KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

تقدیم به تمام مادر ها

Image and video hosting by TinyPic 

 

   تورا برای تو دوست دارم

                                 و زندگی را برای نفس های تو    

 

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید:می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید،اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟

خداوند پاسخ داد:در میان تعداد بسیاری از فرشتگان،من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد.
اما کودک هنوزاطمینان نداشت که می خواهد برود یا نه: اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی هستند.

 خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.
کودک ادامه داد: من چگونه می توانم بفهمم مردم چه میگویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟.

خداوند او را نوازش کرد و گفت: فرشته تو، زیباترین و شیرین‌ترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.
کودک با ناراحتی گفت: وقتی می خواهم با شما صحبت کنم ،چه کنم؟

اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت: فرشته ات دست هایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی.
کودک سرش را برگرداند و پرسید: شنیده ام که در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند،چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟

خدا پاسخ داد:فرشته ات از تو مواظبت خواهد کرد ،حتی اگر به قیمت جانش تمام شود!...
کودک با نگرانی ادامه داد: اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود.

خداوند لبخند زد و گفت: فرشته ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت،گر چه من همیشه در کنار تو خواهم بود...
در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد.

کودک فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند.او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید:

«خدایا !اگر من باید همین حالا بروم پس لطفآ نام فرشته ام را به من بگویید...»

خداوند شانه او را نوازش کرد و پاسخ داد:

نام فرشته ات اهمیتی ندارد، به راحتی می توانی او را

***مادر***
صدا کنی....

نظرات 9 + ارسال نظر
شفیعی, , دوشنبه 3 تیر 1387 ساعت 21:29

به بهشت نمیروم اگر مادرم ان جا نباشد(مرحوم پناهی).گرامی باد هر ان روز که مادر نامندش!

خیلی قشنگه!!!
ممنون

, , دوشنبه 3 تیر 1387 ساعت 21:53

kheili ghashang bood!
Good Luck

مرسی.

رویا, IT, دوشنبه 3 تیر 1387 ساعت 22:54

!


ممنون عزیزم !

مسافر, کامپیوتر, دوشنبه 3 تیر 1387 ساعت 23:01

واقعا قشنگ بود.

ممنون.

سروش فرنودی, نرم افزار, خواجه نصیر سه‌شنبه 4 تیر 1387 ساعت 00:17

واقعا زیبا بود.خیلی ممنون.روز مادر را به همه مادران عزیز تبریک میگویم.

ممنون !!!

, , سه‌شنبه 4 تیر 1387 ساعت 12:47

آخی !!!

مادلن, , سه‌شنبه 4 تیر 1387 ساعت 13:24

لالایی ، لالالای لا ، لالایی ، لالایی
لالایی ، لالالای لا ، لالایی ، لالایی

تا که به رویا ،
چهره ی او را
در دل شب ببینی ،
خنده به لب بینی
بکشاند در برت ،
به نوازش مادرت
به خاطرِ تو آرَد ،
گذشته ی ، شیرین را
به گوشِ جانت خواند ،
ترانه ی دیرین را
شب ها رفت و نیامدی ،
آتش ها بر ، دلم زدی
دیگر ، بیا بیا بیا بیا ،
مادر بیا بیا بیا بیا
به سینه این غم ها ، تا به کی ؟
به خاطرِ فردا، تا به کی ؟
بیا که با تو آید ، گذشته ی شیرینم ،
به گوش جانم خوانی ، ترانه ی دیرینم

wOoOoOw خیلی قشنگه . ممنون!!!

, , سه‌شنبه 4 تیر 1387 ساعت 17:34

, , سه‌شنبه 4 تیر 1387 ساعت 17:42

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد