KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

عجیب ترین طلاق و مهریه های سال !


بعضی از جانوران شانس بهتری دارند و اسم­شان به عنوان مهریه در پرونده­های دادگاه خانواده ثبت می­شود. همین دو سه هفته پیش زنی به نام زلیخا ...

به شعبه 268 دادگاه خانواده رفت و مهریه­اش را اجرا گذاشت: 10 راس آهوی وحشی.اگر این زن کوتاه نیاید و به خواسته­اش پافشاری کند، مرد بیچاره باید کار و زندگی­اش را ول کند و در کوه و دشت به شکار آهو برود.

جهان نیوز : اینجا دادگاه خانواده است. حتی حاضریم بابتش قسم بخوریم. اینجا همه برای طلاق آمده­اند و زن­ها مهریه­شان را می­خواهند. البته شلوار هیچ مردی دو تا نشده و هوو، مادر شوهر بدجنس و مادر زن فضول خبری نیست. اینها دیگر از مد افتاده و بهانه­ ها امروزی­تر شده. مارمولک، ژل­ مو، یک کیلو خیار و ....
 
به گزارش جهان ویژه نامه نوروزی نسیم هراز به بررسی عجیب ترین دلایلی طلاق  و مهریه ها طی سال 87 پرداخته، که در ادامه مطالعه می کنید. 
 
خرید را فراموش نکن
 
برای اینکه کارتان به طلاق و دادگاه کشیده نشود توصیه می­کنیم همین الان بدون فوت وقت از میوه فروشی خانه­تان یک گونی خیار قلمی بخرید و بعد سری هم به خشکبار فروشی بزنید و هر چه دارد و ندارد بار کنید و به خانه­تان ببرید.
 



چند وقت پیش زن 24 ساله­ای به اسم نگار، شوهرش را دنبال خودش به دادگاه خانواده شماره دو کشاند و پایش راتوی یک کفش کرد که طلاق می­خواهد. البته او دلیل کاملاً موجهی برای این خواسته­اش داشت و به قاضی شعبه 268 گفت: چند روز پیش از شوهرم خواستم برایم یک کیلو خیار بخرد اما وقتی به خانه آمد، دستش خالی بود.
 
من عاشق خیار هستم و او علایق من را به خاطر خساست نادیده گرفت. دیگر نمی­توانم با چنین مردی زندگی کنم. واقعاً که نگار زن زجر کشیده­ای بود و حق داشت طلاق بخواهد.
 
 قبل از او یک زن دیگر به اسم رامونا به همین شعبه دادگاه رفته و گفته بود چون شوهرش برای او یک قوطی آبمیوه نخریده دیگر نمی­تواند او را تحمل کند و طلاق بهترین راه چاره است. حالا خودتان قضاوت کنید خیار مهم­تر است یا آبمیوه. هنوز درباره پرونده این دو زن تصمیم­گیری نشده بود که یک فاجعه دیگر در عرصه زندگی زناشویی رخ داد و مردی برای همسرش برگه زردآلو نخرید. همین شد که زن دوان دوان خودش را به میدان ونک رساند تا از شوهرش شکایت کند و حکم طلاق بگیرد.
 
 دست و دلبازها
 
 دست و دلبازی بعضی وقتها کار دست آدم می­دهد. این ماجرا را قاضی عموزادی تعریف می­کند. زن 22 ساله­ای که مدت زیادی از ازدواجش نمی­گذشت تقاضای طلاق کرد.
 
 او توضیح داد در طول زندگی مشترک کوتاه­­شان هر وقت از شوهرش طلا وجواهر می­خواست او برایش می­خرید. گردنبند، گوشواره، النگو و .... مرد آنقدر دست و دلبازی می­کرد تا اینکه همسرش به او شک کرد و از خودش پرسید شوهرش این همه پول از کجا می­آورد.
 
 یک روز از سر کنجکاوی طلاها را که وزنش به یک کیلو رسیده بود به یک جواهر فروشی برد و آنجا بود که فهمید همه­اش بدلی و قلابی است. اینطور شد که کارشان به دعوا کشید و زن برای طلاق به دادگاه آمد.
 
 محدودیت ؛ تا چه حد
 
 بعضی مردان خیلی حق همسران­شان را ضایع می­کنند. باور ندارید، حرف­های فائزه زن 25 ساله­ای را که بعد از 4 سال زندگی مشترک مجبور شد مهرش را حلال و جانش را آزاد کند، بخوانید: چند روز پیش می­خواستم با اتوبوس به خانه مادرم بروم اما شوهرم گفت خودش با تاکسی من را می­رساند. برای اتوبوس سواری اصرار کردم ولی او راضی نشد و گفت حتماً باید با تاکسی بروم. این هم شد زندگی . طلاقم را بدهید، خلاص.
 
البته قاضی حسن عموزادی این زن را به مدارا دعوت کرد و از خانواده­اش خواست او را آرام کنند. محدودیت­ها به همین جا ختم نمی­شود. این چند جمله را یک زن 21 ساله در دادگاه خانواده گفته است؛ شوهرم مرد خوبی است و خصوصیت­های مثبت زیادی دارد اما یک اخلاقی دارد که خیلی آزارم می­دهد و باعث شده تصمیم بگیرم، از او جدا شوم. شوهر من را سینما نمی­برد. من به خاطر این محدودیت از نظر روحی آسیب دیده­ام.
 
در جلسه رسیدگی به دادخواست این زن هر چه قاضی تلاش کرد او را از طلاق منصرف کند، زن حاضر نشد کوتاه بیاید.
 
 چند دلیل موجه
 
 البته همه طلاق­ها به همین آسانی نیست، بعضی­ها هم واقعاً دلیل موجه دارند. مثلاً رمضان مردی 65 ساله است که بعد از 45 سال زندگی مشترک با همسرش صدیقه فهمید در تمام این سالها زندگی­اش تباه کرده است به همین خاطر به شعبه 267 دادگاه خانواده رفت و گفت: زنم 35 سانتی­متر از من بلندتر استو به خاطر این اختلاف فکر می­کند خیلی از من سرتر است و دیگر مرا دوست ندارد. می­خواهم او را طلاق بدهم. بالاخره اختلاف طبقاتی (!) این زن و شوهر به زندگی مشترکشان پایان داد.
 
 در این گیر و دار بعضی وقتها پای جانواران هم وسط کشیده می­شود. شقایق که بعد از 4 ماه زندگی با شوهرش دیگر جان به لب شده است به قاضی عموزادی می­گوید: شوهرم ایلیا مرد خوبی است اما یک مشکل بزرگ در زندگی ما وجود دارد ما در طبقه بالای خانه پدرشوهرم زندگی می­کنیم. یک روز وقتی داشتم ظرف می­شستم یک مارمولک دیدم. از ترس داشتم قبض روح می­شدم.
 
بعد از یک دعوای مفصل قهر کردم و به خانه پدرم رفتم، اما ایلیا مرا دوباره برگرداند و گفت دیگر از مارمولک خبری نیست. او دروغ گفته بود فرادی روز آشتی کنان دوباره در خانه یک مارمولک دیدم. واقعاً این وضع غیر قابل تحمل است. لطفاً حکم طلاقم را بدهید.
 
 مهریه حیوانی
 
 پای جانوران فقط به عنوان دلیل طلاق به میان نمی­آید. بعضی از این جانوران شانس بهتری دارند و اسم­شان به عنوان مهریه در پرونده­های دادگاه خانواده ثبت می­شود. همین دو سه هفته پیش زنی به نام زلیخا به شعبه 268 دادگاه خانواده رفت و مهریه­اش را اجرا گذاشت: 10 راس آهوی وحشی.
 
 زلیخا به قاضی دادگاه گفت: من و شوهرم در یکی از شهرستان­های کوچک اطراف بوشهر زندگی می­کردیم اما اداره شوهرم را به تهران منتقل کرد. از وقتی به تهران آمدیم رفتار شوهرم عوش شد تا اینکه یک روز همسران همکارانش را به رخم کشید و گفت من عقب­مانده هستم. از این حرفش خیلی ناراحت شدم و حالا مهریه­ام را می­خواهم. اگر این زن کوتاه نیاید و به خواسته­اش پافشاری کند، مرد بیچاره باید کار و زندگی­اش را ول کند و در کوه و دشت به شکار آهو برود.
 
 عشق دریایی
 
عاشق هم شده بودیم. هر دو خانواده برای تفریح به شمال رفته بودیم و من در ساحل داریوش را دیدم. پسر خیلی خوبی بود. در آن چند روز مفصل با هم صحبت کردیم و وقتی به تهران آمدیم قرار ازدواج گذاشتیم. پدر و مادرهایمان مخالفتی نکردند وقتی از من درباره مهریه پرسیدند چون من و داریوش کنار دریا با هم آشنا شده بودیم، مهریه­ام را 5 هزار مرجان دریایی تعیین کردم.
 
 آن روزها در ابرها سیر می­کردم. چه می­دانستم دعوایمان می­شود. از کجا می­­­دانستم تا این حد با هم اختلاف سلیقه داریم، مادر هیچ زمینه­ای با هم تفاهم نداریم. کارمان شده دعوا و جنگ و جدال.
 
 5 هزار مرجان دریایی را که حق­ام است می­خواهم به اجرا بگذارم تا درس ادبی به شوهرم بدهم. اینها را زنی به اسم شیرین وقتی به دادگاه خانواده ونک آمده بود گفت و به این ترتیب اسمش در فهرست عروسانی با مهریه­های عجیب ثبت شد.
 
 مهریه­های فرهنگی
 
 از جانوران و آبزیان که بگذریم نوبت به مهریه­های فرهنگی م­رسد. عروس خانمی که مهریه­اش یک دوره کامل آثار دکتر شریعتی بود، بعد از کلی جنجال و کشیده شدن کار به دادگاه تجدید نظر توانست طلاق بگیرد و البته در دقایق آخر قید فرهنگ را زد و مهریه­اش را بخشید تا زودتر مراحل کار انجام شود.
 
 البته مهریه­های فرهنگی­تری هم تا به حال در مجتمع قضایی خانواده ثبت شده است. مثلاً زنی که مهریه­اش رونویسی از دیوان بابا طاهر بود در دادگاه اصرار کرد مهریه­اش حفظ کردن دیوان حافظ است و حالا شوهرش باید این کار را انجام بدهد. البته چون این نمونه آخر ارزش مالی نداشت و طبق قانون مهریه باید حتماً ارزش ریالی داشته باشد دادگاه خودش برای تعیین مهریه جایگزین دست به کار شد.
نظرات 12 + ارسال نظر
حامد شاهسوندی - فناوری اطلاعات پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 18:52

البته موضوع این مطلب میتونست " طنز و سرگمی " باشه ..
چون این موارد واقعا خنده داره ..

رویا پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 18:53

قطعا اسلحه روی شقیقه مردها نذاشتن که هر مهریه ای رو قبول کنن!
هر بلایی میاد سرشون تقصیره خودشونه میخواستن قبول نکنن!

حرف شما متین
ولی آخه این انصافه ؟!!

س-ت کام پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 19:00

بچه ها از همین جا اعلام می کنم اقای شاهسوندی یکی از بچه درس خونای دانشگاهه کف قشنگرو واسش بزنید

سال 87 داره به اتمام میرسه و اینم بزرگترین شایعه امسال بود ...
البته فکر نمیکنید که یکمی به موضوع بحثمون مرتبط نبود ! :دی

ممنون از نظرتون

. پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 19:12

مطالب مرتبت

http://asriran.com/fa/pages/?cid=67370

*****
http://www.jahannews.com/fa/pages/?cid=44448
*********
http://www.bazyab.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=37309&Itemid=50


ممنونم دوست عزیز

حمید توکلی، فناوری اطلاعات پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 20:16 http://wWw.knToosi.cOm

مهریه با تعریف فعلی ای که جامعه ی ایران از آن دارد، یعنی ایجاد یک ضامن یا قلاده برای مردها، مضر بوده و بهتر است که نباشد...
مهریه ی بی مهر معنا ندارد!

سابین پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 20:46

واقعا اگه قراره کنار هم بودن زندگی اینقدر آبکی باشه بهتره به ازدواج نکشه!متاسفم واسه این مرفه های بی درد(!)که چیزای با ارزش زندگی رو نمی بینن...
خدایا شفای عاجل عنایت فرما

الهی آمین ..

حسین رنجبر ٬ نرم افزار پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 21:14

من هم چندی پیش یک چیز دیگه شنیدم زن جوان دیگری مهریه اش به اندازه وزنش بوده نمی دونم اینی که شما فرمودین همونه یا نه>>؟؟؟!!!

67 کیلوگرم بوده !!!

من شنیدم 67 اما شما میگی 65 !


هر جا هستید موفق باشید و سبز ...

مهم نیته دوست عزیز ، چاقی و لاغریش بستگی به شانس طرف داره :دی
با آرزوی موفقیت برای همه دوستان ..
ممنون از نظرت

فاضل پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 21:43

به دلیل وضعیت شغلی مادرم من از این ها زیاد دیدم
ولی چیزی که یه کم جالبه واسم مهریه مادر دوستمه که ایشون دختر یکی از آیت الله های معروف هستند
مهریه ایشون 2 کیلو بال مگس هستش حالا ببین که شکار آهو آسونتره یا این؟

چه با کلاس !!!
اگه کمک خواست بگو تا یه تیم جمع کنیم که زود بتونه طلاقش بده :دی
ممنون از نظرت

رویا IT پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 21:52

ایول!!

ولی کاشکی می شد ارزش ریالی نداشته باشه!

مثلا شوهره چند وقت یه باز برای زنش آواز بخونه! یا ازینجور چیزا!!

پیشنهاد بسیار خوبیه .. من که 100% موافقم .. :دی
ممنون از نظرتون

شبنم کامپیوتر پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 23:04

با سابین کاملا موفقم!
خدایا شفای عاجل عنایت فرما
واقعا متاسفم برای همشون
ولی دلیل درخواست طلاقشون با مهریه هاشون همخونی داره پس نتیجه میگیریم که کلا حالشون خوب نیست!

واقعا همشون حق دارن .. آخه چقدر زجر و سختی رو تحمل کنن !!!!
با نتیجه آخری کلا موافقم ..
ممنون از نظرتون

شقایق ـکامپیوتر جمعه 23 اسفند 1387 ساعت 00:41

واقعا تاسف باره!!

زندگی ای که بر مبنای چنین چیزهایی نهادینده بشه عاقبت خوشایندی نداره!

به نظرم این گونه زندگی ها از اول هیچ هدفی هم در پی نداشته و هوسی بیش نبوده وگرنه هیچ ملخوقی دارای عصمت کامل نیست و گاه دچار خطاهایی می شود و این نوع هم مثل نوعی خاله بازی می مونه تا شبیه به زندگی زناشویی!
به هر حال گاهی اوقات لازم است طرفین برای بهبود روابط و زندگیشون از بعضی خطاها که قطعا به عمد نبوده چشم پوشی کنند!

ممنون از پستتون! به امید توفیق روز افزون برای کلیه هم کلاسی های عزیز!

"هیچ ملخوقی دارای عصمت کامل نیست"
جمله زیبایی بود ..
ممنون از نظرتون ..
به امید موفقیت همه دوستان

رویا شنبه 24 اسفند 1387 ساعت 00:54

چطور این همه حق های نا متعارف در ایران برای مردها هست مثل حق طلاق و گرفتن همسر دوم بدون اجازه اولی و ... حالا یک حق نا متعارف هم برای خانم ها وجود داشته باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد