! گفتم دوستت دارم ، چه صادقانه ! پذیرفتی چه فریبانه
آغوشم برایت باز ، چه ابلهانه
! با تو خوش بودم ، چه کودکانه !
همه چیزم شدی ، چه احمقانه !
ترکم کردی ، چه ناجوانمردانه !
نیازمندت شدم ، چه حقیرانه !
واژهی قریب خداحافظ به میان آمد ، چه بی رحمانه !
و من سوختم ، چه عاشقانه ! ولی ...هنوز دوستت دارم غریبانه!!!
ولی ...هنوز دوستت دارم، هم کودکانه است!
ولی هنوز نیاز به دوست داشتن دارم، تو فریبم دادی، دلم خراشیده شد، این خراش را معشوقی صادق باید درمان کند!
بی تو نیز می توان زیست، من به تو نیاز ندارم، نیاز دارم که معشوقم را دوست داشته باشم و همچنین نیازمند مهر معشوقم!
البته تا حالا کسی فریبنم نداده ها!
اطراف ما همگی از خوبانند....
دیگه نمیدونستم چی بنویسم با اشکال حاضر ابراز احساسات کردم!
مرسی از ابراز احساساتتون
بسی زیبا بود هم این وهم سروده ی قبلیتان
بی خیالش
بابا بی خیال!
حیف احساسات آدم!
ای بابا! !
چه غم انگیز!!!
عشق لیاقت می خواد هر کسی نداره
قشنگ بود