سعید شریعتی:
ـ انتخابات مجلس آغاز یک رالی جدید برای انتخابات ریاستجمهوری است
ـ رقابت اصلی بین لیست اصولگرایان اصلاحطلب و ستاد ائتلاف اصلاحطلبان خواهد بود
خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
سرویس: سیاسی
یک عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی با بیان اینکه " نیروهای سیاسی در ایران حول مسائل و رویکردهای متفاوتی کنشها و عکسالعملهای خود را شکل میدهند" گفت: طبعا هر یک از این جریانات مبتنی بر نوع اعتقادات خود موضعگیریهای خود را صورتبندی کرده و بر این اساس به جذب آراء و تقسیم قدرت میپردازد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) سعید شریعتی درباره تحلیل درجه دومی در عرصه سیاست، اظهار کرد: تحلیل درجه دومی نیروهای سیاسی در عرصه تحلیل سیاسی در ایران سابقه طولانی ندارد و شاید بعد از انقلاب اولین بار در سال 74 بود که از نگاه درجه دومی آرایش نیروهای سیاسی به طور جدی مورد تحلیل قرار گرفت و مبنای بسیاری از تحلیلهای سیاسی پس از خود شد.
وی مفهوم تحلیل درجه دومی را این چنین عنوان کرد: تحلیل درجه دومی به این معناست که تحلیلگر سیاسی فارغ از نقش خود در هر یک از جریانهای سیاسی به دادن الگو برای گروههای مختلف بپردازد.
شریعتی با بیان اینکه " این اقدام پیشتر با جهتبندیها و مرزبندیهایی که توسط نیروهای سیاسی با رقیبهایشان میشد صورت میگرفت" افزود: مثلا تقسیم نیروها به خط امام و لیبرال یکی از مرزبندیهایی بود که در ابتدای انقلاب صورت میگرفت ولی اینها از موضعگیریهای نیروهای سیاسی عنوان و این مرزبندیها به جامعه القاء میشد.
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، به تحلیل ارایه شده از سوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در سال 74 اشاره کرد و افزود: نخستین بار به طور جدی چنین تحلیلی در عرصه آرایش نیروهای سیاسی از سوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ارایه شد و گرایشهای فکری، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را در تحلیل خود گنجاند و بر اساس ماتریسی از این تقسیمبندیها گروههای سیاسی را عنوانبندی کرد که بسیار هم موثر افتاد و هنوز هم آرایش نیروهای سیاسی متاثر از همین تحلیل است.
وی افزود: پس از آن تحلیل و با الگوگیری از آن، بعدها در سالهای 75 و 76 نشریه بهمن که توسط آقای مهاجرانی و علویتبار چاپ میشد به شکل دیگری آرایش گروههای سیاسی را دستهبندی و تحلیل کرد. سپس آقای گنجی و دوستانش در نشریه راه نو تحلیلهایی را در این باره ارایه کردند.
شریعتی چنین تحلیلهایی را یک امر مبارک توصیف کرد و گفت: این تحلیل به فعالان سیاسی جهت میدهد تا بتوانند نیروهای سیاسی را بهتر بشناسند و چشمانداز و عملکرد گروههای مختلف را ارزیابی کرده و پیشبینیهایی انجام دهند.
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، یکی از مقدمات تحلیل آرایش نیروهای سیاسی را شناخت شکافهای اعتقادی فعال در جامعه دانست و اظهار کرد: یکی از این شکافها نسبت نیروهای مختلف با سنت و مدرنیسم است و شکافهای دیگر نگاه به مقوله قدرت و توزیع قدرت، شکاف اقتصادی و نگاه گروهها به مسائل اقتصادی و همچنین نسبت به مسائل بینالمللی است.
وی در مورد دستهبندی نیروها بر اساس تفسیر آنها از دین و نقش دین در جامعه، بنیادگرایان دینی، سنتگرایان دینی، نوعگرایان دینی، سکولارها و لائیکها را بخشهای عمده این دستهبندی عنوان کرد و افزود: مثلا جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را میتوان در سنتگرایان دستهبندی کرد یا در برخی از طیفهایی از درون حوزه علمیه مثل مدرسه حقانی، مدرسه معصومیه و پژوهشکده امام خمینی(ره) در قم میتوان نوعی بنیادگرایی دینی را مشاهده کرد.
شریعتی اضافه کرد: روشنفکران دینی و طیفهایی از روحانیونی که در مجمع روحانیون مبارز و جاهای مشابه آن حضور دارند را نیز میتوان به نوعی نوگرایی دینی و ارایه قرائت جدید از دین منصوب کرد که اغلب اصلاحطلبان نیز در زمره این نیروها دستهبندی میشوند.
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، ادامه داد: بعد از این دستهها سکولارها قرار دارند که به جدایی دین از عرصه سیاست معتقدند و سپس لائیکها که به جدایی دین از اجتماع اعتقاد دارند.
وی درباره دستهبندی گروهها بر اساس دیدگاههایشان نسبت به توزیع قدرت، اظهار کرد: برخی از آنها کسانی هستند که از یکهسالاری دفاع میکنند و منشا قدرت را متمرکز در یک فرد میدانند و دسته دیگر گروهسالاران هستند که معتقدند باید طبقه خاصی از جامعه حاکم شود.
شریعتی با بیان این اعتقاد که " طبقه جدیدی در حال شکلگیری است که رنگ و بوی نظامی دارد" ابراز عقیده کرد: این طبقه معتقد است، کسانی که انقلاب و جنگ را حفظ کردهاند همین طبقه بودهاند و حق آنهاست که اداره جامعه را به عهده بگیرند.
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، با بیان اینکه " یک رقابت زیرپوستی بین این دو گروه در جریان است" تصریح کرد: اگرچه در مقابل سایر رقبا در کنار یکدیگر همکاری میکنند ولی خصوصا در دهه 80 رفته رفته زمینههای رقابتهای جدی بین این دو طبقه قابل مشاهده است.
شریعتی دموکراسیخواهان را گروه دیگری در این دستهبندی عنوان کرد و افزود: این گروه را میتوان به دموکراسیخواهان حداقلی و حداکثری تقسیم کرد. کسانی که معتقد به رقابت و مشارکت حداکثری هستند، دموکراسیخواهان حداکثری نام دارند و از طرف دیگر نیز میتوان دموکراسیخواهان حداقلی را برشمرد، یعنی کسانی که معتقد به رقابت و مشارکت حداقلی رقابت هستند.
وی با اشاره به ایده جمهور ناب اظهار کرد: ایده جمهور ناب به این مفهوم بود که رقابت حداقلی را تعریف کنیم و کاری کنیم تا کسانی که معتقد به اساس نظام هستند بتوانند رای بیاورند و تاثیرگذار باشند.
وی درباره رقابت حداکثری و مشارکت حداقلی نیز اظهار کرد: این یعنی اجازه بدهیم همه طیفها در انتخابات شرکت کنند ولی به گونهای طراحی کنیم که طرفداران یک جناح فکری نتوانند بیایند مثلا سن رایدهندگان را بالا ببریم تا یک طیف که در بین جوانان پایگاه بیشتری دارد، رای نیاورد.
شریعتی درباره دستهبندی بر اساس گرایشهای اقتصادی، گفت: چون در جامعه ما چرخ توسعه و حرکتهای اقتصادی نسبت به کشورهای توسعهیافته عمر کوتاهی دارد، تکوین نیروهای فکری حول مسائل اقتصادی هنوز به بلوغ کافی نرسیده است ولی میتوان با یک نگاه کلی نیروها را در این عرصه تقسیمبندی کرد.
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی افزود: عدهای از نیروهای موجود در جامعه ما پوپولیستها هستند یعنی کسانی که معتقدند با پر کردن جیب و سفرهمردم یک رضایت نسبی را در جامعه انتشار داد. این قشر نگاه کوتاهمدتی به مسائل اقتصادی دارد.
شریعتی گفت: گروه دیگر کسانی هستند که معتقدند اقتصاد ایران کاملا در قیومیت دولت است و به دلیل اشراف به منابع و امکانات، قدرت بلامنازع اقتصاد است. پس باید مجری و متصدی مطلق آن نیز باشد.
وی به طرفداران اندیشه دولتبازار و طرفداران اندیشه بازاردولت در برخی جوامع اشاره کرد و گفت: دسته اول معتقد است که چیرگی با دولت است ولی دسته دوم میگوید که بازار اولویت دارد و دولت باید خود را با بازار تنظیم کند.
وی با بیان اینکه " به دلیل اینکه نیروهای اقتصادی کشور به بلوغ کافی نرسیدهاند، هنوز شکل مرزبندی و تفکیکشدهای را ندارند" اظهار کرد: مثلا در اصلاحطلبان و در بین کسانی که عموما به بازاردولت معتقد هستند شعاری مثل شعار توزیع 50 هزار تومان مطرح میشود که کاملا یک شعار مبتنی بر پوپولیسم اقتصادی است و یا جناح راست سنتی که به خصوص در اول انقلاب معتقد به مطلق بودن نقش بازار بودند امروز معتقد به نقش حداکثری دولت شدهاند.
شریعتی در حوزه مسائل بینالمللی سه دسته کلی را برشمرد و اظهار کرد: عدهای انزواطلب هستند و معتقدند که نیازی به کشورهای دیگر نداریم و ایران یک کشور غنی است که میتواند روی پای خود بایستد و اگر درها را ببندیم فرصت رشدمان بیشتر خواهد شد. این گروه به دو دسته انزواطلبهای فعال و منفعل تقسیم میشوند. برخی از این افراد انزواطلبهای فعال هستند و تلاش میکنند که کشور را منزوی کنند و عدهای دیگر نیز انزواطلبهای منفعل هستند که کوششی در این راه انجام نمیدهند ولی مشکلی هم با انزوای کشور در صحنه جهانی ندارند. عدهای نیز استقلالطلب هستند و استقلال به معنی آنچه شعار انقلاب بود و به معنی حاکمیت ملی و تصمیمگیری بر اساس نظر ملت است.
شریعتی با بیان اینکه " دسته سوم انحلالطلبها هستند" افزود: این افراد میگویند که کشور بدون جامعه جهانی هیچ است و با وجود مقوله جهانی شدن و اقتصاد بدون مرز مساله استقلال دیگر مفهومی ندارد.
وی در ادامه به تحلیل شرایط کنونی کشور پرداخته و انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری را نقطه عطف و یک ایستگاه مهم در تحلیل مسائل سیاسی ایران عنوان و ابراز عقیده کرد: انتخابات ریاست جمهوری نهم و تغییر و تحولات پس از آن پایان یک دوران و آغاز دوران جدید دیگری بود و از این جهت باید عملکردها و آرایش نیروهای سیاسی را به قبل و بعد از تیر ماه 84 تقسیمبندی کرد. در آن زمان چند کاندیدای جدی در عرصه حضور داشتند و هر کدام شاخص یک جریان بودند و به نوعی یک رقابت قابل قبول بین نیروهای اثرگذار در عرصه سیاسی ایران وجود داشت و طیفهای مختلف در آن انتخابات کاندیداهایی داشتند.
وی ادامه داد: در برابر طیفی که در نتیجه آن انتخابات حاکم شد، کسانی قرار دارند که شکست خورده آن انتخابات هستند و طیفهایی که سایر ویژگیها را دارند. از همان مقطع به بعد زمینههای ائتلاف نانوشتهای بین شکستخوردگان انتخابات سال 84 در مقابل پیروزشدگان آن انتخابات شکل گرفت. همه این گروهها با وجود اختلافنظرهای جدی که در درونشان وجود داشت ولی در یک چیز مشترک بودند.
این عضو جبهه مشارکت اظهار کرد: میبینیم قالیباف در شورایی که اصلاحطلبان در آن کرسی داشتند با رای اصلاحطلبان شهردار تهران میشود در حالی که در انتخابات ریاست جمهوری، همه اصلاحطلبان فکر میکردند رقیب اصلی آنان قالیباف است ولی همین طیف در سال 86 به او رای میدهد.
شریعتی گفت: مخالفت با وضع موجود و جریان حاکم، تمام این ائتلافها را در جناح منتقد دولت دستهبندی میکند و میبینیم حتی طرفدارانی پس از انتخابات ریاست جمهوری اکنون از دولت انتقاد میکنند.
وی به " ایجاد شکاف در میان گروههای مدعی حمایت از دولت" معتقد است.
وی با اعتقاد بر اینکه " در آستانه انتخابات مجلس هشتم یک جریان زیرپوستی به رهبری نمایندگان تفکر اقتصادی طیف مقابل اصلاحطلبان در حال شکلگیری است" افزود: البته شاید این جریان تا زمان اعلام لیستها خود را نشان ندهد. هدف اینها شکل دادن به جریانی و تهیه فهرستی است که اصولگراست ولی تابلو و وجه انتقاد از دولت داد؛ چراکه معتقدند در غیر این صورت برنده ماجرا همان ائتلاف نانوشته خواهد بود.
این عضو جبهه مشارکت ادامه داد: ائتلاف نانوشته که در درون آن ائتلافهای کوچکتری وجود دارد شامل ائتلافهایی از جمله اصلاحطلبان، جبهه اعتدال و جبهه محافظهکاران سنتی تحت عنوان جبهه پیروان خط امام و رهبری است.
شریعتی با اشاره به ثبتنام نکردن حسن روحانی و نوبخت، اظهار کرد: کنار کشیدن این افراد و افراد شاخص دیگری از حزب اعتدال و توسعه که مدعی شکل دادن جبهه اعتدال بود باید مورد تحلیل قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه " ستاد ائتلاف اصلاحطلبان یک ائتلاف 100 درصدی نیست" افزود: به نظر میرسد در روز رایگیری در حوزههایی که تکنماینده هستند و یا تعداد نمایندگان آنها کم است لیستهای اصلاحطلبان یکی شود و در حوزه تهران هم دو لیست جدی از سوی اصلاحطلبان ارایه شود که البته به قول برخی از دوستان 70 – 80 درصد آن هم مشترک است.
وی تعداد لیستهای تهران را پنج لیست عنوان کرد و گفت: پیروان خط امام و رهبری و گروههای نزدیک به آن و همچنین لیست حامیان دولت از جمله این پنج لیست خواهند بود.
شریعتی با پیشبینی ارایه فهرستی از سوی اصولگرایان اصلاحطلب تصریح کرد: اصولگرایان اصلاحطلب یا اصولگرایان مستقل گروه دیگری است که به نظر من اصلیترین رقابت جدی که باید نسبت به آن فعال بود رقابت بین ستاد ائتلاف اصلاحطلبان و لیست همین گروه است. البته باید توجه کرد که این گروه در شعارها و تبلیغات سیاسی خود یکسری حرمتها و حریمهایی را قائل خواهند شد ولی وقتی وارد برنامهها و مباحث عینی شوند، بیرحمانه مسائل اقتصادی را به چالش کشیده و نقد میکنند. تریبونهای خوبی نیز در اختیار آنها قرار خواهد گرفت به طوری که صدای رقیب اصلی یعنی اصلاحطلبان در نقد دولت و مساله کارآمدی تحت تاثیر قرار بگیرد و شنیده نشود.
شریعتی معتقد است: طیف حامیان دولت با توجه به نتایجی که در انتخابات شوراها به دست آوردند در این انتخابات هم اگر بخواهند صف خود را جدا کنند به همان سرنوشت دچار خواهند شد.
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت دامن زدن به مباحث اخیر مطرح شده از سوی بوش در حمایت از گروهی سیاسی در ایران و منتسب کردن آن به اصلاحطلبان را در راستای منفعل کردن اصلاحطلبان در پرداختن به نقد از دولت در مسائل اقتصادی دانست و تاکید کرد: اصلاحطلبان باید حواسشان جمع باشد که سیاست فعال خود در نقد اصولی را کنار نگذارند؛ چراکه این یک خطای تاکتیکی و استراتژیک برای اصلاحطلبان است.
شریعتی با تاکید بر " اتکای اصلاحطلبان بر مبانی همیشگی خود" افزود: اصلاحات ادامه تفکر امام(ره) و انقلاب است و باید بر مبانی اندیشه اصلاحات که توسط شخص آقای خاتمی مطرح شده و نقد جدی از ضعفهای موجود تکیه کند.
شریعتی با " هشدار مجدد در مورد منفعل نشدن اصلاحطلبان" اظهار کرد: اصلاحطلبان باید به جای افتادن به انفعال، ادامه نقد فعال را در راس کارهای خود قرار دهند و به مسائل اصلی مردم بپردازند؛ چراکه این نقطه، نقطه برد اصلاحطلبان است.
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت افزود: انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی آغاز یک رالی جدی برای انتخابات دوره بعد ریاست جمهوری خواهد بود.
وی ابراز امیدواری کرد که در بررسی تعیین صلاحیتها آنچه در انتخابات مجلس هفتم اتفاق افتاد تکرار نشود.
وی با اشاره به تحصن برخی نمایندگان در مجلس ششم ایام تحصن را جزء تلخترین روزها دانست و افزود: کسانی که در تحصن قرار داشتند هم از این کار خوشحال نبودند و افرادی بودند که انقلاب بر دوش آنها بنا نهاده شده بود و تاسفبار بود که فرزندان انقلاب در مقابل هم جبهه گرفته بودند. تحصن تلخ اما لازم بود. هیچکس راضی نبود که تحصن کند و همه دوست داشتند که رایزنیهای آقای خاتمی و کروبی و دوستان دیگر به نتیجه برسد.
این عضو جبهه مشارکت در ادامه با اشاره به مساله هستهیی ایران ابراز عقیده کرد: این مساله هنوز تمام نشده است.
شریعتی افزود: مساله بین ایران و آمریکا تنها مساله هستهیی نیست و آمریکا با ایران مشکل جدی دارد و اصلاحطلب و اصولگرا نمیشناسد. در زمان دولت اصلاحات آمریکا بیشترین جفا را در حق ایران کرد. استقلالطلبی و دفاع از حق حاکمیت ملی مسائلی است که برای آن مبارزه کردهایم و جزء افتخارات جریان اصلاحطلب است و همچنان هم از آن دفاع میکنیم و معتقدیم نسل جدیدمان هم از این مساله دفاع میکند و به همین دلیل شعارهای اصلاحطلبان در میان نسل جدید اقبال بیشتری دارد؛ چراکه اصالت بیشتری هم دارند.
وی با تاکید بر اینکه " دشمنی آمریکا با اصلاحطلبان بیشتر است" تصریح کرد: اصلاحطلبان علاوه بر اینکه نگاهشان به طور اصولگرایانهتری ضد آمریکایی است، در عین حال دولت آمریکا را خلع سلاح کرده بود. جریان اعتمادساز آقای خاتمی در دنیا در حال پیشروی بود و آمریکا روز به روز نسبت به ایران منزویتر میشد.
وی با اشاره به روابط بین حزب مشارکت و حزب اعتماد ملی، اظهار کرد: مناسبات ما و آقای کروبی، مناسبات درونجبههای است و نقدهایی هم که ایشان نسبت به جبهه مشارکت انجام میدهند، جای بحث و جواب دارد ولی الان زمان مناسبی برای این کار نیست و نباید شکاف بین ما و حزب اعتماد ملی و شخص آقای کروبی بیدلیل باز شود.
شریعتی در ادامه با بیان این اعتقاد که " مساله امروز مساله قانون نیست" ابراز عقیده کرد: مساله ایران قدرت و توزیع قدرت است و اگر هم به مجلس نگاه میشود از بعد قانونگذاری نیست.
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با بیان اینکه " در برخی موارد ازدیاد قانون وجود دارد" یکی از شرایط حکمرانی خوب را مقرراتزدایی عنوان کرد و گفت: یکی از کارکردهای مثبت مجلس این است که برخی قوانین دست و پا گیر را لغو کند.
شریعتی با بیان اینکه " قانونی واقعا قانون است که ضمانت اجرایی داشته باشد" ضمانت اجرایی را متکی بر قدرت دانست و افزود: کرسیهای مجلس جزء قدرت هستند ولی اگر این قدرت متکی به عقبه و پشتوانه مردمی نباشد استحاله خواهد شد.
وی اضافه کرد: رفتن به مجلس بخشی از پروسه تولید قدرت است و بخشی دیگر نیز ایجاد فرصت برای توسعه و گسترش قدرت اجتماعی است.
وی با بیان اینکه " یکی از مسائلی که باید دنبال کنیم، پروسه اعتمادسازی در درون حاکمیت است" بر شناخت واقعیتها تاکید کرد و گفت: زمانی بعد از انتخابات دوم خرداد برخی از دوستان ما فکر میکردند که رقبا کاملا از بین رفتهاند، ولی دیدید که بعدا در بازی قدرت غلبه پیدا کردند.
شریعتی در پایان سیاست را یک امر تدریجی، زمانبر و متلازم قدرت دانست و تاکید کرد: وقتی مجلس هشتم روی کار آمد، باید پیش از هر کاری اعتمادسازی کند.
انتهای پیام
امید دارم که ما هم از این امامزادگان حاجت بگیریم! شب جمعه یادت باشه دعایی بکنیم که فرجی حاصل بشه...