تو به من خندیدی
و هیچ نمی دانستی که من با چه دلهره ای سیب را از باغچه ی همسایه دزدیدم باغبان از پس من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز سالهاست
آرام آرام خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق این پندارم
که چرا خانه کوچک ما سیب نداشت.
hala chera sib chera porteghal na han? asan chera raft sibo bardasht ? khoob kerm dasht dige tablooe.
عجب؟!؟!
in man boodama
کار ما نست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ شناور باشیم
مرسی !!! خیلی قشنگه!!!
دلم سوخت!
متن خیلی قشنگی بود. بازم از این متن ها بنویس!!
حتما عزیزم !