O, man! Surely you must strive ( to attain ) to your Lord, a hard striving until you meet Him (6-The Bursting Asunder)
دانشگاه خواجه نصیر به خاطر هدیه هایی که میفرستم
از من تشکر کن !
به نام خداوند حکیم
دیروز خیلی ها از من انتقاد کردند ، همه این انتقاد ها هم منطقی بود ، چندین نفر به متن هایی که در وبلاگ گروهی مینویسم انتقاد داشتند ، میگفتند که ما با متن هات موافقیم اما نباید اونا رو در وبلاگ مطرح کرد ، متن ها خیلی تند است و ممکنه برات از سوی دانشگاه ایجاد دردسر کنه ! یکی میگفت مثل دکتر شریعتی می نویسی یعنی هرکس هرجور دلش بخواد برداشت می کنه ! یکی میگفت این تندی در متن رو بزار برای بعد از دانشگاه ! یکی می گفت حداقل بذار ترم یک تموم بشه بعد شروع کن ! یک نفر هم به محتوای یکی از متون ایراد گرفت ! البته یکی دو نفر هم میگفتن همینطوری ادامه بده !
من از همتون تشکر میکنم ، بعضی هاتون دفعه ی اول بود که منو می دیدید اما از روی دلسوزی از من انتقاد کردید ، انتقاد کردید که برای من مشکلی پیش نیاد ! اما متاسفانه نمی تونم ادامه ندم !
احساس میکنم حرف برای گفتنه نه برای در دل نگه داشتن ، ترجیح میدم به جای اینکه توی مکان های عمومی مثل تاکسی و مترو پشت سر دانشگاه صحبت کنم ، عیب دانشگاهمونو در وبلاگ گروهی مطرح کنم تا وقتی مسئولین دانشگاه مطالعه می کنند درصدد رفع مشکل برآیند ، امام صادق(ع) می فرمایند : بهترین دوست من کسی است که عیب من را به من هدیه کند ! من با هدیه این عیب ها دوستی خودم رو با دانشگاه به اثبات رسوندم ، اثباتی که مثل قضیه های هندسه دیگه نمیشه بهش شک کرد !
اگر دانشگاه بتونه این دوستی رو درک کنه و تفاوتی بین من و اونی که توی تاکسی پشت سرش صحبت میکنه ، قائل بشه که دیگه دردسری نخواهد بود ، ولی اگر دانشگاه به جای تشویق من ، قصد تنبیه داشته باشه ، باز هم خیلی فرق نمیکنه ! شما ها خودتون از روی لطفی که داشتید ، تصدیق کردید که متن هایی که نوشتم حقه ، پس اگر حقه بزارید بیان بشه ، که بیان حرف حق ارزش از دست دادن خیلی چیزها رو داره !
اگه جلوی حرف حق رو بگیرید ، نا حق ها گفته خواهد شد و اون روزی که ناحق ها بیان بشه تازه متوجه میشید دردسر واقعی یعنی چی !
البته اینجا جا داره که از دانشگاه به خاطر حق پذیری ای که تا به حال از خودش نشون داده تشکر کنم ، من شماره موبایلمو به چند تن از مسئولین دانشگاه دادم تا در صورتی که انتقادی به وبلاگ گروهی داشتند بیان کنند ، ضمن اینکه هر مسئولی که بخواد میتونه خیلی سریع به همه ی مشخصات من دسترسی داشته باشه ! اما با وجود همه این نقد های تند ، هنوز کوچکترین ایرادی از سوی دانشگاه از من گرفته نشده !
تا امروز هیچ دلیلی پیدا نکردم که بخوام دانشگاه خواجه نصیر رو متحجر و انتقاد ناپذیر بنامم ، مطمئنا سکوت دانشگاه در مقابل نقد های تند بنده از روی بی خبری نیست ، چرا که علاوه بر آنکه شخصا وبلاگ را به مسئولین معرفی نموده ام لینک وبلاگ در سایت رسمی دانشگاه خواجه نصیر هم موجوده ، در همسایگی دانشگاه خواجه نصیر ، دانشگاهی هست که رئیسش از دانشجوهاش به دادگاه انقلاب شکایت میکنه ! درسته که دانشگاه ما خالی از اشکال نیست و مثل همه ی دانشگاههای دنیا میشه ازش ایراد گرفت ولی حقیقتا ، انتقاد پذیری دانشگاه خواجه نصیر حرف نداره !
دانشگاه خواجه نصیر چه بخواهی چه نخواهی ، دوست تو خواهم ماند ! پس به خاطر هدیه هایی که میفرستم ، از من تشکر کن !
تا دوستانت فراوان گردند !
خواجه نصیر ، دانشگاهی که به نام تو اعتبار یافته امان مرا بریده !
حمید جان
بهت تبریک میگم
تو هم با هوشی
هم با سیاست