KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

روز قسمت

Image and video hosting by TinyPic

  

روز قسمت بود . خدا هستی را قسمت می کرد. خدا گفت چیزی بخواهید هرچه که

باشد شمارا خواهم داد . سهمتان را از هستی طلب کنید زیرا خدا بسیار بخشنده است . 

و هر که آمد و چیزی خواست .یکی بالی برای پریدن و دیگری پایی برای دویدن . یکی جثه ای بزرگ خواست و آن یکی چشمانی تیز . یکی دریا را انتخاب کرد و دیگری آسمان را . 

در این میان کرمی کوچک جلو آمد و به خدا گفت: خدایا من چیز زیادی از این هستی نمی خواهم. نه چشمانی تیز و نه جثه ای بزرگ . نه بالی و نه پایی . نه آسمان و نه دریا . تنها کمی از خودت کمی از خودت به من بده.  

و خدا کمی نور به او داد . 

نام او کرم شب تاب شد. 

خدا گفت : آن که نوری با خود دارد بزرگ است حتی اگر به قدر ذره ای باشد. تو حالا همان خورشیدی که گاهی زیر برگی کوچک پنهان می شوی.  

و رو به دیگران گفت:کاش می دانستید که این کرم کوچک بهترین را خواست. 

 زیرا از خدا جز خدا نباید خواست.

 

 

erfane nazar ahari

نظرات 7 + ارسال نظر
رویا IT یکشنبه 7 مهر 1387 ساعت 01:41

پس من اون روز کجا بودم!!
منم می خوامش!!


آخی !!! ;-)

م.ر یکشنبه 7 مهر 1387 ساعت 02:34

هوار تو سرم!نمی دونم بالاخره اون روز چی خواستم.هرچند اگر چیز خوبی خواسته بودم الان اینی که هستم نبودم
ممنونم.داستان زیبایی بود

خواهش می کنم !!!

حامد شاهسوندی یکشنبه 7 مهر 1387 ساعت 09:27

برای داشتن یک زندگی ماورائی ، ایده های آسمانی را در سر جای دهید تا به آرامش برسید ...

حالا هم میتونیم از خدا جز خدا نخواهیم !

بله دقیقا !

آرش یکشنبه 7 مهر 1387 ساعت 13:56

پس یعنی بقیه چیزایی که دارن از خدا نیست؟:-/
:-؟؟

چرا ما هرچی داریم از خداست!

مهندس سلمان یکشنبه 7 مهر 1387 ساعت 16:04

;-)

ریحانه هاشم پور یکشنبه 7 مهر 1387 ساعت 16:04

خیلی قشنگ بود عزیزم

قربونت خانومی!!!

گرافیک سه‌شنبه 3 آذر 1388 ساعت 20:37


جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد