KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

عمراً اگه بفهمی کی به کیه !!!

 پزشکی به تیمارستان دولتی سرکی کشید و مردی را میان دیوانگان دید که به نظر خیلی باهوش می امد . وی را صدا زد و با کمال ادب از او پرسید:می بخشید اقا شما را به چه علت به تیمارستان اورده اند؟

مرد جواب داد : ...

اقای دکتر بنده زنی گرفتم که دختری 18 ساله داشت . روزی پدرم از این دختر خوشش امد و با او ازدواج کرد از ان روز به بعد زن من مادرزن پدر شوهرش شد و چندی بعد دختر زن من که زن پدرم بود پسری زایید که نامش را چنگیز گذاشتند و چنگیز برادر من شد زیرا پسر پدرم بود اما حال چنگیز نوه زنم بود و از این قرار نوه من هم می شد و من پدر بزرگ برادر تنی خود شده بودم.چندی بعد زن من پسری زایید و از ان روز زن پدرم


خواهر ناتنی پسرم و حتی مادر بزرگ او شد در صورتی که پسرم برادر مادربزرگ خود و حتی نوه او بود از طرفی چون مادر فعلی من یعنی دخترزنم خواهر پسرم شود بنده ظاهرا

خواهرزاده پسرم شده ام ضمنا من پدر و مادرم و پدربزرگ خود هستم پس پدرم هم برادر من است و هم نوه ام.

حالا اقای دکتر اگر شما هم به چنین مصیبتی گرفتار می شدید ایا کارتان به تیمارستان نمی کشید؟
نظرات 3 + ارسال نظر
ف پنج‌شنبه 28 شهریور 1387 ساعت 19:47

چیشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

احمد IT پنج‌شنبه 28 شهریور 1387 ساعت 20:34


خدا بهش صبر بده
همین

روزی جمعه 29 شهریور 1387 ساعت 13:35

شعرشو گذاشتم که many many years ago when i was 23! i marry to a widow in a party asked be!... حالا کاملشو بدن مینویسم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد