شب یورتمه از راه
سرما یکه تاز میدان
همزاد معصوم
سردی دستهای او
وحشت از پیدایش هم ردیفی ورّاج
سردی دستهای او
هراس هدایت چرخ دستی
فانوس های آویخته
آجیل و سیبهای قرمز درخشان
سردی دستهای او
واپسین شب
رهایی از کابوس خستگی
در خانه...
قاب عکسی شکسته
یادداشتی منتقد
سردی دستهای او
نسرین موحدیان
ممنونم بسیار زیبا بود.