KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

الو مشاوره طنز - قسمت پنجم.

الو مشاوره  

الو مشاوره طنز : قسمت پنجم. اولین تماسو وصل کنید...

دوستان عزیز از اینکه این قسمت الو مشاوره رو دیر برگزار می کنم عذرخواهی می کنم. این چند روز رو در حال تعقیب و گریز با فخری خانم (زنم و تاج سرم) بودم. از ترسشون به مرز عراق فرار کردم ولی ایشون رد منو زد و پیدام کرد و ... چشتون روز بد نبینه بد کتکی خوردم.

 

اولین تلفن بفرمایید.  

+ سلام آقای مشاور. آقا تو مهمونیای خانوادگی ، خانمها خیلی حرف می زنن. طوری که همسایه ها رو شاکی کردن. یه راهی برای این مشکل بفرمایید.

_ رو به خانما بگید که مسن ترینتون برای بقیه یه داستان تعریف کنه ! تا چند ساعت هیچکدومشون دیگه حرف نمی زنن !

+ مرسییییییییی. 

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

 

+ آقا تو خونه مون مریض داریم ولی هروقت رادیو رو روشن می کنم صدای بلند آواز خوانندش  آسایشمونو سلب می می کنه.

_ به رادیو پیام زنگ بزنید و بگید که به خواننده شون بگن یواش تر بخونه تو خونه مریض دارید.

 

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

 

+ آقا مدتیه عادت بدی دارم و اون اینه که تند و تند دروغ می گم. دست خودم نیست.

_ جدی ؟ پسرم یه دروغ بگو ببینم :

+ دانشگاه آزاد اسلامی !

_ حالا یکی دیگه ؟

+ وزارت کار !

_ یه دروغ دیگه ؟

+ برنامه تون خیلی عالیه 

_ نظرت راجع به زنت چیه ؟

+ خیلی دوستش دارم.

(آآآآآآآآآآآآآآآآآآخخخخخخخخخخخ خدا سوختم ، آب جوووش .... مُردم.)

_ عزیزان مجبور بودم این سوال رو ازش بپرسم. به سه دلیل : یکی اینکه هر جوابی به این سوال می داد زنش می کشتش ، دوم اینکه راحت بشه و مجروح شه یا بمیره ، سوم اینکه بیماریش خیلی عود کرده بود درمانش فقط همین بود.

 

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

 

+ آقای مشاور مدتیه هر شب خواب یه غول دو سر رو می بینم. می ترسم شبها بخوابم!

_ برای رفع این مشکل به چه کسانی مراجعه کردید ؟

+ به دوا فروش سر کوچه.

_ چرا بهش مراجعه کردی ؟ این آدمها فقط چند اسم مزخرف بلدند بگن.

+ اتفاقاً اسم شما رو ایشون به من گفت !

_ اوهوم اوهوم ، شما مجردید ؟

+ بله

_ این خوابها به خاطر استرس زیاده. اگه ازدواج کنید خوب می شید.

+ نه آقای دکتر ، مرسی ، یه جوری با غوله می سازم !

 

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

 

+ آقای دکتر بدجور به مواد مخدر معتاد شدم.

_ از کی تا حالا ؟

+ اژ وقتی ایرانشل اومده.

_ جناب ، شوخی نکن. وضعیتت خیلی بغرنجه. چی می کشی ؟

+ هوئین ، تریاک ، شیشه ، کریشتال ، هرچی دم دشتم باشه.

_ چند لحظه گوشی رو نگه دارید.

( الو پلیس 110 ، یه معتاد پشت تلفن برنامه الو مشاورست. آدرسشو پیدا کنید و دستگیرش کنید. مرسی)

_ دوست عزیز مشکل شما تا لحظاتی دیگه حل می شه.

+ آقای مشاور ، مامورا اومدن خونه مون. کمممممک.

 

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

 

+ آقای مشاور مشکل فراموشی دارم.

_ از کی تا حالا دچار این مشکل شدید ؟

+ چه مشکلی ؟

_ فراموشی.

+ خب فراموشی ؟ که چی ؟

_ از کی تا حالا دچار بیماری فراموشی شدید ؟

+ از وقتی زنم طلاقم داد.

_ مال و منال دارید ؟

+ بله.

_ همه شو به این و اون قرض بدید بیماری فراموشیتون خوب خوب می شه !

 

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

 

دوستان عزیز مشکلاتتونو حتماً برای من و دکتر فاضل ارسال کنید.

با تشکر

گروه الو مشاوره فخری ، امیر ، فاضل. (گامفاف) 

 

آرشیو الو مشاوره : 

 

  قسمت اول  

  

قسمت دوم 

 

قسمت سوم 

 

قسمت چهارم

نظرات 10 + ارسال نظر

ایول لبخندت منو کشته.

ساناز IT جمعه 29 آذر 1387 ساعت 21:06

با تشکر از نظر کامل ، مانع و جامعتون !

سوسن sanaye جمعه 29 آذر 1387 ساعت 23:56

بی مزه بود ماله ایندفعه !!

مرسی باز نظرتون بهتر از شکلک خالی بود.

رویا IT شنبه 30 آذر 1387 ساعت 00:58

!!

بازهم ممنون.

پاکروان شنبه 30 آذر 1387 ساعت 01:04

!!!

ای بابا یه نظری چیزی بدید ؟

غزاله شنبه 30 آذر 1387 ساعت 10:15

مرسی از دو شکلکتون.

امیر رباط شنبه 30 آذر 1387 ساعت 10:46 http://daneshjoo.zim.ir

بابا اینا کی اند به من معرف کردی دارم دغ میکنم خودت نگاه کن

خواستگاران امیر رباط ۱ :

-بله فرمایید
*امیر جان خودتی
-بله،با من بودید(تاحالا کسی به من اینطورابراز علاقه نکره در اوج پروازم)
*آره دیگه با شمام ایر جانم
-منو از کجا میشناسید بابا ولمون کن اشتباه گرفتی خواهر
*دیگه داری عصبانیم میکنی مگه شما آشنای فخری خانوم یستید
مگه نگفته بودید عاشق منی
-کی من گفتم (به حق چیزای نشنیده)
حالا شما میشه خودتونو معرفی کنید

* من بتول خانم هستم
-ببخشید شرایط ازدواج منو شنیدید
*آره بابا فخی جون گفته 1500 تا سکه میدید برای مهرم
با یه خونه تو پاسداران
- من گفتم (امیر گیرت بیارم من میدونم با تو -خدا نکنه این فخری خانومت بخواد کسی رو از ریشه نابود کنه
*اره دیگه زلیل مرده نکنه میخوای بپیچونیم
-نه بابا ( چارستون بدنم داره میلرزه )حالا شما سنتون رو میشه بگید
*بهم میگند 60 سالمه و لی دروغه ن 20 سال بیشتر ندارم
-پس جزو خودروهای فرسوده اید
*چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
- هیچی با شما نبودم
ببخشید تا حالاازدواج هم کردید؟
*بله 5 تا ازدواج نا موفق داشتم
اولی ممحمد حس بود سر سال نشده نمیدونم چی شد که سکته کرد و مرد
-(سکتش داده بدبختو)
*دومی مشتی غلام حسین بود اینقد منو میزد که حد نداشت منم رفتم طلاق گرفتم
-(خدا رو شکر یکیانتقام قبلی رو گرفت
*همین با عث شد که برم و فنون رزمی رو یادبگیرم تا بتونم از خودم در مقابل این مرد دفاع کنم
سومی..
-نمیخواد دیگه بگید همین قدر بسه
من اسم شمارو نوشتم
توی قرعه کشی شاید شرکتتون بد
*یعنی منو پسند کرید
-(مگه خرم خوب اگه بخوام این همه مهریه بدمیه صفر کیلومتر میخرم نیه خودروی فرسوده)
نه ولی شما رو تو قرعه کشی شرکت میدیم
البته بگم شانستون هم برای برنده شدن کمه
ولی اگه بخواید زودتر نتیجه بگیرید من یکی از دوسان رو که شرایطش با شما جوره رو معرفی کنم
*جدی میگید میشه بگید،از شما که بخاری بلند نمیشه
-چی خانوم با من بودید
*نهشما ادرسو بگید
-بله ایشون آقای فاضل هستند مشاور مرکز مشاوره فخری
*شمارشون رو مید
-به خری خانوم زنگ بزنید بهتونمیگند
*خوب من میرم دیگه بای عزیز دلم
-(استغفر الله)
خدا حافظ


امیر بابا به این فخری خاوم بگو از این کیسا نمیخوام بابا غلط کردم

وای وای وای وحشتناک بود. فکر می کنی من با فخری چی می کشم ؟ فخری از اینها هم بدتر بود. این خانم خوب بود شوهرهاش مردن. این فخری ما یه بار شوهر کرده بود ولی به مدت هشت سال از بس شوهرشو شکنجه داد و آلات قتاله خودکشی رو از دسترسش خارج کرد که بیچاره دق کرد مرد. خدا به داد من برسه ! رو بدنم جای مشت و لگد و کبودیه.
دوستای فخری خانم همه کمربند مشکی دان ۲ الی ۳ و ۴ و استادی دارن.
شرمنده این کیس ها رو فخری انتخاب می کنه نه من.
ولی خوب طرفو پیچوندنیا. لازم به ذکره که فخری خانم هم تو مراسم قرعه کشی نظارت داره !

الهام شنبه 30 آذر 1387 ساعت 13:19

سپیده شیخ الاسلامی شنبه 30 آذر 1387 ساعت 14:20

کی گفته خانم ها خیلی حرف میزند؟

خیلی که حرف نمی زنید . فقط دو برابر ما مردها !

غزل دوشنبه 2 دی 1387 ساعت 10:16

خیلی با حال بود من واقعا نیاز به مشاوره دارم

شما لطف دارید. مرسییییییییی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد