از خدا خواستم.......
از خدا خواستم تا عادات بد را از من بگیرد
خدا فرمود نه
گرفتن عادت ها کار من نیست تو خود باید آنها رو ازخود دور کنی.
از خدا خواستم به من صبر عنایت نماید
او فرمود نه
صبر زائیده درد و رنج است صبر بخشیده نمی شود آموخته می شود.
از خدا خواستم به من خوشبختی عطا نماید
او فرمود نه
من به تو برکت میدهم خوشبختی به عهده ی خودت.
از خدا خواستم تا درد را از من دور کند
او فرمود نه
درد و رنج تو را به من نزدیک تر می کند.
از خدا خواستم تا روح مرا شکوفا کند
او فرمود نه
تو خود بایددر درونت شکوفا شوی من تنها می توانم شاخ و برگ هایت را هرس کنم تا پربار تر شوی.
از خدا خواستم تا تمامی چیزهایی را که سبب می گرددتا از زندگی لذت ببرم به من بدهد
او فرمود نه
من به تو زندگی می دهم تا که بتوانی از همه چیز لذت ببری.
از خدا خواستم تا کمکم کند دیگران را دوست داشته باشم به همان اندازه که دیگران مرا دوست دارند.
خدا فرمود ....... آه بالاخره آنچه که باید از من خواستی
برای دنیا تو شاید تنها یک شخص باشی اما
برای یک نفر شاید که یک دنیا باشی.
بسیار زیبا بود
از خدا خواستم تا درد را از من دور کند
او فرمود نه
درد و رنج تو را به من نزدیک تر می کند.
فوق العاده بود.ممنونم.
لطف دارید منم ممنونم
و موفق باشید
خوب دستت درد نکنه مهرداد حان زیبا بود...
از خدا می خواهم همیشه موفق پیروز و سربلند باشی...
نکنه بالاخره چیز شدی ((:
حسین جان خوشحالم که خوشت اومد
و
نه نه خدا نکنه که چیز شم :))
و ممنون واسه نظر
متنتون خیلی خیلی قشنگ بود اما ای کاش ای کاش.............
بله قشنگ بود ممنونم از نظرتون
{عجب!!!!!}
ای کاش چی؟
ما همیشه کارامون رو طوری انجام میدیم که جای یه ای کاش بین کارامون می مونه
کاش این ای کاش ها نبودن
موفق باشید و