KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

پدر...هرگز فراموشت نمیکنم

ازتون دعوت میکنم داستانی که در ادامه مطلب اومده رو با دقت بخونید ..............
(2 دقیقه بیشتر طول نمیکشه)



خونواده ای بودند که یک فرزند داشتند . پدر پدر اون خانواده هم با آنها زندگی میکرد ، پدر بزرگ بسیار ناتوان بود و دستهایش به شدت میلرزید به طوری که نمیتوانست غذا بخورد و اگر قاشق را دستش میگرفت غذا نصفش میریخت

همیشه سر سفره پدر و مادر و فرزند و پدر بزرگ با هم غذا میخوردند ، فرزند خانواده 6 سال داشت ، هر روز که با هم غذا میخوردند پدر بزرگ نصف غذا رو روی میز میریخت و پدر و مادر از این موضوع عصبانی میشدند

تا این که یک روز پدر خونواده تصمیم گرفت میز پدر بزرگ رو جدای از بقیه بگذارد تا میزی که خانواده از اون غذا میخورند کثیف نشود ،

پس پدر یک روز بالاخره این تصمیم را گرفت و میز پدر بزرگ ، قاشق و بشقاب او را جدای از بقیه در اون اتاق قرار داد و قاشق و بشقاب پدر بزرگ را از چوب ساخت که اگر از دست پدر بزرگ افتاد نشکند

پدر بزرگ تنها و غمگین با چشمانی اشکبار در اتاق خود هر روز غذا میخورد ،

روزی پدر و مادر دیدند که فرزند شش سالشون داره از چوب بشقاب و قاشق درست میکنه

پدر و مادر با تعجب به او گفتند چیکار میکنی؟

فرزند گفت : برای روزی که شما و مادر مثل پدر بزرگ پیر میشوید بشقاب و قاشق چوبی درست میکنم که شما هم یک وقت بشقابهای من رو نشکنید و میز غذاخوری من رو کثیف نکنید

اینجا بود که پدر و مادر اشک در چشمانشون جمع شد و از پشیمانی سریعا به اتاق پدر رفته و دست پدربزرگ را بوسیدند و او را دوباره به جمع خانواده آوردند

از ماست که بر ماست
( برگرفته شده از مجله ی موفقیت)

_________________________________________

ولادت مولای متغیان حضرت علی (ع) بر تمامی مسلمانان دنیا مبارک باد

روز پدر هم بر تمامی پدران دنیا مبارک باد
نظرات 6 + ارسال نظر
, , پنج‌شنبه 27 تیر 1387 ساعت 00:18

fogholade bod.ali yaret.

خوشحالم

احمد انصاری, IT, پنج‌شنبه 27 تیر 1387 ساعت 00:59

امیدوارم تاثیر داشته باشه رو کسانی که حتی ذره برای والیدینشون کم میزارن

من هم امیدوارم

سروش فرنودی, نرم افزار, خواجه نصیر پنج‌شنبه 27 تیر 1387 ساعت 13:44

خیلی قشنگ بود و پند اموز بود احمد جان.امیدوارم که همه ما قدر پدر و مادر خود را بدانیم و در احترام به انها ذره ای کوتاهی نکنیم

لطفا به کلمه ذره ای میگیم دقت کنید.
حتی ذره ای پرخاشگری به والدین یعنی فاجعه.

, , پنج‌شنبه 27 تیر 1387 ساعت 13:45

چرا اینجوری؟

پویا, , پنج‌شنبه 27 تیر 1387 ساعت 20:36

خیلی نکته ی جالبی داشت. مرسی عزیز

خواهش میکنم.
موفق باشی پویا جان

سلام.خیلی آموزنده بود.
به خاطر اینکه یادمون انداختی که پدر بزرک ها و مادربزرک ها جقدر ارزشمندند متشکرم.یادمون باشه که اونا برکت زندگیمون هستند و هیچ وقت نباید دلشون رو بشکنیم.

خواهش میکنم.
ولی چرا فعلا؟(فعلا کامپیوتر)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد