KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

پت و مت و زهر ماری!

عوامل پخش کارتون « پت و مت » اخراج شدند!

این بچه چی میگه زن؟
در خبر ها آمده بود بعد از اینکه چهارشنبه هفته قبل در برنامه کودک شبکه2، کارتون « پت و مت » را نشان داده اند و در آن دو عروسک معلوم الحال خنگ نما به طور مبسوط و واضح و مبرهن، مراحل تهیه مسکرات(مشروبات الکلی) را عملا نشان داده و با سر کشیدن زهر ماری فوق الذکر نحوه عمل کردن آن را هم نشان داده اند، با اعتراض بیننده ها، تهیه کننده، ناظر پخش و منشی صحنه این کارتون، توسط رییس گروه کودک این شبکه اخراج شدند (به نقل از روزنامه جام جم).
در همین زمینه نظر شما را به یک سکانس خانوادگی بعد از دیدن این صحنه ها توسط بچه خانواده جلب می نماییم.

مکان: هال خانه / زمان: اول شب چهارشنبه 8 آبان
مادر در حالی که پیش بند بسته و یک دستش ملاقه است و با دست دیگرش، پسر 3 ساله اش را روی زمین می کشاند، از آشپزخانه بیرون می آید و به سمت مرد می آید. مرد بی خیال در روزنامه فرو رفته.
زن (صدای جیغ آلود همراه با وحشت): بیا مرد! این آتیش پاره سرتقت رو تحویل بگیر! ببین چه مزخرفاتی میگه!
مرد (در حالی که بچه ی پرتابی را بین روزنامه ها میگیرد): چیه! جایی رو نخونده امضا کرده؟! شب خواب یوزارسیف دیده؟ کاغذپاره آورده به جای کارنامه؟ به من که ربطی نداره؟
زن: چی میگی مرد؟! این چه تربیتیه!؟ اومده به من میگه واسم زهر ماری درست کن. تازه میگه خودمم بلدم!
مرد (باتعجب): چی میگی؟ قندعسل بابا، بیا اینجا ببینم مامانت چی میگه.
پسربچه (درحالی که از جیغ های مادرش خوف کرده): هیچی، به مامان گفتم انگورهای تو یخچال رو بریزه تو دیگ، توش آب بریزه بجوشونه... .
مرد (سیخ مینشیند): بچه، این چیزها رو کی تو مخت کرده؟ اون باجناق کلنگ من یا اون مادر زنم؛ ها!؟
پسربچه (باخوشحالی): خودم یاد گرفتم بابایی. امروز تو تلویزیون یاد گرفتم.
مرد: زن، نکنه تلویزیون ما هم مثل رادیو پیام، موج رو موج* شده چرا حواست نیست به این بچه؟
زن (دست به کمر): نه آقا، همش رو کانال های خودمون زومه.
پسربچه: تازه، بعد از اون که جوشوندی... .
پدر (قاط زده): گفتم چی دیدی؟ کجا یاد گرفتی؟
پسربچه (بغض میکند): به خدا تو برنامه کودک؛ همین کارتونی که شما آهنگش رو هم دوست دارین نشون داد. تازه بعدش اون دوتا خوردن،... میخوام امشب درست کنم...
[شت...رق]
پدر (درحالیکه لگدش را به سمت نشیمنگاه بچه رها کرده): [...] دیگه حق نداری اون جعبه [...] رو ببینی. برو تو انباری [...] حالا زهر ماری یاد گرفتی؟

*خبر اضافه: رییس شبکه رادیو پیام پخش ترانه از یک خواننده لس آنجلسی را تکذیب کرد و گفت امکان ندارد و فقط آن زمان اختلالاتی در شبکه بوده.

منبع: همشهری جوان

نظرات 5 + ارسال نظر
رویا IT شنبه 18 آبان 1387 ساعت 23:47

شترق!!

منم دلم به حال بچه ی داستان خییلی سوخت
آخه اون بنده خدا چه گناهی کرده بود که باید اینجوری تنبیه میشد!
ولی از طرفی حقه شه چون باید اینا رو دیگه بفهمه! نه؟
D:

نرگس.ت شنبه 18 آبان 1387 ساعت 23:51

دروووووود به همشهری جوان و طرفداراش

اینو شدیدا باهاتون موافقم
همه ی بچه های همشهری جوان و خواننده هاشون باحالند امیدوارم که شما هم جزو یکی از همین بچه ها باشید
:-))

نیما یکشنبه 19 آبان 1387 ساعت 00:09

چقدر مسخره. واقعا باید به بدنه ی صدا و سیما .....

نیما باید اینو بدونی که اینجا ایرانه!

مرجان IT یکشنبه 19 آبان 1387 ساعت 00:23

دلم میخواد بگم بیچاره اونایی که از نون خوردن افتادن.اگه کسی هم متوجه نشده بود الان دیگه همه متوجه شدن و یاد گرفتن.

مگه کسی هم هست که با این همه اطلاع رسانی دقیقشون این چیزا رو ندونه؟!
یه خورده به اطراف نگاه کنی متوجه خیلی چیزا میشی!
البته میدونم که میدونید!

سوسن sanaye یکشنبه 19 آبان 1387 ساعت 15:01

heh !

واقعا هم تعجب داره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد