KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

گلایه....

       

            

                 گلایه دارم ای خدا، گلایه دارم از همه

                     

گلایه دارم ای خدا، گلایه دارم از همه

 

گلایه­های خویش را، برم کدام محکمه

 

از آن پرنده شاکی­ام، که فکر مرغ بسته نیست

 

گلایه­مندم از سوار، که فکر پای خسته نیست

 

شکایت از لبی کنم، که می­شود به خنده باز

 

ولی خبر ندارد او، ز گریه­های جانگداز

 

گلایه دارم ای خدا، گلایه­های بی­شمار

 

از آن گل پر از غرور، که ننگرد به روی خار

 

وزان هَزار شاکی­ام، که خوشنواست در چمن

 

همو که ناله می­کند، ز بانگ زاغی و زَغَن

 

ز دست باد شاکی­ام، که تند و سرد می­وزد

 

به جان کودک یتیم، عذاب و درد می­خزد

 

من این­همه گلایه را، بگو کجا برم خدا

 

گلایه­های زندگی، گلایه­های بی­صدا

 

گلایه­های خویش را، به درگه خدا برم

 

خدای پاک و مهربان، جز او مگر کجا برم

 

اگرچه بنده شاکی­ام، ولی به حکم راضی­ام

 

هر آنچه حکم ما بُوَد، که عادل است قاضی­ام.

نظرات 5 + ارسال نظر
مهدی.ا, , چهارشنبه 25 اردیبهشت 1387 ساعت 18:40

به نام خدا

سلام

بسیار زیبا بود ولی می ترسم.میترسم از آینده ای که من و شما همان مایی که این چنین گلایه می کنیم از این و اون بشیم هم این وهم اون!

مرسی مهدی جان
این ماییم که آیندمونو می سازیم و همه چی بستگی به خودمون داره که چه طور بسازیمش و ترسی از بعدش داشته باشیم یا نه
موفق باشی عزیزم D:

فرزانه محمدی, صنایع, چهارشنبه 25 اردیبهشت 1387 ساعت 20:20 http://farzaneh021.blogfa.com



عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم
به عَرشِ کبریایی، با همه صبر خدایی
تا که می دیدم عزیزِ نابجایی

ناز بر یک ناروا کرده خواری می فروشد
گردشِ این چرخ را
وارونه بی صبرانه می کردم.




عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم
که می دیدم مشوّش عارف و عامی

زبرقِ فتنه ی این علمِ عالم سوزِ مردم کش
به جز اندیشه عشق و وفا، معدوم هر فکری
در این دنیای پُر افسانه می کردم.




عجب صبری خدا دارد!
چرا من جایِ او باشم؟
همین بهتر که او خود جایِ خود بنشسته و تابِ تماشایِ تمامِ زشتکاری هایِ این مخلوق را دارد!
وگرنه من به جایِ او چو بودم،
یک نفس کی عادلانه سازشی،
با جاهل و فرزانه می کردم

مزسی خانوم محمدی خیلی قشنگ بود.

محسن یوسفیان, کامپیوتر, چهارشنبه 25 اردیبهشت 1387 ساعت 21:50

اقا دمت گرم خیلی معنا دار بود

آقا محسن گل نظر لطفته
خوشحالم که خوشت اومد

حسین, نرم افزار, پنج‌شنبه 26 اردیبهشت 1387 ساعت 17:55

خیلی قشنگ بود مهرداد جان.
مرسی

امید, صنایع, پنج‌شنبه 26 اردیبهشت 1387 ساعت 22:54

خانم محمدی شعر خیلی قشنگیه . خودتون گفتید ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد