی تواند به نقشی که اسلام در سیاست ایفا     می کند بی اعتنا باشد و از این جهت، وی برخلاف نظر مخالفینش ، لیبرال یا سکولار نشده است میرحسین، اصلاح طلبی است که با درنظر گرفتن دو اصل مهم آزادی و عدالت ، در پی آنست گفتمان اصلی انقلاب اسلامی را که در نظام حکومتی جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن تبلور یافت در مسیر اصلی اش حفظ نماید و از این حیث می توان گفت که وی به دنبال ایجاد و طرح گفتمان دیگری در کنار گفتمان انقلاب اسلامی نیست؛ بلکه می خواهد آرمانهایی را که در آن گفتمان وجود داشته را از حاشیه به متن جامعه آورده و عملیاتی کند.چراکه ، به اعتقاد وی حرکت هایی که در ایران صورت می پذیرد متناسب با عظمت انقلاب و اهدافی که انقلاب اعلام کرده نمی باشد.

میر حسین با درک درست و واقع بینانه از وضعیت داخلی و خارجی،راه نیل به دو اصل مذکور را ایجاد تغییرات در جامعه می داند که اولا پایگاه و رهبری آن نه فقط در بین روشنفکران بلکه بیش از همه از بطن مردمی باشد که درواقع رکن جمهوریت نظام اسلامی محسوب می شوند.از اینرو به نظر می رسد که حمایت ایشان از خصوصی کردن کانال های تلویزیونی ، از این جهت قابل تامل است که نظارت و کنترل افکار عمومی بر عملکرد دولت  را تضمین و به تبع آن جمهوریت نظام از مکانیسم عینی و نهادی برای دفاع از هویت خود برخوردار باشد.دوم ، تغییرات مورد نظر بایستی هم در زمینه سیاست داخلی و هم سیاست خارجی اتفاق افتد به خصوص در بعد خارجی که می بایستی با خلاقیت همراه باشد ( روی آوردن دستگاه سیاست خارجی از روش های انفعالی و پدافندی به روش های فعال و آفندی ) و به واقعیت بوجود آمده در عصر حاضر یعنی پدیده« جهانی شدن » نظر داشته باشد تا با بهره گیری خردمندانه از فرصتهایی که آن پدیده به وجود می آورد و گریز از خطرات احتمالی آن (مدیریت کارمد دولت همچون تاکید وی بر حمایت دولت از تولید داخلی و صیانت از اقتصاد در مقابل بحران بزرگ اقتصادی جهان.رویه ای که حتی دولت های بزرگی همچون آمریکا برای مقابله با بحران به وجود آمده حاضر می شود با پرداخت کمک های مالی ، صنایع ملی را خود را از ورشکستکی نجات دهد)، منافع ملی و معنوی ایران را تامین و اعتبار بین المللی آنرا افزایش دهد و حتی در این راستا میر حسین می تواند از وجود شخصیت برجسته ای همچون سید محمد خاتمی که از اعتبار جهانی برخوردار می باشدنیز استفاده نماید.
قدر مسلم، ایجاد تغیرات و اصلاحات در نظام حکومتی که باعث حفظ و پویایی نظام اسلامی می شود زمانی رنگ موفقیت به خود می گیرد که توسط شخصیت های توانمندی مدیریت شود که که از تجربه و علم کافی برخوردار بوده و در عرصه مدیریت سیاسی و اقتصادی کشور اصل وحدت ملی  تعامل با کلیه گروهها اعم از اصولگرا یا اصلاح طلب و پرهیز از هرگونه تفرقه و کینه توزی و پذیرش هویت خاص هر یک از گروهها ) و اصل شورا را مورد توجه قرار دهند. تجربه مدیریتی میرحسین نشان داد که وی ، با رعایت اصول مدیریتی مذکور توانسته بود با موفقیت دوره نخست وزیری 8 ساله خود را به اتمام رساند و به نظر می رساند در مقطع فعلی نیز به اصول مورد نظر همچنان اهتمام داشته باشد.

علی ایحال ، میر حسین با درک کاملا واقع بینانه و با در نظر گرفتن دو اصل « آزادی و عدالت» وارد انتخاب شده که مطمنا موفقیت ایشان در درجه اول به اعتماد مردم و سپس به گروههای مرجع سیاسی و فکری بستگی دارد؛ به خصوص در این بین ، شخص سید محمد خاتمی مورد توجه می باشد و انتظار می رود که ایشان با رویکرد فعالتری به تلاش خود جهت ساماندهی به گروههای مختلف سیاسی ادامه دهند و به تردید هایی که در برخی افراد وجود دارد ، پایان دهد تا مشارکت حداکثری در انتخابات آینده تامین گردد. 
منبع:سایت کلمه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد