این ثمره ی آزادی است!
برخی دوستان از اضافه شدن بندهایی به قوانین برای به بند کشیدن متن ها و نویسنده ها سخن می گویند....
اما مدیریت بر محتوای متون از طریق اعمال فشار قوانین درست مانند آن است که بخواهیم طرح ارتقاء امنیت اجتماعی را در همکلاسی اجرا کنیم، نتیجه ی این طرح ظاهرسازی در همکلاسی و فراموش کردن باطن و حقیقت های موجود است، حال آنکه وظیفه ی یک رسانه انعکاس واقعیت هاست، گاهی باید واقعیت تلخی باشد که ما را به فکر بیاندازد...
باید به گونه ای بهتر به ارتقاء سطح همکلاسی پرداخت، به روشی که ارتقاء همکلاسی انعکاسی از ارتقاء نویسندگان همکلاسی باشد نه آنکه پرده ای باشد روی واقعیت ِ آنچه در ذهن ها می گذرد!
اگر مخالف با متن یا متونی هستیم در قسمت نظرات، نظر خود را با حفظ شان اعلام کنیم، همانطور که نویسنده برای انتشار متن خود را آزاد دیده ما نیز باید آزادانه نظر بدهیم، احساس جرئت و آزادی در هنگام نظر دادن برای متون، نیمی از مشکل را حل می کند و توجه ِ نویسنده به نظرات نیم دیگر را!
البته اگر نویسنده احساس می کند اعتراض و یا انتقاد وارد آمده بر متن به جا نیست، نباید جرئت خویش را در انتشار متون مشابه از دست بدهد، نویسنده باید مطابق با افکار خویش متن منتشر کند و سایرین نباید توقع داشته باشند که همه مثل آنها فکر کنند!
اگر کسی فکر می کند که همکلاسی و همکلاسیهایش دارند مسیر را اشتباه می روند نباید توقع داشته باشد قوانین طبق عقاید او ویرایش شوند بلکه باید با اظهار نظر واقعی برای متن ها وارد گفتگو شود و اگر تمایلی به اظهار نظر نداشته یا اظهار نظر را موثر نمی داند، قلم به دست گرفته و آنچه فکر می کند صحیح است را با انتشار متن های مورد علاقه اش به زبان آورد!
باید باور کنیم که دیگران نه میل و سلیقه ی ما را می دانند و نه لزومی دارد که برای احترام به سلیقه ی ما سلیقه ی خود را مخفی نمایند، هرکس باید خودش باشد، تنها کسی که سلیقه ی ما را به خوبی می شناسد و می تواند متن های مورد نظرمان را منتشر نماید، خود ِ ما هستیم، بهتر آن است که آنچه از دیگران توقع داریم منتشر کنند، خودمان منتشر کنیم!
موافقم. سخن حق است و بس!
درود. موفق باشید
<نویسنده باید مطابق با افکار خویش متن منتشر کند...>
"سایرین نباید توقع داشته باشند که همه مثل آنها فکر کنند!"
وقتی همه ما یک جور فکر می کنیم، در واقع هیچ یک از ما فکر نمی کنیم!
"نه آنکه پرده ای باشد روی واقعیت ِ آنچه در ذهن ها می گذرد!"
"اگر کسی فکر می کند که همکلاسی و همکلاسیهایش دارند مسیر را اشتباه می روند نباید توقع داشته باشد قوانین طبق عقاید او ویرایش شوند بلکه باید با اظهار نظر واقعی برای متن ها وارد گفتگو شود"
فکر کنم معنی آزادی بیان همین باشد! این که هر کسی با هر عقیده و تفکری حق اظهار نظر داشته باشد!! اگر به دنبال جامعه ای آزاد هستیم باید از همین جا شروع کنیم! همکلاسی هم جامعه کوچک ماست.
(هرکس باید "خودش "باشد!!!)
چیزی که مهتر از استاندارد کردن هم کلاسی است شناخت این استانداردهاست.
این ستاره آبیا خیلی زشت کرده همکلاسی رو!