KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

"گفت و گو"

همکلاسی!   

سرانجام گفتگو شکست دادن و شکست خوردن نیست. شنیدن و شنیده شدن است.

 


پذیرا باشید! دیگران را همانگونه که هستند بپذیرید ،  

حتی اگربرایتان مشکل باشد که عقاید ،رفتار و نظرات آنهارا درک کنید. 


* این جملات برای دومین بار منتشر می شوند.
نظرات 12 + ارسال نظر
رودسرابی چهارشنبه 14 اسفند 1387 ساعت 14:07

درسته
ممنون
ولی امیدوارم معنیش این نباشه که اگه با طرز تفکر کسی مخالف بودم
مخالفت خودم رو اعلام نکنم

متشکرم!
اعلام کردن و تحمیل کردن دو گزینه ی جدا از هم اند.

هادی بدری‌زاده چهارشنبه 14 اسفند 1387 ساعت 14:50

سلام خانم محمدی..
من با سطر اول شما ("سرانجام...") کاملاً موافقم.. هرگز به غیر از این فکر نکرده‌ام..
..
در مورد خودم که مطمئنم در مورد بقیه همکلاسی هم تقریباً عدم پذیرا بودن را مردود می‌دانم..
..
اما نه دوبار، بلکه چندین بار دیگر هم که بنویسید هرگز این جواب سؤالات دیگران از شما نخواهد شد.. سؤال جواب می‌خواهد و شما هم همانطور که خود می‌گوئید، لازم است که نقد و سؤال جدید بر جواب جدیدتان را بپذیرید یا دوباره استدلال کنید.. نه اینکه دائماً جبهه سخن را عوض کنید و خاطر مخاطب را بی‌خاطر.. کسی که این را جنگ بخواند از تکاپو و چالش برای رشد، طفره می‌رود.. و این مخالف هدف پی‌ریزی شده‌تان است..
انسان والا حرف اشتباهش را می‌پذیرد و به قول شما به دنبال شکست و پیروزی نیست.. نه اینکه با وصله و افزودنه‌ها بخواهد دائماً آن چیز مستهلک را سرپا نگه دارد..
..
آن‌هایی هم که در کامنت‌ها برایم نوشتی باز هم و باز هم و بازهم تکرار گفته‌های قبلت بود.. به سؤال‌ها پاسخ بده.. در ضمن ما خیلی قبل‌ترها با همین‌ها که گفتی موافق بودیم.. آن "او" آمد خواست "ما" شود.. آیا پذیرفتید؟ واقعاً درها باز بود؟
در آن کامنت من و دیگرانی که نوشته‌ام را خواندند و به آن فکر کردند خام خواندی.. اول اینکه با چه ابزاری آن را سنجیدی؟ با شعور خودت؟ (شعور نه به معنای کوچه بازاری).. شعور دیگران چه؟ اما خوشحالت کنم.. درست گفتی که من خامم.. من خامم.. واقعاً شاید منظور چیزی بر من مشخص نبوده.. چند بار بگویم که منی که قبولت دارم، ادعایی ندارم و خواستار آموزش از تو.. ابتدا از من شروع کن و سؤالم را واضح و بی‌کنایه پاسخ ده..
گفتی "راه یک وجهه ی خوب نمایاندن همیشه تخریب دیگران نیست" من می‌گویم: کسی را تخریب نکردم... من فقط سؤال می‌کنم.. همین..
این را هم گفتی:
"کسی افکار کسی را به خورد ما نمی دهد مگر خودمان بخواهیم".. بله درست گفتی.. اما نوشته‌های چند سطر بالاترت نشان از آن داشت که خیلی چیزهای دیگر را هم می‌دانی.. همان‌ها جواب سؤالت بود .. تو بگو.. من هم..

_قضاوت در مورد پذیرا بودن را به خود همکلاسیان بسپاریم .

_این کالا مستهلک نیست!
مثل کفش تازه ایست که گویا هنوز جا باز نکرده ... پایمان را می زند و قدم هامان ناموزون می کند .

_شما آمدی اما چگونه ؟

گاهی دوست داریم طوری رفتار کنیم که درب ها را ببندند
تا ما حرفی برای اعتراض بیابیم
تا بروز کنیم ،
تادیده شویم
تا...
مثل نور در برابر تاریکی جلوه کنیم !

رفتار سنجیده تری انتظار میرفت .

_"در آن کامنت من و دیگرانی که نوشته‌ام را خواندند و به آن فکر کردند خام خواندی.. "

**منظور از شما جمع بستن مخاطبان نبود . بلکه دقیقا "شما" بود .
**این طریقه ی همراه کردن دیگران با خود به چه قیمتی ست؟
**بیایید عواقب رفتارمان را خودمان بپذیریم.
تکرار : قدرت به دست کسی است که عنان ناخودآگاه خویش
را بدست بگیرد قبل از تصرف ناخودآگاه دیگران .

_خام بودن یک انسان بی هیچ سنگ محکی پیداست تا لحظه ی مرگ !


_"همان‌ها جواب سؤالت بود .."
کدام سوال ؟

----------------------------------------------------------------------
ما مشق می کنیم بودن را و اندیشیدن را . تا بیاموزیم. خود را .

اگر نبود بیداری ، نقدی هم بر او نبود .

"املای نانوشته غلط ندارد"

اما می نویسیم

تا اصلاح شویم

به امید بیداری!

و نشان بیداری یادآور مقصود است که پا از راه بیرون نگذاریم .

این جواب شماست

نه چندان پیچیده
----------------------------------------------------------------------

دوستان !

به متن بروید . بس است تیتر خواندن و حاشیه ...

حمید توکلی، فناوری اطلاعات چهارشنبه 14 اسفند 1387 ساعت 15:14 http://wWw.knToosi.cOm

کپی از رودسرابی!

paste

هادی بدری‌زاده چهارشنبه 14 اسفند 1387 ساعت 15:14

برداشت غلط از سطر آخر نشود.. منظورم گفتگو هست.. همان که اسم این پست است..

حوریه جعفری-کامپیوتر چهارشنبه 14 اسفند 1387 ساعت 16:20

سرانجام گفتگو شکست دادن و شکست خوردن نیست. شنیدن و شنیده شدن است!!

جمله دقیقی بود!

شنیدن یا بهتر بگویم" گوش دادن" مهارت است!!

و این مهارت را یاد می گیریم!

هادی بدری‌زاده چهارشنبه 14 اسفند 1387 ساعت 19:31

1. من در مورد انسان والا و مستهلک بودن به‌صورت جنرال صحبت کردم و منظورم ... نبوده است
2. خیلی ساده، بدون توقع، با صحبت کردن با شما و و و.. و قبل از هرگونه انتشار متنی.. قبل از اینکه بیداری هنوز کجروی داشته باشد.. خیلی ساده آمدم.. چون هدفی که هربار مطرح می‌کردید و می‌کنید برایم والا به نظر می‌آمد..
3. این چه صحبتی است که می‌کنید، چه تهمتی است که می‌زنید.. من از ابتدا برای اعتراض نیامده‌ام، اگر چنین بود که از همان ابتدا چنین می‌کردم.. و فقط روی نوشته‌های خاص بزرگنمایی نمی‌نمودم.. و خیلی‌ از آن‌ها را تأیید و از نویسنده تشکر نمی‌کردم.. من بر چارچوب قوانین نانوشته خود و شعوری که هر روز نو می‌شود.. عمل می‌کنم به همین دلیل هم هست که اگر حتی همه همکلاسی‌هایم مجاب گفته‌های شما بشوند، تا آنجا که آن را درست پندارم، از آن دفاع می‌کنم (حال هر اسمی و هر برچسبی که بر آن باشد).. آنجا که کجروی شود گوشزد می‌کنم.. آنجا که نابسامانی فکری ببینم نقد می‌کنم و اگر بر اعتقاداتم توهین شود به حتم آن را توبیخ می‌کنم.. جوان‌ام و شاداب اما دیگر از من 28 ساله گذشته است که بخواهم بروز کنم و دیده شوم.. آن هم کسی که از نوجوانی در سیاسی‌ترین مدارس تهران درس خوانده و در ادامه با گروه‌های بسیار متنوع و فراوان با اتمسفرهای گوناگون در جریانات مختلف حضور داشته و خوشبختانه به لطف پروردگار بازی‌های کودکانه‌اش را هم زیر دست اساتید و از نظر من نوابغ ایرانی گذرانده.. البته در خام بودن من شکی نیست.. اما شما چقدر زود قضاوت می‌کنید.. بله درست می‌گویید "مثل نور در برابر تاریکی جلوه می‌کنیم" چراغ‌ها که خاموش باشند، همه زیبایند!!! لطفاً نگویید که چراغ‌ها را خاموش نگه دارید..
حقیقت این است که من هم انتظار بسیار بیشتر از این مخصوصاً از شخص شما داشتم! این را نه در جواب شما بلکه به‌عنوان یک حقیقت می‌گویم..
4. نخیر منظور شما همان جمع بود از کامنتی که گذاشتین تنها همین بر می‌آید چه برای نوشته من و چه برای دیگری.. و منظور من هم دقیقاً جمع بود.و کسانی که به هر دلیل علاقه‌ای به نظر دادن در پست‌های منو و شما ندارند و در مسنجر صحبت‌هایی می‌کنند.. همان‌ها که می‌خوانند و نظر می‌دهند و نمی‌دهند.. همان‌ها را می‌گویم..
5. حتی این حرف را هم می‌پذیریم.. من که اعتراف کردم! اما این باز هم جواب سؤال‌هایمان نیست!!
6. ولش کنید دیگر کسی از این نزاع بیهوده‌ای که مسببش پاسخ ندادن است، خوشش نمی‌آید..
یک سؤال واضح: درب بیداری، با این مشخصات و تعاریفی که تاکنون بارها شما و دیگران بدان اشاره کردید (و البته در مواردی خارج از آن محدوده حرکاتی دیدیم) "تا زمان برقراری این تعریف روشن و زیبا" به روی همکلاسی‌هایتان از جمله من باز است یا خیر؟
منتظر پاسختان هستم..
در پایان جمله‌ای از روزبه عزیز که در پی‌ام‌هایم دیدم: "اینبار که در چشمهای آسمان خیره شدی التماس ستاره‌ها را پاسخ ده که می‌گویند بیا تا با هم بدرخشیم"..

بارها گفته ام و بار دگر می گویم:

ادعای املای بی غلط در میان نیست.
.
.
.

ـ باز است !

ـ بدرخشیم !

.

رویا IT چهارشنبه 14 اسفند 1387 ساعت 23:35

قشنگ نوشتی!!

کاش بیاموزیم!

فاضل پنج‌شنبه 15 اسفند 1387 ساعت 00:10

ما می شنویم تا جهل را بشکنیم و علم و شناخت را بسازیم ولی در بعضی موارد در وجودمان بر اساس اطلاعاتی نا درست برجی از نادرستی ساخته شده است پس با بحث باید آن را شکست و با بحث برجی با بن و اساس را ساخت و اگر تنها بشنویم و بگوییم بدون در نظر گرفتن این موارد به نظرم تنها یاسینی است در ............
پس در این دنیایی که جنگ بین حق و باطل در جای جای آن وجود دارد باید فراگیر شود و منظور از جنگ تنها بزن بزن نیست هر نوع تلاش را جنگ می نامم
به امید اینکه تمام وجودمان سرشار از واقعیت شود و ه شبهات و اشتباهات

:)) پنج‌شنبه 15 اسفند 1387 ساعت 10:28

:))

سروش فرنودی پنج‌شنبه 15 اسفند 1387 ساعت 10:58

متاسفانه بعضی ها در گفتگوها به هدف رو کم کنی و همانطور که شما فرمودید شکست دادن همدیگر میایند غافل از اینکه هدف آشنایی با نظرات یکدیگر و در نهایت رسیدن به یک نتیجه درست و منطقی.
شنیدن نظر و عقیده ای خلاف نظر خویش نه تنها بی احترامی صورت نمی گیرد بلکه موجب که ما بیشتر تعقل کنیم و قضیه را از ابعاد گوناگونی بسنجیم که این خود باعث رشد و تکامل فکری ما میشود.
امیدوارم روزی همه ما به این سطح از اندیشه برسیم.

حامد پنج‌شنبه 15 اسفند 1387 ساعت 20:46

گفتگو شکست دادن و شکست خوردن نیست
این جمله بی معنی است
بستگی داره با کی و به چه هدفی با او حرف میزنی !

حسین رنجبر ، نرم افزار جمعه 16 اسفند 1387 ساعت 18:39

موافقم
من هم این جمله ها را شنیده ام:

« باورم این است،
بهترین هدیه ای که می توانم بخواهم و آرزو کنم،
همانا دیده شدن،شنیده شدن،فهمیده شدن
و حس شدن از سوی دیگران است
وبالاترین هدیه ای که می توانم به دیگران بدهم
دیدن شنیدن درک و پذیرش روح آنان است
و در این زمان است که می توان گفت:
ارتباط به درستی برقرار شده است. »


برای در ک بیشتر مفهوم ارتباط جمله ای از«ویرجینیا ساتیر»یکی از صاحب نظران خانواده درمانی و روابط انسانی را یادآوری می کنیم هر چند شاید خیلی ها با آن آشنایی داشته باشند :

ایجاد ارتباط مسابقه نیست که در آن پیروز شوی و تمام عمر با خوشحالی زندگی کنی؛وسیله ای است که با آن می توانی یک رابطه ی خوب و صمیمی برقرار کنی و مانند یک انسان واقعی جنبه های انسانی ات را با دیگران تلفیق کنی ...

ایشالا همگی هر کجا که هستید موفق ، شاد و پیروز باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد