KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

سیم آخر

                                               سیم آخر

 

ای وزیر علوم ؛ تبریک یک به اصطلاح ما دانشجو و به اصطلاح تو ودوستانت انسان های جزامی را پذیرا باش .

 

اصلا قرار نبود چنین متنی بنویسم ولی ایدش یهو به ذهنم رسید داشتم ریاضی ۲ میخوندم که یهو چندین چرا ؟؟؟ تو کلم شروع به چرخیدن کرد چنتاشو مینویسم اگه کسی راه حل یا نظری داشت تو نظرات بنویسه اگه خواست با اسم اگه هم نخواست اسم ننویسه مهم اینه که یه همکلاسیه :

 

چرا تو خیلی از مراکز دولتی و غیر دولتی اول یه کارو شروع میکنن بعد به این فکر میکنن که برای این کار چه بستری نیازه ( البته خیلی وقتل میگم اصلا فکر نمیکنن)

 

چرا تو سال ۱۳۸۷ یا همون ۲۰۰۸ هنوز از سیستم آزمون و خطا استفاده میکنیم جای تکیه کردن بر روش های علمی یکی نیست بگه خوب اگه بلد نیستی نکن نمونش تغییر ساعت کشور ؛ نمونه دیگش کارت سوخت ؛ نمونه دیگش کارت ملی که بازم قراره عوض شه و بزرگترین نمونش همین دانشگاه خودمون

 

چرا وزیر نسبتا محترم علوم نامه ای که امضا میکنه نمیخونه و بعدا یادش میافته که ای دل غافل من که اجازه دادم یه تعداد جوون از دنیا بی خبر با کنکور برن دانشگاه اصلا هیچ هویت و قانون نوشته شده ای ندارن که طبق اون باهاشون رفتار شه ولی ۱۰ دیقه بعد گفت اشکال نداره اینا که نمیفهمن بذار یه کم سگ دو بزنن اون موقع شاید وقت بشه یه آدم بیکار پیدا شه ۳ دیقه فکر کنه به این جزامیا (منظورش دانشجوهای الکترونیکیه)

 

چرا وقتی کارت دانشجویی داریم اجازه هیچ فعالیتی نداریم؟؟؟

 

چرا وقتی صالح ابوترابی بازیکن فیکس تیم فوتباله دانشگاهه نمیتونه تو مسابقه شرکت کنه؟؟؟

 

چرا نامه ای که من آبان ماه به وزارت علوم دادم هنوز جوابی واسش پیدا نشده؟؟؟

 

چرا از آبان ماه تو وزارت علوم جلسه تشکیل نشده که درباره سرنوشت ما تصمیم بگیرن؟؟؟

 

چرا وقتی از مسئولین دانشگاه وقت ملاقات میگیریم(اصلا منظورم دکتر کاویانپور نیست) بعد از ۲ ساعت منشیشونو صدا میکنن میگن بگین مجازی به من مربوط نیست ( تو همین جمله ۲ اشکال هست ۱) ما الکترونیکی هستیم ۲) مگه مسئول امور فرهنگی دانشگاه نیستید و ما هم دانشجوی اونجا؟ پس این حرف یعنی چی)؟؟؟

 

چرا وقتی میگیم تو ثبت نام مقدماتی یه سری درس ارائه نشده میگن همش ارائه شده ( اصلا منظورم آقای زمانی نیست) ولی وقتی با لیستی که توش ۴ تا درس هست که تو لیست دروس ارائه شده نیست مواجه میشن یهو رنگشون میپره خودشونو یه تکونی میدن میگن به دکتر صفایی بگید بعد یهو یه راه فرار یادشون میوفته میگن نه ما این درسا رو تو ثبت نام اصلی ارائه میکنیم؟؟؟

 

چرا توی اون ساختمون فقط یه نفر داره واسه ما میجنگه ولی ما نمیبینیمش؟؟؟ چرا دکتر عقیق رو نمیبینیم که داره به هر راهی میزنه که امتیاز بگیره واسه ما ؟؟؟ چرا از صالح نمیپرسید که توی اون ساختمون کی به حرفش گوش داد ؟؟؟ چرا از مسعود افشار نمیپرسید که وقتی تونست کار جالبشو بکنه که بنا به دلایلی فعلا کارشو نمیگم دکتر چه جوابی داد بهش؟؟؟

 

چرا انقدر زود یادمون رفت دوستمونو یه ترم تعلیق کردن؟؟؟

 

چرا یادمون رفت که حمید واسه ما تعلیق شد ولی ما واسش کاری نکردیم وقتی تو جلسه کمیته انضباطی راش ندادن؟؟؟

 

چرا وقتی مهدی دزفولی رو بخاطر اردویی که بیرون دانشگاه برگزار شد و واسه دوستاش بود توبیخ کردن دوستاش حتی فراموش کردن که مهدی دزفولی هم هست؟؟؟

 

چرا در مواقعی که دوستامون به کمک نیاز دارن پشتشون وای نمستیم و وقتی کار از کار گذشت به فکر نوش دارو میوفتیم؟؟؟

 

چرا وقتی یکی از دوستای خودمون عکسهای اردو رو برد حراست ( که خداوند خودش به حسابشان رسیدگی کند ما که حلالشان نمیکنیم) پیش خودش فکر نکرد که گهی زین به پشت و گهی پشت به زین ؟؟؟

 

چرا مسئولی که به ما اجازه ورود به دانشگاه رو نمیده به خودش اجازه میده که برای کارای بیرون دانشگاه؛ ( کلمه بیرون خیلی مهمه) دانشجو رو مورد استنتاخ قرار بده؟؟؟

 

 

و این چرا هاست که چندین روزه راه نفس منو گرفته و داره خفم میکنه ولی سعید در حال خفه شدن هم دست از تلاش واسه دوستاش بر نمیداره تا یه روز دوستاش با افتخار بگن من دانشجوی الکترونیکی هستم دانشجویی از جنس سختی و رنج

                                                                                             

 

                                                                               به امید آن روز

نظرات 21 + ارسال نظر
مث خودت, , چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 13:56

همه این چراها جواب ندارن یعنی یا واقعا جوابی براشون نیست یا بلد نیستن جواب بدن
همه می گفتن میریم علوم همه چیز حل میشه اما دست از پا درازتر همه برگشتن
همه می گفتن بریم مرکزی اعتراض ولی خودشون با پای خودشون میومدن بیرون
همه...
همه حرف میزنن
عملشون مث حرفاشون

بمانید و بمانید و بمانید

ادامه دارد ...

سعید از همون اولش تو از همه راضی تر بودی، ایراد میگرفتی ولی خیلی کمتر!

حالا که تو هم زدی به سیم آخر ، مطمئن هستم کس دیگه ای نمونده باشه که به سیم آخر نزده باشه!

چه کردند که سعید هم به سیم آخر زد....

آقای وزیر علوم، هیچ عملی بی پاسخ نخواهد ماند ، ریاست محترم دانشگاه ، هیچ پاسخی برای شما خوشایند نخواهد بود ...
ریاست محترم حراست، به جرم دروغگویی محکومی ، باید محاکمه شوی!

مسئولین حراست ما را با کارت دانشجویی به دانشکده ها راه نمی دهند، حتی موقعی که برای کلاس دکتر قرائی می رویم با کلی معطلی راه می دهند، اما به جرم داشتن همین کارت بی مصرف در جیب مهدی دزفولی را به کمیته ی انضباطی احضار می کنند و یک اردوی شخصی را به خود ربط می دهند ، در آن دخالت می کنند و تهمت عوام فریبی می زنند ، ای دروغگویی که در هر کاری دخالت می کنی ، حراست را برای حراست از دانشجویان در دانشگاه قرار داده اند ، تو با دروغگوییهایت امنیت را از ما نگیر ، حراست و نگهبانیت پیش کش!

این چرا ها اگر جواب نگیرد ، چراهایی را برای شما خواهیم آفرید!

, , چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 14:06

همه اینا برمیگرده به خودمون و اگه با یکی دوبار اعتراض خسته نمیشدیم و نمیگفتیم فایده نداره الان وضعمون این نبود. این دقیقا سیاست دانشگاه بود که با اینکه تحت فشار بود هیچ اثری به اعتراض های ما نده و کاری کنه که ما فکر کنیم بی تاثیر ه و خسته بشیم و چقدر هم موفق شد و ما هم مثل بچه کوچولو فریب این سیاست زشت رو خوردیم.

عاطفه شفیعی, , چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 14:13

زمان بعضی از علامت سوال ها و تکاپو ها و پویایی ها را بیرحمانه میکشد.مسئولین به زمان متوسل شده اند.

۱نظر, , چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 14:22

چرا ما هنوز هویتی به عنوان دانشجو نداریم؟
چرا برای اثبات این هویت باید این انجمن ها رو تشکیل بدیم؟
چرا اون روز خانم... گفت: مجازی هستین باید ببینیمتون یا نبینیمتون؟
چرا اون روز که رفتیم سر کلاس معارف کارت ۲تا از بچه ها رو گرفتن و باور نکردن اومدن که برن کلاس؟
چرا برخورد حراست با ما اینجوریه؟
چرا برخورد مسئولین با ما اینجوریه؟
چرا مسئولین،مسئول نیستن؟
چرا برای یک بار هم که شده نمرات ما رو با دانشجوهای روزانه مقایسه نمی کنن که مثل اون روز خانم.. که کم آوردن فورا رتبه هامونو پرسیدن؟
چرا کسی به روی خودش نیاورد که بالاترین معدل رو توی تاریخ این دانشگاه یکی از بچه های ما آورد؟
چرا...........؟

ح م نصرابادی, it, چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 14:25

چون می دانند و نمی دانیم
می دانیم و نمی دانند
چون .........................

ایمان زندیه, , چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 14:29

جواب همه ی این چرا ها معلومه!

جوابش اینه:

جمهوری اسلامی !!!!

, , چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 14:42

اگه مسئله رتبه است خدا رو شکر اینجا رتبه ۲۰۰۰ هم داریم تا دلت بخواد زیر ۱۰۰۰۰ هم داریم در حالی که تو دانشکده علوم عمرا کسی رتبه اش زیر ۴۰۰۰ باشه

رویا.خ, IT, چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 15:00

مسئولین طوری رفتار می کنند که انگار ما به زور وارد این دانشگاه شدیم و حقی رو ازشون می خوایم که مال ما نیست!

اگر مسئولین به این باور برسند که ما از ناتوانی این رشته هارو قبول نشدیم و بینمان دانشجویانی حتی بهتر از دانشجویان غیر الکترونیکی هست٬
همه ی این چرا ها حل می شود!!

چرا چشمشان را به روی توانایی های ما بسته اند؟!!
چرا با ما مثل یک عده سربار نگاه می کنند؟!

ببخشید٬ من هم فقط چرا گفتم!
جوابی برای این چراها پیدا نمی کنم!!


م, , چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 16:28

به نظر من که اینا فقط هدفشون اینه که جیبای ما را خالی و ماله خودشونو پر کنند.

سروش فرنودی, نرم افزار, خواجه نصیر چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 17:12

به نظر من در این اوضاع و احوال دو دسته مقصر هستند: یکی مسئولین ومدیریت دانشگاه ودیگری خود ما دانشجویان الکترونیکی چون اگر ما خواهان شرایط بهتر بودیم اتحاد خود را بیشتر میکردیم و مسئولین دانشگاه را برای براورده شدن حقمان به شدت تحت فشار قرار میدادیم تا سرانجام به انچه میخواهیم برسیم ولی ظاهرا ما فراموش کردهایم که چه حق و حقوقی دارد از ما سلب میشود.به امید همدلی و همکاری بیش از ژیش دانشجویان الکترونیکی

پویا صفری, IT, صنعتی خواجه نصیر چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 18:50 http://kntu.blogsky.com

درود بر سعید عزیزم...

سعید عزیز...
همه‌ی آنچه گفتی می‌دانم ماه‌هاست با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنی و با تک تکشان مبارزه می‌کنی...
می‌دانم لحظه‌ای در برابرشان قد خم نکردی و تا آخرین نیروی خودت را صرف بهبودشان نمودی...
می‌دانم رسالت خود را در حد نهایت به انجام رساندی...
و می‌دانم...

پس تو را چه جای غم است و ناراحتی...
شرم را نثار مسئولان بی مسئولیتی که ذره‌ای آنان را فکر بهبودی نیست و بر میز قدرت چنبره زده و در آسایش بی پروایی سیر می‌کنند...
شرم آنان را باد که ذره‌ای را اگر از تو می‌آموختند وضع این نبود...
آری دوست من شرم آنان را باد...

پس تو را باید شادی بود که شرافتمندانه تا کنون ذره‌ای دریغ ننمودی و ایستادی تا از حق خود و دوستانت دفاع کنی...

دستانت را به گرمی می‌فشارم و تا آخرین لحظه با تو‌ام و همراه توام و هرگز نخواهیم گذاشت تا اینان حقمان را پایمال نموده و پای از گلیم خود فراتر گذارند...
و می‌دان همه‌ی دوستان نکویمان نیز با تو همراه تو هستند و ذره‌ای نخواهند گذشت از زحمات و تو دوست عزیز و همه‌ی دوستان تلاشگرمان...

پس دیگر تو را غم مباد که حق از آن توست...

الهه حسین پور, صنایع, kntu چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 23:02

چی بگم والله

:-<

چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید

گفتا ز که نالم که از ماست که بر ماست

آرا رستگار, , پنج‌شنبه 16 خرداد 1387 ساعت 00:58

شلام . من رستگارم . خودم که نه ، اسمم اینه

سابق بر این ذهن من هم به مانند شما دوست عزیز لبریز بود از چرا و دپی آن این علامت "؟"
این علامت کزایی گاها در گذشته راه نفس بنده را نیز گرفته.
بر خود لازم دیدم تا استنباطات خویش را در طبق اخلاص گذاشته و خدمت مردم همیشه در صحنه ارائه دهم.

استنباط شماره 1 :
ببین این چقدر دل انگیزه "o"
تا وقتی مفهوم به این قشنگی رو خدا برای ما مردان آفریده چرا ذهن خود را با ؟ درگیر کنیم.

استنباط شماره 2:

سوال تستی : ابتدا ........ کرده سپس ........... کنیم.
الف- فکر/عمل
ب‌- عمل/ فکر
ج‌- گزینه الف و ب
د‌- هیچکدام

جواب صحیح گزینه د است. چرا ، خب الان بهت میگم

مروری اجمالی بر احوالات جوامع بشری مبین این مطلب است که مسئولیت خطی فکر کردن به پاس دین مبین اسلام و ولایت فقیه از دوش ما برداشته شده. چونکه پس از به مرخصی رفتن حضرت ولی ....... این مسئولیت سنگین بر عهده یک مقام معظم که به جرات ولایتش همان ولایت مطلقه الهی است می باشد.

تنها وظیفه من و شما اطاعت و فرمانبرداری شکر گذاری است. من و تو رو چه به فکر کردن.
لزومی ندارد فکر خود را به مانند برادر بزرگوارم آقای روزبه با نگریستن به صورتکان سوخته چند دانش آموز پاپتی روستایی دور افتاده و یا به پاهایی که کفشی از آن شان نیست و طبیعتا ریگی مشغول ساخته و خاطر مان را مکدر سازیم.
بهر حال مدیریت امام زمانی اینگونه اقتضاء می کند و من غلط بکنم که بخواهم به چیزهای منتسب به آن امام عزیز خرده بگیرم. (امام جون خیلی مخلصیم)
کافیست به شکمهای گنده این مردان راه حق ( آقایون آخو...، مداحین اهل...، و .... رو عرض می کنم) نگاهی بیندازیم تا بفهمیم که چگونه باید این دنیا و آن دنیای خود را آباد کنیم
خدافظ.

حسین رنجبر, کامپیوتر (نرم افزار), پنج‌شنبه 16 خرداد 1387 ساعت 01:08

با سلام :

خواستم بگم شما خودتو زیاد ناراحت نکن !

از این مسائل توی این مملکت زیاد میفته !

وقتی پول آدم رو همین جوری الکی میخورن یه آبی هم رویش
دیگر چه می شود گفت ؟ از دزدی هم بدتر است آقا !

بنده خودم رنجبرم از این رنچ ها زیاد کشیدم !
شما تهرانی هستی شاید رنج و سختی کم کشیدی !

اگر این دانشکده الکترونیکی خواجه نصیر در شهر
علی آباد کتول بود دیگر چی می گفتی ؟
بیا پیش خودم تا بهت بگم رنج و سختی یعنی چی ؟ :دی

چرا اصلا سیستم مجازی اختراع شد ؟

چرا انتخاب رشته ی گلمان را خراب کردیم !

همش به خاطر ۳رشته ! بدبختمان کردن !

ما شهرستانی ها دانشگاه می آییم اما
واسه ما که سودی نداره مثله مسافرت رفتنه !
پولی اظافه بر شهریه برای دانشگاه رفتن باید بدهیم !

روزی می رسد که با تی ان تی+ بمب هسته ای
یه جایی رو ؟
منفجر می کنم !

تنها ارتباط ما با همکلاسی ها در مواقعی که کلاس و
یا امتحان نداریم یا چته یا همین وبلاگ !

حالا باز شما خدا را شاکر باش که کلی همکلاسی در کنارته !
من که یک همکلاسی هم تو شهر خودم ندارم !

دیگه کم مونده کارمون به گریه بکشه از دست اینا )‌:

موفق باشی ...

ف. ا, این مهم نیست مهم مجازی , ما دانش پنج‌شنبه 16 خرداد 1387 ساعت 09:17

این 3سال کی تموم میشه؟از دوران دانشجوئی فقط یه کارت دارم که با نگاه کردن بهش بازم مجازی مثه تلنگری به ذهنم یاداور سختی های این 1سال است که برام 100 سال گذشت .تمام ذوق و استعدادمان برا درس زیر خروارها بی اعتنائی و سرکوب دفن شد! تنها گناه ما این است که میخواهیم بگیم ما هم میتوانیم مثه تمام کشورهای پیشرفته یک قدم به جلو بر داریم .میخوایم از هویت این دانشگاه دفاع کنیم و به زور بگیم خواجه نصیر میتواند!!!!!!!!!! دوستان من بیایید یک بار هم که شده برا خودمون قدم برداریم نه خواجه نصیر. ما مجزا از خواجه ایم این رو همه ی مسئولین بارها و بارها متذکر شدند.ما فقط قربانی هستیم قربانی پیش فرض های غلط وقربانی بلند پروازی های مسئولین.روی کارتمان مجازی زدند تا هر که و مه به ما زور بگه و هی یاداور رتبه هایمان باشه یعنی تا اخر باید با رتبه هایمان طبقه بندی بشویم؟چه چیز ملاک پیشرفت تو این یونی است؟؟

pooya, IT, پنج‌شنبه 16 خرداد 1387 ساعت 11:51

نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم
سر پیش هم آریم و دو دیوانه بگرییم

دیگه به کی شکایت کنیم و این وضعمون رو به کی بگیم؟؟؟؟

sePde, , پنج‌شنبه 16 خرداد 1387 ساعت 12:08

متاسفانه مسؤلین دانشگاه طوری برخورد می کنن که من خیلی اوقات در دانشجو بودنم شک می کنم>-: خیلی وقت ها هم دخالت های بیجا میکنن.به امید روزی که اولین دانشجوی الکترونیکی از این دانشگاه فارغ تحصیل بشه>O-]

مسعود افشار, , جمعه 17 خرداد 1387 ساعت 02:32

سلام سعید جان
نبینم این قدر دلت گرفته باشه ها...
هر موقع که دستور بدی میرم اون محصول تلاشم رو بیرون از دانشگاه و به دانشگاه های دیگه مجانی میدم (یا می فروشم و پولش رو میدم به انجمن ورزشی) تا از رئیس کل خواجه پنیر تا مستخدم خواجه پنیر همه بسوزن...
سعید جان از این قبیل مشکلات بسیار زیاد پیش میاد. کمی صبر و تحمل همراه با توکل بر خدا و یاری گرفتن از او هم به آدم آرامش میده و هم آهسته آهسته مشکلات هموار میشن.
دوست دارم زودتر ببینمت و با هم یه گپ با حال بزنیم...
فقط امیدوارم تا اون موقع سکته نکنی D:

A.B.A, IT, یکشنبه 19 خرداد 1387 ساعت 16:33

سلام،

حرف من اینه ما باید اولا متحد باشیم دوما با پشتکار باشیم سوما از راهش و با مرد راهش بریم جلو که شاید یک نتیجه ای بگیریم.

بین این همه دانشجوی الکترونیکی این به اصطلاح دانشگاه کسانی حتما هستند که ایده هایی دارن که راه حل این وضعیت بلاتکلیفیه. کافیه قبول کنیم برای هر مشکلی یک راه حلی هست و شاید پیش پا افتاده ترین راه حل ها ما رو به بهترین نتایج برسونه.
پس به جای اینکه منتظر تحول مسئولانی باشیم که بهبود این شرایط نفعی براشون نداره و تنها جوابشون تحقیر ماست و اگه یکروزی این حرفهای مارو بخونند به کلافگی ما میخندند، دنبال راه حل های دیگه ای بگردیم.

عاصمی زاده, , سه‌شنبه 21 خرداد 1387 ساعت 15:52

سلام دوست عزیزه من سعید جان............
همدرم فقط همینو میتونم بگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد